برداشتی شتابزده از برنامه ششمین همایش پژوهش اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران

حدود ده‌سالی بود که تلاش می‌کردم همیشه با ارسال مقاله و سخنرانی، در همایش‌های انجمن جامعه‌شناسی ایران شرکت کنم. طبیعتاً یکی از هدف‌هایم، مثل هر دانشجوی دیگری، تقویت رزومه و سابقه‌ی علمی بود. اما در کنارش، برای تقویت یکی از معدود نهادهای مستقل صنفی باقیمانده در علوم‌انسانی و اجتماعی. نهادی که در این سال‌ها، با افت و خیز و شدت و ضعف، اما فضایی برای تنفس و گرد هم آمدن جمعی از اهالی علوم اجتماعی بود و هست. چیزی که در این زمانه و تنگ شدن فضاهای نسبتاً مستقل، نمونه‌های چندان زیادی برای آن نمانده‌بود.
امسال اما هر چه کردم، حس و حال‌ نوشتن جور نمی‌شد. دلایل بیرونی و عوامل درونی‌ دست به دست هم دادند تا بعد از سال‌ها، متنی برای ارائه در همایش نفرستم. می‌خواستم فقط به عنوان شنونده و استفاده‌کننده از مطالب دوستان و برای انجام همان وظیفه‌ی حداقلی حمایت از این نهاد صنفی در برنامه شرکت کنم.

وقتی جدول سخنرانی‌های همایش منتشر شد، با کنجکاوی عناوین سخنرانی‌ها و اسامی سخنرانان را مرور کردم. تغییری در شکل و محتوای برگزاری دیده می‌شد:
نخست اینکه حسم این است که نسبت به همایش‌های پیشین انجمن، میانگین سنی ارائه‌دهندگان سخنرانی‌ها کاهش یافته و جوان‌تر شده. همچنین انگار چهره‌هایی جدید و فراتر از چهره‌های معمول و آشنای شرکت‌کننده در همایش‌های انجمن در این دوره امکان سخنرانی یافته‌اند.
همین‌طور حسم این است که سهم زنان هم از ارائه‌ها به عنوان مدیر پنل و سخنران و هم به عنوان موضوع سخنرانی‌ها افزایش پیدا کرده (ای کاش که گزارشی کمی و دقیق از این موارد و وضعیت شرکت زنان و میانگین سنی مشارکت‌کنندگان در همایش در این دوره و هر دوره از همایش به صورت دقیق و عمومی ارائه شود تا می‌توانستیم این شاخص‌های مهم و روند طی شده را نه بر اساس احساس شخصی که بر اساس عدد و رقم ارزیابی کنیم).  
و یک اتفاق خوب اینکه یک پنل خاص برای عزیزان افغانستانی و مسائل‌شان در همایش پیشبینی شده.
همچنین اینکه همایش نه فقط در تهران که هم‌زمان در تعدادی از شهرهای غیر از تهران هم برگزار می‌شود، از گام‌های مثبت و رو به جلوست.
عناوین بسیاری از سخنرانی‌ها و موضوعات مورد بحث هم انگار که ارتباط بیشتری با زمانه و شرایط امروزی جامعه‌ی ما و زمستانی که طی می‌کنیم دارد.
هر چند باید منتظر بود و دید این عناوین و برنامه، در عمل چقدر تازه، متفاوت از همایش‌های پیشین خواهد بود.
باید به عزیزانی که به صورت داوطلبانه این رخداد را با این شکل و محتوای تا حدی متفاوت و رو به جلو پیش برده‌اند، تبریک گفت. چیزی که در این زمانه‌ی سرشار از خستگی و رنج و زخم، ابداً آسان نبوده‌است. «سرها، در گریبان است»..

چند روز قبل، وقتی دوستان از من دعوت کردند تا در اختتامیه این همایش در مورد اخراج‌ها و روند جذب‌های ظالمانه سال‌های اخیر صحبتی داشته‌باشم، با افتخار قبول کردم. در روز جمعه، طرح بحثی کوتاه با عنوان «سر کردن زمستان: الزامات اجتماعی زیست مؤثر پس از محرومیت ظالمانه از حق عضویت هیأت علمی» خواهم داشت که چکیده‌اش را اینجا با شما در میان خواهم گذاشت.

راهیانه|ایده‌نوشت‌های مهدی سلیمانیه

raahiane@