معنایی برای جنبش سبک زندگی

دکتر محمد فاضلی فروردین99مفاهیم مختلفی برای شرح ماهیت اعتراضات مهر ۱۴۰۱ بهکار گرفته شده است و «جنبش سبک زندگی» یکی از آنهاست.این جنبش به چه معنا جنبش سبک زندگی است؟ برای پاسخ باید مفهوم سبک زندگی را درک کرد. من تلاش میکنم طرح نظری دقیقتری از سبک زندگی ارائه دهم و با تعریف سبک زندگی شروع میکنم.

سبک زندگی را میتوان این گونه تعریف کرد: شیوهای که بدان طریق فرد از بدن، روان/ذهن، زمان و پول خود استفاده میکند. بگذارید با مصادیق روشنتر این چهار ضلع سبک زندگی را بررسی کنیم.

برخی از بدن بیشتر برای ورزش استفاده میکنند و برخی بیشتر استراحت میکنند یا تلویزیون میبینند. برخی بدن را بر محور سلامتی (مثلاً غذای کمچرب و رژیمی) مدیریت میکنند و برخی کارهای پرخطر برای بدن انجام میدهند. برخی بدن را با حجاب رسمی میپوشانند و برخی پوشش دیگری انتخاب میکنند.

برخی روان/ذهن خود را روی فعالیت علمی و برخی بر کسبوکار متمرکز میکنند؛ برخی ترجیح میدهند کتاب فلسفی بخوانند و دیگرانی مایل به خواندن کتب مذهبی هستند؛ گروهی برای سلامت روانی خود هزینه میکنند و برخی به روانشناس یا تراپیست باور ندارند.

آدمها زمانشان را بین کارهای مختلف توزیع میکنند. آنها برای شیوه استفاده از بدنشان (یا نوع مواجهه با بدن) و شیوه استفاده و مواجهه با ذهن/روان، زمانهای خاصی را اختصاص میدهند که الگوی تخصیص زمان معرف تفاوت افراد هم هست.

هر نوع استفاده از بدن، ذهن/روان و تخصیص زمان،مستلزم هزینه است. تصمیم درخصوص تلویزیون دیدن یا کوه رفتن (الگوی استفاده از بدن) کتاب خواندن یا موسیقی گوش دادن (الگوی استفاده از ذهن)، و کار کردن یا تفریح کردن (الگوی استفاده از زمان) به توانایی فرد برای هزینه کردن و ترجیحات او در این زمینه بستگی دارد.

یک چهارضلعی را در نظر بگیرید که بدن، روان/ذهن، زمان و پول اضلاعش هستند. سبک زندگی فضای درون این چهار ضلعی است. سبک زندگی حاصل ترکیب، یکجا شدن و اتحاد این چهار ضلع و بُعد در کل و جزئیات زندگی هر فرد است. اعتراضات اجتماعی در ایران امروز از آن جهت جنبش سبک زندگی است که بخشهای زیادی از شهروندان در هر چهار ضلع به وضع موجود معترض هستند و شکافی میان خود و حکومت مشاهده میکنند.

اکثریتی از شهروندان به لحاظ اقتصادی در تنگنایی قرار گرفتهاند که هزینه لازم برای مدیریت و آرامش بدن، روان/ذهن و تخصیص رضایتمندانه زمان را ندارند. داشتن وضعیت اقتصادی نامناسب سبب ناخرسندی بدن (مثلاً گرسنگی یا بدمسکنی) میشود؛ روان/ذهن را مشوّش کرده و فرد را در استفاده از زمان به تنگنا و اجبار وامیدارد (مثلا ً۱۶ ساعت در روز کار کردن برای امرار معاش،یا ۱۶ ساعت خوابیدن به دلیل بیکاری).

گروههایی از شهروندان مایل هستند زمان و ذهن خود را به کارهایی مشغول کنند که امکانی برای آن ندارند (مثلا ًاستفاده آزاد از فضای مجازی) و حکومت زمان و ذهن آنها را برای فعالیتهایی میطلبد (نظیر استفاده از صدا و سیما و محتوای رسمی اطلاعرسانی؛ یا نوع آموزش رسمی در مدارس) که افراد اعتماد و انگیزه کافی برای آن ندارند.
گذشته از آنکه درآمد و وضعیت اقتصادی افراد،الگوهای استفاده از بدن را محدود میکند (مثلاً فقرا نمیتوانند تنیس بازی کنند یا سفر خارجی بروند)، الزام سیاسی نیز الگوهای استفاده از بدن را محدود کرده (نظیر حجاب رسمی) که برای گروههایی ناخوشایند است.

بخشی از گستردگی پایگاه اجتماعی اعتراضاتی که جامعه را در بر گرفته، به معنایی که گفته شد، برآمده از ارتباط ماهوی آن با سبک زندگی در چهار بُعد ذکر شده است. نااُمیدی جامعه ایرانی را هم میتوان در این چارچوب درک کرد. بخشهای کثیری از جامعه عمیقاًاحساس میکنند اقتصاد، سیاست، جامعه و فرهنگ به گونهای سیاستگذاری و اداره میشود که:

  • فرصتهای اقتصادی مناسب برای مدیریت بدن و استفاده از آن در جهات مطلوب ایجاد نمیشود.
  • ذهن/روان افراد فرصتی برای آرامش یافتن و تمرکز بر آنچه دوست دارند پیدا نمیکند.
  • وضعیت اقتصادی و اعمال قدرت سیاسی، اختیار و کنترل افراد بر شیوه استفاده از زمان و بدن را محدود میکنند.

این مفهوم از سبک زندگی میتواند چارچوبی برای درک چرایی چندبُعدی، متکثر و گسترده بودن اعتراضات - بالفعل و بالقوه- فراهم کند. هر گونه راهکاری برای پاسخگویی سازنده به اعتراضات نیز باید هر چهار بُعد را مد نظر قرار دهد.


 منبع: کانال تلگرام نویسنده