اسدالله نقدی(جامعه شناس شهری و توسعه)

نوروز به عنوان یک آیین و جشن فرهنگی حاوی و حامل سنت‌های فاخر مانند چهارشنبه سوری (در معنای سنتی آن نه ترقه و نارنجک بازی امروزین ان) شیرین مانند سفر و دید و بازدید و طبیعت گرا جمع و جامعه محور مانند سیزده بدر، در مقایسه با جشن های ملی ملل دیگر دارنده ارزش های انسانی و اجتماعی منحصر به فردی مانند تقویت تعاملات و روح جمعی،کام شیرین و شادی و گذشت و گذشتن از کدورت و عداوت ها و نیز نگاه به فردا داشتن و سنت های شیرین بسیاری در مقیاس ملی و محلی. حتی یاد کردن از درگذشتگان هم در آن فراموش نشده.بطور خلاصه نوروز روح زندگی و ارج و ارزش زیستنی شادمانه همراه با ارزوی سلامتی برای همگان است اما شوربختانه در سال‌های اخیر بر اثر دگردیسی‌های نامیمونی که پیدا کرده به جای آنکه سبب سرور و شادی و سلامت باشد و امید به بهروزی و بهاری شدن به ارمغان آورد برای بخش بزرگی از مردم به مرگ، نابودی و سوگواری یا هرج و مرج و مزاحمت مانند شب چهارشنبه سوری ها تبدیل شده است.

                                         نگاهی به یک دهه تلفات چهارشنبه سوری 1393 الی1403

سال کل مصدمان قطع عضو تعداد فوتی ها سوختگی آسیب چشمی
1403 800** 49 13(11)** 230 281
1402 3253 152 15  1282 1594
1401  4368    26    
1400 2817 111 17 692  665
1399 ۱۸۹۴ ۱۳۱ 9 ۵۴۶ ۵۲۷
1398 ۱۴۶۸
193 4 ۳۱۸ ۵۱۲
1397 1525  96 3   314
1396 4779 ۵۲ 4 ۸۲۵
۱۱۳
1395  2600    16 (17)**    
1394  2675    3    
1393  1087    4    

** مبنای آمار سازمان های متولی و مصاحبه مسئولان پزشکی قانونی ،فراجا،اورژانس و... بوده هرچند گاهی بین امار این نهادها هم اختلاف ارقام مشاهده می شود

یکی از ویژگی‌های جوامع جدید و گردشگری مدرن توده‌ای شدن سفر و خارج شدن آن از انحصار طبقات ممتاز و مرفه گذشته است. در این بین پیشرفت‌های صورت گرفته گسترش ارتباطات و مواصلات و نیز تولید و عرضه خودرو به ویژه از نوع الگوی سفر ایرانی که بیشتر با استفاده از وسایل نقلیه شخصی و به صورت زمینی صورت می‌گیرد(قطار و هواپیما و کشتی و اتوبوس سهم بزرگی از جابجائی مسافر ندارند) در کنار سایر عوامل که در ذیل به آنها اشاره خواهد شد نرخ تصادفات و نسبت تلفات را به شدت افزایش داده است.

ماشین غیر استاندارد


جاده غیر استاندارد


رانندگی غیر استاندارد


تفکر غیر استاندارد(بی ارجی جان و بی ارزشی زندگی )


به نظر می رسد که ماشین ، سفر و راه بجای راحتی و تسهیل بلای جان ایرانیان شده است،یک نکته مهم دیگر در این زمینه حجم بالای ترانزیت کالا و بار با تریلر و وسایط نقلیه سنگین است که خود فرایند حادثه آفرینی را افزایش می دهد. الگوی شبانه تردد اتوبوس و خودروهای سنگین و احتمال خواب آلودگی را بیشتر می کند
بر خلاف جاده های کشورهای اروپایی که جاده در شب بسیار خلوت و سوت و کور است جاده های ما پر تردد و تعداد است.بگذریم که فرهنگ استفاده از مواد افیونی برای رفع خستگی در بین گروهی از رانندگان هم نباید از نظر دور داشت.


نبود برنامه ریزی مناسب سفر و عدم مراعات الزامات در راه بودن و پشت فرمان نشستن حتی گاه جر و بحث های خانوادگی در حال رانندگی از علل رده دوم این سیکل معیوب باید دانسته شود

بر اساس برخی برآورد ها در دو دهه گذشته نزدیک به ۴۰۰ هزار نفر در ایران جان خود را بر اثر این حوادث از دست داده‌ و بیش از ۶ میلیون نفر نیز مصدوم شده‌اند(ایرنا ۱۱ خرداد ۱۴۰۳)[1]

می توان فهمید که براحتی تمام دستاوردهای هر نوع سیاست انبساطی و تشویق جمعیت و فرزند آوری را همین یک خسران و خسارت خنثی می کند انهم عمدتا جمعیت در سن کار و فعالیت و تحصیل پشت سر گذاشته و سرمایه انسانی در یک کلمه تشکیل شده که برای هر نوع توسعه و پیشرفتی مورد نیاز و از بسترهای و محرک ای توسعه هر کشوری است.370میلیون تردد در فاصله ۲۴ اسفند تا ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ ثبت شده است کهعدد بسیار بزرگی است





تحلیل‌های رایج رسانه‌ای و کارشناسی به سه مورد اول بسیار پرداخته شده و در اینجا از آن صرف نظر می‌شود که داستان پراید و سفر و سرعت است! اما در مورد عنصر پاسداشت جان و "خودارج نهادن" که در بسیاری از تحلیل‌ها اشاره نمی‌شود نوع نگاه به اهمیت زندگی و پرهیز از خطر و ارزش جان و حفظ حیات است


طبیعی است که در شرایطی که رانندگی با یک وسیله‌ای مانند پراید همراه با همه اعضای خانواده در یک جاده دو طرفه و با پیچ‌های خطرناک و سرعت غیر مجاز و گاه ویرانگر 1۳۰ یا۴۰ 1کیلومتر بر ساعت در جاده‌های فرعی و ناایمن نشان از این دارد که بر هر راننده مبتدی و سرنشینان هم مبرهن است که احتمال خطر بسیار بالاست و در صورت وقوع آسیب جدی خواهد بود آنهم در کنار بار فزاینده فشارهای اقتصادی و اجتماعی که قدرت تمرکز را کاسته و هوش از سر پرانده باشد. با این حال چرا چنین زامبی وار رانندگی می‌شود؟!! سهم اتباع از تصادفات و تلافات انسانی هم قابل توجه است و درونشهری/برون شهری

نگاهی به یک دهه تلفات تصادفات جاده ای در نوروز 1392 الی1403

 سال فوتی ها توضیحات
1403 740 هنوز آمار تکمیلی منتشر نشده بخصوص در بازگشت پس از 13
 1402 1217  
 1401 1101  
 1400 1033  
 1399 832  
 1398 915  
 1397 1034  
 1396 874  
 1395 967  
 1394 821  
 1393 1084  
 1392 1227  

 

بایدهای دیگری لازم است استاندارد خودروها و کیفیت و ایمنی آنها را بالا برد و بخصوص راه آهن و قطارهای سریع السیر به ناوگان حمل و نقل کالا و جابجایی مسافر افزوده شود و همراه با ان اصلاح رفتار سفر و رانندگی و تنها به دیه و جریمه ختم نگردد، شاید تا اطلاع ثاونی و تحولی در خودرو و جاده و نکاه مدیران در مورد ارزش زندگی و حفظ و پاسداری از ان در جامعه بازاندیشی شود.

پس پرسش این است فارغ از چرایی بی تفاوتی و فرار از مسولیت سازمان و شرکت ها مردم چرا "جان خود" شریف و عزیز گرامی داشته نمی‌ دارند اگر این توجه توسط خودروسازان نیست اگر توسط جاده سازان نیست که نیست چرا به وسیله آخرین حلقه این فرایند یعنی راکب و راننده مراعات نمی شود.گویی نوعی خود ویرانگری جمعی در این میانه باید جستجو شود. تا اطلاع ثانوی از ایران خودرو و پراید انتظار ایمن تر شدن نمی توان داشت که اگر بود باید در طول دو سه دهه گذشته همانند "دوو" و دیگران صورت تحقق بخود می گرفت که گاه حتی بدتر و اسیب پذیرتر هم شده است. در حوزه راه هم علیرغم قدم های بسیار و بهبود موثر اما هنوز راه های غیر استاندارد زیادی در کشور وجود دارد تنها نصایح مشفقانه پلیس برای کاهش تلفات جاده‌ای یا چهارشنبه سوری کفایت نمی‌کند که آنهم در جای خود باید باشد. باید تیمی از اتحادیه رانندگان خبره، جامعه شناسان ،روانشناسان، حقوقدانان... این مسئله بعنوان یک مسئله اجتماعی با پیامدهای بیشمار واکاوی و ارزیابی و راه های برون رفت همه جانبه پیدا و پیشنهاد کنند.

 


[1]-https://www.google.com/amp/s/www.irna.ir/amp/85138215/