نعمت الله فاضلیدکتر نعمت الله فاضلی 1402

این روزها (شهریور ۱۴۰۲)دانشگاه مساله حوزه عمومی ایران شده است. شبکه های  اجتماعی، مطبوعات و رسانه ها و حتی گفتگوهای مردم از دانشگاه به صورت گسترده صحبت می کنند.

اخراج و فشار بر استادان، عامل شکل گیری این بحث ها شده است، اما این رخداد نوک کوه است و قصه لایه های عمیق تر و پنهان نیز دارد. توجه به این لایه های پنهان برای نهاد دانشگاه و همچنین جامعه ایران ضروری و سودمند است.

در گفتگوهای حوزه عمومی چه چیزی درباره دانشگاه می گویند؟ این پرسشی است که نیازمند تحقیق تجربی است، اما براساس مشاهداتم و خوانده ها و شنیده هایم فهرست وار به برخی از آنها اشاره می کنم.

۱) اهمیت دانشگاه. نهاد دانشگاه مثل نهاد خانواده برای مردم ایران مهم و عزیز است. جامعه ایران نهاد دانشگاه را جدی و برای توسعه و پویایی آن ضروری می داند و نسبت به آن حساس و هشیار است. حکومت می کوشد تعرض به استادان را کوچک نشان دهد یا حتی انکار کند اما افکار عمومی و دانشگاهیان همچنان بر اهمیت دانشگاه و محافظت از آن پافشاری می کند.

۲) آزادی دانشگاهی. مردم احساس می کنند تعرض به نهاد دانشگاه و تحدید/ تهدید آزادی دانشگاهی، صرفا سلب و محدود کردن آزادی دانشگاهیان نیست، بل سلب و محدود کردن آزادی جامعه و تک تک شهروندان است. جامعه می داند نهاد دانشگاه، نهاد عقلانیت و استدلال و اندیشه ورزی مدرن جامعه است و شرط درست و اثربخش بودن دانشگاه، آزادی آن است. بدون آزادی، هیچ تحول راستین ممکن نیست. دفاع جامعه از استادان و دانشگاه، دفاع از آزادی همگانی مشروع و ضروری و حق انسانی است.

۳) استقلال دانشگاه. نهاد دانشگاه نمی تواند بر پایه قواعد سیاسی و امنیتی مدیریت شود. اقتضا فرهنگ دانشگاهی، استقلال آن و سپردن رهبری و مدیریت دانشگاه به دانشگاهیان و ارزش های دانشگاهی نه ایدیولوژی و نیروهای سیاسی و امنیتی.

۴) شایسته سالاری. نهاد دانشگاه نماد علم، خردمندی، فضیلت و شایستگی است. اگرچه دانشگاه در ایران بحرانی است و با تنش ها و ناکارآمدی دست و پنجه نرم می کند، اما همچنان و همیشه نماد و نهاد شایستگی مدرن است. اخراج شایستگان دانشگاهی و تحمیل ناشایستگان بر آن، تعرض به بنیادهای اخلاقی و توسعه ای کشور است.

۵) اتحاد. ناکارآمدی ها و تضادها و تنش های نهاد دانشگاه در زمینه های آموزشی و پژوهشی، موجب خدشه دار شدن چهره دانشگاه در ذهن جامعه شده بود، اما برخوردها و فشارهای سیاسی اخیر حکومت بر دانشگاهیان، موجب همدلی، همزبانی، همراهی و اتحاد مردم و دانشگاه و دانشگاهیان شده است.

۶) مسوولیت.  همدلی و همراهی مردم و حوزه ی عمومی با دانشگاه و دانشگاهیان، مسوولیت های مدنی و اجتماعی و تعلق نهاد دانشگاه به جامعه و اهمیت مدنی آن را برجسته ساخت. دانشگاه متعلق به مردم و برای خدمت به آنان است نه نهادی حکومتی و سیاسی. دانشگاهیان هم بیش از گذشته در قبال مردم و سرنوشت جامعه مسوول و پاسخگو شده اند. برجسته شدن هویت مدنی دانشگاه، مسوولیت های اجتماعی این نهاد را آشکارتر و بیشتر کرده و می کند.

۷) ارزش های دانشگاهی. آزادی، استقلال، شایستگی و شایسته سالاری، عقلانیت و مدنیت ارزش های بنیادی نهاد دانشگاه است. گفتگوهای حوزه ی عمومی در این روزها تاکید و توجه جدی به این ارزش هاست. این ها ارزش های مقبول مردم اند و حکومت باید آنها را به رسمیت بشناسد و پاس بدارد.

۸) فضیلت. دانشگاه نهاد فضیلت های مدنی و اخلاقی مانند صداقت، گفتگو، مدارا، تضارب آرا، تامل، نقد، خودشکوفایی، به رسمیت شناختن و اعتباربخشی به تفاوت ها، نوآوری و خلاقیت است نه جایگاه ترویج ارزش های سیاسی و ایدیولوژیک.

۹) تمدن. نهاد دانشگاه بزرگترین و ارزشمندترین نهاد و دستاورد تمدن مدرن و معاصر ایران که از دارالفنون آغاز شده و به تدریج توسعه یافته است. این نهاد تمدنی، محصول پویایی ها و تقلاهای همه مردم است، نه حکومت ها. دفاع مردم از نهاد دانشگاه، دفاع از تمدن مدرن ایرانی است و سمت و سوی تمدن امروز و فردای ایران را نشان می دهد.

این ها برخی مشاهدات و ملاحظاتی است که این روزها در گفتگوهای حوزه عمومی دیده و برداشت کرده ام و می توان این فهرست را ناقص دانست و نکات دیگری را هم به آن افزود.

فضای کنونی حاکم بر جامعه فرصت مناسب و کم نظیری برای فهم عمیق نهاد دانشگاه در ایران و توجه به بحران های آن.