گروه جامعهشناسی علم و معرفت انجمن جامعهشناسی ایران در پی برگزاری همایش "علم بومی، علم جهانی؛ امکان یا امتناع؟" در اردیبهشت ماه سال 86، در یکی از نشستهای خود، از زاویهای دیگر این موضوع را با عنوان "شرایط درونی تولید علم"، مورد بررسی قرار داد. در این نشست دکتر نعمتالله فاضلی، عضو هیأت علمی گروه مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی، به ارائه مقالهای با عنوان "گفتمان بومی و علوم انسانی و اجتماعی در ایران" پرداخت.
او سخنرانی خود را در نشست، اینگونه آغاز کرد: مسأله بومیسازی در کشورهای غیر غربی از جمله ایران تنها موضوعی مربوط به علم نیست؛ بلکه بستر گستردهتری با عنوان هویت دارد که این بستر از یک سو، به چالشهای سنت و مدرنیته و چالشهای نیروهای سیاسی در جامعه ایران از جمله سنتگرایان مذهبی و نوگرایان لیبرال برمیگردد و از سوی دیگر، تلاشی برای نوعی باز تعریف هویت در نسبت با غرب است. از این جهت هم با مسائل خارجی و هم داخلی ما در ارتباط قرار میگیرد. علاوه بر این، از آنجا که ما همچنان با مسأله پیشرفت و توسعه مواجهیم و گفته میشود یکی از شرطهای دستیابی به آن، ابزار علم و تکنولوژی است، تصور بر این است که زمانی میتوانیم به دانشی کارآمد دست یابیم که اولاً دانش و تکنولوژی خود را گسترش داده و ثانیاً به توسعهای همه جانبه رسیده باشیم. به همین دلیل، میتوان گفت که مسأله گفتمان بومی سازی با خیلی از ابعاد و وجوه زندگی ما، از جمله وجوه بینالمللی، روشنفکری و مسأله مهم توسعه یافتن ارتباط دارد.
وی در ادامه به وجه دیگری که به گفتمان بومی علم اهمیت میدهد، پرداخت و آن را فراگیری و گسترش نهاد آموزش عالی و دانشگاه در کشور معرفی کرد. او در این باره گفت: مسأله علم و آموزش عالی امروزه ابعاد گستردهای یافته و به تعبیری تمام وجوه زندگی مردم را در برمیگیرد. بنابراین میتوان گفت از آنجا که امروزه دانشگاه حیات فرهنگی ما را در زندگی روزمره دستخوش تأثیر کرده و این تأثیرگذاری روز به روز افزایش بیشتری مییابد؛ شاید گفته پارسونز مبنی بر اینکه کارکرد دانشگاه شرکت افراد از طریق این نهاد در توسعه فرهنگی است، در شرایط کنونی کشور ما به نوعی در حال تحقق یافتن باشد. بنابراین در چنین وضع و حالی، مسأله بومی گرایی و بومیسازی دانش دیگر تنها دغدغه نخبگان نبوده و به همین دلیل است که به عقیده من، باید درباره هویت دانشگاه و مسأله و چالشهای آن بیشتر بیاندیشیم و متعهدانهتر به آن دامن بزنیم.
فاضلی در بخش دیگری از سخنان خود، به طور مشخصتری بر گفتمان بومی سازی علوم جدید از جمله علوم اجتماعی متمرکز شد و با اشاره به تاریخچه کوتاهی در مورد ورود این دانش به کشور، گفت: علوم اجتماعی از بدو ورودش به ایران و کشورهای مشابه، با پرسشهایی در خصوص فایده عملی این دانش برای کشورهای غیر غربی، نسبت میان فرهنگ بومی و محلی این کشورها با این علوم و دلایل عدم توسعه یافتگی کشورهای غیر غربی در این رشتهها مواجه بوده است. در ادامه و در واکنش به پرسشهای مذکور، گفتمانی در این کشورها شکل گرفته که در ایران با نام "بومی سازی" شناخته میشود.
وی در ادامه بحث خود، پس از بیان تحولات این گفتمان و برخی روایتهای مختلف شکل گرفته از آن، به ارائه توضیحاتی در مورد گفتمان رقیب بومی سازی که با تکیه بر آموزههای تحصیلی، داعیه جهانی و جهان وطن بودن علم را دارد، پرداخت و خاطرنشان کرد: این دو گفتمان را از دیدگاههای مختلفی میتوان مورد تحلیل قرار داد که در میان آنها سه دیدگاه جامعهشناسی معرفت، فلسفه علم و مطالعات فرهنگی از یکدیگر قابل تفکیکاند.
دکتر فاضلی سپس ضمن ارائه توضیحات کوتاهی در مورد رویکرد جامعهشناسی معرفت و فلسفه علم در مقابل مسأله بومی سازی، بیشتر به منظر مطالعات فرهنگی نسبت به این موضوع پرداخت و هدف از این رویکرد را "شالوده شکنی" و "واکاوی" مفروض و نسبتهای آشکار و پنهان میان علم و قدرت معرفی کرد. او در ادامه گفتمان بومی سازی علم در ایران را از زاویه این دیدگاه مورد بررسی قرار داد.
وی در پایان و در نتیجهگیری از بحث خود، اعلام کرد که در گفتمان بومی سازی در ایران، بحث تازهای شکل گرفته و آن قرار دادن این گفتمان به مثابه یک ابژه مطالعاتی است. او در بحث خود، با اشاره به مقالات ارائه شده در همایش اخیر انجمن جامعهشناسی ایران، گفت: در شرایطی که از دهه 1340 تا همین چند سال گذشته، اغلب مباحث در گفتمان بومی سازی، تبیین ضرورتها و ابعاد مختلف این موضوع و یا نقد آن بوده است؛ مباحث مطرح شده جدید از سوی صاحبنظران حاکی از آن است که چیستی و چرایی و چگونگی موضوع بومی سازی خود تبدیل به ابژه تازهای برای بحث در این زمینه شده و به تعبیری، سخن گفتن در این باره و تجزیه و تحلیل آن راهی برای بسط این گفتمان شده است.
دکتر فاضلی همچنین تأکید کرد: بومی سازی تنها یک بحث فکری یا روشنفکرانه نبوده، بلکه اساساً نوعی خط مشی و سیاست است. از این رو، ضرورت بحث و گفتوگو درباره این گفتمان، یک ضرورت عملی است که اولاً به رشتههای علوم انسانی و اجتماعی محدود نمیشود و ثانیاً معطوف به فعالیتهای نهاد وزارت علوم است که امروزه مسئولیت سرمایهگذاری برای تربیت و آموزش میلیونها تن از نیروهای جوان و فعال را در حوزه دانش بر عهده دارد.
به گفته این استاد دانشگاه، در شرایط فعلی، گفتمان بومی سازی اگر بخواهد بارورتر شود، باید بتواند نه تنها به نوعی سیاست در درون آموزش عالی تبدیل شده، بلکه ایدهای درون دانشگاهی شود تا امکان بحث آزاد در آن افزایش یافته و در عین حال عده بیشتری از دانشگاهیان درگیر آن شوند.