نشست علمی «جامعه ­شناسی درمانی جسی تفت (1960-1882)» به همت گروه جامعه شناسی انجمن جامعه شناسی ایران روز چهارشنبه به تاریخ 1401/10/14در ساعت 21 به صورت مجازی و بر بستر گوگل میت با حضور آقایان ح.ا. تنهایی (مدیر گروه)، محمد آذریان، خلیلی، مرتضی قلبی، میرهمایونی، نجاری، مسعودی و یزدانی و خانمها رحمانی، کاظمی، مدنی، مولایی، ویسی و فرشادی (دبیر) برگزار شد.

در این نشست ، خانم مدنی به مباحث تلفیق نظری پرداخت گفت: تفت مفاهیم کلیدی جرج هربرت مید را با اتو رنک تلفیق کرد و به چارچوب نظری قدرتمندی برای تفسیر مسائل زندگی روزمره ریخت. فهم انسانی و مشفقانه به او امکان داد که از تفاوتهای تئوریک میان مردان جامعه شناسان درباره زیست اجتماعی فراتر رود. او پیش از اینکه آنها بتوانند از دل نظریات پراکنده و متفاوت خود به تحلیلهای متمرکزتری برسند، آنها را تلفیق کرد. نظریه تفت در واقع تلفیقی است از نظریه خود مید و نظریه اراده به آزادی اتو رنک.

به گفته وی، جرج هربرت مید از یک سو بیان داشت که افراد رفتار را از طریق زبان، حالات و نمادهای مشترک انجام می دهند. این اجتماع بشری بر پایه الگوهای یادگیری است که اعضای هر اجتماع به هم می آموزند. کودک وارد دنیای سیال معانی می شود تا از طریق گامهای رو به جلو توانایی روزافزونی برای پاسخ به دیگران پیدا کند. و سرانجام خود را به عنوان عین اجتماعی می فهمد. فرایند یادگیری همکنشی با دیگران و عینیت یافتگی در برابر خود ، "پیدایش خود" نام دارد. مید به مطالعه فرایند طبیعی موجودات اساسا خردمند و اجتماعی پرداخت( مثلا مید، 1934، 1954).

مدنی در ادامه در باره نظریه «خود حرفه­ای» تفت را طرح کرد: از نظر تفت کمک کردن و کمک گزفتن هر دو پدیده های یکسانی هستند چرا که، هر دو سبب رشد و ارتقای دو طرف رابطه در هم فراخوانی با یکدیگر می شوند.(1950). از این جهت تفت توانایی نقش گیری به جای طرف مقابل را در آموزش مددکاران، یک توانایی دوسویه و مشارکتی می بیند که علاوه بر این در گروههای متشکل از معلمین یا افراد تحت تعلیم نیز بایستی ایجاد شود. این محیط اجتماعی، یک نقش حرفه ای را ایجاد می کند. درمانجو، دوباره بر فرایند رشد در سرتاسر چرخه زندگی هر دو سوی رابطه درمان تأکید می ورزد. با این وجود فرایند رشد درمانگران به طور سیستماتیک و نظام مندی در کار و حرفه شان صورت بندی می شود و ساخت می یابد. او شرح می دهد:«فقط می توان روی فرایندی از رشد حساب کرد که مستلزم رشد خود حرفه ای در فرد درمانگر یا دانشجو و کارآموز درمان نیز باشد.

مدنی افزود: فرمول بندی فرایند آموزش درمانگری به این ترتیب است که خود حرفه ای در نتیجه همکنشی سه طیف کنشگر در فرایند درمان پدید می آید: در مشاوری که در عین حال به کارآموز درمانگری را عملا می آموزد؛ در استاد راهنمایی که در نهاد علمی کار راهنمایی پژوهش را بر عهده دارد؛ و در مدرس دروس کلاسی مانند شخصیت که فعالانه احساسات و اراده دانشجو را با مسئله درگیر می کند و به او آموزش می دهد. این فرایندی آموزشی کاملا متمایز از مطالعه موردی یا مشاوره است. فرایند شکل گیری خود حرفه ای با افراد تحت تعلیمی سرو کار دارد که خود بعدها درمانگران اجتماعی حرفه ای می شوند و نیاز به رشد مهارتها و خود بالندگی دارند. جای درست سازماندهی "خود حرفه ای" سالهای آغازین تا پایانی دانشکده است. زمان بندی که تفت به آن اشاره می کند، ساختاری را برای رویارویی با بحران و مداخله فعالانه تعلیم دهندگان حرفه ای ایجاد می کند. در پایان سال برنامه به هدف خاص عملی خود می رسد که عبارتست از: تحقق خود حرفه ای در هر دانشجو(تفت، 1950:306). نیازی به گفتن نیست که یک چنین برنامه فشرده ای با احساسات و عواطفی قوی نیز توأم است: خشم، مقاومت، کین توزی، و هراس. این تجربه دانشجو را قادر می سازد تا به بازتعریف خود بپردازد.

مدنی گفت: فرایند تعلیم تفت در یک جا با پداگوژی میدی که بر مبنای اندیشه عقلانی است، تفاوت دارد. تفت که خود شاگرد مید بوده می داند که در کلاسهای مید به ناگه آیندهای فرد یا سازمان درمانجو و مسائل عینی و ملموس آنها پرداخته نمی شود. نظریه و کاربست خود حرفه ای جسی تفت، برخاسته و بازتابی است از یک تفاوت جزئی با مید اما تفاوتهای بنیادین با فروید.

وی افزود: خدمت مؤثر تفت به جامعه شناسی درمانی از تفاوت آشکار او با شیوه درمان فرویدی نشأت می گیرد. کمک منحصر به فرد او در زمینه جامعه شناسی درمانی، تفسیر نوآورانه اش از نیروی انگیزشی کنش است. او .به جای آنکه مانند فروید وجود id را در انسان عاملی اغواگر بداند، نیاز به زندگی، تداعی، تجربه و رشد را برخاسته از کنش و در این قالب لازم و ضروری می بیند. در عین حال اصل لذت و کامجویی را که فروید عامل مهمی در تبیین کنش های آدمی می داند، رد می کند. طبق نظریه تفت، لذت یا بهتر بگوییم کامجویی، در کنش مندی ما وجود دارد، اما در واقع بیان موفقیت آمیز اراده ای سازمان یافته است. خود برآمده از یک چیز است، نه یک انگیزش یا عاملی در خود پایان یافته(1950:302). لذت یا کامجویی از نظر تفت تنها در حد اعتدال مورد توجه بوده و صرفا بخشی از خود را شامل می شود، نه همه آن را. از این جهت او پرگمتیسم مید را با تأکید بر این مهم بازتاب می دهد که همه چیز انجام می شود اما هدف اصلی حل مسئله است.

او خاطرنشان کرد: تفت مانند استادش جرج هربرت مید و برخلاف فروید، افراد درگیر مسئله را افرادی نرمال می داند و ذکر می کند که مشکلات خود در دیالکتیک با جامعه را می توان از طریق زبان حل کرد. چنین نگرشی به انسان دچار تنش با نظریه پاتولوژی کژکارکردی های درون فردی فروید، زمین تا آسمان فرق دارد. نگاه مثبت اندیشانه تفت نسبت به فرد دچار مسئله و به فرایند درمان در این متن خلاصه می شود: «فرد درمانجو، به باور من، فرد مریضی نیست که بیماری او بایستی اول طبقه بندی و مقوله بندی شود بلکه یک انسان است، انسانی در موقعیت کار و یک کارکن یا نیروی کار به دنبال خدماتی خاص است. پس تشخیص، طبقه بندی یا ترکیب این شخص مبنای نسخه تجویزی ما برای رفع نیازهای او نیست،. بلکه باید بکوشیم در کنار کارکن و درمانجو کشف کنیم که فرد درمانجو و خدمات سازمانی در ارتباط با کاری که در سازمان و محیط کاری خود انجام می دهد، تا چه میزان از هر دو سوی رابطه پذیرفته شده است، و چه چیزهایی در رابطه با فرد در نظام تقسیم اجتماعی کار مهم است که بایستی کشف شود.(1948:9-10).

مدنی در خاتمه گفت: تفت در عین حال با رنک و فروید نیز از نظر اهمیت گذشته در توضیح و شرح حال تقاوتی عمده دارد. او مانند مید بر کنش در زمان حال تأکید می کند. ولو اینکه مبنای حال همواره گذشته باشد. او جامعه شناسی درمانی را در موقعیت اجتماعی می فهمد به طوری که هم نرمال و هم ابنرمال منشاء یکسانی داشته و طی فرایندهای مشابهی ایجاد می شوند و هر دو بایستی فهمیده شوند.