35دومین نشست کارگروه زنان و مناسبات خانواده انجمن جامعه‌شناسی ایران در تاریخ هفده مهر 1391 با ایراد دو سخنرانی توسط دکتر شکربیگی و دکتر رقیه بهاری در سالن اجتماعات انجمن برگزار شد.

در این نشست دکتر عالیه شکربیگی ضمن پرداختن به مفهوم تنهایی آن را پدیدهٔ قرن ۲۱و محصول جامعهٔ مصرفی و نمایشی امروز دانست که البته اختصاص به زنان ندارد؛ اما دارای سوگیری اجتماعی به ضرر زنان است و خشونت‌های خانوادگی، طلاق عاطفی و حقوقی را جزء مهم‌ترین علل پیدایش تنهایی برشمرد.

وی گفت: بررسی‌ها نشان می‌دهد میزان طلاق از سال ۸۵ تاکنون ۱۴۸ درصد افزایش داشته است. بیشترین میزان طلاق در بین جوانان ۱۹ تا ۲۵ ساله و در شهر تهران بوده است که سخنران از این پدیده به عنوان "سونامی طلاق در ایران" نام برد. این جامعه‌شناس با بیان اینکه میانگین سن طلاق 19- 25 سال است، تصریح کرد: افزایش طلاق نماد برجسته‌ای از تنهایی زنان است و البته عدم شناخت کافی و بلند مدت افراد از یکدیگر باعث شده تا ما هر روز شاهد وقوع طلاق‌های بیشتری در سطح جامعه باشیم.به اعتقاد شکربیگی، تنهایی در زنانی که دچار طلاق عاطفی شده‌اند، بیشتر از زنان دیگر وجود دارد.

وی گونه‌های تنهایی را به دو صورت تحمیلی و داوطلبانه تقسیم می‌کرد. تنهایی تحمیلی که‌‌ همان تنهایی تهی و یا تنهایی در خلأ است به گونه‌ای از تنهایی گفته می‌شود که فرد بدون اختیار و رضایت در این موقعیت قرار می‌گیرد به این معنا که ساختارهای اجتماعی، فرهنگ، سازمان‌ها، نهاد خانواده و هرآنچه که پیرامون فرد است تنهایی را به او تحمیل می‌کند. تنهایی داوطلبانه، تنهایی شادمانه یا سرشار به منظور رسیدن به بعضی اهداف به صورت هدفمند و با رضایتمندی توسط خود فرد برنامه ریزی می‌شود، به عبارتی فرد با استقبال از تنهایی، فرصت خودیابی و خلاقیت را به خود می‌دهد.دکتر شکربیگی افزود: به اعتقاد من زنانی که از تنهایی تحمیلی رنج می‌برند، باید آن را به تنهایی داوطلبانه یا سرشار تبدیل کنند؛ چرا که درصد عواقب تنهایی داوطلبانه بسیار کمتر از تنهایی تحمیلی است.

دکتر شکربیگی تنهایی را یک تجربه عادی دانست که 40 درصد زنان بالای 50 سال از آن رنج می‌برند و این مسئله با نزدیک شدن به سنین سالمندی، افزایش پیدا می‌کند.

وی با بیان اینکه افزایش تنهایی زنان در جامعه به ضرر این قشر است، افزود: وضعیت اقتصادی خانواده‌ها و خشونت خانوادگی که مطمئناً در خانواده‌های ایرانی وجود دارد، تنهایی زنان را بیشتر می‌کند.وی افزود: به طور کلی تنهایی، چه به عنوان یک فعالیت مثبت خلاقانه و چه به عنوان یک پدیدهٔ ناخوشایند با پیامدهای منفی در نظر گرفته شود، احساس ذهنی ناشی از در خودفرورفتگی فرد است و ذکر این نکته ضروری است که شاخص‌های کیفی و ذهنی روابط اجتماعی، می‌توانند رضایتمندی فرد از حس تنها بودن یا تعلق به جمع داشتن را در انسان زنده کند.

مدیر کارگروه زنان و مناسبات خانواده انجمن جامعه‌شناسی ایران افزود: در این میان وظیفهٔ پژوهشگر سنجش تنهایی البته به صورت کیفی و نه کمی در خانواده‌های ایرانی به منظور جلوگیری از آسیب‌های اجتماعی آن خصوصا در میان زنان است. طبق تعاریف احساس تنهایی زمانی در انسان رخ می‌دهد که احساسات فردی شخص در پاره‌ای از موارد ناکافی باشد. دو عامل هنجارهای اجتماعی و خشونت‌های خانوادگی در پدید آمدن تنهایی موثر هستند.

دکتر عالیه شکربیگی خشونت‌های خانوادگی را شامل خشونت جسمی، روانی، جنسی، کلامی و غیر کلامی دانست و اشاره کرد که با بررسی گونه‌های خشونت خانوادگی می‌توان آن را یکی از عوامل اصلی به وجود آمدن تنهایی در جوامع دانست. اگر نیازهای عاطفی، اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی زنان در جامعه برآورده نشود، ممکن است با پدیدهٔ تنهایی مواجه شوند و در بعضی موارد حتی به رفتارهای انحرافی بیانجامد که در عمل با آسیب‌های اجتماعی همراه است. به عقیدهٔ وی تنهایی یک مفهوم چند وجهی است و بر حسب شدت و علل ایجاد تغییر می‌کند و از منظر عده‌ای از نظریه پردازان، آن را به دو گونهٔ تنهایی عاطفی و تنهایی اجتماعی نیز می‌توان تقسیم بندی کرد. تنهایی عاطفی در زندگی زنان باعث ایجاد حس تنهایی محض، اضطراب، حساسیت بیش از حد به کوچک‌ترین محرک‌ها و احساس طردشدگی می‌شود و تنهایی اجتماعی ناشی از عدم ارتباط با شبکه‌های مختلف اجتماعی است.

به طور خلاصه رویکردهایی که در زمینهٔ تنهایی در این نشست توسط دکتر شکر بیگی مطرح شد عبارت بود از:

1- رویکرد نیازهای اجتماعی: اگر فرد نیازهای طبیعی‌اش برآورده نشود ممکن است با تنهایی روبه رو شود.

2-رویکرد تفاوت‌های‌شناختی: ناشی از تفاوت میان شناخت فرد و محیط اجتماعی است و می‌تواند به تنهایی منجر شود.

3-رویکرد تعامل‌گرا: اگر فرد نتواند با دیگران ارتباط داشته باشد، چه ارتباط عاطفی و چه ارتباط با شبکه‌های اجتماعی می‌تواند احساس تنهایی را تجربه کند.

شکر بیگی افزود: علاوه بر عواملی که اشاره شد در بررسی‌های انجام گرفته سه عامل: عدم توافق میان زن و شوهر در خانواده، فقدان اعتماد متقابل میان اعضای خانواده و نیز تفردگرایی اعضای خانواده، تنهایی را در خانواده‌های ایرانی پدید آورده است.

وی در انتهای سخنانش به راهکارهایی برای مواجهه با احساس تنهایی اشاره کرد که عبارت بود از:راهکارهای روان‌شناختی، طرح روابط دوستانه، آشنایی با تکنولوژی، اقدامات داوطلبانه و پیوستن به شبکه‌های اجتماعی. البته در این زمینه نقش سیاست‌های اجتماعی نباید نادیده گرفته شود.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه درصد تنهایی بین زنان خانه دار، مطلقه، سالمند، مجرد، دو جنسیتی و بدسرپرست متفاوت است، گفت: باید راهکاری برای کاهش تنهایی در زنان پیدا کرد و زنان باید مهارت های اجتماعی خود را افزایش دهند. وی ادامه داد: درمان روانی، طرح روابط دوستانه، اقدامات داوطلبانه و فعالیت در شبکه‌های اجتماعی می تواند نقش پررنگی را در محو تنهایی ایفا کند.

شکربیگی در بیان راهکارها تاکید کرد: افزایش مهارت اجتماعی، فراهم سازی زمینه‌های حمایت اجتماعی از زنان و افزایش تعامل اجتماعی می‌تواند به عنوان راهکارهایی برای رفع تنهایی زنان معرفی شود.

در پایان سخنرانی، دکتر شکر بیگی به تعدادی از سوالات پاسخ داد.

تحقیقی پیرامون روسپیگری در ایران

دیگر سخنران این نشست دکتر رقیه بهاری بود که به موضوع دوم مطرح شده در نشست هفده مهر کارگروه زنان و مناسبات خانواده انجمن جامعه‌شناسی ایران تحت عنوان"مشارکت اجتماعی و روسپیگری در ایران" پرداخت. وی در ابتدای سخنان خود گفت: افزایش شهرنشینی، مهاجرت و فرار دختران باعث پیچیدگی روابط انسان‌ها شده و به پیدایش پدیده‌ها و آسیب‌هایی از جمله روسپیگری دامن زده است. وی افزود:لازمه شناخت مسائل و مشکلات افراد در جامعه آن است که به کنشگران اجتماعی به عنوان سرمایه­هایی نگریسته شود که دوام و بقاء جامعه در گرو رشد و تعالی آن­هاست و توجه به مشکلات این عاملان و تلاش در جهت کاهش مسائل آنها ما را به داشتن جامعه سالم رهنمون خواهد ساخت.

بهاری گفت: بخشی از پایان نامه دکتری من در حوزه سرمایه اجتماعی به بررسی تفاوت مشارکت اجتماعی در میان روسپیان در ایران در شهرهای تهران، اصفهان، شیراز، کرمانشاه و رشت اختصاص داشت. این پژوهش با هدف بررسی میزان تفاوت در میانگین مشارکت اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین شاخص‌های سرمایه اجتماعی در میان گروه‌های گوناگون روسپیان اعم از تلفنی، خیابانی، دوستان، فامیلی، اینترنتی و خانه تیمی انجام گرفته است و سعی شده است تا بر اساس هدف‌های مرتبط با موضوع پژوهش، به شناخت میزان تفاوت در میانگین همکاری و شرکت در فعالیت‌های شبکه‌های غیررسمی و رسمی در بین گروه‌های گوناگون روسپیان، پرداخته شود و با تکیه به نظریه‌های اندیشمندان حوزه انحرافات اجتماعی اعم از مرتن، هرشی و سادرلند و نظریه‌پردازان حوزه سرمایه اجتماعی اعم از پاتنام و فوکویاما فرضیه‌ها را مورد آزمون قرار داده شود. بنابراین باتوجه به روش مورد استفاده ( پیمایش) و ابزار مورد استفاده (پرسشنامه و مصاحبه) روایی و پایایی ابزار نیز اندازه گیری شد به طوریکه اعتماد پرسشها بالای 70 % بوده و پایایی آن مورد پذیرش واقع گردید.

بهاری در ادامه به بیان نتایج پژوهش خود در حوزه زنان روسپی اشاره کرد و افزود: در این پژوهش وضعیت معیشتی، خانوادگی، رفتاری و ... صد زن روسپی در استان‌های تهران، شیراز، اصفهان، کرمانشاه و گیلان از طریق پرسشنامه مورد ارزیابی قرار گرفته است.وی تصریح کرد: از میان زنان مورد مطالعه 89درصد آنان هیچ حرفه‌ای نداشتند و سایرین به منشی گری، آرایشگری و مشاغلی از این دست، مشغول بودند. همسران اغلب روسپی‌های متاهل، از طبقه کارگر بوده اند و 84درصد این زنان تحصیلات زیر دیپلم داشتند.

به گفته این جامعه‌شناس در پژوهش او کمترین سن روسپی گری 14 سالگی و بیشترین آن 64 سالگی است. به اعتقاد بهاری اولین تجربه جنسی نامشروع، اثرات مهمی بر گرایش روسپیان به این حرفه فراهم نموده است.وی انواع روسپیگری را در قالب روسپیگری خیابانی، اینترنتی، تلفنی، فامیلی و شبکه دوستان تعریف کرد.

بهاری با اشاره به عوامل موثر بر روسپی‌گری گفت: عدم تحصیلات والدین، ترک تحصیل دختران، وجود خشونت در خانواده، عدم مهر و محبت و امنیت در خانواده از جمله عواملی است که به فرار دختران و روسپی شدن آنان می انجامد.

دکتر رقیه بهاری افزود: میزان مشارکت و شاخص‌های آن اعم از میزان همکاری در میان اعضای خانواده و دوستان و میزان شرکت در فعالیت‌ها در بین گروه‌های گوناگون روسپیان دراین استان‌ها متفاوت است و تنها تفاوت میزان همکاری بین اقوام و همسایگان درمیان گروه‌های گوناگون روسپیان رد شد بنابراین لازم است تا به اهمیت و نقش نهادها و گروه‌های گوناگون که مسئولیت مراقبت اجتماعی افراد را برعهده دارند توجه شود و هرچه بیشتر به اهمیت و ضرورت نیازهای گوناگون افراد از نیازهای اولیه گرفته تا نیازهای ثانویه اعم از تامین نیازهای معیشتی، آموزشی، تربیتی، بهداشتی افراد پرداخته شود.

به اعتقاد بهاری، جلوگیری از ترک تحصیل دختران، فراگیر شدن الگوی ارتباطی بدون خشونت، ارائه الگوهای درست تامین اجتماعی و الگوی سیستمی مددکاری که فرد را در کنار جامعه در نظر می گیرد، از جمله راهکارهایی هستند که روسپیگری در ایران را کاهش می‌دهد.

*توضیح: از آنجا که در طول جلسه پرسش‌ها و نکات بسیار روشنگری از سوی حاضران در جلسه که همگی از پژوهشگران فرهیخته و دانشجویان علاقه مند به حوزه‌های مطالعاتی زنان و خانواده بودند، مطرح و توسط سخنرانان نشست، دکتر شکر بیگی(مدیرکارگروه) و یا سایر حاضرین مورد بحث واقع شده و همه این فرازهای برجسته در گزارش نشست انعکاس نیافته است؛ علاقه‌مندان می‌توانند فایل صوتی نشست را از دفتر انجمن جامعه‌شناسی دریافت و مورد تامل بیشتر قرار دهند.