گروه جامعه شناسی دین انجمن جامعه ­شناسی ایران روز یکشنبه 8 دی 1398 نشستی با عنوان «دگردیسی­‌های فکر دینی در جامعه اهل سنت و نسبت آن با شرایط اجتماعی ایران» برگزار کرد. در این نشست دو نفر از اعضای «جماعت دعوت و اصلاح» با نام­‌های جلیل بهرامی­‌نیا (عضو شورای مرکزی جماعت دعوت و اصلاح) و لقمان ستوده (سردبیر نشریه اندیشه اصلاح) حضور داشتند و به ارائه مباحثی در خصوص وضعیت زیست اهل سنت در ایران و تحولات فکری آنها پرداختند. عمادالدین باقی مدیریت این نشست را بر عهده داشت.

دگردیسی های فکر دینی

در ابتدای جلسه باقی به عنوان مدیرجلسه تلاش نمود به طرح مسأله مدنظر این جلسه بپردازد. باقی موضوع جامعه‌­شناسی دین را ارتباط دین و فورماسیون­های اجتماعی و تأثیر و تأثر آنها دانست و همین امر را عامل یکسان نبودن یک دین در جوامع گوناگون معرفی کرد؛ برای مثال وی به اسلام در کشورهای گوناگون و یا حتی در درون کشور ایران در میان قومیت­‌های گوناگون اشاره کرد و علت تشکیل این جلسه را هم همین مسأله دانست. وی گفت: جماعت اصلاح و دعوت یکی از نهادهای مدنی است که می­کوشد از طریق ارتباط با نهادهای سیاسی موجود خواسته‌­های خود و اعضایش را پیش ببرد. از نظر فکری این جماعت را باید ذیل اخوان­المسلمین تعریف کرد که البته متأثر از شرایط اجتماعی ایران رنگی تازه به خود گرفته است. همان­طور که اخوان­‌المسلمین در مصر، ترکیه، عراق و ... اشکال متفاوتی دارد و در برخی موارد رویکردی افراطی دارد و درحالی­که در برخی کشورهای دیگر تبدیل به بخشی از روشنفکری دینی شده است. این جریان در ایران به روشنفکری دینی نزدیک­تر است و حتی نقدهایی را نسبت به سید قطب که جایگاه ویژه­ای در میان اهل سنت دارد، وارد نموده­اند. ویژگی جماعت دعوت این است که چون وضعیتی دوگانه دارد انتقادپذیر هم شده است چون هم نهادی مذهبی است و هم تشکلی عرفی و مدنی.

در ادامه دکتر ستوده به بیان نظرات خود پرداخت. وی ابتدا به وضعیت اهل سنت در زمینه شرایط اجتماعی و سیاسی ایران اشاره کرد و گفت: اهل سنت در ابتدای انقلاب توقع داشت امکان گفتگو و تعامل میان شیعه و سنی بیش از پیش فراهم شود و یک تقریب واقعی شکل گیرد که این­طور نشد و با تأکید بر هویت شیعی به عنوان مذهب رسمی کشور اهل سنت به حاشیه رانده شد. بدین ترتیب شکاف­ها متأسفانه عمیق‌­تر شد و فضایی برای گفتگوی مثبت هم فراهم نشد. یکی از مشکلاتی که در این بستر ایجاد شده است، شکل­‌گیری کلیشه‌­ای از هویت سنی مذهبان است که آنها را افرادی افراطی می­دانند که متأسفانه برساخته فضای رسانه‌­ای و فضای عمومی جامعه ماست. درحالی­که واقعیت غیر از این است.

او ادامه داد: جماعت در مناطق کردنشین ایران در ماه‌­های پایانی رژیم شاهنشاهی شکل گرفت و نخستین هسته­‌ها از جوانان تحت تأثیر اندیشه اخوان‌­المسلمین که در مناطق کردنشین مطرح بود یا از اخوان عراق ترجمه شده بود، عضوگیری نمود. این گروه با رژیم شاهنشاهی ضدیت داشتند. این پویش فکری به احترام مرحوم مفتی‌­زاده در آن زمان خود را به عنوان یک جمع جدا مطرح نکرد و اعلام موجودیت نکرد. مرحوم مفتی­‌زاده شورایی به نام شمس (شورای مرکزی سنت) جهت پیگیری خواسته‌­های اهل سنت ایران تشکیل داد اما این شورا به یک حرکت پویا و پایدار منجر نشد زیرا از ناحیه حاکمیت بعد از انقلاب با فشار مواجه می­‌شوند و اغلب­ آنها دستگیر شدند. اعضای این گروه در قالب مکتب قرآن کارشان را ادامه می­‌دهند. در سال­‌های جنگ جمعی از اخوان عراق که کرد بودند در جمع آوارگان وارد ایران می­‌شوند و با اهل سنت ایران در ارتباط قرار می­‌گیرند که موجب برچسب خوردن اهل سنت ایران به عنوان اخوانی­‌ها می­‌شود و در سال 1368 به اعدام آقای سبحانی رهبر تشکل می­‌انجامد. این اتفاق به ارتباط گرفتن شخصیت­‌های برجسته این مجموعه با شخصیت­‌های برجسته نظام انجامید تا بتوانند هم دادخواهی کنند و هم ویژگی­‌های مجموعه و خواسته‌­های­شان را با آنها مطرح کنند. این نقطه عطف در نهایت به شکل­‌گیری جماعت دعوت و اصلاح انجامید. جماعت از زمان تشکیل سعی کرد که فعالیت­‌هایش را در چارچوب­‌های مورد قبول نظام و کاملاً شفاف انجام دهد. جماعت هر چهار سال کنگره‌­ای را با حضور منتخبین و نمایندگان استان­ها تشکیل می­‌شود که سیاست­ها در آن مطرح می­‌شوند و اعضای مدیریت گروه و دبیرکل در آن تعیین می­‌شوند. پروژه جماعت اجتماعی و مدنی است و سیاسی نیست.

جلیل بهرامی‌­نیا (عضو شورای مرکزی جماعت دعوت و اصلاح) در ادامه بر این نکته تأکید کرد که ادیان در مواجهه با وضعیت روان شناختی و اجتماعی جوامع تحول می‌­یابند و به آنها با رویکردهای مختلفی رجوع می­شود. اهل سنت ایران هم از این قاعده مستثنی نیستند و بر اساس جایگاه­شان بخش­‌هایی نزد آنها برجسته شده و بخش­‌هایی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در میان اهل سنت، سنتی­ترین بخش تصوف است. تصوف در تاریخ دارای دو بعد بود که بعد اول تزکیه اخلاقی است که این بعد در میان فقها هم پذیرفته بوده است. اما از قرن ششم با شکل­‌گیری عرفان نظری، نزاع میان صوفی و فقیه ایجاد شده و همچنان ادامه دارد. به هر حال تصوف در کردستان هنوز هم جایگاه مهمی دارد. دو طریقت اصلی در کردستان طریقت قادری (منسوب به امام عبدالقادر گیلانی) و تصوف نقشبندیه (منسوب به خواجه نقشبند) وجود دارد. این دو جریان بخش مهمی از دینداری اهل سنت در کردستان را تحت پوشش دارند.

علاوه بر جماعت دعوت و اصلاح یکی از رویکردهای جدیدی که در میان اهل سنت شکل گرفته است «مکتب قرآن در کردستان» است. این رویکردهای جدید پس از بحث اصلاح دینی سید جمال ­الدین اسدآبادی شکل گرفته‌­اند. علامه مفتی‌­زاده که پایه­‌گذار مکتب قرآن بود در سال 1356 از فعالیت فردی دست برداشت و مدرسه قرآن را تأسیس نمود و در سال 1358 با شاخه دیگری از فعالان دینی جماعت مکتب قرآن را بنیان­گذاری می‌نماید. در حال حاضر مکتب قرآن دو نماینده دارد: شورای مدیریت مکتب قرآن که خود را نماینده اصیل تفکر علامه مفتی‌­زاده می­دانند و معتقدند درک مفتی­زاده از اسلام درکی کامل است و نیازی به افزودن هیچ بحث و تفسیر دیگری به آن نیست. این گروه فعالیت سیاسی نمی­‌کنند و بیشتر به تزکیه می­‌پردازند. این گروه از نظر اقتصادی بسیار قوی هستند و این مهم­ترین ویژگی آنهاست. از سوی دیگر جناح کاک حسن امینی است که درگیر فعالیت­‌های سیاسی هستند. این جناح به افکار مفتی­‌زاده بسنده نمی­‌کنند و به افکار دیگران نیز در برخی موارد رجوع می‌­نمایند.

عضو شورای مرکزی جماعت دعوت و اصلاح اضافه کرد: یک جریان دیگر در میان اهل سنت ایران که تحت تأثیر جریانات جهانی است، جماعت «تبلیغ» است. مولانا محمد الیاس کاندهلوی در هند آن را در سال 1926 پایه­گذاری کرده است که یکی از پرجمعیت‌­ترین جماعت­‌های مسلمان در سطح جهانی است. این جماعت در باور به سلفیت و اخوان نزدیک هستند. به لحاظ فقهی هم پیرو مکتب حنفی هستند. این گروه سعی می­‌کنند روی مسائل اختلافی تمرکز نکنند تا امکان رابطه چهره به چهره را از دست ندهند. این گروه هم بر پرهیز از کار سیاسی تأکید دارند و بیشتر بر سه محور عبادات، اخلاقیات و آداب متمرکزند. جریان دیگر «سلفیت» است که در لسان فرهنگی اهل سنت یعنی پایبندی به سبک فکری و برداشتی که صحابه، تابعین و تبع تابعین داشتند که به سه قرن اولیه اسلام می­‌رسد و این سه قرن را الگوی پذیرفته شده می‌­دانند. از این جهت تمام اهل سنت «سلفی» هستند. اما به معنای حزبی آن یعنی شکل­گیری احزابی در دوران جدید که مبارزه مسلحانه را مدنظر دارند بیشتر در ایران شناخته شده است. اهل سنت در بعد سیاسی به ترجیح امنیت بر عدالت تأکید دارند که علت آن عدم وجود مکانیسم تغییر حکومت در جوامع اهل سنت بوده است که معمولا تغییر حکومت به خشونت کشیده می­شده و علما مردم را از این موضوع منع می­‌کردند. سلفیه جامی و مدخلی که گرایش دیگری از سلفیه است معتقدند در مقابل حاکم حق اعتراض و انتقاد ندارید و فقط باید حمایت و اطاعت کرد و کسانی را که در دنیای جدید بحث تغییر حکومت (از راه­های دموکراتیک جدید) را مطرح می­‌کنند مورد انتقاد قرار می­‌دهند. گرایش دیگر سلفیه «علمی» است که این گرایش در کردستان ایران حضور بیشتری دارند که کلام، فقه و میراث فرهنگی را بر اساس رویکرد سلفی پیراسته می­‌کنند. سلفیه سروری گروهی هستند که به لحاظ سیاسی تابع سید قطب و محمد قطب بودند که مبارزه با حکومت را حمایت می­‌کردند ولی از نظر اعتقادی سلفی بودند.

پس از پایان سخنان آقای بهرامی­‌نیا، این نشست به پرسش و پاسخ حضار اختصاص یافت.