یاد و یادبود درباره باقر پرهام

استاد باقرپرهام با باقی گذاشتن میراثی از کوشش وتلاش های علمی به دیار باقی شتافت۔ متاسفانه تا زنده بود انگونه که باید قدر ومنزلت اش را ندانستیم واکنون در این وانفسایی که هیچ چیز جای خودش نیست وهمه چیز لوث شده است جای خالی این ادم هایی که با وسواس وعلاقه وعشق سعی داشتند پایه ها وبنیادهای دانش نوپای علوم اجتماعی را محکم واستوار کنند کاملا احساس می شود۔
در اولین سالی که  مرحوم دکتر پرهام درس نظریه های اجتماعی را تدریس می کرد مثل بقیه اساتید جزوه نداشت وکتاب مراحل اساسی اندیشه، ریمون آرون را که خود به زیبایی وروانی ترجمه کرده بود تدریس می کرد او هرروز بخش هایی از این کتاب را در کلاس از رو می خواند وتوضیح می داد ۔
بسیاری از شاگردان کلاس این شیوه را نمی پسندیدند وغر غر کنان ان را ناشی از ضعف وبی سوادی استاد می دانستند این غر غر های بظاهر عالمانه کم وبیش به گوش دکتر پرهام می رسید وگاهی با لبخندی به ما می فهماند که این برداشت ها غلط است ۔
روزی در هفته  پایانی ترم من دل را به دریا زدم ودر فرصتی که همیشه پس از کلاس خصوصی پیش می آمد واغلب دکتر پرهام با خوشرویی وملایمت حرفهای من را گوش می کرد این موضوع را با او در میان گذاشتم دکتر پرهام بعد از کمی مکث وبدون اینکه توضیحی دهد در باره آرون واندیشه ها وتفکراتش صحبت کرد این صحبت ها بقدری شیرین وروان  ودلچسب بود که من یادرفتم که اصلا چه سوالی کرده بودم در همین حین دکتر پرهام بسیار روشن توضیح دارد که هدف او منتقل کردن برداشته های آرون بعنوان یک جامعه شناس ممتاز ومنتقد است که امکان فهم بهتر ما از بزرگان اندیشه جامعه شناسی را فراهم می کند او توضیح داد که از رو خوانی کتاب برای حفظ امانت در انتقال درست مفاهیم است ۔
ان موقع بود که دریافتم دکتر پرهام در اموزش به چند نکته اهمیت می دهد که شاید ما دانشجویان انروز که عادت کرده بودیم همه برایمان خطابه بخوانند ومعلومات به رخ بکشند  غریب بود۔
نکته اول: دقت وصحت در اموزش
نکته دوم :ضرورت استناد درست ویادگیری ان
نکته سوم :نظم وتمرکزوجلوگیری از پراکندگی فکر وذهن
نکته چهارم: عدم اتکا به خطابه وبرداشت های کلی .
انروز من بخوبی دریافتم که دکتر پرهام استادی است که در فضای خطابه خوانی مرسوم وجزوه نویسی حاکم جای پای محکمی نخواهد داشت اما او مسیر درستی را پیمود وبی سروصدا وبدون حاشیه ترجمه ها وتالیف های قابل تقدیری برجای گذاشت.
روح اش شاد وراهش استوار ۔