سیدحسین سراج زاده

«من مهدی خویی، معلم جامعه‌شناسی در‌ دانشگاه علامه که به کسی باجی نداد و خدایش می‌داند که خود را تنها و فقط به مردم و دانشجو متعهد می‌دید، بعداز ۷ سال تدریس نامه‌ی قطع همکاری (اخراج) گرفته‌ام و از خانه‌‌ام یعنی دانشگاه درحال رانده شدن هستم و مستأصلم که از این ظلم شکایت به کجا برم.»


 متاسفانه اخراج  استادان با سواد و توانمند علوم انسانی و اجتماعی که با اخراج محمد فاضلی و رضا امیدی در تابستان سال گذشته آعاز شد، ادامه پیدا کرده و دامن دیگرانی همچون آرمین امیر، مهدی خویی و چه بسا دیگرانی را که هنوز خبرش منتشر نشده، گرفته است.

فاجعه بار اینکه، این استادان از باسواد ترین و متعهد ترین استادان جوان هستند، که اتفاقا بر اساس همین دانش و تعهد خود، کار علمی و دانشگاهی خود را با مسائل اجتماعی بحرانی جامعه ایران مرتبط کرده و درباره این مسائل مشفقانه و مصلحانه سخن کارشناسانه و طبعا انتقادی می گویند و نمونه های بسیار خوبی از ایده "ارتباط دانشگاه با جامعه" هستند که در دانشگاه ها برایش دفتر و دستک راه انداخته ایم و شعارش را می دهیم.

متاسفانه با استقرار این دولت، استقلال نهاد علم و دانشگاه بیش از گذشته در مخاطره قرار گرفته و دانشگاه بیش از پیش تابع و سرسپرده دستگاه دولت شده است.

همه دانشگاه شناسان و دانشگاهیان می دانند که کشورهایی که از علم کارآمد و مفید به حال جامعه برخوردار و دانشگاه های پیشرفته و پر رونق دارند، از استقلال نسبی آکادمیک برخوردارند و این امر برای رشته های علوم انسانی و اجتماعی بیش از رشته های دیگر ضرورت دارد.

متأسفانه با این میزان محدود کردن و سرسپردگی دانشگاه ها به اراده دولت و حکومت و طرد و حذف استادان با سواد و متعهد، نهاد علم به شدت ضربه می خورد، دولت و حکومت از منتقدان کارشناس و شجاع و متعهد بیش از پیش محروم می شود، فرصت طلبان متظاهر که در اجتماع علمی جایگاه شایسته ای ندارند و به تعهد و اخلاق علمی و حرفه ای وفادار نیستند میدان دار می شوند، و حکومت با ادامه مسیرهای نادرست و سرمایه سوز بیشتر گرفتار بحران ناکارآمدی و عدم مقبولیت می شود، و بحران های اقتصادی اجتماعی که جامعه ایران گرفتار آنهاست، گسترده تر می شوند؛ و البته روند فرار سرمایه های انسانی و مهاجرت نخبگان که همین حالا هم به مرزهای بحرانی رسیده، تشدید می شود.

دانشگاه برای حفظ حد اقل های الزامات کار حرفه ای علمی و مفید فایده برای جامعه بودن، نیازمند حفظ استقلال نسبی در امور علمی از دستگاه دولت است، و بهرمندی از این استقلال نسبی علمی نیازمند شجاعت علمی استادان  برای کنش گری علمی بر اساس اخلاق حرفه‌ای است؛ و شجاعت علمی در بیان مشکلات اجتماعی یک فضیلت اخلاق علمی است و به فرموده مولا علی (ع)، عهدی است که خداوند از عالمان گرفته است (خطبه سوم نهج البلاغه).

شرایط وفای به این عهد را بر دانشگاهیان دشوار و پر هزینه نکنید که کثیری آن را بجا نیاورند و ملک و ملت آسیب ببیند.


@SHSerajzadeh