اولین نشست از سری نشستهای فضای مجازی گروه جامعه شناسی ایران در شبکه اجتماعی اینستاگرام روز چهارشنبه مورخ هجدهم تیرماه 1399 با عنوان «دانشگاه و علم در کرونا» با سخنرانی دکتر رحیم محمدی برگزار شد.
در ابتدای این نشست محمدرضا ذوالفقاری (دبیر گروه جامعهشناسی ایران) بهعنوان مدیر نشست ضمن عرض سلام و خیر مقدم به حاضرین، به شرح مختصری از فعالیتهای گروه جامعهشناسی ایران از سال 1384 تا کنون و برگزاری برنامههایی چون «بررسی و نقد آثار و افکار و کوششهای علمی و اجتماعی جامعهشناسان ایرانی و جامعه ایرانی» پرداخت.
ایشان به برگزاری پنج دوره از این نشستها و برگزاری همایشهای آنان درباره جامعهشناسان ایرانی مانند؛ دکتر تقی آزاد ارمکی، دکتر غلامعباس توسلی، دکتر فرامرز رفیعپور، دکتر احسان نراقی و دکتر احمد اشرف، اشاره کرد و فعالیتهای این گروه را اعلام نمود. همچنین ایشان به معرفی مهمان ارجمند این نشست دکتر رحیم محمدی (جامعهشناس، نویسنده و مدیر گروه جامعهشناسی ایران) و آثار ایشان پرداخت.
در ادامه نشست، دکتر رحیم محمدی ضمن عرض سلام خدمت حاضران، سخنان خود پیرامون موضوع نشست را با سه پرسش اساسی «پرسش از دانشگاه چیست؟ تاریخ دانشگاه چیست؟ و نقد دانشگاه کدام است؟» آغاز نمود و گفت: «بهدلیل ضعف در پاسخ به این سؤالات توقعی نداریم که بدانیم دانشگاه چیست و کار دانشگاه کدام است؟ البته که در سالهای گذشته اساتید علم، فعالیتهای مهمی در این زمینه انجام دادهاند.»
او درباره نسبت میان «پرسشگری و تاریخ» افزود: «چون از دانشگاه پرسش نداشتهایم، تاریخ دانشگاه هم نداشتهایم و کشوری که تاریخ دانشگاه را نداند آگاهی ملی نیز به موضوع دانشگاه ندارد و در نتیجه سنجش و نقد فلسفی و علمی نیز در دانشگاه نخواهد داشت.»
وی در ادامه به معرفی «دانشگاه ایرانی» پرداخت و در پاسخ به سوال دانشگاه چیست» بهدلیل فقدان سه اصل یاد شده در ابتدای سخن بیان داشت: «نمیدانیم دانشگاه چیست. البته این ندانستن به معنای این نیست که دانشگاه کار خود را انجام نداده، بلکه دانشگاه کار خود را انجام داده است. موضوع مهم و قابل ذکر اینجاست که ما تاریخ جامعهشناختی و فلسفی دانشگاه را ننوشتهایم و اطلاع زیادی از آن نداریم و زمانی میتوانیم درک کنیم «دانشگاه چیست» که تاریخ آن را نوشته باشیم.»
دکتر محمدی در ادامه سخنان خود درباره تاریخ دانشگاه گفت: «بر خلاف غرب، دانشگاه پس از تأسیس در ایران رقیبانی و حریفانی چون؛ حوزههای علمیه، جامعه عمومی و ایدئولوژی (روشنفکری، دولت و سیاست) پیدا کرد و این بخشی از تاریخ نانوشته دانشگاه در ایران است.»
سپس ایشان به معرفی کرونا و پیامدهای آن بر جامعه پرداخت و دوره کرونا را دوره «تعلیقات نظم اجتماعی» و «دوره تعمیق تنهایی انسان» دانست و دوران کرونا را دوران ترس و اضطراب و کرونا را پیشاهنگ بیماری فقر و بیکاری خواند. او مهمترین ویژگی دوران کرونا را ترک عادتهای قبلی بر شمرد که این امر در نهایت موجب تعلیق نظم اجتماعی میشود.
دکتر محمدی در ادامه نسبت دوران کرونا و دانشگاه و علم (بهویژه علوم اجتماعی) را اینگونه مطرح نمود: «دانشگاه در زمان انقلاب اسلامی و دوران جنگ هشت ساله هیچگاه کوششی درحد تلاش در دوران کرونا از خود نشان نداد و این جای خشنودی است. دوران کرونا موجب «عادت وارهای» در دانشگاه شد که به موجب آن دانشگاه را به پژوهش و تحقیق واداشت و این دوران باعث شد که دانشگاه به خود اندیشی بپردازد مسألهای که تا این دوران زیاد به آن پرداخته نشده بود.»
او در سخنان خود به تقابل مجدد دانشگاه با حریفان و رقیبان خود اشاره داشت و گفت: این تقابل در نهایت با برتری دانشگاه و علم بر سایر رقیبان همراه بود.
در ادامه برنامه و با توجه به سؤالات ارسال شده از سوی مخاطبان بنا شد جلسه دیگری در همین زمینه همراه با پاسخ به پرسشها برگزار شود.