صد سال و صد روز
اگرچه اعتراضات در پی جان باختن زندهیاد «مهسا امینی» برای برخی چندان غیر منتظره نبود، بیتردید پایداری بیش از صد روزۀ اعتراضات، افزایش دامنه و تراکم اعتراضات و همچنین تغییرات در الگوی اعتراضات بسیاری را متعصب و غافلگیر کرد؛ از جمله اینکه اعتراضات بخشی از زنان و دختران علیه تبعیضهای جنسیتی و همینطور حجاب اجباری که با صورتبندیهای «جنبش زنان» و «ناجنبش زنان» سالها به اشکال مختلف استمرار و تداوم داشت، ناگهان نیروی قابل توجه و موثر برای کنش جمعی اعتراضی شد؛ نیز، در حالی که بهسبب بافت سنتی در سیستان و بلوچستان حضور سیاسی و اجتماعی زنان عموماً با موانع جدی روبهرو بوده است، بنا بر برخی شواهد سهم حضور زنان و دختران در اعتراضات اخیر به نحو حیرتانگیزی بیشتر از مردان بوده است. همچنین جنبش جوانان که همواره در قالب جنبش دانشجویی یا دانش آموزی در کنار اعتراضات جمعی اقشار و گروههای اجتماعی دیگر نقش ایفا میکرد، در اعتراضات اخیر نقش محوری و تعیینکننده یافت و بر رفتار های اعتراضی و الگوهای آن اثرگذاری نیرومندی داشت.
به هر حال برای درک عمیقتر این پدیده و ترسیم چشماندازش لازم است نخست ماهیت و ویژگیهای مهم آن را شناسایی کنیم و توضیح دهیم. بر این اساس در یادداشت حاضر تلاش میکنم به اختصار
۱) زمینهها و علل و عوامل وقوع اعتراضات؛
۲) ماهیت اعتراضات؛
۳) چشمانداز اعتراضات و سناریوهای پیش رو؛
۴) دستاوردهای «خیزش مهسا»؛
۵) آسیبشناسی اعتراضات؛
را عرض کنم.
عنوان این یادداشت «صد سال و صد روز» است؛ زیرا معتقدم آنچه در صد روز، از اواخر شهریور تا دی ۱۴۰۱ در جامعۀ ایران رخ داد، فارغ از هرگونه پیامد و نتیجۀ سیاسی، چنان اثرات عمیقی بر اندیشه، روح و وجدان جامعۀ ایرانی گذاشت که تا سالها پس ازاین دربارۀ آن سخنها گفته و متنها نوشته خواهد شد. به علاوه، به سختی میتوان آیندهای را برای ایران تصور کرد که متاثر از اعتراضات اخیر نباشد. دامنۀ این آثار و پیامدها فقط به جماعت تحولطلبان و تغییرخواهان ایران محدود نخواهد شد و قطعا و یقینا سونامی حاصل از «خیزش مهسا» حافظان وضع موجود و محافظهکاران در نظام حکمرانی را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد. از همین رو، حتی اگر در زمان انتشار این یادداشت اعتراضات رو به خاموشی موقت یا دائم داشته باشد، شناخت و تعیین آنچه در بیش از صد روز اعتراضات رخ داد اهمیتی استراتژیک دارد.