علی ربیعی

بی‌تردید نوروز با منشاایرانی، نه تنها بخشی از هویت ملی ایرانیان بلکه به نوعی شناسه هویتی سایر فارسی‌زبانان نیزشده است. وجوه اجتماعی سنت‌های نوروزی، از پیام‌های تبریک تا دیدوبازدیدها دارای کارکردهای متفاوتی از جمله قوام دادن به زیست همدلانه، گسترش ارتباطات اجتماعی و زمینه‌ای برای عمیق‌تر شدن پیوندهای خانوادگی، محله‌ای، قومی و در مقیاس وسیع‌تر تحکیم ارتباطات ملی است. فلسفه نوروز و کارکردهای آن به قدری دارای قدرت است که حتی جنبه ارتباطات میان فرهنگی فراتر از ایران رادارااست.

جغرافیای جشن نوروز در ترکیب با انواع تمدن ها به ویژه تمدن اسلامی از  آسیای میانه، قفقاز، بالکان و آناتولی تا هند و پاکستان... و حتی آلبانی و بسیاری از کشورهای دیگر گسترده شده است.
نوروز آن‌چنان قوی است که در میانه ممانعت و ممنوعیت اتحاد جماهیر شوروی و نیز در سالهای آتاتورکیزم بر علیه نوروز کردها و حتی در برابر تحجر همراه با استبداد دینی طالبان در افغانستان، همچنان با پویایی برجای ماند.

متاسفانه برخی دیدگاههایی که از ظرفیت‌های تمدنی ایران و زبان فارسی غفلت ورزیده و در این راستا،  حتی مقابله‌های ناکام را در کارنامه خود دارند، با فرصت‌سوزی سبب فاصله گرفتن ایران از ظرفیت بزرگ حوزه تمدن نوروزی برای پیوند بیشتر بین ملتها شده‌اند.
"هنوز هم حوزه تمدن فارسی و حوزه‌های آیین نوروزی، ظرفیت بزرگی برای تبادلات فرهنگی است ،که سیاست گذاری وسرمایه گذاری قابل توجهی برا آنها مشاهده نمیشود."
وجه دیگری از نوروز که می‌تواند حتی انسجام اجتماعی را همراه با نو شدن طبیعت، تازه‌تر و قوی‌تر کند، شادی جمعی در حوزه عمومی است.
برخی سنت‌های شادی جمعی هنوز در میان اقوام مختلف جاری است که امسال هم نمونه‌های متعددی را در شهرهای کردنشین، لرنشین و حتی آذری‌ها شاهد بودیم. در برخی از گزارش‌های تاریخی و اشعار شاعران ، رخداد نوروز در حوزه عمومی و شهرها توصیف شده است.
از یک دوره تاریخی به بعد، نوروز از شهرها و سپهر عمومی تا حدود زیادی عقب نشینی کرده و به خلوتگاه منازل کشانده شده است. "شادی جمعی" و "گفتگوی جمعی" به "دید و بازدیدهای" خانوادگی تقلیل یافت. _من تحقیقی برای علت‌یابی این پدیده انجام نداده‌ام اما به نظر می‌رسد ملت‌سازی سزارینی و اجباری نشانه‌هایی از این امر را در خود دارد._

اگرچه هنوز هم به رغم برداشت‌های تنگ نظرانه و تحمیلی، نوروز و عناصر هویت ملی، جان‌سختی خود را نشان می‌دهد و خوشبختانه می‌توان گفت طی سال‌های اخیر مفهوم نوروز در یک انعطاف پذیری، با گفتار نو و مدرن نیز همراه شده است. این دستاوردی جدید است که ماندگاری فرانسلی و فراسرزمینی نوروز را تداوم می‌دهد.

"برخلاف دیدگاه مسلطی که شادی جمعی را برنمی‌تابد اتفاقا در پرتو شادی جمعی، زیستی مسالمت‌آمیز و مداراگونه گسترش می‌یابد و چنین است که نوروز علاوه بر تحکیم پیوندهای خانوادگی، سبب  تقویت احساس مسئولیت نسبت به جامعه و در مقیاسی وسیع‌تر با برانگیختن هویت و روحیه جمعی سبب جایگزین شدن دغدغه‌های جمعی به جای دغدغه‌های فردی و شخصی می‌شود.
در سایه گفتمان نوروز و شهرهای نوروزی شده، می‌توان راهی برای افق‌های سرشار از امید و یاس‌زدا یافت."