آخرین نشست گروه علمی- تخصصی جامعهشناسی پزشکی و سلامت انجمن جامعهشناسی ایران، در سال ۸۸، به بررسی وضعیت کنونی بیماران مبتلا به ایدز در ایران از منظر اجتماعی اختصاص داشت. در این نشست که روز هیجدهم اسفند ماه در سالن کنفرانس انجمن برگزار شد، دکتر مینو محرز و دکتر شیرین احمدنیا، به بررسی موضوع پرداختند.
در بخش نخست این جلسه، دکتر محرز، عضو هیأت علمی و رئیس مرکز تحقیقات ایدز بیمارستان امام خمینی، ابتدا از منظر آماری، وضعیت بیماری ایدز در دنیا و ایران را مورد بررسی قرار داد و گفت: آخرین آمار ایدز در سال ۲۰۰۹ نشان میدهد که ۳۳ میلیون و ۴۰۰ هزار بیمار ایدز در دنیا زندگی میکنند. بنابراین، اکنون ایدز دیگر یک بیماری کشنده نیست، بلکه یک بیماری عفونی مزمن است که بیمار در آن، با دارو، زندگی با کیفیت خوبی دارد. از سوی دیگر، در حال حاضر سالانه حدود سه میلیون نفر به این بیماری مبتلا میشوند و حدود دو میلیون نفر از آنها میمیرند. در نتیجه، میتوان گفت که این یک بیماری با شیوع و مرگ و میر بالاست که هنوز درمان قاطع و واکسن پیشگیری ندارد. بنابراین باید آن را در اولویت قرار داد و در جامعه، ذهنها را برای پیشگیری از آن آگاه کرد.
وی در ادامه، با ارائه چند تجربه جهانی در بحث پیشگیری، گفت: از سال ۱۹۸۱ به بعد، در اثر کار کردن روی بحث پیشگیری، حدود ۱۷ درصد ابتلا به ویروس ایدز کاهش یافته است. در آفریقای زیر صحرا که بدترین وضع اچآیوی را دارند و ۳۵ درصد جمعیت آن گرفتار این بیماری هستند و حتی به علت مرگ و میر زیاد، کشاورزی در آنجا از بین رفته و مدرسهها بسته شدهاند، نیز ۱۵ درصد میزان ابتلا به ویروس ایدز کم شده و این بسیار مهم است. در آسیای جنوب شرقی این ویروس ۲۵ درصد کاهش یافته است. در واقع، با وجود اینکه بخش مهمی از درآمد تایلند از طریق تجارت جنسی است، ولی آنها یاد گرفتهاند از وسایل پیشگیری مانند کاندوم استفاده کنند. این در حالی است که آمار مبتلایان به ایدز در اروپای شرقی و آسیای میانه رو به افزایش است. در آمریکا و اروپای غربی، از طریق رسانهها، آموزشهای خوبی داده شده که این آموزشها باید تداوم داشته باشند و به محض کاهش آنها این مسأله افزایش مییابد.
محرز در ادامه با تأکید بر اینکه میزان شیوع بیماری ایدز طی ۱۵ سال در دنیا چهار برابر شده است، آن را به عنوان یک مشکل اساسی اجتماعی معرفی کرد و گفت: ایدز به دلیل فراگیری مسائل حاشیهاش، تنها یک بحران سلامت و بهداشت نیست، بلکه نوعی بحران اجتماعی به شمار میرود. اکنون در بسیاری از کشورهای اطراف ما، آمار درستی از میزان مبتلایان به این بیماری داده نمیشود. در آسیا، ایدز زمانی که در تایلند شروع شد، چهار درصد جمعیتش را گرفتارکرد و هم اکنون در هندوستان بیداد میکند. سازمان بهداشت جهانی به این کشور هشدار داده ولی هندیها آن را به بهانه ضربه زدن به صنعت توریسم، نپذیرفتهاند و مبتلایان در این کشور، از ۵۰۰ هزار نفر به بیش از دو میلیون نفر رسیدهاند. در چین هم که میلیاردها نفر جمعیت دارد؛ خیلیها مبتلا هستند ولی این مسأله کتمان میشود.
سخنران این نشست، سپس به بحث درباره ایران پرداخت. وی با اشاره به اینکه حدود ۲۴ سال است که روی موضوع ایدز در ایران کار میکند، گفت: در ایران در مورد ایدز، دو آمار مختلف داریم؛ مثلا میگوییم ما ۲۰ هزار و ۱۳۰ مورد اچآیوی ثبت شده در کشور داریم ولی سوال اینجاست که آیا این همهی موارد است. پاسخ منفی است. طبق ضوابط و برخی معیارها تخمین ما، حدود ۸۰ تا ۱۰۰ هزار مورد است که فقط ۲۰ هزار مورد را گزارش کردهایم و در صورتی که کنترل نشود، به صورت تصاعدی افزایش مییابد.
وی ادامه داد: ما از نظر اپیدمی برای اچآیوی، یک سطح پایین داریم و آن، زمانی است که تعداد بیماران در جمعیت کشور کمتر از یک درصد و در افرادی که رفتارهای پر خطر دارند، مثل اعتیاد تزریقی، کمتر از پنج درصد باشد. در حال حاضر، ایران کمی از سطح پایین بالاتر آمده و به حد اشباع رسیده است؛یعنی ما در میان افرادی که رفتار پرخطر دارند، بیشتر از پنج درصد مبتلا به ایدز داریم. در مطالعهای که در شهر تهران داشتهایم،حدود ۲۵ درصد از افراد پرخطربیماری ایدز دارند و این بیماری حدود ۷ درصد هم در میان معتادان غیر تزریقی شایع است.
عضو هیأت علمی بیمارستان امام خمینی با اشاره به اینکه اولین مورد اچآیوی در ایران در سال ۱۹۸۷ یک بچه بود که کسی درمانش را نمیپذیرفت، گفت: در ابتدا بیشترین بیماران، هموفیلیها بودند؛ چون اچآیوی را نمیشناختند. در سال ۱۹۹۶، در مراکز بازپروری بیستون کرمانشاه و آب حیات کرمان، به علت تزریق دستهجمعی، این مسأله نمود بیشتری پیدا کرد.
وی سپس در بیان تجربه خود و سیری که در مسیر مبارزه با ایدز در ایران وجود داشته، گفت: سال ۱۳۶۲ اولین کنگره بیماریهای عفونی برگزار شد. اوایل کار، بیماران ایدزی را از نقاط مختلف ایران به ما میرساندند که عموما وضع نابسامانی داشتند ولی الان خوشبختانه پیشرفتهایی صورت گرفته است.
دکتر محرز با اشاره به نگرش منفی مسئولین رادیو و تلویزیون نسبت به بیماری ایدز و لزوم یادگیری کودکان در این زمینه، افزود: این نگرش به جامعه ضرر میرساند و پدر و مادر هم هیچ حرفی نمیزنند و میگویند قبیح است، آموزش وپرورش هم که هیچ چیزی در این باره یاد نمیدهند، پس بچه از کجا یاد بگیرد؟ حق فرزندان یادگیری و آگاهی است که خوشبختانه الآن با نگرش مثبت پلیس موفقیتهایی کسب کردهایم. بدین ترتیب، میتوان گفت که در حال حاضر، ایران در مرحله کاهش آسیب است. ما وقتی معتادان را به زندان میفرستیم، به آنها متادون و سرنگ میدهیم و این کاری است که هنوز در بسیاری از کشورها انجام نمیشود. از سوی دیگر، اکنون دیگر معتاد را برای داشتن مقداری مواد در حد مصرفش به زندان نمیبرند و او را تحت درمان متادون قرار میدهند. البته این به آن شرط است که جرم دیگری نداشته باشد و در عین حال هر هفته چک شود و اگر همکاری نکند، به زندان فرستاده میشود.
این پژوهشگر بیماریهای عفونی، در ادامه از شیوع راههای جدید ابتلا به ایدز در ایران خبر داد و خاطرنشان کرد: ما معتادان را تقریبا" کنترل کردهایم ولی اکنون میبینیم که بیشتر بیماران از طریق تماس جنسی مبتلا شدهاند که باید فکری برای آن بکنیم، چون به سرعت در حال پیشروی است. از سوی دیگر، یک مسأله مهم این است که الگوی اعتیاد در کشور ما عوض شده است؛ به طوری که ما الان آرزو داریم معتادان هروئین مصرف کنند ولی آنها شیشه و مواد روان گردان مصرف میکنند. بدین ترتیب، مغزشان از کار میافتد و در چنین شرایطی، هم روابط جنسی مشترک دارند و هم جنایت و تصادف و ... . در همین رابطه، در مطالعهای در مرکز اعتیاد دانشگاه تهران انجام شد، ۶۵ درصد دانشجویان پزشکی گفتند که متاآمفتامین مصرف میکنند که بتوانند بیدار بمانند و درس بخوانند. تعدادی از دانشجویان هم در خوابگاهها از تریاک استفاده میکنند برای بیدار ماندن. این در حالی است که متاآمفتامین اصلا ترک ندارد. از سوی دیگر کراک که بسیار در میان جوانها شیوع یافته، در ایران خالص نیست و عوارض بسیار بیشتری دارد. در چنین شرایطی، ما چارهای نداریم جز اینکه به این افراد به عنوان جایگزین، شربت تریاک بدهیم.
محرز در بخش دیگری از سخنان خود، درباره وضعیت فعلی ایدز در ایران گفت: الان وضعیت ایدز در ایران این است که ما با یک اپیدمی شدید در معتادان تزریقی، به علت به زندان انداختن آنها، مواجهیم؛ چنانچه در یک دوره، در عرض شش ماه، ابتلا به ایدز در معتادان تزریقی از صفر به ۴۵ درصد رسید و این در جامعه پخش شد. پس از آن، ما در زندانها خیلی خوب کار کردیم و شیوع بیماری در معتادان را کنترل کردیم و همچنین معتادان تزریقی که از سرنگ سالم استفاده میکردند، به ۷۵ درصد رسیدند که خیلی خوب است ولی در بخش پیشگیری ناشی ازروابط جنسی خیر. خیلی وقتها جوانان به مطب من میآیند و میپرسند آیا شیشه ایدز میآورد؟ چون ما قبل تماس جنسی، شیشه استفاده کردیم و من در جواب آنها میگویم بله، چون بعد از مصرف شیشه، کاندوم استفاده نمیکنید و این یک فاجعه است که رادیو و تلویزیون هم درباره آن چیزی نمیگوید. در جامعه ما، ایدز هنوز یک انگ است و مورد پذیرش قرار نگرفته است. در واقع، جامعه از آن میترسد و چون آگاهی وجود ندارد، با بیمار ایدز برخورد میشود و نه بیماری ایدز. از سوی دیگر، مهمترین راه انتقال بیماری تماس جنسی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. ما در مطالعهای که روی کودکان کار و خیابانی داشتیم، آمار تماس و سوء استفاده جنسی را بسیار بالا دیدیم و علاوه بر آن، در میان ۱۵ تا ۱۸ سالهها هم اعتیاد بیداد میکند. آمارها در دنیا نیز نشان میدهند که تماس جنسی بالاترین دلیل انتقال بیماری ایدز است و اگر در دنیا، حدود ۷۰ میلیون بیمار اچآیوی مثبت داشته باشیم، ۸۰ درصد از آنها، از طریق تماس جنسی مبتلا شدهاند. دومین راه نیز استفاده از سرنگ مشترک یا هر وسیله برنده مشترک است که به خون آلوده شده باشد. این در حالی است که متاسفانه صداو سیما به اشتباه اعلام میکرد سلمانی و دندانپزشکی مهمترین عامل انتقال ویروس هستند.
دکتر مینو محرز در بخش پایانی سخنان خود به وضعیت پیشگیری از بیماری ایدز اشاره کرد و گفت: اکنون بیش از ۱۸۰ مرکز مشاوره برای بیماران در کشور وجود دارد که آموزش مراقبت از ایدز و مشاوره داده و تست اچآیوی را به صورت رایگان انجام میدهند. ما خودمان دو خط تلفن را اختصاص دادهایم که در طول شبانهروز پاسخگوی افراد است؛ اما دستمان در آموزش بسته است. در این زمینه آموزش پرورش و رسانهها مفیدترین کارها را میتوانند بکنند که متأسفانه توجه چندانی به این مسأله نمیشود. ما در فعالیتهای خود، باشگاه یاران مثبت درست را کردهایم که با مرکز تحقیقات ایدز ایران همکاری دارد. در این مرکز، توانمندسازی میکنیم، خیریههایی را ترتیب داده و به افراد وام میدهیم و امکانات ورزشی در اختیارشان میگذاریم. این باشگاه روزبه روز عضو بیشتری میگیرد و اکنون در شهرهای دیگر هم در حال راهاندازی است.
در ادامه این نشست، دکتر شیرین احمدنیا، عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، به بررسی برخی ابعاد اجتماعی بیماری ایدز پرداخت. او در ابتدای بحث خود، با اشاره به سخنان یکی از مسئولان کشور در این رابطه، گفت: حسینعلی شهریاری، نائب رئیس کمیسیون بهداشت مجلس، چندی پیش در گفتوگو با خبرگزاری فارس تصریح کرده بود که وزارت بهداشت،آخرین آمار مبتلایان به ویروس ایدز در کشور را ۲۰هزار نفر اعلام کرده است؛ در حالیکه طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی، تعداد واقعی مبتلایان به این ویروس در کشور را باید ۵ تا ۷ برابر این میزان، یعنی بیش از ۱۰۰ هزار نفر برآورد کرد. از سوی دیگر به گفته او، وزارت بهداشت کارهایی را برای کنترل بیماری ایدز در کشور انجام داده اما تاکنون گزارش دقیق و کاملی از وضعیت این بیماری حتی به مجلس ارائه نشده است که براساس آن بتوان درباره وضعیت واقعی آن در کشور اظهار نظر کرد. افراد زیادی به خصوص گروههای جوان در معرض ابتلا به این بیماری هستند ولی آنها معمولا از ترس از دست دادن موقعیت، شغل و جایگاه خود و طرد از جامعه، بیماری خود را اطلاع نمیدهند و بسیاری نیز حتی خودشان از بیماریشان آگاه نیستند و به همین دلیل، به راحتی ممکن است بیماری را از طریق دندان پزشکی یا طرق دیگر به دیگران انتقال دهند. بنابراین، اطلاعرسانی و آموزش درباره انتقال ویروس ایدز، باید از سطح دبیرستان و به صورت چهره به چهره، بدون هر گونه پردهپوشی در جامعه انجام شود. در عین حال، گرچه اقداماتی برای کنترل این بیماری در بین معتادان تزریقی انجام شده، اما گروه دیگری که افراد روسپی هستند، تحت هیچ نظارت و آموزشی نبوده و به راحتی میتوانند این بیماری را در جامعه انتقال دهند.
احمدنیا تأکید کرد: با وجود آنکه در سخنان این مسئول کشور، از نقطه نظر ضرورت دستیابی به آمار دقیق، ضرورت اطلاعرسانی موثر از سنین پایین، ضرورت شناسایی گروههای در خطر و پیامدهای اجتماعی سوء ابتلا، شامل طرد و از دست دادن پایگاه اقتصادی اجتماعی، به نکات مهمی اشاره شده است؛ اما موارد دیگری هم هستند که ما در ارتباط با گسترش این تهدید باید در نظر داشته باشیم و من سعی میکنم در این جلسه، به برخی از آنها بپردازم.
وی در ادامه، تابو بودن این بیماری را از جمله مشکلات آن دانست و گفت: تابو بودن یک امر، به لحاظ اجتماعی، مانعی فرهنگی است که امکان اطلاعرسانی را محدود میکند. بدین ترتیب، در مورد بیماری ایدز نیز چون به امور جنسی که در جامعه تابو هستند مربوط میشود، هنوز بسیاری از افراد راههای انتقال آن را به درستی نمیشناسند. این در حالی است که از سوی دیگر، شواهد نشان میدهند که روابط جنسی در سنین پایین، میان جوانان بدون نظارت و محافظت، برقرار میشود.با این وجود، آموزش بهداشت جنسی بسیار محدود است و همین امر منجر به این میشود که منبع کسب اطلاعات در این زمینه، از منابع درست آن، مثل والدین، پزشکان، سلامت یاران، کتب و منابع فرهنگی رسمی و تأیید شده، به سمت منابع گمراه کننده، همچون فیلمها و تصاویر پورنوگرافی (هرزهنگاریها) سوق پیدا کند. در این شرایط، بدیهی است که در منابع غیر رسمی، آن دسته از شیوههای برقراری رابطه جنسی که خطرآفرین و لطمه زننده هستند و میتوانند موجب گسترش ایدز شوند، نمایش و آموزش داده میشوند. در چنین شرایطی، بیشترین نسبت انتقال در تماس جنسی، در یک شکل نامناسب رابطه جنسی، یعنی رابطه مقعدی صورت میگیرد که در جریان یک غفلت عمومی، رو به گسترش است.
وی افزود: در جامعه ما، برخی تصور میکنند که اگر روابط جنسی در چارچوب شرع انجام شود، افراد از انتقال ویروس اچآیوی مصون خواهند بود؛ اما واقعیت این است که رعایت اصول شرعی برای پیشگیری کافی نیست و در ازدواج موقت هم امکان انتقال ویروس وجود دارد. از سوی دیگر، در تبلیغات پیشگیری از بارداری، بر نقش کاندوم تأکید میشود اما لازم است که این تأکید در حد چندین برابر برای نقش این وسیله در پیشگیری از ایدز صورت گیرد که متأسفانه اینطور نیست. در واقع، ما با این مشکل مواجه هستیم که تبلیغات ما به دلیل تابو بودن مسأله رابطه جنسی، در تأکید بر این وسیله نیز دچار محدودیت میشوند و این در حالی است که در دنیا، در سطح مدارس، دانشگاهها، رسانههای جمعی، کتابخانههای عمومی و مراکز آموزشی و تفریحی، مدام تبلیغات و آموزشهای لازم در این زمینه، برای عموم افراد ارائه میشوند. در همین راستا، برای پیشگیری از ابتلا به ایدز، در دنیا، شعاری همگانی تدوین شده که به شعار ABC معروف است. این شعار یادآور سه نکته است؛ توصیه به خویشتنداری از ورود به فعالیت جنسی تا زمان ازدواج، پایبندی به یک شریک جنسی و استفاده از کاندوم.
احمدنیا همچنین گفت: نابرابری شرایط زنان و مردان از نظر ابتلا و آسیبپذیری در ابتلا به این ویروس نیز از جمله مسائلی است که باید به آن توجه داشت. این نابرابری از دو منظرتفاوت وجود دارد. اول، جسمانی، که به دلیل تفاوت شکلی و سطح مخاطی دستگاه تناسلی، زنان بیشتر در معرض ابتلا هستند و دوم، اجتماعی اقتصادی. زنان عموما در زندگی، از نقطه نظر قدرت و پول در شرایط پایینتری قرار دارند که این نابرابری به عرصه خصوصی و روابط جنسی نیز تسری پیدا میکند. بنابراین، زنان نمیتوانند شوهران خود را وادار به استفاده از کاندوم کنند تا از خود در برابر مردانی که ممکن است ناقل ویروس باشند، حمایت کنند. در آفریقا، به همین دلیل، شمار زنان مبتلا به سرعت افزایش یافته است.
وی در ادامه با تأکید بر لزوم گسترش حمایت اجتماعی، گفت: شاید یکی از مهمترین نگرانیها در ارتباط با مبتلایان، انگ و برچسبی است که برخی از افراد جامعه، بیرحمانه به ایشان میزنند و شرایط زندگی در حین بیماری را برایشان بیش از پیش دشوار و تحملناپذیر میسازند. در چنین وضعیتی، گرچه بسیاری از افراد، از جمله پزشکان و پرستاران، از شیوههای ابتلا یا انتقال ویروس خبر دارند اما به محض مطلع شدن از این که فردی این ویروس را در بدن خود دارد، او را طرد کرده و از ارائه خدمات به وی خودداری میکنند و بدین ترتیب، فرد حتی از کار و زندگی عادی نیز محروم میشود. این در حالی است که بسیاری از این افراد بدون این که مرتکب جرم یا گناهی شده باشند، در این شرایط گرفتار شدهاند. بنابراین اگر حمایت درستی از آنها صورت نگیرد، افراد مبتلا را به سمت رفتارهای انتقام جویانه سوق میدهیم، یا اینکه آنها را ناچار به پنهان کردن بیماری خود میکنیم و این، عواقب جبران ناپذیری در پی دارد.
مدیر گروه جامعهشناسی پزشکی و سلامت انجمن تأکید کرد: متأسفانه هنوز این امکان وجود ندارد که افرادی که در شرف ازدواج هستند، شرکای زندگی خود را ملزم به انجام تستهای مربوطه کنند و اصولا این کار، به دلایل مختلف عملی هم نیست. ما تنها میتوانیم به صداقت افراد امیدوار و متکی باشیم؛ در حالی که ممکن است خود ایشان هم از آلوده بودن خود مطلع نباشند.
دکتر شیرین احمدنیا در پایان، گفت: باید در نظر داشت که در قبال ایدز، هر کسی مسئول است که اطلاعرسانی کند، آموزش دهد و حمایت کند. برخی گروههای جامعه در معرض خطر بیشتری هستند اما شاید مهمترین تهدید امروز در مورد جوانان این کشور است که ضرورت اقدام فوری و موثر را تشدید میکند. جوانان ممکن است کنجکاو باشند، یا ممکن است نگران باشند که آیا در معرض خطر بوده یا هستند. باید شرایط امنی برایشان فراهم آوریم تا بدانند در صورت نگرانی از کجا میتوانند اطلاعات درستی در این زمینه کسب کنند و اطمینان بیابند. هم اکنون مراکز مشاوره ایدز وجود دارند که افراد بدون نیاز به نام و نشانی میتوانند سوالاتشان را مطرح کرده یا اقدام به آزمایش کنند؛ اما خیلی از افراد جامعه، حتی تحصیلکردهها از وجود این مراکز بیخبر بوده یا نگران مراجعه یا تماس با آنها هستند. از جمله این مراکز، کلینیک والفجر با شماره تماس ۶۶۰۲۵۷۳۱ و ۶۶۰۳۸۹۲۱ است.