نشست علمی « بررسی تجربه‌ زیسته‌ زنان تهرانی از پدیده‌ فالگیری» توسط گروه علمی تخصصی جامعه شناسی تفسیری برگزار شد و حدیث ملاحسینی بعنوان پژوهشگر، گزارش خود را در تاریخ 1401/9/10 به صورت آنلاین ارائه داد.

ابتدا یک مقدمه‌ای از پژوهش شرح داده شد و جهت‌گیری کلی آن مطرح گردید. نکاتی که در این قسمت عنوان شدند، به این واقعیت اشاره داشتند که پدیده‌ی فالگیری، پدیده‌ایست که قدمت و سابقه‌ی بسیار زیادی در جوامع مختلف دارد و همانطور که شاهد هستیم، کماکان در دنیای امروز به اشکال و انحاء مختلف به حیات خود ادامه می‌دهد.

براساس گزارشات و تحقیق‌های صورت گرفته‌ پیشین، آمار مراجعه به فالگیر در میان ایرانیان و هزینه‌های مالی صرف شده در این راه، رقم قابل توجهی است و از قضا اکثریت مراجعه‌کنندگان را زنان تشکیل می‌دهند. همچنین، این پدیده در میان افراد تحصیلکرده هم به وفور دیده می‌شود.

شایان ذکر است که با وجود رواج فالگیری در جامعه‌ ایران و نفوذ آن در زندگی روزمره و شبکه‌های مجازی، گفتمان رسمی حاکم بر جامعه، که شامل گفتمان علمی و دینی می‌شود، همواره نگاهی سرکوب‌گرانه و آسیب‌شناسانه نسبت به آن داشته و از آن به عنوان یک معضل اجتماعی یا یک اقدام غیرشرعی یاد می‌کند.

با نیم نگاهی بر اظهار نظرهایی که در این حیطه صورت گرفته است، درمی‌یابیم که روان‌شناسان، جامعه‌شناسان، حقوقدانان، متخصصان دینی و... رجوع به فالگیر را به مسائلی چون فقر فرهنگی و اقتصادی، مشکلات روحی و روانی، ضعف ایمان و اعتقادات دینی و... مربوط می‌دانند. علاوه بر این، به دلیل استقبال بیشتر زنان از فالگیری، این پدیده به یک نوعی با کلیشه‌های جنسیتی رایج در جامعه پیوند و همپوشانی دارد و این گونه عنوان می‌شود که زنان به دلیل ضعف، وابستگی، انفعال و عدم اعتماد به نفس برای حل مسائل خود به فالگیر مراجعه می‌کنند.

پس از ذکر این مقدمات، به هدف اصلی پژوهش اشاره شد و بر این واقعیت تاکید شد که پدیده‌ فالگیری در جامعه‌ امروز ایران، اغلب در معرض نگاه‌ها و تحلیل‌های یک جانبه و سوگیرانه‌ی فراوانی قرار گرفته است و همین امر باعث شده است که درک الکن و ناقصی از آن به وجود بیاید. بدین ترتیب، برای رسیدن به فهمی عمیق‌تر و واقعی‌تر نسبت به این پدیده، تلاش کردیم که از نگاه آسیب‌شناسانه، جنسیت‌زده و سوگیرانه دوری کنیم و به صورت همدلانه و بدون پیشداوری به روایات مراجعه‌کنندگان گوش فرا دهیم و از خلال نقطه نظرات، تفاسیر و تجربه زیسته‌ی آنان به یافته‌های نوینی دست پیدا کنیم تا درنهایت ابعاد ناشناخته و مغفول این مسئله برایمان آشکار شود و به دیدگاه متفاوتی نسبت به آن نایل شویم. به بیانی دیگر، به منظور نقض باورهای کلیشه‌ای و کج فهمی‌ها در خصوص پدیده‌ی فالگیری، لازم بود که یک مطالعه‌ میدانی را پیش ببریم تا از این طریق خلأهای موجود را برطرف نماییم و در نتیجه تحلیل‌های منصفانه‌تر و معتبرتری را در این باره ارائه دهیم.

در ادامه، پرسش‌های اساسی پژوهش مطرح شدند که از این قرار هستند: مراجعه‌کنندگان به فالگیر، عموما برای گرفتن پاسخ چه سوالاتی و درخصوص چه مشکلاتی به فالگیران روی می‌آورند؟ فال چه نقشی در زندگی مراجعه‌کنندگان ایفا می‌کند؟ چه عناصر و انگیزه‌هایی افراد را به سمت فالگیری سوق می‌دهد؟ مراجعه‌کنندگان، عالم فال و فالگیری را چطور تجربه می‌کنند و از آن تاثیر می‌پذیرند؟

برای پاسخ به این پرسش‌ها، هیچگونه چهارچوب نظری از پیش تعیین شده‌ای در نظر نگرفتیم و در عوض از روش کیفی پدیدارشناسانه بهره گرفتیم و همانطور که می‌دانیم، پدیدارشناسی تجربه‌ی‌ آگاهانه را آنطور که از منظر اول شخص یا فاعل شناسا تجربه می‌شود را مورد مطالعه قرار می‌دهد. در پدیدارشناسی تفسیری سر و کار ما با سوژه‌های مفسری است که هر پدیده را به صورت فعالانه درک و تفسیر می‌کنند و به آن معنا می‌بخشند. بنابراین در این پژوهش، اول شخص همانا زنان مراجعه‌کننده به فالگیر هستند که همواره درحال شناخت، معنا کردن و تعبیر و تفسیر پدیده‌ی فالگیری و زیست جهان فال هستند و آنچه که ملاک است و مورد بررسی قرار می‌گیرد، تجربه‌ زیسته‌ی‌ آنان است.

در بحث روش تحقیق، شرح داده شد که جامعه‌ مورد مطالعه، زنان تهرانی بین سنین ۲۰ تا ۴۰ سال (نسل پس از انقلاب ۵۷) هستند که سابقه‌ چندین بار مراجعه به فالگیر را داشتند و اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه‌ نیمه ساختاریافته جمع‌آوری شد. مصاحبه شوندگان ۱۲ نفر بودند که از طریق نمونه‌گیری گلوله برفی انتخاب شدند تا درنهایت اشباع نظری حاصل شد. تکنیک تحلیل داده‌ها، تحلیل تماتیک بود و با یک روند استقرائی از جزئی‌ترین توصیفات مراجعه‌کنندگان از تجربیاتشان در خصوص فالگیری شروع کردیم تا در آخر به تم‌های اصلی و فراگیر دست پیدا کردیم.

پس از بیان این مطالب، نوبت به بحث محوری این نشست رسید که همان یافته‌های پژوهش است و ابتدا از موضوعات مطرح در فالگیری شروع کردیم که به شرح ذیل است:

اولین و پررنگ‌ترین موضوع، بحث روابط عاطفی و ازدواج است. بدین شکل که فرد با مراجعه به فالگیر درمی‌یابد که یک رابطه‌ عاشقانه‌ جدید یا ازدواج را پیشِ رو دارد و یا این که باید به زودی خود را برای گسست رابطه‌‌ عاطفی‌ و طلاق و جدایی‌ آماده کند. از سوی دیگر، آن‌ها برای کسب آگاهی از پایداری یا ناپایداری رابطه‌ی فعلی خود به سراغ فالگیر می‌روند تا به یک نوعی از سرمایه‌گذاری عاطفی خود اطمینان کسب کنند. نکته‌ جالب توجه دیگری که وجود دارد، این است که فالگیر این توانمندی را دارد که مسائل مخفی معشوق و نیت‌های پنهانی او را برای مراجعه‌کننده آشکار و بر ملا کند؛ به عبارت دیگر، از طریق فال می‌توان به واقعیت‌های ناپیدای روابط عاطفی دست پیدا کرد و از آن‌ها آگاه شد و حتی ممکن است هشدارهایی را در این باره دریافت کند. شایان ذکر است که گاهی مراجعه‌کننده به منظور حل اختلافات و مشکلات رابطه‌ی عاطفی یا زناشویی خود به فالگیر رجوع می‌کند تا از راهنمایی های او بهره ببرد.

موضوع بعدی، فرزندآوری و آینده‌ی فرزندان است. فالگیران می‌توانند تعداد و جنسیت فرزندان مراجعه‌کننده را پیشگویی کنند و حتی نام آنان را به زبان بیاورند و یک شرحی از کیفیت زندگیشان در آینده بدهند.

مسئله‌ی سوم، بحث روابط کاری و اجتماعی است که در اینجا فالگیر به مراجعه‌کننده توصیه می‌کند که در روابط همکاری و دوستانه‌ی خود یک چهارچوبی داشته باشد و حد و مرز‌ها را رعایت کند. همچنین، به او راهنمایی می‌کند که در صورت بروز تنش و کشمکش در محیط کار، چه رویه‌ای را در پیش بگیرد تا آسیبی متوجه او نشود.

موضوع چهارم مسائل شغلی و اقتصادی است که درواقع فرد از آینده‌ی شغلی و وضعیت مالی خود اطلاعاتی کسب می‌کند و درخصوص انجام یک معامله یا شراکت، ممکن است مشورت‌هایی از فالگیر بگیرد تا بی‌گدار به آب نزند.

در این بین، این نکته‌ مهم وجود دارد که مراجعه‌کننده ممکن است نسبت به توصیه‌ها و هشدارهای فالگیر در تمامی این زمینه‌ها کاملا بی‌تفاوت باشد و بر اساس امیال، خواسته‌ها و منطق خود پیش برود. به عبارت دیگر، او همیشه یک شنونده‌ی منفعل نیست، بلکه این قدرت را دارد که گفته‌های فالگیر را سبک سنگین کند، تفسیر کند و بر زندگی خود مطابقت دهد و در آخر انتخاب کند که به گفته‌های او توجه کند و یا آن‌ها را نادیده بگیرد.

مورد پنجم اشاره دارد به مسائل تحصیلی و آموزشی. به این صورت که فالگیر آینده، موفقیت‌ها و مشکلات تحصیلی مراجعه‌کننده را پیشگویی می‌کند و یا نتیجه‌ی یک آزمون مهم و سرنوشت‌سازی همچون کنکور را پیشاپیش به اطلاع وی می‌رساند. موضوع بعدی، به جابجایی‌های مکانی، مثل مهاجرت به شهر یا کشوری دیگر، سفر و یا نقل مکان به یک خانه و کاشانه‌ی جدید اشاره دارد.

پیشگویی وقایع بد و شوم مثل وقوع یک سانحه در آینده‌ای نزدیک، فوت یکی از نزدیکان و یا بیمار شدن مراجعه‌کننده یا یکی از عزیزان او از دیگر موضوعات مطرح در فالگیری است. با ذکر این واقعیت، در می‌یابیم که رجوع به فالگیر می‌تواند پر ریسک باشد، چرا که ممکن است خبرهای خوشایندی از آینده نصیبمان نشود.

و اما آخرین موضوع، این است که گاهی افراد با گره‌ها و موانعی در زندگی روزمره مواجه می‌شوند و به تبع آن به فالگیر مراجعه می‌کنند و او ریشه‌ی تمامی این مشکلات را به امور فرامادی‌ چون طلسم و جادو نسبت می‌دهد. به عبارت دیگر، فالگیر حال بد جسمی و روحی، شکست‌های عشقی، بدبیاری‌های خانوادگی و... را بر اساس این پدیده تحلیل می‌کند و درمواردی هم راه‌هایی برای ابطال آن‌ها پیشنهاد می‌کند. لازم به ذکر است که گاهی به منظور تصاحب یک شخص، مثل بازگشت معشوق از دست رفته، جلب توجه و مطیع کردن او و... از طلسم و دعا استفاده می‌شود.

یافته‌ی دیگری که در این جلسه شرح داده شد، روش‌های معمول و متداول فالگیری است که در این خصوص طبقه‌بندی‌‌های مختلفی انجام شده است و ابتدا به شرح آن گروه از فال‌هایی می‌پردازیم که در آن‌ها از ابزارهای محسوس و قابل مشاهده استفاده می‌شود. در این دسته از فال‌ها، از فنجان قهوه، چای، کارت‌های تاروت، پاسور و... استفاده می‌شود که هر یک از آنان کاربرد به خصوص خود را دارند. به عنوان مثال، فال تاروت برای واکاوی شرایط ذهنی و تحلیل وضعیت فعلی فرد است و فال قهوه به منظور آینده بینی انجام می‌شود. شایان ذکر است که فال‌های نام برده شده، در زمره‌ی فال‌هایی هستند که جنبه‌ی غیرمذهبی دارند و درعوض استخاره و سرکتاب، به دلیل استفاده از کتب مقدس جزو فال‌های مذهبی به حساب می‌آیند. نکته‌ی مهمی که وجود دارد، این است که برخی مراجعه‌کنندگان اعتبار بیشتری برای فال‌های مذهبی قائل هستند.

در ادامه‌ بحث، گفته شد که برخی فالگیران از طریق ارتباط با موجودی ماورائی و مرموز تحت عنوان «موکل» به پیشگویی می‌پردازند و در حقیقت این دسته از فالگیران از یک ابزار نامحسوس و نامرئی برای پیشگویی و آینده‌بینی استفاده می‌کنند. در این رابطه، فالگیری همراه با موکل در نظر اغلب مراجعه‌کنندگان امری مخوف و خطرناک به حساب می‌آید که در مواجهه با آنان احتیاط بیشتری به خرج می‌دهند و بر این عقیده هستند که این موجود ناشناس، ممکن است اثرات بدی بر روی آنان داشته باشد. بنابراین، استفاده از ابزارهای معمول و محسوس برای پیشگویی، وجه روشن و بی‌خطر فالگیری است درحالی که استفاده از موکل، وجه تیره و هولناک آن به حساب می‌آید.

مورد بعدی که در نشست مطرح شد، نقش فال در زندگی مراجعه‌کنندگان است و به این واقعیت اشاره دارد که در لحظات سخت و طوفانی زندگی، فالگیر در نقش یک مأمن آرامش ظاهر می‌شود و به مراجعه‌کننده تسکین می‌دهد. همچنین فال، در مواقعی که فرد در وضعیت دوراهی و بلاتکلیفی قرار گرفته است کمک کننده است و به او در زمینه‌ی تصمیم‌گیری یاری می‌رساند. اما مسئله‌ی متناقضی که در این باره وجود دارد، این است که در مواردی فالگیر می‌تواند بر سردرگمی مراجعه‌کننده دامن بزند و وضعیت دشوار او را با مطرح کردن مسائل جدید بیش از پیش پیچیده کند.

نقش مهم دیگری که فال در زندگی مشارکت‌کنندگان دارد، ابهام زدایی از منطق گنگ روابط انسانی است؛ بدین معنا که مراجعه‌کننده ممکن است از رفتار مبهم شخص خاصی در ذهنش سوالات زیادی شکل بگیرد و لذا فال برای او وسیله‌‌ای برای رفع ابهام می‌شود. از سوی دیگر، آگاهی زودهنگام از سرانجام هر امری، مثل سرانجام یک رابطه، شغل، دوره‌ی تحصیلی و... یکی دیگر از دغدغه‌های بنیادین است که در اینجا فال، راه میانبری برای پاسخ به این دغدغه‌ها است.

امیدبخشی به مراجعه‌کننده یکی دیگر از نقش‌های مهم فال است. به این شکل که فالگیر به فرد این نوید را می‌دهد که وضعیت نامطلوب، یکنواخت و راکد فعلی به زودی تغییر می‌کند و اوضاع بر وفق مراد می‌شود. در حقیقت، فالگیری می‌تواند راهی برای برون رفت از روزمرگی‌های ملال‌آور باشد.

برخلاف تصور عامه که برای فالگیری یک نوع خاصیت تخدیری قائل هستند، برخی مراجعه‌کنندگان خاطرنشان کرده‌اند که فال همچون یک تلنگر بوده که آنان را به تجدید نظر و ایجاد تغییر و تحول در شرایط زندگی و درونیات خود سوق داده است. آن‌ها همچنین از فالگیر به عنوان یک محرک که آنان را به قدم گذاشتن در راه‌های جدید تشویق و حمایت کرده است یاد می‌کنند و بنابراین، در مواردی فال ممکن است فرد را به جنب و جوش و کنش فعالانه وادارد.

در آخر، فال می‌تواند یک نوع تفریح و سرگرمی باشد و همیشه اینطور نیست که افراد برای مسائل جدی و بغرنج زندگی خود به فالگیر مراجعه ‌کنند؛ بلکه امکان دارد به همراه دوستان خود به نزد وی بروند تا صرفا برای لحظاتی خوش باشند و یک انبساط خاطر و تنوعی در احوالاتشان ایجاد شود.

مسئله‌ي دیگری که شرح داده شد، بحث عناصر و انگیزه‌هایی بود که افراد را به فالگیری سوق می‌دهد. نخستین و بدیهی‌ترین مورد، تمایل به آگاهی از آینده و رمزگشایی از آن است و واضح است که تنها راه آگاهی زودهنگام از این مسئله، رجوع به فالگیر است. دومین مورد، کنجکاوی نسبت به ماورا‌ء‌الطبیعه و پدیده‌ی فالگیریست؛ بدین معنا که مراجعه‌کنندگان فالگیری را یک تجربه‌ی خاص، هیجان انگیز و وسوسه کننده می‌دانند که همین امر باعث می‌شود به سمت آن گرایش پیدا کنند.

از سوی دیگر، رواج فالگیری در بین دوستان و خانواده عنصر مهمی است که فرد را تشویق به این کار می‌کند. همانطور که می‌دانیم، فالگیری امری پنهانی و زیرزمینی در جامعه است و لذا هیچگونه تبلیغ علنی برای آن صورت نمی‌گیرد و به همین ترتیب، در بین گپ و گفت‌های دوستانه و خانوادگی ممکن است فالگیر خاصی معرفی و توصیه شود.

مطلب اساسی دیگری که توضیح داده شد، بحث مواجهه با فال و تأثیرپذیری از آن بود. در این رابطه، واضح است که مراجعه‌کننده هنگام مواجه شدن با فال مثبت و مطلوب احساس شادابی و شعف می‌کند و بالعکس، پس از شنیدن فال منفی و ناخوشایند آشفته و پریشان می‌شود. درمواردی هم که پیشگویی فالگیر درست از آب درمی‌آمد، ناگهان گفته‌های او را به خاطر می‌آوردند و دچار حیرت و شگفتی می‌شدند. تمامی این مواجهات تا حدی بر ذهنیت، رفتار و خلقیات آنان تأثیرگذار است. علاوه بر این، مراجعه‌کنندگان عمل فالگیری را به نوعی اعتیادآور قلمداد می‌کردند؛ بدین معنا که این تمایل و وسوسه‌ی شدید در آنان به وجود می‌آمد که دفعات زیادتری به فالگیر رجوع کنند و از او اطلاعات بیشتری برای آینده‌شان کسب کنند.

با همه‌ی این اوصاف، آن‌ها کماکان این توانمندی را از خود نشان می‌دادند که احساس ناراحتی خود را پس از شنیدن فال بد مدیریت کنند و همچنین در مراجعه به فالگیر دچار افراط نشوند و برای خود حد و حدودی قائل شوند.

یافته‌ دیگری که در این نشست بررسی شد، تجربه‌ توأمان احساس هیجان، ترس و اضطراب در لحظه‌ قرار گرفتن در محیط فالگیری بود. به عبارتی مراجعه‌کنندگان، این محیط را اسرارآمیز و ناامن قلمداد می‌کنند و از این که نمی‌دانند چه اتفاقاتی در انتظارشان است دچار تشویش می‌شوند. همچنین به گفته‌ خودشان، تا حدی هم تحت تأثیر پیشداوری‌ها و باورهای منفی‌ای که در سطح جامعه در خصوص منازل فالگیران وجود دارد قرار گرفته‌ بودند.

مطلب بعدی، بحث صحت و اعتبار فال است. به گونه‌ای که فالگیر با بازگو کردن واقعیت‌هایی از گذشته‌ی مراجعه‌کننده، حقانیت و توانمندی‌اش را به نمایش می‌گذارد و اعتماد او را به خود جلب می‌کند. همچنین او با اشاره‌ی درست به جزئیات و وقایع روز زندگی مراجعه‌کننده، اعتبارش را در نزد وی دو چندان می‌کند. این جزئیات ممکن است شامل خصوصیات ظاهری و باطنی افرادی باشد که به یک نوعی با مراجعه‌کننده در ارتباط هستند و یا تشریح دقیق شرایط و دغدغه‌های فعلی او باشد. در ادامه، هنگامی که فرد پس از مدتی شاهد به حقیقت پیوستن پیشگویی‌های فالگیر می‌شود، این باور در او شکل می‌گیرد که تقدیر و سرنوشت بر اراده و خواست شخصی او غلبه دارد و اتفاقی که در آینده قرار است بیفتد در هر صورت می‌افتد و به هیچ عنوان نمی‌توان از وقوع آن جلوگیری کرد.

و اما موضوع مهمی که در اینجا مطرح می‌شود و به یک نوعی با مطلبی که توضیح داده شد در تضاد است، این است مراجعه‌کننده در برابر پیشگویی‌های فالگیر به هیچ عنوان منفعل نیست و همانطور که پیش‌تر اشاره کردیم، گاهی فرد با تمام وجود تلاش می‌کند که فال بد و پیشگویی ناخوشایند را با عزم و اراده‌ی خود خنثی کند و درنهایت سرنوشت را آن‌طور که می‌خواهد و می‌پسندد رقم بزند. بنابراین مراجعه‌کننده خود را صاحب عاملیت می‌داند و به یک نوعی با فالگیر وارد رقابت می‌شود و تا جایی پیش می‌رود که پیروز میدان شود.

آخرین یافته‌ای که در این نشست مورد بحث قرار گرفت، بی‌اعتباری فال در نزد مراجعه‌کنندگان بود. هنگامی که فرد پس از گذر زمان درمی‌یابد که پیشگویی‌های فالگیر تماما غلط و کذب بوده است، او را ناکارآمد قلمداد می‌کند و چنین حرفه‌ای را اساسا بی‌معنا و پوچ می‌پندارد. همچنین، مراجعه‌کنندگان دربرابر رفتارهای سودجویانه و متقلبانه‌ی فالگیر آگاه و هوشیار هستند و در برابر این تهدیدها و سو‌ء استفاده‌های احتمالی از خود محافظت می‌کنند. نکته‌ی جالب توجه دیگری که در این رابطه وجود دارد، این است که آن‌ها هنگامی که با خانه و زندگی فالگیران مواجه می‌شوند و سطح زندگی نامطلوب آنان را می‌بینند، دچار تناقض می‌شوند و این پرسش را با خود مطرح می‌کنند که چگونه کسی ادعای قدرت‌های ماورائی و گره‌گشایی از مشکلات را دارد و در عین حال در چنین وضعیت اسف‌باری زندگی می‌کند. این تناقض همچون تیر خلاصی است بر اعتبار و آبروی از دست رفته‌ی فالگیر در نزد مراجعه‌کننده.

در قسمت جمع‌بندی و نتیجه‌گیری، با توجه به آنچه که تاکنون توضیح داده شد، درمی‌یابیم که فالگیری، نوعی کنجکاوی و تلاش برای واکاوی و تفحص پیرامون مسائل خطیر زندگی و ابعاد پنهان و مخفی زیست جهان مراجعه‌کنندگان است. در حقیقت، نفس عمل جست و جوگری درخصوص نادانسته‌ها و مجهولات زندگی یک کنش فعالانه است، چرا که فرد با تمام قوا در پی آن است که به کمک فال یک امر غایبی را برای خود آشکار و معلوم کند و آن را معنا و تفسیر کند. بنابراین، اساسا نمی‌توان فالگیری را همچون یک افیون در نظر گرفت که قدرت تحرک را از فرد سلب می‌کند.

مراجعه‌کنندگان در قبل، حین و بعد از مواجهه با فالگیر و قرار گرفتن در آن محیط، همواره شرایط، موقعیت و خواست قلبی خود را به همراه گفته‌های فالگیر می‌سنجند، تعبیر و تفسیر می‌کنند و در نهایت دست به انتخاب می‌زنند و وارد عمل می‌شوند. همین مسئله، این پندار غلط را که رجوع به فالگیر را به انفعال، ناتوانی و بی‌ارادگی زنان مربوط می‌کرد زیر سوال می‌برد.

شایان ذکر است که قدرت پیشگویی فالگیر و نیروی عزم و اراده‌ی مراجعه‌کنندگان، دو قطب مقابل هم هستند که همواره با یکدیگر برخورد و تصادم پیدا می‌کنند و از رهگذر همین تلاقی‌هاست که این پدیده معنا می‌شود.

در آخر، باید گفت که دنیای فالگیری از نظر مراجعه‌کنندگان آکنده از تضادها و تناقضات است؛ به گونه‌ای که این پدیده دارای ابعاد تیره و روشن و وجوه خوشایند و ناخوشایند فراوانی است.

پس از پایان ارائه‌ این مطالب، نقطه نظرات حاضرین مطرح شد و پرسش‌های ذیل عنوان شدند:

-        هر یک از مصاحبه‌‌شوندگان، در یک بازه‌ی زمانی چند بار به فالگیر رجوع می‌کنند؟

-        چرا فال در اسلام عملی ممنوعه است؟

-        استخاره چه تفاوتی با فال دارد؟

-        چرا برای استخاره و فال‌های مذهبی اعتبار بیشتری قائلند؟

-        کسانی که به فالگیر رجوع می‌کنند، آیا از یک نوع اختلال شخصیتی و بیماری روانی رنج می‌برند؟ و آیا سابقه‌ی مراجعه به مشاور را داشتند؟

در پاسخ به پرسش اول مطرح شد که برخی مصاحبه‌شوندگان به دفعات بیشتری و در فواصل زمانی کمتری به فالگیران رجوع‌ می‌کنند، درحالی دسته‌ی دیگری از آن‌ها دفعات کمتر و در فواصل زمانی بیشتر به آنان مراجعه می‌کنند. پس در این پژوهش از این جهت با طیف متنوعی روبرو هستیم.

در جواب سوال دوم، شرح داده شد که در گفتمان دینی، آینده فقط در دستان خدا و در عین حال وابسته به تلاش‌ و کوشش‌های خود فرد است. همچنین عنوان شده است که برخی از فالگیران با نیروهای شیطانی و اجنه در ارتباط هستند که این خود یک فعل ممنوعه است و رجوع به این افراد به هیچ عنوان جایز نیست.

پاسخ پرسش سوم از این قرار بود که استخاره را اساسا نمی‌توان فالگیری به حساب آورد و صرفا به دلیل وجود تشابهاتی به یکدیگر و اشاره‌ مصاحبه‌شوندگان به این مورد در پژوهش مطرح شد. واقعیت این است که فال یک نوع پیشگویی و شرح آینده است، درحالی که استخاره آینده و سرانجام امور را نشان نمی‌دهد و صرفا خیر و شر یک اقدام را نمایان می‌کند. مسئله‌ی مهم دیگری که وجود دارد، این است که استخاره شرایط دارد و در دین اینطور مطرح شده است که ابتدا افراد به عقل خود رجوع کنند، سپس به مشورت با افراد دانا بپردازند و در صورتی که از دو اقدام قبلی نتیجه نگرفتند، آنگاه اجازه‌ی استخاره دارند. درحالی که فال هیچ شرایطی ندارد.

پاسخ پرسش چهارم بدین شرح است که فال‌های مذهبی به دلیل این که زمینه‌ی دینی و الهیاتی دارند و بر مبنای کتب مقدس انجام می‌شوند، در نزد مراجعه‌کننده اعتبار بیشتری دارند چرا که با اعتقادات او مأنوس‌تر هستند.

جواب آخرین سوال، اینطور تشریح شد که در این پژوهش، بیماری‌ها و اختلال‌های روانی به هیچ عنوان موضوعیتی نداشتند و مورد بررسی قرار نگرفتند، چرا که این یک پژوهش جامعه‌شناختی است که با روان‌شناسی تفاوت دارد. در ادامه گفته شد که برخی از مصاحبه‌شوندگان به مشاور هم مراجعه کرده بودند و خاطرنشان کرده‌اند که تشابهاتی بین فالگیر و مشاور احساس کرده‌اند با این تفاوت که فالگیر از مزیت قدرت آینده‌بینی برخوردار است. برخی هم اذعان کرده‌اند که فالگیر را به مشاور ترجیح می‌دهند به این دلیل که رفتار و کردار آنان همدلانه‌تر مهربانانه‌تر بوده است.