حلقه مطالعاتی شرح و نقد نظری گروه علمی تخصصی جامعه شناسی تفسیری

موضوع نشست :

یک کنکاش نظری: بررسی شبکه نظری «جامعه کوانتومی»

زمان برگزاری:1402/5/4 (مجازی در فضای google meet) ساعت 21

پژوهشگر و ارائه:سعید مبیّن شهیر

حاضرین در نشست: خانم­ها بی­تا مدنی(مدیر گروه)، حدیث ملاحسینی، والا مدنی، حمیرا حاج کاظمی، و آقایان عابد حدودی، امیرعظیمی، حمیدرضا یزدانی،مرتضی قلبی،شهداد صاحب داد، سید مجید خلیلی امین(دبیر گروه) و جمعی از اعضا، علاقمندان و دانشجویان

نشست شبکه نظری جامعه کوانتومی روز چهارشنبه، 4 مرداد ماه 1402 توسط گروه علمی - تخصصی جامعه شناسی تفسیری انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد. ابتدا دکتر بی‌تا مدنی، مدیر گروه جامعه شناسی تفسیری با اظهار اینکه آشنایی قبلی درباره جامعه کوانتومی داشته ام ادامه داد: از آن جایی که حیطه­ها بسیار تخصصی شده است، ضمن اینکه ایده خلاقانه و ناب است، باید مطرح و بررسی شود. اینکه ما به شیوه استقرایی به قضایا نگاه می کنیم در همین جامعه کوانتومی، این نگاهی تفسیرگرایانه است. ما دریچه نقد را همیشه باز می گذاریم و این همه جا باعث پیشرفت است. موضوع امشب نیز مورد چالش و گفتگو قرار می گیرد. در ادامه، سعید مبیّن شهیر به توضیح شبکه نظری جامعه کوانتومی پرداخت: جامعه سرمایه داری، فرزند جامعه کوانتومی است و تولید کالا تنها یکی از حالت های تجسم یافته تولید تنوع است. تنوع پیش از کالا تولید می شود؛ در برگیرنده کالاست و در عین حال فراتر از آن است. مفاهیم مهم مورد استفاده در شبکه نظری، زیست کواتومی، تنازع بقاء تنوع، تنوع طولی، تنوع عرضی، فراروندگی انتخاب، اشباع نسبی زمان، بی قاعدگی تنوعی و ... است.

اگر به اطراف خود نگاه کنیم، تنها کالاهای ملموس، تولید و به جهان ما اضافه نمی شوند. ما تنوع ها را در انواع مختلف چسب برای ساخت کاردستی، انواع ایموجی های مورد استفاده، انجمن های متنوع تاسیس شده، مکاتب مختلف، ایده ها، اختراعات، مسافرت ها و حتی مدل مو می بینیم. همه این تنوع هایی که به جهان اضافه می شوند، ماهیت مادی ندارند و دارای طول و عرض و ارتفاع نیستند. ما با عادات، کنش ها، محصولات، گرایش های دینی و جنسی و عاطفی متنوعی رو به رو هستیم. سی سال پیش شبکه ای به نام تلگرام و اینستاگرام وجود نداشت. اما الان اشخاص ساعت ها در شبکه های اجتماعی با هم گفتگو می کنند، بازی می کنند، درباره شکست های خود حرف می زنند، حسرت می خورند، ذوق می کنند، مزاحم هم می شوند، شکلک های تازه می بینند، باهم خاطره می سازند، عاشق می شوند، دوست پیدا می کنند، درباره سیاست حرف می زنند، اسم هایشان را با فونت های مختلف در پروفایلشان ذخیره می کنند و بر روی ویدئوهاشان موسیقی می گذارند. این کنش ها سی سال قبل هیچ معنایی نداشتند. اهمیت به روی کار آمدن تلگرام به خودی خودش نیست بلکه میلیون ها تنوع دیگر در ارتباط با آن به وجود می آید که بخشی از جهان اجتماعی ما را می سازد. سوالی که به وجود می آید این است که آیا زمان ما برای تجربه این همه تنوع که در لحظه در حال افزایش هستند، کافی است؟ شهروندی برای مثال صد سال پیش صبح تا شب 50 تنوع را تجربه می کرد. او در تلگرام و اینستاگرام نبود. به شهربازی نمی رفت و به یادگیری زبان فرانسوی نمی پرداخت. او هزاران فروشگاه رنگارنگ پر از لباس و وسایل خانه را نمی دید. شهروند امروز نه 50 تنوع بلکه 500 تنوع را روزانه تجربه می کند. تنها در خرید لباس، تعداد فروشگاه هایی که می بیند یا می تواند ببیند، ده ها برابر تعدادی است که 50 سال قبل یک شخص می توانست ببیند. آیا زمان 24 ساعته افراد بیشتر شده است؟ اینجاست که ما با جامعه کوانتومی در سطح جمعی و زیست کوانتومی در سطح فردی مواجهیم. زمان افراد دائما در حال خرد شدن است. 24 ساعت برای تجربه تنوع های مختلف که با فراروندگی آن مواجهیم، هر روز خردتر می شود. اما این خرد شدن تا کجا ادامه پیدا می کند؟ زمان ظرف مشخصی دارد اما تنوع ها بی حد دارند گسترش پیدا می کنند. «انتخاب» و « تنوع سازی هنرمندانه» دو عامل کنترل کننده و همچون مکانیسم ترمز فروپاشی جامعه ای هستند که در آن زمان محدود و تنوع سازی نامحدود است. کنشگران به هر دلیلی، دست به انتخاب بین متنوع ها می زنند. از بین دو کلاس زبان انگلیسی و چینی یکی را انتخاب می کنند. از بین صد ها فروشگاهی که می توانند بروند، تعدادی را انتخاب می کنند. قدرت انتخاب کنشگران همزمان بسیاری از تنوع ها را کنار می گذارد. تنوع سازی هنرمندانه نه به تجربه کنندگان تنوع بلکه به ایجاد کنندگان تنوع بر می گردد. این نکته حائز اهمیت است که افراد در نقش های گوناگون می توانند تولید کننده یا مصرف کننده تنوع باشند. تنوع سازی هنرمندانه به ایجاد تنوعی می پردازد که در زمان کمتری تجربه شود. برای مثال امروزه استفاده از پیام رسان ها و ایمیل به جای نامه، تجربه تنوع را – که همانا انتقال و فهم پیام است – در مدت زمان کمتری برای تجربه کننده فراهم می کند. قطارهای سریع السیر، افزایش سرعت اینترنت و ... از جمله تنوع سازی های هنرمندانه هستند. این نوع تنوع سازی گاه صورت ایده آل می گیرد. در سینما، رفتن از یک نقطه جهان به نقطه دیگر یا استفاده از تراشه هایی در مغز که باعث تسلط به چند زبان زنده می شود، در واقع، تنوع سازی هنرمندانه است. تجربه سریع تر یک تنوع باعث می شود زمان بیشتری برای تجربه تنوع های دیگر ذخیره شود.

نمی توان همه تنوع ها را تجربه کرد و انتخاب به یاری کنشگر می آید؛ اما اگر خود انتخاب کردن به واسطه فراروندگی تنوع سازی، زمان بر باشد چه اتفاقی می افتد؟ یک شهروند 100 سال پیش در انتخاب این که به تئاتر برود یا مراسم عزا، زمان زیادی را صرف نمی کرد اما الان انتخاب یک لپ تاپ بین 400 نوع لپ تاپ موجود در بازار زمان بر است. اینجاست که ظاهرا به تناقض بر می خوریم. در اثر محدودیت زمان، دست به انتخاب می زنیم اما خود انتخاب کردن نیز به واسطه افزایش تنوع ها، زمان بر می شود! اینجاست که کتگوری سازی شروع می شود. طبقه بندی کردن برای مواجهه با این مشکل است که خود انتخاب کردن زمانبر نشود. برای خرید لپ تاپ از بین صدها مدل موجود، ما محدوده قیمت، برند، رم و ... را انتخاب می کنیم و بر اساس این فیلتر، به جای 400 لپ تاپ، 40 لپ تاپ برای ما قابل مشاهده می شود. انتخاب ما از بین 40 لپ تاپ خواهد بود. در جامعه کوانتومی، کتگوری سازی را می توان همه جا دید. در منوی رستوران ها دیگر لازم نیست ده ها نوع غذا را ببینیم و زمان زیادی برای انتخاب غذا صرف کنیم؛ بلکه غذاها به سنتی، فست فود و ... در منوها تقسیم شده اند و ما فرضا از بین فست فود ها غذایی را انتخاب می کنیم. چون جامعه کوانتومی در حال گسترش است، کتگوری سازی ها روز به روز بیشتر و تخصصی تر می شود تا جایی که با طبقه بندی سازی فراگیر مواجه خواهیم شد. در حال حاضر نیز فیلتر ها برای انتخاب یک تنوع بسیار شده اند که نشانه تخصصی شدن کتگوری سازی است.

تنوع ها دو نوع هستند. یا طولی هستند یا عرضی. تنوع هایی طولی در طول هم به وجود می آیند و متنوع جدید تر، ویژگی های متنوع قبلی را در خود دارد. متنوع های طولی عمدتا کالاها هستند. برای مثال گوشی ساخت سال 2020، علاوه بر اینکه ویژگی های گوشی ساخت سال 2015 را دارد، پیشرفته تر هم هست. این نوع تنوع ها جای قبلی را می گیرند. تنوع های عرضی، مانند مکاتب، مدل بستن مو و ابداع اسکیپ روم، تنوع های عرضی هستند. این نوع تنوع ها مانند ابداع واژه یا اختراع ساز هنگ، تنوع جدیدی هستند. اگرچه ممکن است هر یک از این نوع تنوع ها در ادامه، تنوع طولی را به وجود آورند.

تنازع بقاء تنوع بیان می کند که هر بنگاهی که تنوع تولید نکند محکوم به شکست است و به این دلیل است که تنوع تولید می شود. اگر شرکت اپل 10 سال گوشی جدیدی تولید نکند، شرکتی با سرمایه ده برابر کمتر، می تواند از آن جلو بزند. بنگاه ها باید در رقابت باهم تنوع تولید کنند و این رقابت هر روز بیشتر می شود. اگر این کار را نکنند از بین خواهند رفت. تک تک کنشگران نیز یک بنگاه محسوب می شوند. تولید محتوا یا یک ویدئوی خنده دار در اینستاگرام، تولید تنوع است. بلاگری که تنوع تولید نکند در بازار بلاگرها شکست خواهد خورد. حتی در بازار های انحصاری نیز که تولید یک کالا دست یک یا چند تولید کننده محدود است (مانند ایران خودرو) کالا ها کمی تغییر پیدا می کنند که تنوع تولید شود. چراغ پراید هر سال کمی تغییر می کند و اسمی رویش می گذارند.

در جامعه کوانتمی که فرا جامعه سرمایه داری است، پول برای خرید کالا صرف نمی شود بلکه زمان برای خرید تنوع صرف می شود. برای دیدن پارک جدیدی که شهرداری احداث کرده است به عنوان یک متنوع، زمان صرف می شود. زمان برای کار کردن صرف می شود تا پولی به دست آید و کالا به عنوان یک متنوع خریداری شود. زمان، ظرف همه کنش ها و تنوع هاست. همچنین زمان عینکی است که با آن همه چیز را می توان دید. همه چیز درون زمان جای می شود و چیزی از قلم نمی افتد. در جامعه کوانتومی، زمان کلیدواژه ماست.

جامعه کوانتومی

 

سعید مبین شهیر به جزئیات مثال ها، اینکه آیا یکسان سازی انسان ها برای کاستن از تنازع بقاء تنوع و رقابت ممکن است یا خیر و مرزبندی تنوع طولی و عرضی نیز پرداخت.

در ادامه سوالات و نقدهایی از سوی حاضران در جلسه درباره شبکه نظری مطرح شد از جمله اینکه آیا جامعه کوانتومی با الیناسیون یا از خودبیگانگی اجتماعی مواجه می شود یا خیر. اگر الیناسیون هست، آیا شکلش عوض شده است؟ مبیّن شهیر در پاسخ به این سوال گفت: ما از آینده اطلاعی نداریم. اینکه آیا ابرکتگوری یا کتگوری سازی سومی به وجود خواهد آمد که ما را از انتخاب بیگانه نکند یا خیر نمی دانیم. تنازع بقاء تنوعی وجود دارد از طرفی لازم است برای این تنوع ها، تجربه کنندگانی وجود داشته باشد. چه باید شود تا تجربه کنندگان بتوانند از تنوع هایی که فرارونده هستند و بیشتر می شوند استفاده کنند. چقدر چشم می پوشند و چقدر تنوع سازی، هنرمندانه است تا زمان را برای تجربه دیگر تنوع ها ذخیره کند. ما خواه ناخواه با بسیاری از تنوع ها بیگانه هستیم و درباره آن اطلاعی نداریم. نمی توانیم همه اش را تجربه کنیم.

وی در پاسخ به این سوال که جامعه آیا رو به زوال خواهد رفت یا خیر، گفت: شرطی است. اگر تولید تنوع با قدرت انتخاب و هنرمندی همراه باشد، اتفاقی نخواهد افتاد. به وجود آمدن ابرکتگوری می تواند جامعه را نگه دارد. مبیّن ادامه داد: به نظر خودم انسان خیلی هوشمند است و کار به جایی نمی رسد که تولید تنوع متوقف شود اما نمی توان درباره آن قطعی سخن گفت. ما خیلی چیزها را درباره آینده نمی دانیم. نقد دیگری که مطرح شد، استفاده از مثال های متعدد بود. اینکه مثال ها باید روی یک محور باشند یا از یک مثال برای فهم مساله استفاده شود.

از دیگر حاضران در جلسه درباره موضوع گفت: ما به یک مساله باید از دیدگاهی نگاه کنیم. بیشتر من فکر میکنم که شبکه نظری، دیدگاهی فلسفی و انتزاعی به جامعه دارد و انتخاب چارچوبی برای آن ضروریست. به نوعی باید پشتیبان نظری جامعه کوانتمی تقویت شود. ما چگونه باید مساله را از لحاظ ایستار شناسی و معرفت شناسی نگاه کنیم.

دکتر مدنی درباره این نقد گفت: جلسه امروز تلاشی نظری است. اتفاقا بحث انسان سایبورگی مطرح است. اینکه چگونه تنوع سازی هنرمندانه ای داشته باشیم که مثلا انسان 6 زبان زنده دنیا را به کمک تراشه هایی بتواند حرف بزند، زمان را برای یادگیری زبان جدید صرف نکند و از این زمان برای تجربه دیگر تنوع ها استفاده کند. اما همه این ها آیا در کف واقعیت اجتماعی وجود دارد؟ الان که ما جامعه سایبورگی نداریم. بحث امروز ما کنکاشی نظری است.

مبیّن شهیر گفت: بله؛ قطعا بعضی چیزها مثل به ده زبان زنده حرف زدن بدون صرف وقت برای یادگیری آن، قابل لمس نیستند و اتفاق نیفتاده اند یا کمتر وجود دارند؛ اما مصادیق بسیاری داریم که تنوع سازی هنرمندانه را نشان می دهد. مثلا همین 5 جی شدن اینترنت ، افزایش سرعت هواپیماها و قطارهای سریع السیر، اسنپ فود، خلاصه شدن زبان و جملات و ... چیزهایی هستند که ما تجربه می کنیم یا استفاده از گیف ها و استیکر ها به جای نوشتن جملات طولانی!

دکتر مدنی افزود: شما از بحث هایی که مارکس روی مانی و کانونشن دارد استفاده کرده اید و بحث بازار مصرف. در نگاه و فکر خودتان که فلسفه اگزیستانسیالیسم در این برهه تاریخ می خواهد تکلیف بشریت را نسبت به ظرف زمان، آزادی انتخاب، نسبت به شیوه و سبک زندگی چطور مشخص کند، با این ها پیش رفتید اما در بیان باید بگویید به کجا رسیدید. در واقع بنیان های معرفتی باید تقویت شود. می توانید بحث را در پارادایم تفسیری یا تضادی پیش ببرید که می تواند جالب بشود به خاطر ایده ناب.

یکی دیگر از نقدها به موضوع این است که انتخاب کنشگر مطلوب است. این که ما آزادی بیشتری برای انتخاب داشته باشیم خوب است. اشکال کار چیست؟

-قطعا خوب است اما ما برای انتخاب کردن به زمان نیاز داریم. اصلا انتخاب را می کنیم چون تعدد تنوع وجود دارد. چیزی بیشتر از یکی است و ما انتخاب می کنیم. یکی را بر یکی ترجیح می دهیم چون نمی توانیم هر دو را داشته باشیم. نمی توانیم همزمان 100 نوع غذا را بخوریم. صد جا برویم و صد زبان را بخوانیم. پس زمان کافی برای تجربه همه چیز نداریم و انتخاب کردن باعث می شود زمان را به قسمتی اختصاص دهیم. اما اگر خود انتخاب کردن زمان بر باشد چه می شود؟ در وهله اول و جوامع سنتی ما چیزی به نام انتخاب نداریم. بهتر است بگویم انتخاب کردن خودش طیف گونه است. صفر و صدی نداریم. در جامعه سنتی ما قدرت انتخاب کمی داریم چون تنوع کم است. وقتی جامعه صنعتی و مصرفی شد و ما با انبوهی از تنوع ها مواجه شدیم، قدرت انتخاب برای ما مهم شد. اینجا انسان و خواسته اش مهم شد. اما تنوع ها به قدری زیاد شدند که خود انتخاب کردن زمان از ما می گرفت. اگر از 24 ساعت بخواهیم هر روز تنها برای انتخاب ناهار 1 ساعت وقت اختصاص دهیم نمی توانیم تنوع های دیگر را تجربه کنیم. در مرحله سوم، کتگوری سازی ابداع شد که انتخاب کردن را امری زمان بر نکند. قدرت آزادی در انتخاب مشکلی ندارد اما اگر همه زمان ما صرف انتخاب کردن شود، خود زندگی چه می شود؟ اگر همه اش انتخاب کنیم که چه تنوعی را تجربه کنیم، پس چه زمانی آن را تجربه خواهیم کرد؟ اینجاست که از خود بیگانگی انسان با تنوع ها شروع می شود اگر به مرحله چهارم قدم نگذارد.

یکی از پیشنهاد هایی که برای جامعه کوانتومی ارائه شد، دیدن موضوع در رابطه بین کنشگران است که مورد استقبال حاضران قرار گرفت. نهایتا مقرر شد اگر اشخاصی برای تقویت شبکه نظری پیشنهادی دارند، به ارائه کننده[1] ارسال کنند.

 


[1] این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید