IMG 7019روز  دوشنبه 27 شهریور 1391  در گروه علمی –تخصصی شهرانجمن جامعه شناسی ایران نشستی با عنوان «زلزله آذربایجان: خطرات وتهدیدات خاموش» برگزار شد که در آن محمد ایران منش  درباره خطرات و تهدیداتی که مردم زلزله زده منطقه را تهدید می کند، سخنرانی کرد.

خلاصه ای از سخنرانی وی را که در منطقه زلزله حاضر بوده و پیش از این نیز مطالعات مفصلی دربارة زلزلة بم داشته است را در ادامه می خوانید:

زلزله آذربایجان، اگرچه نسبت به زلزله های بم و رودبار تلفات انسانی بسیارکمتری داشت ولی با خطرات و تهدیداتی جدی و متعددی روبروست. امااین استان از جمله مناطق سردسیر کشور است که فصل سرد آن عملا از نیمه دوم مهر آغاز می شود. از نیمه آبان نیز زندگی در چادرها غیر ممکن است. در هفته اول پس از وقوع زلزله، در روستاها، شب ها هوا بقدری سرد می شد که حتی امدادگران در پایگاه های خود با پتوهای معمولی،  بدشواری سرما را تحمل می کردند.

با شروع سرمای زودرس و بارش ها از نیمه شهریور ماه سال جاری، مناطق زلزله زده با دو دسته تهدید روبرو هستند:

الف- خطرات و تهدیدهای  فیزیکی و مالی

1-      سرما زدگی

با شروع  باران و سرد شدن هوا در مناطق زلزله زده و با احتمال زیاد به اتمام نرسیدن ساخت خانه های دائم، بنظر می رسد که در صورت عدم چاره جویی برای اسکان موقت، خطر سرما زدگی، اهالی و احشام مناطق زلزله زده را تهدید خواهد کرد.  بنابرین تا فرصت از دست نرفته باید از هم اکنون نسبت به ساخت واحدهای اسکان موقت به روش کانکس یا روش های مشابه اقدام سریع صورت گیرد.

2-     بیماری های فصل سرما

با توجه به سردشدن هوا و سکونت در چادرها، احتمال شیوع بیماری های تنفسی مانند آنفلوانزا و سرخک در بین زلزله زدگان، بسیار افزایش می یابد.

3-     آتش سوزی

هم اکنون در اکثر قریب به اتفاق مناطق زلزله زده، مردم، دست به برق کشی های غیر استاندارد و با سیم های نامناسب، به چادرهای خود زده اند، که در شرایط عادی، بیم اتصالی و آتش سوزی دارد تا چه رسد به به فصل واقعی سرما و شروع استفاده گسترده از وسایل گرمایشی برقی و افزایش اضافه بار بر سیم های موجود.

4-     برق گرفتگی

به دلیل همان برق کشی های غیر استاندارد و با سیم های نامناسب که از روی زمین های بین چادرها و یا از درون چادرها رد شده، خطر برق گرفتگی نیز محتمل است.

5-     حمله گرگ ها

تاکنون بعلت پراکنده بودن احشام زنده و یا زیر آوار بودن احشام مرده، چندین مورد حمله گرگ ها به احشام و روستائیان گزارش شده است. اگرچه در بسیاری روستاها، آواربرداری انجام شده، ولی نامناسب بودن کنونی نحوه نگهداری احشام، همچنان خطر هجوم گرگ ها را بویژه در فصل سرما و بارش برف، بدنبال خواهد داشت.

6-     به زیر آوار رفتن

ممکن است برخی اهالی منطقه، از روی ناچاری به خانه های سست و لرزان و نا ایمن در برابر پسلرزه ها، پناه آورند (مواردی در شهرها دیده شده است.). آنگاه امکان ریزش آوار و آسیب دیدن آنان وجود دارد. در اثر سرما برخی اهالی،  شب ها  در خانه های آسیب دیده خود می خوابند و در صورت عدم تجهیز اسکان موقت، احتمال  بازگشت برخی مردم،  به خانه های  آسیب دیده و در نتیجه خطر  به زیر آوار رفتن ها وجود  دارد.

تا تاریخ 20/6/91 در منطقه تعداد 2216 پسلرزه ثبت شده است.(بطور متوسط هر روز 70 پیشلرزه). احتمال ادامه پسلرزه ها  تا 3 ماه آینده نیز وجود دارد.

مشخصات پس لرزه های زلزله آذربایجان تا تاریخ 20/6/91

گستره شدت فراوانی
کمتر و مساوی 2.5 ریشتر 1760 مورد
از 2.5 تا 3.5 ریشتر 378مورد
از 3.5 تا 4.5 ریشتر 68 مورد
از 4.5 تا 5.5 ریشتر 8 مورد
بیش از 5.5 ریشتر 2مورد

موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران

7-     احتمال ساخت خانه های غیر استاندارد

تجارب بازسازی بم حاکی از انتخاب برخی پیمانکاران نا وارد و یا متخلف بوده است. از این گذشته تجارب کارهای ضربتی در کشورمان  نشان می دهد که همیشه احتمال فدا شدن کیفیت به خاطر سرعت وجود دارد. «بسیاری از سازه هایی که ظاهراً با آیین نامه های موجود، طراحی و اجرا شده نیز دچار خرابی های قابل ملاحظه ای گردیده اند؛ از جمله پروژه 228 واحدی مسکن مهر ورزقان. این پروژه در هنگام رخداد زلزله در مرحله نازک کاری و با پیشرفت فیزیکی حدوداً 80% است. طبق مشاهدات صورت گرفته، ساختمان های موجود در این مجموعه آسیب قابل ملاحظه ای دیده اند. سیستم لرزه بر  این ساختمان های اسکلت فلزی، با مهار بندی هم محور فولادی است. عمده خرابی ها در میان قاب های بلوک سیمانی آن ها رخ داده است. علت اصلی این موضوع عدم جداسازی میان قاب ها از اسکلت سازه است. با توجه به اینکه در طراحی ساختمان های رایج اثر میان قاب ها در مدل سازی اعمال نمی شود، لذا با اعمال نیروی زلزله و انتقال آن ها به میان قاب ها باعث خرابی و فرو ریزش آن ها می گردد. در ساختمان های مورد بررسی نیز به ویژه در طبقات پایین که نیروی زلزله بیشتر است، این نیروها به میان قاب ها منتقل و با عنایت به اینکه میان قاب ها برای این نیرو طراحی نشده اند، در داخل و خارج از صفحه قاب دچار خرابی های گسترده ای شده اند.» - شهریور 1391 (www.EHRSI.com

ب- خطرات و تهدیدهایاجتماعی و روانی

1-      مهاجرت ها

در صورت آماده نبودن سرپناهی که روستاییان و احشامشان بتوانند در برابر سرما مقاومت کنند، بیم مهاجرت آنان بشدت وجود دارد. این واقعیتی است که مسئولان محلی و استانی نیز هشدار داده اند؛ از جمله نماینده اهر و هریس در 13/6/91 چنین گفته است: «پیشنهاد ما این بود که در صورت امکان یکسری طویله‌های تونلی ایجاد شود اما ما می‌دانیم که چنین امکانی وجود ندارد بنابراین پیشنهاد کرده‌ایم که دام‌ها را به مناطقی که زمستان سختی ندارند کوچ دهند. این عضو کمیسیون عمران مجلس ادامه داد: منطقه پارس‌آباد و مغان که به منطقه زلزله‌زده هم بسیار نزدیک است این ظرفیت را دارد که دام‌ها را در شرایط قشلاق نگه دارد در حال حاضر در منطقه قیمت احشام بسیار پایین است و اگر روستاییان بخواهند احشام خود را بفروشند با درآمد ناچیزی که عایدشان می‌شود به حاشیه شهرها مهاجرت خواهند کرد، اما پیشنهاد ما این است که از هر روستا تعداد مشخصی چوپان تمام احشام روستاییان را جمع کنند و به صورت زمینی و پیاده به منطقه پارس‌آباد انتقال دهند. فلاحی با بیان اینکه روند قشلاق دام‌ها در صورتی که انجام شود در حدود یک هفته طول خواهد کشید، گفت: این اقدام باعث می‌شود روستاییان مجبور به فروش احشام خود نباشند در نتیجه از مهاجرت آنها به شهرها جلوگیری می‌کند ضمن اینکه در منطقه پارس‌آباد مساله علوفه و سرما مشکلی برای دام‌ها ایجاد نمی‌کند چراکه علوفه به مقدار کافی وجود دارد و زمستان هم سخت نیست.»91/6/13  http://abbasfallah.ir

شهبازیان، نماینده آذربایجان شرقی در شورای عالی استان‌ها نیز بیان داشته است :« به دلیل ترس مردم از زلزله و تکرار آن، آن ها حاضر به برگشتن به خانه هایشان نیستند و اگر کمک ها دقیق و مستمر نباشد و حمایت های لازم صورت نگیرد قطعا در آینده نزدیک تمامی روستاییان آسیب دیده در زلزله به شهرها مهاجرت می کنند و این خود تبدیل به یک جدید معضل می شود.»

2-      شایعات  فرساینده(مرتبط با پسلرزه ها)

پس لرزه ها امان مردم را بریده است. به گزارش رسانه های گوناگون مردم منطقه تا  بیستم شهریور بطور متوسط روزانه شاهد بیش از 70  پس

لر زه بوده اند. بسبب نا آشنایی وبی اطلاعی اهالی از وضعیت پس از زلزله و همچنین نبود اطلاع رسانی به آنان، شایعات زیادی در منطقه رواج یافته و موجب نگرانی مردم شده است. شایعاتی مثل این که:

- احتمال وقوع زمین لرزه ای بزرگ در مدت 48 ساعت بعد از زلزله های اصلی وجود داشته

-          زمین لرزه شدیدتری در پیش است.

-          اگر تعداد زمین لرزه ها به 2000 تا برسد باید از محل فرار کرد و به جای دیگر رفت.

این شایعات و شایعاتی که مرتب شکل می گیرند، همراه با دلهره های ناشی از پس لرزه ها، مردم را نگران وترسی که بر جانشان می نشیند. زندگی را بر آنان تلخ و هولناک می کند.

     3- خطرات افسردگی و خودکشی

معمولا در بحران زلزله ها، بازماندگان در اثر عوامل ذیل، دچار بیماری افسردگی می شوند و برخی به خودکشی، گرایش می یابند:

    - غم از دست دادن عزیزان

     - دلهره ویران شدن خانه

     - خاطره فرساینده زمان زلزله

     - دلهره ناشی از پسلرزه ها

    - بروز ترس در کودکان بسبب زندگی در چادر به جای خانه

    - نابسامانی زندگی، معیشت و بیکاری، بلاتکلیفی و...

    - توهین ها و بی احترامی ها

    - مسائل اخلاقی زندگی مترتب بر زندگی در چادر

    - سایر

در مجموع، بنظر می رسد که با ساخت و استقرار خانه های موقت از نوع کانکس و یا شیوه های مشابه و همچنین ساخت آغل های موقت سرپوشده می توان تا حدامکان از خطرات و تهدیدات یاد شده کاست این نیازی است فوری و اضطراری که امیدواریم مسئولان هر چه سریع تر در مورد آن اقدام کنند .اما  اگر کمی دقیق تر نگاه کنیم برای مدیریت صحیح زلزله آذربایجان مثل هر بحران دیگری مدیریتی کارا موردنیاز است .وچنین مدیریتی پدیدار نخواهد شد مگر آن که مدیریت موجود مورد نقد و ارزیابی دلسوزانه قرار گیرد با این نیت در سطور زیر چالش هایی را که مدیریت بحرا ن در زلزله آذربایجان با آن روبو ست را در ذیل خلاصه می کنم:

چالش های مدیریت بحران زلزله آذربایجان

بزرگترین چالش، چه در سطح سازمان های دولتی و چه سازمان های غیر دولتی، عدم استفاده از توان و ظرفیت های مردم آسیب دیده محلی در برنامه ریزی ها، اقدامات و نظارت ها در امور از جمله مرحله بازسازی ، مانند : عدم بکارگیری کافی از نیروهای محلی در ستادهای معین ، عدم توجه به خواست مردم و نخبگان محلی در برنامه ریزی اسکان اضطراری و موقت و بازسازی و نوسازی و بطور کلی پیروی از نگرش کمک دهنده- کمک گیرنده است. تجارب گذشته از جمله بم نشان می دهد که کم توجهی به مشارکت فعال و پویای مردم محلی و برنامه ریزی های آمرانه معمولا به عوارض زیر می انجامد: بروز بی اعتمادی ها و شایعات فراوان در میان مردم، افزایش فشارهای روانی، ابراز شکایات و بروز اعتراضات فراوان در میان مردم آسیب دیده، اتلاف فراوان منابع مالی، وقوع حیف و میل ها، خلاف ها، اختلاس ها و فساد های مالی گوناگون

برهمین اساس است که آقای محمد سعیدی‌کیا، رییس بنیاد مسکن در دهه80 و دبیر ستاد بازسازی بم معتقد است: «بازسازی مناطق زلزله‌زده اصلا نباید آمرانه باشد و مدیران نباید تسلیم فشارها و ارائه آمارهای کمی بدون کیفیت شوند.اگر خانواده‌های آسیب‌دیده در جریان بازسازی خانه‌هایشان به مشارکت گرفته نشوند، عملیات احداث موفق نخواهد بود./ ما در بم گفتیم مردم خودشان آجرها را از خانه‌ها جدا کنند و ما آجرها را از آن ها می‌خریم. این را اعلام کردیم. از فردا همه مشغول شدند به آجر درآوردن از آوار. قصد ما این بود که مردم مشغول شوند و بیکار نباشند تا غم زلزله به آن ها فشار نیاورد. » دنیای اقتصاد 18/6/91

سایر چالش های مدیریت بحران زلزله آذربایجان

شهر روستا

کم توجهی به شهرهای زلزله زده

(بسیاری سازه ها آسیب دیده و مردم در چادر های تفریحی زندگی می کنند. بتازگی استقرار اردوگاه چادر در شهرها شروع شده است.)

از دست رفتن فصل ساخت و ساز

(بعلت تاخیر در بازسازی و سرما و بارش زودرس)

از دست رفتن فصل ساخت و فرصت بازسازی سازه ها هجوم جمعیت  غیر مقیم و غیر بومی
حوادث رانندگی برای چادر نشینان در معابر عمومی فروش اجباری  ارزان و تلف شدن دام ها
هجوم جمعیت غیر بومی در صورت عرضه امکانات تلف شدن کشت و زرع
نظام ناکارآمد اطلاع رسانی و آماری امکان شیوع بیماری هایی مانند شبه وبا، تنفسی، روده‌ای ، پوستی
بلا تکلیفی مردم در زندگی و کار روزانه(خانه ها و مغازه ها ترک برداشته و با وجود پسلرزه ها، اکثرا قابل استفاده نیستند.) نظام ناکارآمد اطلاع رسانی و آماری
احتمال بروز اختلاس های مالی در شرایط ضعف نظارت های مردمی احتمال بروز اختلاس های مالی در شرایط ضعف نظارت های مردمی
عدم مستندسازی و بکارگیری  کافی تجارب گذشته عدم مستندسازی و بکارگیری  کافی تجارب گذشته

چاره هایی برای چالش های مدیریت بحران زلزله آذربایجان (براساس تجارب بم)

پیروی از الگوی مدیریت بحران مبتنی بر اجتماع محلی ( Community based disaster management) و دوری از الگوی مدیریت از بیرون و آمرانه مرسوم و دخیل کردن مردم محلی در کلیه مراحل فعالیت ها از برنامه ریزی تا اجرا و مدیریت
پذیرش و همکاری با سمن ها ، مطبوعات و سایر اشکال جامعه مدنی برای ارتقای کیفیت مدیریت بحران و بازگشت سریع  تر اجتماعات آسیب دیده به شرایط عادی و باکیفیت مطلوب
پرهیز جدی از نگرش رابطه کمک کننده - کمک گیرنده  نسبت به مردم
ایجاد نظام آماری یکپارچه، دقیق، شفاف ، سریع و در دسترس عموم
ایجاد نظام اطلاع رسانی یکپارچه، دقیق، شفاف ، سریع و در دسترس عموم
برخورد قاطعانه با هرگونه خلاف و اختلاس مالی