روز دوشنبه 5 آذر ماه1397 گروه علمی - تخصصی صلح و گروه جامعهشناسی اقتصادی انجمن جامعه شناسی ایران نشست «کنکاش جامعه شناسی آثار تحریم در ایران» را به صورت مشترک در سالن انجمن برگزار کردند. در اين نشست، دکترعلی دینی ترکمانی (استادیار موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی و مدرس دانشگاه تهران)، سمیه توحیدلو (عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و مدیر گروه جامعهشناسی اقتصادی) و محمد علی الستی (جامعه شناس ارتباطات و استاد دانشگاه) به بیان نظرات خود در رابطه با این موضوع پرداختند.
هدف تحریم ها این است که با فشار به مردم آنها ناگزير شوند تا از حکومت فاصله بگیرند
در ابتدای نشست حسن امیدوار (دبیر گروه صلح انجمن جامعهشناسی ایران) با بیان اینکه گروه صلح انجمن جامعه شناسي ايران، در راستای شناخت علمي و نقد مستمر پدیده ها و عناصری که به عنوان تهدیدی بالفعل یا بالقوه برای صلح محسوب می شوند، تلاش می نماید با ابزارهای جامعه شناختی و مباحث نظری به شناخت علمی از این پدیده ها دست یابد و مباحث نظری نیز به ما کمک می کند تا این پدیده ها را بهتر تبیین نماییم گفت: به نظر می رسد پدیده تحریم ها و تحولات مرتبط با آن می تواند ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه را به اشکال گوناگون متاثر نماید و در عمل صلح را مختل نماید.گر چه در فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد برای استقرار صلح، جامعه بین الملل مجاز به استفاده از اقدامات قاهرانه (محدودیت - محاصره اقتصادی و اقدامات نظامی و ...)علیه دولتی که صلح را تهدید و یا نقض نموده، پیش بینی شده است و هدف تحریم، دولت ها هستند، اما متاسفانه تحریم ها به طور مستقیم زندگی آحاد مردم را تحت تاثیر قرار می دهد و بیش از آنچه به دولتها آسيب بزند، به ملتها آسيب می رساند. تحریم به عنوان نوعی اعمال قدرت غیر مستقیم، کانون توجه و هدف آن ايجاد فشار بر ارگانیسم و اختلال در تعادل سیستم مورد تهاجم است.
نظریه پردازان برای تحریم اقتصادی دو دسته هدف فرض میکنند
امیدوارم افزود: دسته اول تحریم ها با هدف تغییر رفتار اعمال می شود و دسته دوم کیفر دادن است. کیفر آسیبی است که به مردم کشور خاطی وارد میشود. با توجه به نظریه های وابستگی در این فاز شدت کیفر، همبستگی بالایی با میزان وابستگی کشورها دارد.اگر نظریه وابستگی براساس مدل مارکسیستی ملاک باشد و وابستگی اقتصادی معادل با نیازهای اقتصادی تلقی شود به نظر می رسد فاز جدید تحریمهای پسا فرجام از تغییر رفتار، به سمت هدف دوم یعنی کیفر با هدف ایجاد اختلال اقتصادی و بی ثباتی تغییر یافته است. در این فاز تحریمها، توجه اصلی به مردم است، هدف این است که با فشار به مردم آنها ناگزير شوند تا از حکومت فاصله بگیرند، زیرا افزایش فشارهای اقتصادی به مردم باعث می شود نارضايتي گسترش یافته و در نهایت با شورش و نا آرامی در عمل حکومت متزلزل شود. چندین نظریه جامعه شناسی مانند نظریه مرتون، آنومی دورکیم، مارکس، کا ستلز و ... نیز امکان تحقق آن را تایید می نماید.
ادبیات تحریم به صورت محدود تولید شده است
سخنران اول نشست سمیه توحیدلو (عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و مدیر گروه جامعهشناسی اقتصادی) بحث خود با عنوان «بررسی مدلهای اثر تحریم بر شاخصهای اقتصادی و اثرات اجتماعی آن» را مطرح کرد و گفت: درباره تحریم نظریههای زیادی وجود دارد اما با وجود اینکه ما چهار دهه است درگیر بحث تحریم هستیم، ادبیات تحریم در کشور ما به صورت خیلی محدودی تولید شده است و برخی به عمد این کار را انجام دادند. یکی از نقاط سیاه برای کار، نوشتن از تحریمهاست و یکی از مدلها برای مقابله با تحریم همین مسکوت گذاشتن است.
وی افزود: مدلهای نفوذ تحریم را به سه دسته تقسیم میکنند. اولی انقلابی، یعنی باعث تضعیف نظام سیاسی و وقوع انقلاب میشود، دومی اشکالات که در آن بر اساس منطق هزینه-فایده کشور تحریمشده مجبور به پذیرش میشود و سومی تکاملی و فرآیندی.
توحیدلو در ادامه با توجه به مدل کراوفورد 1999 به مدلهای تحریم اشاره کرد و گفت: اولی، وادار کردن است که با افزایش هزینه در بین وابستگان اقتصادی و نظامی همراه است و در شرایطی که نخبگان عامل تصمیمگیری باشند منطقاً تصمیم میگیرند که خط و مشی خود را تغییر دهد. دومی، ارتباطات هنجاری است که از طریق استدلال و اقناع نخبگان متوجه هنجار، عمل میکند و از طریق بایکوت فرهنگی اعمال میشود. این تحریم اثر اقتصادی اولیه ندارد و در کشوری مثل ایران که از نظر هنجاری از دنیا جداست خیلی کارکرد ندارد. سومی جلوگیری از دسترسی به منابع است که باعث کاهش قابلیت حکومت میشود و چهارمی فروپاشی سیاسی است که از طریق ایجاد بحران مشروعیت عمل میکند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه حوزه اثرگذاری تحریمها را بررسی کرد و گفت: اولین حوزه نخبگان تصمیمگیر است که اثر مستقیم تحریمها بر آن تغییر برآورد از هزینه و فایده سیاستهاست، اثر غیر مستقیم آن تغییر قدرت چانهزنی و اثر جانبی آن این است که افراد به دنبال مشروعیت گرفتن حرکت میکندد و بازی چماق و هویچ در سیاست داخلی به وجود میآید.
وی ادامه داد: دومین حوزه اثر تحریمها، ساختار حاکمیتی است که اثر مستقیم آن تضعیف بنیان نظامی و افزایش هزینهها، اثر غیرمستقیم آن بسیج منابع انسانی و مادی و اثر جانبی آن شکلگیری ائتلافهای جدید با دولتهای غرب و به عنوان مثال در ایران چرخش از غرب به شرق است. سومین حوزه اثر اقتصاد بر زیرساختهاست که اثر مستقیم تحریم، تهدید یا آسیب واقعی به اقتصاد و افزایش تورم، کاهش رشد اقتصادی و...، اثر غیرمستقیم آن تضعیف اعتماد فعالان اقتصادی است.
توحیدلو گفت: چهارمین حوزه اثر جامعه مدنی است که اثر مستقیم آن تغییر استاندارد هنجارهای جهانی با شرایط موجود، بازسازی هویتها و حرکت مردم به سمت طغیان است. اثر غیر مستقیم آن مشروعیت یافتن بخشی از بازیگران و کاهش مشروعیت بخشی دیگر از بازیگران است. معمولاً در شرایط تحریم از آنجایی که امنیت اهمیت پیدا میکند بلوک نظامیها قوی میشود، اثر جانبی تحریمها بر جامعه مدنی این است امنیت مهم میشود پس حمایت از وضع موجود در داخل کشور تقویت میشود و محافظهکاری گسترش پیدا میکند. پنجمین حوزه اثر تحریم، سرریزهای منطقهای و جهانی است که باعث میشود اشتراکات فروپاشیده شود، مواضع جدید اتخاذ شود و هویتها و منافع جدید بینالمللی شکل بگیرد.
توحید لو در ادامه درباره این سوال که چه کشوری را میتوان تحریم کرد؟ گفت: هر چه بازار داخلی یک کشور کوچکتر باشد و از سوی دیگر اقتصاد آن بیشتر مبتنی بر فروش مواد خام باشد، احتمال تحریم آن بیشتر میشود.وی درباره اثرات داخلی تحریم بر عناصر مختلف و سیاستهای راهبردی گفت: تحریمها بر پنج نقطه فشار میآورد یکی حلقههای رهبری (اطلاعاتی و امنیتی)، دومی ملزومات حیاتی، سومی زیرساختها، چهارمی جامعه و پنجمی ساز و کار دفاعی است. در تحریم ایران کمترین اثر بر حلقههای رهبری بوده است.
این استاد دانشگاه یکی از مهمترین اثرات تحریم را بر مخارج خانوار عنوان کرد و افزود: تغییر در مخارج خانوار به دلیل مسائل اجتماعی مهم است. تحریم در ایران تخصیص یارانه نقدی، کاهش درآمد حقیقی و افزایش داراییها شد. در دوره 89 تا 91 ما شاهد بودیم که دهکهای 1،2،3و4 به دلیل افزایش داراییها و دهک 10 به دلیل دریافت یارانه رشد اقتصادی داشتند اما دهکهای میانی و طبقه متوسط بیشترین ضربه را از تحریمها دیدند.
او ادامه داد: تحریمها اثر اقتصادی از جمله پیشگیری از سرمایهگذاری و...، اثر اجتماعی مانند؛ محرومیت نسبی و... و همچنین اثر بر اشتغال دارد و باعث میشود نه تنها شغلی ایجاد نشود بلکه شغلهایی به خصوص برای زنان از بین برود.
توحیدلو افزود: تجزیه و تحلیل تضادهای اجتماعی نشان از افزایش آن در زمان تحریم دارد به همراه مشکلات اقتصادی و اجتماعی باعث افزایش فاصله میان دولت و جامعه میشود.
او در پایان با بیان اینکه تحریم دوره اخیر با گذشته به دلیل حوادث دی ماه 96 و مرداد ماه 97 تفاوت یافته خاطرنشان کرد: نباید صورت مسئله را حذف کنیم و باید با راههایی مانند کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و توجه به رفاه خانواده و... بتوانیم از این تحریمها هم به سلامت عبور کنیم.
تحریم ها ابزاری در دست آمریکا
سپس علی دینی ترکمانی (استادیار موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی و مدرس دانشگاه تهران) به بیان نظرات خود پرداخت و گفت: نکته اول این است که خیلی جاها بحث میشود که ما از بعد از انقلاب درگیر تحریم بودیم و پدیده جدیدی نیست و همانطور که در این 40 سال از آن عبور کردیم این بار هم عبور خواهیم کرد، این سخن دقیق نیست زیرا از ابتدای انقلاب تا سال 89 تحریمها از جنس دیگری بود و ما مشکل صادرات نداشتیم.
وی افزود: تحریمی که در بین سالهای 90 تا 94 اتفاق افتاد و امسال هم دوباره از سر گرفته شده هم ابعاد آن نسبت به گذشته بیشتر بود و هم هدفگذاری آن دقیقتر بود. به همین دلیل نباید با آن سرسری برخورد کنیم. اکنون اجماعی جهانی علیه سیاست خارجی ایران شکل گرفته است. عربستان، امارات و برخی دیگر از کشورهای منطقه شمشیر را از رو کشیدهاند و در این سالها پیشرفت هم داشتهاند و این توانایی را در خود میبینند که قدرت منطقهای شوند.
دینی ترکمانی ادامه داد: کشورهای منطقه به همراه اروپا و آمریکا علیه سیاست خارجی ایران موضع گرفتهاند و تحریمها علیه ایران، ابزاری در دست آمریکاست که با آن به یارگیری منطقهای بپردازد و هم امکانات و منافعی را که در اختیار ایران قرار دارد، کاهش دهد.
ترکمانی به تفاوت کیفی که در کشور رخ داده است اشاره و نکته دوم خود را این گونه بیان کرد: خشونت اجتماعی در کشور ما افزایش یافته، ما آبستن خشونت هستیم و خشم و کینه در جامعه ما ریشه دوانده است. شرایط فعلی انباشته شدن فشار و خشمهاست.
وی ادامه داد: نکته سوم این است که ما دچار افول شدید اعتماد و اخلاق اجتماعی هم در سطح مردم با مردم و هم در سطح مردم به حاکمیت شدهایم. نکته چهارم این است ما در 40 سال گذشته در یک دهه جنگ را داشتیم که رشد اقتصادی ما 1.6- بوده بعد از جنگ تا سال 90 میانگین سالانه 5 درصد شد اقتصادی داشتیم و در دهه 90 هم رشد اقتصادی ما در بهترین حالت صفر یا نیم درصد خواهد بود. پس ما دو دهه از چهاردهه را به دلیل جنگ و تحریم از دست دادهایم در حالی که کشورهای دیگر به سرعت پیشرفت کردهاند و فاصله آنها تا ما زیاد شده است.
این استادیار موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی با توجه به مجموع شرایط وضعیت کشور را بحرانی خواند و گفت: بحران مشروعیت شکاف بین دولت و ملت را افزایش داده است. اگر در دهه 60 به لحاظ ایدئولوژیکی مردم همراه با جهتگیری حاکمیت بودند اما اکنون این وضع وجود ندارد و این سوال برای مردم پیش آمده که سیاست ما در منطقه مشروع است یا خیر؟ ما از نظر اقتصادی دچار بحران شدید بیکاری و ضعف عوامل ساختاری هستیم.
وی افزود: در این شرایط اینکه ما میتوانیم تهدید تحریمها را به فرصت تبدیل کنیم حرف معناداری نیست زیرا ما در شرایط عادی هم نتوانستیم موفق باشیم. در این شرایط باید حاکمیت ما تغییر نگاه ایدئولوژیک بدهد و باید ببیند ویژگی دولت-ملت چیست و در چارچوب آن عمل کند؛ یعنی در راستای منافع ملی و سرزمینی. آمریکا اجازه گسترش قلمروی نفوذ کشورها در منطقه خاورمیانه را نخواهد داد. این تحریمها در شرایطی میتواند تبدیل به فرصت شود که ما در برخی مسائل استراتژیک بازنگری کنیم.
او درباره انتهای چشمانداز موجود عنوان کرد: چشمانداز روشنی با ادامه این وضعیت وجود ندارد. مشفقانه و صادقانه باید بگویم که نظام باید ناموزونی ساختاری، نیروهای منطقهای، شکاف مرکز-پیرامون، نابرابریهای اجتماعی و... را سامان دهد. در شرایط فعلی تحریمها کمک به وحدت استراتژیک در داخل نمیکند و در شرایط فعلی شکافها را بیشتر و نیروهای گریز از مرکز را تقویت میکند.
دینی ترکمانی در پایان خاطرنشان کرد: نوع نگاه در عرصه سیاست خارجی و متناسب با آن در سیاست داخلی باید تغییر کند و با شعار «جهانی فکر کن و ملی عمل کن» باید امور را سامان دهیم و باید بدانیم که در شرایط فعلی افزایش تنشها به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به نفع ما نیست.
عوارض واقعی تحریم
سخنران آخر نشست محمدعلی الستی (جامعهشناس ارتباطات و مدرس دانشگاه) بعد از نام بردن از دو مولفه دسترسی و نیاز گفت: تحریم برهم کنش در حوزه دسترسی و نیاز است که به صورت واقعی عوارضی را نشان میدهد. حال باید دید که تحریم عارضه است یا آسیبی با منشاء خارجی یا یک بحران. در اینجا نظریه آشفتگی دورکیم شاید راهگشا باشد.
وی افزود: ما باید سه معیار را در شرایط تحریم بررسی کنیم. اول معیار استفاده کارآمد از منابع انسانی و طبیعی است. ما در شرایط تحریم اگر بتوانیم استفاده کارآمد داشته باشیم، باعث افزایش سرمایه اجتماعی خواهد بود اما در غیر این صورت وضعیت ما بغرنجتر خواهد شد. معیار دوم وجود رابطه ارگانیک در جامعه است که تحریم در ایران از آنجایی که انسجام درونی وجود ندارد باعث میشود تضعیف شویم. معیار سوم کار گروهی و برداشتهای انفرادی است که در شرایط تحریم همانگونه که در مرداد ماه (امسال) دیدیم هر کس به فکر نجات خود افتاد و این عامل در افزایش قیمتها موثر واقع شد.
وی با بیان اینکه میزان تحریک شاخصهای روانی اگر باعث بیحسی و بیتفاوتی یا استرس دائم شود، مخبر است گفت: در این شرایط مکانیزم سازگاری نمیتواند داشته باشد. وضعیت آنومی ( ناهنجاری) باعث فساد میشود. ضمن اینکه در شرایط فعلی، نسل فعلی آمادگی صرفهجویی را ندارند و هر گونه تلاش جمعی در کشوری که مکانیزم خرد جمعی در آن حاکم نیست به جای اینکه مثلاً جیره بندی آب باعث کاهش مصرف شود باعث افزایش آن خواهد شد.
الستی عنوان کرد: ما نیاز به امنیت داریم و این امنیت هم از راه سلبی به وجود میآید و هم از راه اثباتی. اگر اقتدار اثباتی در هر کشوری افزایش پیدا کند و مداخلهگریهای آن کشور افزایش پیدا کند رفاه مردم کاهش پیدا خواهد کرد.
الستی در پایان افزود: تحریمها اگر مجموعاً باعث در کنار هم بودن شود و همدلی را افزایش دهد امیدی برای اصلاحات سیاسی و توسعه اقتصادی برای ما میتواند ایجاد کند.