مجری: نازمحمد اونق
همکاران: عذرا مجردی، یسنا حیدری، مریم باقرپور، تکتم ساعدی و ندا هنردوست
پس از برگزاری کارگاههای مساله یابی مشارکتی در بین کارشناسان دستگاههای دولتی، سازمانهای مردم نهاد، استادان دانشگاهها، و اصحاب رسانه در سال 1397 و برگزاری چندین کارگاه جهت توانمندسازی تسهیلگران سطح یک، مرحله دوم طرح ملی گفتگوی خانواده از مردادماه سال 1398 در بین گروههای هدف مادران، پدران، پسران و دختران بهطور مجزا آغاز گردید. یکی از اهداف اصلی این مرحله از طرح، انعکاس صدای مردم از اقشار مختلف و همچنین تمرین مهارتهای گفتگو در بین آنها بود.
در شهر بجنورد نیز پس از هماهنگیهای ایجاد شده با دستگاههای مرتبط، همچنین مشورت با تعدادی از تسهیلگران فعال مرحله اول طرح و همچنین سمنهای مرتبط، طی 8 کارگاه در محلههای حاشیه ای شهر و با همکاری دفاتر تسهیلگری، در بین کودکان تحت پوشش بهزیستی و با همکاری یکی از کلینیکهای زیرمجموعه بهزیستی، دانشجویان و اعضای علمی و غیر علمی دانشگاه، از هجدهم مهرماه تا چهارم آذر 1398 برگزار شد. تعداد افرادی که در هر یک از این کارگاهها شرکت کردند بین 17 نفر تا 40 نفر بود. جهت عملیاتی کردن پژوهش، ضمن معرفی مهارتهای دهگانه گفتگو، مانند مرحله اول از تکنیکهای مشارکتی و همچنین تکنیک گروههای اسمی جهت گردآوری دادهها و شنیدن صدای مخاطبان استفاده شد. در انتخاب گروههای هدف سعی شد تا مشارکت کنندگانی از اقشار مختلف بهویژه حاشیه شهر، خانوادههای آسیب دیده، دانشجویان، کارمندان و اساتید دانشگاه انتخاب تا صداها و نظریات و تجربیات زیسته مختلف شنیده شوند.
طبق پروتکل موجود هر کدام از کارگاهها، پس از گذار از مرحله یخ شکنی، مشارکتکنندگان ابتدا به گفتگو در زمینه ویژگیهای یک خانواده مطلوب و همچنین موانع شکل گیری یک خانواده ایده آل پرداختند. در ادامه پس از اجرای یک بازی گروهی کارگاه وارد مرحله گفتگوهای درون گروهی و بین گروهی در زمینه ریشهها و پیامدهای مهمترین مساله خانوادگی منتخب می شد.
علی رغم تفاوتهای زیادی که بین نظرات مشارکت کنندگان کارگاههای مختلف وجود داشت، شباهتهای زیادی نیز در نظرات گروههای مختلف وجود داشت. با توجه به شرایط کنونی جامعه که اقشار مختلف احساس ناتوانی اقتصادی را تجربه می کنند، بالاتفاق در تمامی کارگاهها مشارکت کنندگان، مشکلات اقتصادی و رفاهی را به عنوان یکی ازمهمترین موانع ساختاری اصلی شکل گیری خانواده مطلوب دانسته و علاوه بر آن در تمامی کارگاهها همچنین از کمبود و ضعف در صداقت، صمیمیت، تعهد، احترام و درک متقابل، اعتماد و مشورت در بین اعضای خانواده به عنوان مهمترین موانع شکل گیری خانواده مطلوب یاد شد.
تفاوتهای قابل توجهی نیز در بین نظرات گروههای هدف مختلف وجود داشت. به عنوان مثال دخترانی که در شبه خانوادهها زندگی می کردند، احساس نیاز به حضور و محبت مادر، اهمیت داده شدن، حمایت شدن در شرایط سخت و تغذیه مناسب را به عنوان مسائل مهم خود در نظر می گرفتند. در حالیکه پسران و دختران طبقه متوسط به نبود آموزشهای صحیح اجتماعی، تک رویهای والدین و عدم استفاده از مشارکت و مشورت نکردن فرزندان، چشم و هم چشمیهای والدین بهطوریکه انگار در یک مسابقه اجتماعی قرار دارند، عدم شناخت اعضا و بیگانگی و گسست اجتماعی درون خانواده، و استفاده نادرست و بیرویه از فضای مجازی در درون خانواده را به عنوان مهمترین مسائل و موانع شکل گیری خانواده مطلوب قلمداد کرده اند.
از سوی دیگر پدرانی که متعلق به طبقه متوسط بالای جامعه بودند در مقایسه با پدرانی که در حاشیه شهر زندگی می کردند مهمترین محدودیتهای شکل گیری خانواده مطلوب را در ضعف بلوغ اجتماعی و داشتن انتظارات بیجا از یکدیگر، خودخواهی، بد دلی و بدبینی و ضعف سلامت جسمی و روانی، عدم توجه به نیازها و تعلقات ذهنی اعضای خانواده، نداشتن برنامه و هدف در زندگی و اعتیاد میدانستند.
مادران نیز در کنار مسائل مشترک ذکر شده از نبود ایمان و اخلاق، روحیه همکاری و فقدان مشورت و گفتگو در بین اعضای خانواده، عدم حضور موثر مادر در خانواده که تعداد زیادی از مادران به دلیل مشکلات مالی مجبور به فعالیت اقتصادی در بیرون خانواده می گردند را به عنوان مهمترین موانع شکل گیری خانواده مطلوب سخن گفتند.
یکی از تجربههای مهم برای برگزار کنندگان این کارگاهها در تمرین گفتگوهای شکل گرفته، وجود پیش فرضهای سنی، شغلی، رشته ای (حتی در بین اساتید دانشگاه) ، جنسیتی و طبقاتی بود که به تعلیق درآوردن آنها نیاز به تمرینهای مستمر و پیوسته است. همچنین زمانی که پسران و دختران در یک کارگاه مشترک شرکت داده شدند، علی رغم تنشها و پیش فرضهای جنسیتی ذکر شده، پختگی بحثها بیشتر و همچنین مشارکت آنها با جدیت بیشتری تداوم یافت.
برای اطلاع بیشتر از ریشه ها، پیامدها و شرایط شکل گیری یک خانواده ایده آل اینجا را کلیک کنید.