یادداشت روز

تازه‌ها

اعتراضات

 

گزارش نشست‌ها

نشست علمی با عنوان « جامعه­ شناسی درمانی از منظر میلز» به همت گروه جامعه ­شناسی درمانی انجمن جامعه ­شناسی ایران، روز چهارشنبه به تاریخ 1402/06/22 در ساعت 21 به صورت مجازی و بر بستر گوگل میت با حضور علاقمندان به این مبحث برگزار شد.

سخنران این نشست نرگس رحمانی کاظمی از اعضا گروه علمی جامعه ­شناسی درمانی با تمرکز بر اندیشه میلز با استخراج چهار محور در جامعه ­شناسی درمانی به سخنرانی پرداخت. چهار محور سخنرانی عبارت هستند از 1- تعریف جامعه شناسی درمانی در پارادایم های جامعه ‌شناسی / تعریف پرگمتیستی 2- وظایف جامعه شناس درمانی در پارادایم های جامعه ­شناسی / گونۀ پرگمتیستی 3- سطوح مطالعه در پارادایم های جامعه­ شناسی 4- درمان از منظرِ پارادایم ­های جامعه ­شناسی / گونه پرگمتیستی )

در ابتدای نشست تنهایی مدیر گره درمانی اعلام کرد برای اولین بار است که از دیدگاه اندیشمندان از منظر جامعه ­شناسی درمانی بررسی میشوند و اینکه خانم رحمانی اولین سخنران در این گونه مباحث هستند، بسیار عالی است. همانطور که قبلا هم گفته شده است مبانی نظری اندیشمندان مد نظر نیست و چهار محور، تعریف، وظیفه، سطح مطالعاتی و روش از دیدگاه هر اندیشمند در پارادیم­ های مختلف مورد نظر است

سپس خانم رحمانی گفت هدف از این نشست این است که یک نگاه میلزی به جامعه ‌شناسی درمانی داشته باشیم. به عبارتی در تلاش هستیم که از دریچه چشم میلز جامعه‌شناسی درمانی را فهم کنیم و پس از معرفی اجمالی میلز افزود با توجه به تعریف میلز میتوان گفت موضوع و هدف جامعه‌ شناسی درمانی یعنی شناخت مسائل اجتماعی جامعه و تلاش برای برطرف نمودن مسائل اجتماعی است. حالا اینکه جامعه ‌شناس درمانی چگونه مسائل اجتماعی را بشناسد؟ و یا اینکه مسائل اجتماعی چه هستند؟ و یا اینکه چگونه برای مسائل اجتماعی راه‌ حل بدهد؟ اینها سوالاتی است که در فرآیند بحث با توجه به نظریه های میلز به آن پرداخته خواهد شد. میلز برای تعریف موضوع مورد مطالعه جامعه‌شناسی دست به یک مدل فرا مکتبی زد. که آن مدل همان تخیل جامعه‌شناسی است. که ما قصد داریم از آن در جامعه‌شناسی درمانی بهره ببریم، زیرا میتواند چارچوبی برای حل مسائل اجتماعی باشد.

در ادامه رحمانی به کاربرد تخیل جامعه شناسی اشاره کرد و گفت مفهوم تخیل جامعه‌شناسی از دو اصطلاح به نامهای تخیل و جامعه‌شناسی تشکیل شده است. تخیل به عبارتی یعنی برنامه‌ ریزی و نظم نظری برنامه‌ ریزی شده در زندگی است. حالا تخیل جامعه‌ شناختی میتواند به عبارتی تصویرسازی منطقی از یک واقعیت اجتماعی باشد با مثالی تخیل جامعه‌ شناسانه درمانی را روشن میکنیم. فرض کنید قرار است پروژههای تحقیقاتی، جهت مداخله و درمان با موضوع روانه شدن طبقه‌ متوسط شهری تهران در یکی از محلات حاشیه نشین شهر تهران توسط جامعه شناسان درمانی بررسی و اجرا شود. برای انجام این پروژه قبلش لازم است که صفر تا صد نحوه اجرای آن را تصویرسازی کرد. برای مثال اجرای این پروژه چقدر زمان نیاز دارد؟ چه امکاناتی باید در اختیار داشته باشیم؟ چه لوازمی باید در دسترس باشد؟ چقدر هزینه لازم است؟ نیروهای همکار چه کسانی هستند؟ و الا آخر. از سویی دیگر خود مسئله اجتماعی مورد مطالعه بایستی با توجه به تاریخ گذشته آن واقعیت و شرایط کنونی و با در نظر گرفتن پیامدهای منفی آن، نوع مداخله گری و درمان، احتمال تغییرات و اصلاحات آن را نیز پیش بینی و تصویرسازی کرد. تمامی این فرآیندها در کنار یکدیگر آنهم به ‌طور واقع ‌بینانه، میتوان آن را با بهره بردن از نگاه میلز، تخیل جامعه‌شناسی درمانی نامید.

در ادامه رحمانی به رسالت و یا وظیفه جامعه‌شناسی درمانی پرداخت و گفت از منظر میلز جامعه ‌شناس درمانی دارای رسالتی است که در زیر به آن اشاره شده است: از منظر میلز وظیفه جامعه‌شناسی درمانی این است دردسرهای شخصی را از مسائل اجتماعی تمیز دهد. حالا چرا میلز دردسرهای شخصی را از مسائل اجتماعی جدا میکند؟ جواب از منظر میلز این است که مشکلات شخصی و یا دردسر شخصی که فرد با دیگران دارد در موقعیتهای فرد و کوچک است و علت رخ دادن آن به چگونگی رابطۀ فرد و جامعه قابل‌ بررسی است. اما از نظر میلز مسئله ‌مسئله اجتماعی شناخته میشود که ریشه در ساخت اجتماعی دارد و به ناگزیر راه‌ حل آنهم در همان ساخت اجتماعی باشد.

رحمانی بیان کرد حال سؤال این است که جامعه‌ شناس درمانی چگونه دردسرهای شخصی را از مسائل اجتماعی تفکیک کند؟ با توجه به پاسخ میلز برای تمیز دادن مشکلات شخصی از مسائل اجتماعی ما به یک مدلی نیاز داریم که میلز آن را تخیل جامعه ‌شناختی نام نهاد.مثالی میزنم. اگر در یک شهر و یا محلهای پنجاه‌ هزار نفری مثل یکی از محلات حاشیه نشین شهر تهران تنها چند درصد کوچکی حدود سه یا چهار درصد با مشکل افزایش جمعیت مواجه باشند ما با موضوع اجتماعی روبرو نیستیم، بلکه با موضوع شخصی مواجه هستیم. حالا وقتی جامعه ‌شناس درمانی ابتدا با تخیل و بعد ارتباط با جامعه‌ محلی مثل سازمانهای مردم نهاد(NGOها)، نخبگان محلی، مدیران محلی و کنشگران محلی، ساکنین محل و... ارتباط برقرار میکند و همگی بر وجود مسئله تأکید میکنند در این زمان جامعه ‌شناس درمانی فهم میکند که با یک مسئله اجتماعی روبرو است نه شخصی. با توجه به نگاه میلز یکی دیگر از وظایف جامعه‌ شناس درمانی این است که علاوه بر تمیز دادن دردسرهای شخصی از مسائل اجتماعی، بایستی بتواند مشکلات شخصی را به مسائل اجتماعی و مشکلاتی تبدیل کنند که به دنبال جواب هستند

او ادامه داد با توجه به نظر میلز یکی دیگر از وظایف جامعه ‌شناس درمانی این است که، هر پدیده اجتماعی را در رابطه با دیگر پدیده ها مطالعه کند. به عبارتی ایستایی ‌شناسیاجتماعی و پویایی ‌شناسی اجتماعی مسئله اجتماعی بررسی شود. بدین معنی که گذشته، حال و آینده‌ افزایش جمعیت در محلهای حاشیه‌ نشین شهر تهران و عوامل و متغیرهای تأثیرگذار بر این مسئله نیز باید مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. اما نه صرفاً انتزاعی و آماری، بلکه در زندگی و موقعیتهای اجتماعی به منظور به دست گرفتن فرصتها زندگی. میلز این چارچوب را تخیل جامعه‌شناسی میگوید. بنابر دیدگاه میلز، یکی دیگر از وظایف جامعه ‌شناس درمانی انتقادی و ریشه‌ای بودن آن است. حالا چرا جامعه‌ شناس درمانی باید انتقادی و چرا ریشه‌ای باشد؟ انتقادی از آن‌ جهت که همچون میلز باید ساختهای حاکم بر جامعه را در خصوص مسئله افزایش جمعیت حاشیه نشینی را زیر سؤال ببرد. و ریشه‌ایی نیز از آن بابت که مانند میلز مسائل اجتماعی جامعه خودش را بشناسد و راه کار در مورد چگونگی برخورد با افزایش حاشیه نشینی در جهت تغییر جامعه ارائه دهد. از منظر میلز تغییرات باید ریشهای باشد. زیرا تغییرات سطحی و موقتی تنها مسکنی موقتی و فریب دهنده هستند بنابراین میتوان گفت وظایف جامعه ‌شناس درمانی علاوه بر شناخت، ارائه راه‌ حل و تغییر دادن جامعه است.

رحمانی اضافه کرد با توجه به نگاه میلز یکی دیگر از وظایف جامعه‌شناسی درمانی باید این باشد که گفتمانهای اجتماعی به شکل عمومی و انتقادی را در جامعه سبب شود. زیرا راه‌ اندازی گفتمان ها باعث میشود که شهروندان به کمک آنها شرایط اجتماعی را درک کنند. با این توضیح نقش جامعه ‌شناس درمانی در حوزهای افزایش جمعیت‌ حاشیه نشینی باید این باشد که این موضوع را به ‌عنوان یک مسئله اجتماعی شناسایی کند و بعد در مورد این مسئله با نگاه انتقادی در سطح محل و جامعه، نهادهای محلی و سازمانها گفتمانهای را برگزار کند. راه‌ اندازی چنین گفتمانهای منجر به حساسیت زایی در سطح جامعه میشود و امکان طرح و برنامه‌ هایی خاصی را فراهم خواهد کرد. با توجه به نگاه میلز یکی دیگر از وظایف جامعه‌شناسی درمانی این است که سعی در نشان دادن و بازگوکننده واقعیت های زندگی و جامعه باشند، نه مانند نخبگان قدرت، واقعیت های اجتماعی همچون پدیده افزایش جمعیت طبقه متوسط جامعه به‌ سوی محلات حاشیه نشین را وارونه نشان دهند و در تلاش نشان دادن فرهنگ کاذب و غلط به‌ جای واقعیت های زندگی به مردم باشند.

رحمانی گفت با توجه به نگاه میلز جامعه ‌شناس درمانی نبایستی زیر نظر مؤسسات اقتصادی فعالیت کنند بلکه کوشش و تلاش خود را به سمت مؤسسات علمی سوق دهند تا بدون محافظه‌ کاری نتایج مطالعه شان را طرح نمایند. یکی دیگر از وظایف جامعه‌ شناس درمانی با توجه به ویژگیهای شرایط پژوهش میلز این است که از دیدگاههای متفاوت استفاده کند. فرضیات و راههای جدیدی را برای بررسی موضوعات تحقیقاتی پیدا کند. و سعی کند با دریافت تجربه های تازه، پرسش و طرحهای تحقیقاتی شان را بازسازی کند. در این راستا باید مفاهیم را خوب وارسی کند و معانی آن را مکرر مورد بازاندیشی قرار دهد. جامعه ‌شناس درمانی از این نظر که ممکن است ساختار تخیل پژوهشی او را به عرصه ناشناخته‌ای راهنمایی کند که مورد تائید جامعه دانشگاهی قرار نگیرد، نباید هراسی به خود راه ندهد. یکی دیگر از وظایفی که جامعه ‌شناس درمانی باید انجام دهد این است که برای پرورش و بازتولید تخیل جامعه‌شناسی باید از قلمرو انسانشناسی و روانشناسی و سایر رشته های مربوطه استفاده کند. به عبارتی باید پدیده ها را چند ساحتی و چند رشته ایی دید. با علم به میان رشته‌ای بودن جامعه‌شناسی درمانی، اما باید مرزهای خودش را با سایر رشته‌ها که رابطه‌ تنگاتنگ با یکدیگر دارند تمیز دهد.

سپس رحمانی گفت با توجه به مباحث نظری میلز میتوان گفت سطوح موضوعات مورد مطالعه جامعه‌شناسی درمانی هم در سطح جامعه ایی و هم ‌گروهی و فردی است. اما جامعه‌شناسی درمانی باید به امر مهم توجه کند که مطالعه در سطح فردی نه از آن‌ جهت که آن را مجزا مطالعه کرد بلکه انسانها به‌ عنوان کنش گران اجتماعی و تاریخی محسوب میشوند و هریک از این کنش گران در دیالکتیک با جامعه و تاریخ خود هستند و در تغییر و تحولات جامعه نقش دارند. سطح مطالعات جامعه‌شناسی درمانی میتواند بستگی به نقش، جایگاه و سطح مداخله گری کلینیکهای درمانی داشته باشد. بنابراین در کل با توجه به تخیل جامعه‌ شناختی، جامعه ‌شناس درمانی بایستی هم فرد و هم گروه و هم جامعه را در هم فراخوانی آنان مورد جستجو قرار دهد

در پایان رحمانی اضافه کرداز نگاه میلز جامعه‌ شناس درمانی جهت درمان و مداخله گری بایستی گونه های از تحلیل را انجام دهد: 1- اینکه جامعه ‌شناس درمانی باید تحلیل سرگذشت ‌نگارانه انجام دهد. یعنی جامعه‌ شناس درمانی باید به کنش گری اجتماعی افراد در ساخت اجتماعی مراجعه کند.. از نگاه میلز جامعه از افرادی تشکیل‌ شده که در ساخت اجتماعی درگیرند. ولی او میگوید نهایتا این افراد هستند که با توجه به تعبیری که از موقعیت دارند تصمیم گیری و کنش میکنند. به‌ عبارتی ‌دیگر میلز بر دیالکتیک ذهن و عین تأکید داشت. بنابراین با توجه به هستی ‌شناسی میلز، جامعه ‌شناس درمانی باید داخل محله حاشیه ‌نشین شود و تجربه زیسته افراد را پیرامون مسئله حاشیه نشینی، را از نزدیک مشاهده و روایتهای آنان را شنید. 2- جامعه‌ شناس درمانی باید تحلیل ساختی انجام دهد. بدین معنی که جامعه ‌شناس درمانی جامعه را دارای ساختی بداند که تمام اجزاء آن ساخت بایستی مورد مطالعه قرار گیرد. برای مثال اگر مسئله حاشیه ‌نشینی را به ‌عنوان ساخت در نظر بگیریم، اجزاء این ساخت باید مورد مطالعه قرار گیرند. یکی از اجزاء این ساخت میتواند این باشد که آیا این محله‌ های حاشیه ‌نشین از سوی نهادهای مربوطه به رسمیت شناخته ‌شده‌اند؟ چه اندازه این محله ‌ها همانند محله‌ های غیر حاشیه‌ نشین خدمات شهری دریافت میکنند؟ سطح اقتصادی و فرهنگی محل چگونه است؟ و در ادامه همینطور سایر اعضاء این ساخت بایستی مورد مطالعه جامعه ‌شناس درمانی قرار گیرد. 3- هر جامعه ‌شناس درمانی باید تحلیل تاریخی انجام دهد. به عبارتی ساخت اجتماعی را از نظر ایستایی‌ شناسی و پویایی ‌شناسی مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. به عبارتی جامعه‌ شناس درمانی باید روند تغییرات اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و سیاسی و جمعیتی و عوامل تأثیرگذار بر افزایش جمعیت‌ حاشیه ‌نشینی را مورد بررسی و مطالعه نماید.4-جامعه‌شناس درمانی باید تحلیل کاربردی نماید. جامعه‌شناسی درمانی مسائل اجتماعی و چگونگی مقابله با آن ارزیابی شود. یکی از ویژگیهای جامعه‌شناسی درمانی ارزیابی کردن است. .برای مثال وقتی که مسائل افزایش جمعیت‌ حاشیه نشینی بررسی شد حالا مطابق با آن ارهکار ارائه شود. لازم است از روشهای خشک و از پیش تعیین ‌شده پرهیز شود.

وی اضافه کرد حالا سؤال اینجاست که جامعه‌ شناس درمانی چگونه میتواند دست به همچنین مطالعه ‌ای بزند؟ میلز پاسخ میدهد که لازمه انجام این روش رفتن و رجوع به واقعیت است. بنابراین بر اساس نگاه میلز میتوان گفت جامعه‌شناسی درمانی یک فرآیند است و در جهت شناخت، مداخله، درمان، تغییر و اصلاح گام برمیدارد. از منظر میلز اگر جامعه‌شناسی درمانی این شرایط را مورد توجه قرار دهد تخیل جامعه‌شناسی کرده است در غیر این صورت واقعیت های کاذب فراهم میشود که هم حالتهای آسیبی جامعه و هم کجروی پژوهشگران نشان داده میشود.

در پایان به سوالات پاسخ داده شد:

محبوبه سادات هدی: آیا جامعه شناسی درمانی راه حل هم می دهد؟

تنهایی: بله، حتما اینطور است؛ مرحله مهم در جامعه شناسی درمانی پیدا کردن راه حل و مداخله است که آن را از جامعه شناسی جدا می­کند.  

صمیمی: آیا روشنگری هم نوعی درمان است؟

تنهایی: بله، حتما اینطور است.

فاضلیان: آیا در جامعه شناسی درمانی از جز به کل حرکت می کنیم یا برعکس؟

تنهایی: از جز به کل حرکت می کنیم و حتما روش ما استقرا است.

مولایی: آیا وضعیت مطلوب همان درمان است؟

تنهایی: وضعیت مطلوب، هدف است و ما با دادن راه حل به سمت هدف حرکت می­کنیم

 

استقلال دانشگاه و ازادی آکادمیک

چند رسانه ای

مجله جامعه شناسی

مجله مطالعات

پیوندها

حمایت از انجمن و حامیان مالی (2)

عضویت در انجمن جامعه شناسی ایران1402

حامی باش