« ... پزشکی مدرن مشکلات ناشی از نحوه زیستن در جهان صنعتی را از طریق بیماری خواندن آنها، تبدیل به مشکلات فردی و شخصی کرد. اگر پزشکی مدرن نبود قطعاً انسان‌ها علیه جهان صنعتی قیام می‌کردند».

تنها درمان ویروس کرونا همبستگی استجملات فوق از کتاب الهه مکافات پزشکی [1] نوشته ایوان ایلیچ فیلسوف و کشیش کاتولیک اتریشی نقل شده است. ایوان ایلیچ در دهه هفتاد میلادی ذیل یک پروژه فکری دست به نقد حرفه‌های خودجاودان ساز مانند پزشکی، قانون، روان‌درمانی و آموزش زد. او بیشتر نقدهای خود نسبت به پزشکی مدرن را در کتابی به نام الهه مکافات پزشکی مطرح کرد. بیشتر بحث او حول پزشکی‌شدنِ [2] عرصه‌های نامربوط به پزشکی، آسیب ایاتروژنیک (آسیب ناشی از اقدامات پزشکی) و تبدیل شدن پزشکی به نهادی در خدمت دولت‌ها بود. او در یک رشته فرضیه‌ ادعا می‌کند بدن انسان با نحوه زیستن در جوامع صنعتی، کلانشهرهای متراکم و سبک زندگی امروزی سازگار نیست و افزایش شیوع بیماری‌هایی مانند چاقی، افسردگی، اعتیاد، انحرافات جنسی و بدخیمی‌ها ناشی از این نوع زیستن است. او پزشکی مدرن را برای ادامه حیات جهان صنعتی ضروری می‌داند. او باور دارد که زبان پزشکی با ابزاری به اسم پزشکی‌شدن، این مشکلات نوپدید را به نواقص فردی و بیماری تقلیل می‌دهد و به جای مبارزه با نحوۀ ناسالم زیست در جهان صنعتی، سعی در متوقف ساختن روند بیماری‌زایی در افراد دارد. ایوان ایلیچ باور داشت در آینده نزدیک ممکن است شاهد پزشکی‌شدن تمام عرصه‌های زندگی باشیم و با توجه به نامشخص بودن پیامدهای آن، او پزشکی را به الهه مکافات یا الهه نیک و بد (Nemesis) در اساطیر یونان تشبیه می‌کند که کارش توزیع بدبختی و خوشبختی است.

داستان فیلم «پشت و خنجر» ایرج قادری محصول سال ۱۳۵۶در مورد مسئله اعتیاد است. در آن فیلم اعتیاد یک نوع جرم به حساب می‌آید و چیزی است که باید مخفی نگه‌داشته شود و افراد معتاد از کسانی که آنها را معتاد کرده‌اند، انتقام می‌گیرند. حدود سی سال بعد رضا عطاران سریال بزنگاه را تولید می‌کند. گرچه سریال طنز است اما شخصیت معتاد سریال با اعتیادش کنار آمده و باور دارد که اعتیاد نوعی بیماریست و جرم به حساب نمی‌آید. پزشکی‌شدن یا طبی‌سازی واژه‌ای است که در دهه ۷۰میلادی توسط اروینگ زولا، پیتر کنراد و توماس ساس وارد علم جامعه‌شناسی شد. آنها باور داشتند که علم پزشکی با توجیه انحرافات و ناهنجاری‌های زندگی انسان ذیل مفهوم بیماری، درحال تبدیل شدن به یک ابزار قوی برای نظارت اجتماعی می‌باشد و دولت‌ها و حاکمان می‌توانند از طریق آن هر گروه و اقلیتی [3] را که بخواهند هنجار یا ناهنجار بخوانند و برایشان محدودیت ایجاد کنند. از دید این جامعه‌شناسان این مسئله هنگامی نگران کننده خواهد بود که پزشکی به حوزه‌های خارج از خود نیز بپردازد. آن‌ها برای شرح پدیده ورود علم پزشکی به حوزه‌هایی که در گذشته خارج از پزشکی بودند؛ از عبارت پزشکی‌شدن استفاده کردند. امروزه بارداری، تولد، رشد، بلوغ، تغذیه، ورزش، اعتیاد، انحرافات جنسی، زیبایی، پیری و درنهایت مرگ از جمله پدیده‌هایی هستند که در عناوین کتب درسی رشته پزشکی می‌توان یافت. پدیده‌هایی که در گذشته به پزشکی مربوط نبودند و هرکدام به شکلی دیگر و متفاوت با علم پزشکی تعریف می‌شدند. اگر به همین مواردی که اشاره شد نگاه کنیم؛ پزشکی‌شدن به نظر می‌رسد برخلاف دیدگاه جامعه‌شناسان، تنها یک ابزار کنترل‌گر و نظارتی شرور نیست و همانند تعبیر ایلیچ به سان الهه مکافات خوبی‌هایی هم دارد. بر چشم هیچ کسی پوشیده نیست که فقط در مسئله بارداری و زایمان با ورود پزشکی چه تعدادی از انسان ها از مرگ نجات یافتند.

کرونا و پزشکی‌شدن زندگی انسان

در ۱۷مارس ۲۰۲۰حساب توییتر اداره پلیس شهر سلت‌لیک‌سیتی در ایالت یوتا به دلیل شیوع ویروس کرونا از همه جنایتکاران و خرابکاران در خواست کرد که به صورت موقت از انجام فعالیت‌های مجرمانه خودداری کنند. شاید این توییت بیشتر شبیه به یک جوک باشد. اما همه‌گیری کرونا تمام کنش‌های انسانی را تحت تاثیر قرار داده است. انجام بعضی از فعالیت‌های روزمره خطرناک به نظر می آید و محفاظت از بدن و مرزهایش به عنوان یک وظیفه فردیِ مهم شناخته می‌شود . ماسک، دستکش و مایع ضد عفونی‌کننده تبدیل به بدن‌افزوده‌هایی شده‌اند که نداشتن‌شان در مکان‌های عمومی مانند عریان رفتن به آن مکان‌ها، یک رفتار غیرمسئولانه به حساب می‌آید و ممکن است یک خبرنگار صدا و سیما در یک مکان عمومی شما را بدون این بدن‌افزوده‌ها گیر بیاورد و به عنوان یک سوژه خبری، از شما گزارش تهیه کند. به نظر می‌رسد ویروس کرونا عامل این تغییر و تحول‌ها در زندگی‌ ما باشد اما اگر دقیق بنگریم این نهاد پزشکی است که با توصیه‌های خود رفتار صحیح و ناصحیح را تعریف می‌کند.

بحران COVID-19 جهان را فراگرفته است و نهاد پزشکی در هر کشور مسئول مبارزه با این بیماری شده‌ است و مابقی اعضای جامعه هر روز توصیه‌ها و دستورالعمل‌های این نهاد را از رسانه‌های مختلف پیگیری می‌کنند. چون راه اصلی ابتلا به این بیماری تماس با ویروس است؛ توصیه‌های نهاد‌ پزشکی حول کاهش تماس حداکثری افراد سالم جامعه با افراد بیمار است و چون تشخیص فرد بیمار یا ناقل، از فرد سالم ممکن نیست؛ انسان‌ها از هرگونه ارتباط و تجمع غیر ضروری با هم نوعان خود منع می‌شوند و با توجه به اهمیت ارتباط بین فردی در پیشبرد تمام کنش‌ها و فعالیت‌های انسانی، به نظر می‌رسد نهاد پزشکی و توصیه‌های آن بر تمام زندگی انسان تاثیر گذاشته و پزشکی‌شدنِ زندگیِ انسان در سطح جهانی -هرچند موقت- در حال رخ‌دادن است. با آگاهی یافتن از این پزشکی‌شدنِ زندگیِ انسان، اعلامیه پلیس شهر سلت‌لیک‌سیتی فراتر از یک جوک به نظر می‌رسد. این اعلامیه توییتری به صورت ضمنی به یک نوع کنترل و نظارت اجتماعی از طرف نهاد پزشکی اشاره می‌کند که احتمالاً از دید نیروهای پلیس این توصیه بهداشتی بهتر از خودشان بتواند تبهکار‌ها را از انجام فعالیت مجرمانه بازدارد.

آپارتمان را گشاده‌اند و پارک را بسته

واژه پارک از واژه لاتین پاریکوس (parricus) ریشه گرفته است. پاریکوس به محوطه‌ای دارای حصار که معمولاً کنار طویله‌ها قرار دارد گفته می‌شود. این محوطه محل استراحت حیوانات اهلی مانند اسب و گاو است به نحوی که بعد از بهره‌کشی از این حیوانات آن‌ها را در این محوطه رها می‌کنند. اولین اقدام برای احداث پارک به معنای مکانی تفریحی برای انسان در محوطه‌های شهری، به اوایل قرن ۱۹ام میلادی برمی‌گردد. در بریتانیا تنها پس از چند سال از آغاز انقلاب صنعتی چهره شهرها به سرعت تغییر کرد. خیابان‌ها متراکم، شلوغ و آلوده شدند و مردم ساکن آن شهرها برای پیک‌نیک و تفریح مجبور به ترک شهر و رفتن به مناطق حاشیه‌ای شدند. از طرفی به دلیل نحوه کار و خستگی ناشی از کار در کارخانه‌ها اوقات فراغت کافی برای رفتن به طبیعت وجود نداشت. از این نظر لیورپول در آن زمان بدترین شرایط را داشت. برای حل این مسئله کمیسیون بهسازی شهر لیورپول که یک نهاد دولتی محسوب می‌شد؛ جوزف پکستون معمار را مامور کرد تا در آن شهر یک محوطه فضای سبز بسازد. محوطه‌ای حدود ۹۰هکتار که پارک بریکنهد نام گرفت و به یک مکان تفریحی برای مردم لیورپول تبدیل شد.

انسان قرن ۲۱با انسان ایده‌آل ژان ژاک روسو که در دامان طبیعت زندگی می‌کرد؛ تفاوت‌‌های بسیاری دارد. پس از صنعتی شدن جهان تقریباً هرچیزی که در اطراف مان می‌بینیم ساخته و پرورده دست خودمان است. حتی فضای سبزی که به تقلید از طبیعت ساخته‌ایم و اسمش را گذاشته‌ایم پارک. سبک زندگی انسان‌ در دوقرن اخیر تغییرات زیادی داشته‌است؛ امروزه زندگی شهری برای تعداد کثیری از شهرنشین‌ها در تراکم جمعیت، وسایل نقلیه عمومی، فروشگاه‌های بزرگ، آپارتمان‌های کوچک، مراکز تفریحی شلوغ و … خلاصه می‌شود و با توجه به وضعیت بیکاری و شرایط اقتصادی کشور جمعیت زیادی از ساکنین شهرهای بزرگ روزانه در سطح شهر و در ارتباط با یکدیگر کسب درآمد می‌کنند و اگر بتوانند بیشتر از هزینۀ لازم برای بازتولید نیروی کار و گذران زندگی‌شان کسب درآمد کنند؛ مابقی آن را صرف علایق خود می‌کنند تا زیست بهتری را تجربه کنند. علایقی که باز در ارتباط با دیگر افراد و خارج از محل سکونت یافت می‌شود.

یکی از چالش‌های بزرگ کشور در مدیریت مسئله همه‌گیری کرونا، عدم رعایت توصیه‌های بهداشتی مبنی بر در خانه ماندن و رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی [4] از طرف مردم است. این توصیه‌ها اگرچه از نظر علمی معتبر هستند. اما در صورت عمل نکردن به آنها، افراد در قبال پیشامدهای پیش‌روی خود و جامعه مسئولیت پیدا می‌کنند. این مسئله در اظهار نظرهای برخی از اعضای کادر درمان به وضوح دیده می‌شود. گاه با زبان خوش، گاه با عجز و گاه با خشم از مردم می‌خواهند به خانه‌هایشان برگردند و کمتر جان خود و دیگران را به خطر بیاندازند. این وضعیت همان وضعیتی است که ایوان ایلیچ روی آن تاکید فراوان داشت. اینکه نهاد پزشکی با تقلیل مشکلات ناشی از زیست در جهان صنعتی به نواقص و مشکلات انفرادی سعی دارد افراد خاطی را در ایجاد و تداوم بحران مقصر بداند. کسی ایراد نمی‌گیرد که چه سیاست‌هایی در چین موجب شده که بازارهای فروش حیوانات وحشی اجازه فعالیت داشته باشند؟ چرا در شهرها در فضای کم تعداد زیادی از افراد زندگی می‌کنند ؟ چرا برای گذران زندگی افراد مجبور به ترک خانه هایشان می‌شوند؟ و چرا ما انسان ها اینقدر به پارک می‌رویم که مجبور شوند پارک ها را ببندند؟

پزشکی‌شدن زندگی انسان به دنبال شیوع ویروس کرونا موجب نجات جان بسیاری از انسان‌ها شده و سرعت پیشرفت بیماری را کاهش داده است. قسمت عمده مدیریت بحران بر دوش نهاد پزشکی است و اعضای این نهاد روزانه برای نجات جان مردم تلاش می‌کند. هرچند فرای این نیکی‌های الهه مکافات، می‌توان بدی‌هایش را همانطور که ایلیچ [5] شرح داد مشاهده کنیم. ولی در هرصورت ما فعلاً در چنین جهانی زیست می‌کنیم و باید بپذیرم در مسئله همه‌گیری کرونا حتی در صورت نبود نهاد پزشکی، ما انسان‌ها باید برای حفظ حیات خود، قیام کردن علیه جهان صنعتی را فعلاً فراموش کنیم و از خانه‌هایمان بیرون نیاییم.

 

 منبع:وب‌سایت صدای پزشکان

 


پی‌نوشت:

[1]Medical Nemesis

[2]Medicalization

[3] در طول تاریخ نمونه‌های متعدد و عجیبی از سوءاستفاده افراد از این توانایی علم پزشکی مشهود است‌. آندره سنژنوسکی روانپزشک مورد اعتماد اتحاد جماهیر شوروی معیارهایی را ارائه داد که در آن افرادی که دیدگاه سیاسی مخالف داشتند را با تشخیص هایی چون اسکیزوفرنی آهسته یا هذیانِ باور به اصلاحات به آسایشگاه‌های روانی انتقال می‌دادند. نمونه‌ای دیگر از این اقدامات در ایالات متحده در سال ۱۸۵۱رخ داد که ساموئل کترایت پزشک اهل ویرجینیا فرار برده‌های سیاه‌پوست از دست صاحبشان را به عنوان بیماری درپتومانیا یا جنون فرار، به جامعه علمی آن زمان معرفی کرد.

[4] فاصله‌گذاری اجتماعی یا فیزیکی، یک مداخله غیر دارویی است که برای جلوگیری از انتشار بیماری‌های مسری استفاده می‌شود. این اقدام اولین بار در قرون وسطی برای بیماری جذام اجرا شد و موجب تاسیس محله و سرزمین(کلونی) جذامی‌ها شده بود.

[5] ایوان ایلیچ در سال ۲۰۰۰دچار یک ضایعه بدخیم در ناحیه دهان شد و به توصیه پزشکان مبنی بر جراحی و برداشتن ضایعه توجهی نکرد؛ زیرا به او گفته بودند ممکن است پس از عمل جراحی دیگر نتواند حرف بزند. دو سال بعد ایوان ایلیچ بر اثر متاستاز ناشی از همان توده درگذشت