(دکترای تخصصی روانشناسی، روانکاو و رواندرمانگر)
همراستا با پنجمین همایش کنکاشهای مفهومی و نظری دربارۀ جامعۀ ایران
1. مهمترین ویژگیِ جامعۀ ایران در تاریخ معاصر چیست؟
این پرسش را از ابعاد گوناگون میتوان پاسخ داد. ولی از منظر روانپژوهی اجتماعی به باور من دستکم یکی از مهمترین ویژگیها تکاپو در راستای استقرار قانون است که هنوز به ثمر نرسیده است.
اگر به ورود تجدد به ایران و رویاروییاش با سنت به ویژه در آستانه و پس از مشروطه بنگریم، گرایندگان روشنفکری باید برای عبور از سنت به گونهای نمادین به پدرکشی دست مییازیدند. از دیگر سوی، احساس دوگانه به جایگاه پدرانه، احساس گناه و میل به بازتولید پدر را نیز در خویش دارد. از این روی، طیفی از روشنفکران با احساس پدرزدودگی به گونهای آرمانیسازانه و مطلقگرایانه به فرهنگ غرب پناهنده شدند و طیفی دیگر، با واپسروی به دوران پیشین، امنیت گمشده خود را در سایهسار پدر خودکامه باز جستند، دریغا که قانون به جایگاه تهی از پدر فرا نیامد.
غیاب پدر نمادین زمینهساز انحراف از قانون و گسست جامعه از فرهنگ و تمدن است. وقتی نمادین خوانده میشود، باید به دقت آن را از خودکامهای که فرای قانون به اتکای قدرتی، که مشروعیت قانونی مردمسالارانه نیافته، متمایز ساخت.
2. مهمترین تغییر اجتماعیِ ایرانِ معاصر از دید شما کدام است؟
یکی از مهمترین تغییرات به گواه آمار رسمی ازدیاد خشونت در ابعاد مختلف است. فرد هنجارستیز پرخاشگر که رشد و تحولیافتگی روانی را برای کنترل تکانههای پرخاشگرانه خود ندارد، وقتی بداند که قانون ضعیف است و قربانی غالباً فردی است که به علت تمدن و فرهنگ و بالیدگی روانی از مقابله به مثل در توحش اجتناب میکند، یا میلی به کنترل و مدیریت آن نمیبیند، یا مغلوب آن است.
از یاد نبریم در خشونت فقط جنبه جسمی مطرح نیست، بلکه آسیبزایی این خشونت از ناظر یا حتی شنونده آن آغاز میشود. این آسیبزایی در حیطۀ روانی است. قربانی خشونت فیزیکی نیز میتواند دچار آسیب جدی روانی گردد که به طور جدی زندگی اجتماعی او را مختل سازد. پس پدیده خشونت به فرد و جسم محدود نمیگردد.
نکته مهم دیگر دو آفت اجتماعی در پیامد آن است. نخست آن که شهروند جامعه به خاطر ضعف قانونی-انتظامی ناگزیر شود که خود چارهای برای حفاظتش بیندیشد و به گونهای واکنشی به بازتولید خشونت نیازمند گردد. دوم آن که از حقوق خود صرف نظر کند و بار روانی این مساله را به دوش کشد و با جسم و روان بهای آن را بپردازد.
در همین راستا خشونت رایجی که نسبت به بانوان روا داشته میشود نیز باید مد نظر قرار گیرد؛ از خشونت کلامی تا فیزیکی. علاوه بر این که در زندان، مدرسه، ورزشگاه، سربازخانه و خیابان شاهد انواعی بسیار خشن از زورگویی هستیم که دستاندرکاران توجهی بدان ندارند. در زندانها که این پدیده تا حد فاجعه پیش میرود و متاسفانه در حاکمیت رویکردی خنثی به این مقوله وجود دارد.
3. چه «مفهومی» مهمترین خصوصیت تغییرات اجتماعیِ ایران را وصف میکند؟
هنجارستیزی و ناامنی در بسترهای مختلف، که از رانندگی و فضاهای اداری و دیوانسالاری تا سطوح کلان تصمیمگیریهای کلان مملکتی در حوزههای اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی بازنمایانگر آن هستند. ازدیاد مهاجرت و گریز از وطن یکی از محصولات این هنجارستیزی و ناامنی است. نوع دیگر آن که متاسفانه مورد بهرهبرداری برخی از کشورهای منطقه از این فضا قرار میگیرد، تحریک تفکرات شوونیستی قوممحور در میان گروههایی است، که از سرخوردگیهای اجتماعی و روانشناختی به گونهای آسیبزا در پی واکنش بدان برآمدهاند.
4. روندهاي اصلیِ تغییرات اجتماعیِ کنونیِ ایران کداماند؟
یکی از روندهای مشهود، به نظر تشدید گسلهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است.
5. براي شخصِ شما، کدام خصوصیت این تغییرات، اُمیدآفرین و کدام، بیمآفریناند؟
پویاییهای علمی نسل جوان و تکاپوهای فرهنگی آنان امیدآفرین است. نیز همیاریهایی که در سطوح مختلف کشور و به شیوههای گوناگون رخ میدهد، امیدبخش است. اما در مقابل، مهاجرت صاحبان صنعت و دانش و سرمایه و نیز ناامیدی و احساس درماندگی در آحاد ملت، افزایش مهارگسیخته فقر و آسیبهای اجتماعی به ویژه در میان کودکان رنجدیده کار، که موجب انفعالیت و انحطاط اجتماعی است، و نیز سوگواری ارزشهای از دست رفته اجتماعی- فرهنگی بی امید بازاحیا و ارتقای آن در بین نخبگان کشور، از مهمترین تهدیدها به شمار میروند.
مصاحبهکننده: حسین نورینیا
مدیر بخش اقتراح: آقای حسین نورینیا