IMG 2150اولین نشست گروه مطالعات زنان در سال 92 در روز دوشنبه مورخ شانزدهم اردیبهشت ماه، با موضوع "مسیر آموزشی، کسب حق تحصیل برای زنان" با سخنرانی دکتر الهه حجازی، استاد دانشگاه، برگزار شد.

در ابتدای این نشست، دکتر شهلا اعزازی مدیر گروه مطالعات زنان پس از مرور بر فعالیت گروه مطالعات زنان در سال گذشته با معرفی دکتر الهه حجازی از ایشان خواست تا سخنرانی خود را آغاز کند. دکتر حجازی در شروع سخنرانی خود با اشاره به دلایل عدم حضور زنان در آموزش گفت: استدلال­هایی که در حوزه روانشناسی مطرح می­شد مبنی بر این که توانایی ذهنی زنان کمتر است، گالتون بر پایین بودن ظرفیت هوشی زنان تاکید می­کرد و یا استنلی هال معتقد بود، زنان اگر وارد آموزش شوند، قدرت تولیدمثل آنان کم می شود.

نظریه پردازان شناختی بعدی با تحقیقاتی که انجام دادند ثابت کردند که تفاوت عمده­ای بین دختران و پسران دیده نمی‌شود.تامسون در سال 1903 ثابت می کند که تفاوتی بین دختران در بحث شناخت وجود ندارد. در نظریه‌های اخیر تفاوت جنسیتی را کنار گذاشتند و بحث تفاوت‌های فردی را مطرح کردند.

وی در ادامه بیان کرد: علی رغم این دیدگاه تفاوت‌هایی بین دختران و پسران در آموزش وجود دارد. به عنوان مثال از لحاظ زبانی، بینایی فضایی، تفکر خلاق و انتقادی در بین پسران متفاوت از دختران است، و باعث می­شود دختران به یک سری از رشته های تحصیلی کشانده شوند و پسران به یک سری رشته­های خاص کشانده شوند. هرچند تحقیقات ثابت می­کند که گروهای جنسی برتری نسبت به هم ندارند، یعنی ساختار مغز دو جنس این برتری را نشان نمی دهد در مورد ریشه این تفاوت، بحثهای زیادی مطرح شده است، از جمله تفاوت در نوع هورمون، جامعه پذیری و..

این استاد دانشگاه در ادامه سخنان خود بیان کرد: در مورد هورمون‌ها بحث زیادی وجود دارد، یکسری مطالعاتی انجام دادند، تفاوت هورمون‌ها تفاوت‌هایی را ایجاد می­کند ولی معناداری آن به زمان و مکان ربط دارد.

وی همچنین گفت: یک از عوامل دیگر جامعه پذیری است. تحقیقات قبل از سال 2000 در کشور آمریکا نشان می‌دهد، میزان گرایش دختران به ریاضی در آمریکا کمتر است اما در چین عملکرد دختران در ریاضی بهتر است به این دلیل که فرصت برابر در تحصیل بین دو جنس و وجود تعداد زیاد دخترانی که ریاضی تدریس می کنند، و در نتیجه این کلیشه کم رنگ تر است.

دکتر الهه حجازی یکی دیگر از علت‌های این تفاوت را باورهای والدین مطرح می‌کند، وی می‌گوید: اعتقاد به این که دختران در یکسری از رشته‌ها موفق هستند و پسرها هم در یک سری از رشته‌ها موفق هستند. وی همچنین فرایند جامعه پذیری، تاثیر بافت مدرسه، و تهدید کلیشه­ای و نگاه جنس­گرا و تفاوت در مهارت‌های شناختی را مهمترین علت این تفاوت مطرح می­کند.

IMG 2146این استاد دانشگاه افزود: مفهوم تهدید کلیشه‌ای از سال 1995وارد ادبیات روانشناسی شد، تهدید کلیشه­ای یعنی این که به شما القا می­کنند شما نمی­توانید فلان کار را انجام دهید و به این ترتیب روی سیستم انگیزشی فرد تاثیر می­گذارد و در نتیجه فرد سراغ آن نمی­رود. ایجاد فرصت‌های برابر مهمترین راهکار رفع این تفاوت‌هاست. وی افزود: بر اساس جنبش‌های اجتماعی، برنامه‌ریزی‌های یونسکو در جهت فرصت‌های برابر موثر باشند، سازمان ملل در همین سال‌ها بر تعهد کشور­ها در ایجاد فرصت­های برابر تاکید شد و بر رفع تهدیدهای کلیشه­ای باید کوشید. توجه به منابع در دسترس دو جنس، افزایش تعداد دختران، تغییر محتوا و آموزش معلمان جهت رفع تهدیدهای کلیشه­ای راهکارهای دیگری است.

حجازی بیان کرد: در ایران، کیامنش و مهدوی،2000 در تحقیقی نشان دادند که مسیرهای موفقیت­های دو جنس در رشد تحصیلی متفاوت است، هرچقدر جو کلاس عاطفی­تر باشد دختران موفق­تر هستند. اما برای پسرها روش تدریس بهتر، اهمیت دارد. ادراک دخترها و پسرها از محیط کلاس بسیار باهم فرق می­کند، برای دختران محیط امن کلاس اهمیت بیشتری دارد، اما برای پسران کلاس چالشی­تر جذابتر است. وی ادامه داد: در حقیقت هنوز در محیط های آموزشی تهدید کلیشه­ای وجود دارد، زنانگی و مردانگی در محیط آموزشی وجود دارد. اکلز نظریه پرداز دیگری، معتقد است که انتخاب‌های دختران و پسران بسیار جنسیتی است و روی باور آنها دارد کار می شود. فمینیست‌ها دلیل را ویژگی مردانه محیط مدارس مطرح می‌کند. در مدارس رقابت و پیشرفت فردی حرف اول را می­زند، که با ویژگی های مردان منطبق است، بنابراین باید ویژگی­های مدارس با نیازهای دحتران باید هماهنگ­تر باشد.

نیازهای ما به عنوان زن و مرد در فرایند جامعه پذیری متفاوت است و اگر دیده نشود به نفع هیچ کدام از دو جنس نیست.

وی در پایان سخنان خود گفت: برنامه و محتوای آموزشی باید بر اساس نیاز تحولی دختران باشد، روابط معلم و دانش­آموز فارغ از نگاه جنس­گرا باشد، حضور معلمان دو جنس در دوره ابتدایی ضرورت دارد و درمحیط آموزشی پسران از معلمان زن استفاده شود.