حسن محدثی آذر1401

پیآمدهای اعدام معترضان در بحبوحهی جنبش اجتماعیی سراسری

همانطوری که محتمل مینمود،حکومت در مسیر اجرای گزینهی سرکوب تام که شش وجه آن را قبلاًشرح داده ام،آخرین اقدام کوچک مقیاس را در سطح فردی آزمود و یکی از معترضان را به اتهام محاربه اعدام نمود. من در مورد مسائل حقوقی چیز چندانی نمیدانم و در بارهی آن سخن نمیگویم. در این باره دیگران قطعاًاولاتر به سخنگویی هستند. اما میتوانم از پیآمدهای اجتماعی و سیاسیی این اقدام سخن بگویم. پیآمدهای این اقدام چیست؟

پیآمد اول:همانطور که همکار عزیز ام آقای عقیل دغاغله بهدرستی نوشته اند،حکومت کوشید برای کشتهشدههای جنبش اجتماعی روایت رسمی بسازد و مسوولیت کشته شدن آنان را به گردن نگیرد. برای نخستین بار در زبان فارسی کلمهای جدید برای این کار ساخته شد: «کشتهسازی». من در جستوجوهایم در تاریخ زبان فارسی چنین اصطلاحی را به این معنا پیدا نکرده ام (اگر کسی در این باره اطّلاعی دارد مرا نیز لطفا مطّلع سازد). اما اعدام معترضان را دیگر نمیتوان به پای کس دیگری نوشت یا از بیماریهای روانی و غیر روانی و زمینهای سخن گفت. مسؤولیت چنین اقدامی رسماًبر عهدهی حکومت نهاده میشود.
https://t.me/adagha/396

پیآمد دوم: اما اگر بپذیریم که اعدام معترضان به قصد مرعوب کردن آنان صورت گرفته باشد،باید گفت که نه تنها این هدف محقق نمیشود بلکه بر عکس اعدام معترضان،خشم و خشونت معترضان و ناراضیان را بیشتر میسازد و مردم مخالف حکومت را بیش از پیش در اهداف رادیکالشان متحد میسازد. این اقدام به مردم معترض پیام میدهد که حکومت هرگز حاضر نیست تن به مصالحه بدهد و میخواهد با مخالفان خود تا انتها بجنگد. چنین پیامی میتواند به چرخهی خشونت و انتقامگیری دامن بزند و وضع خطرناکتری را برای جامعه رقم بزند. اعدام معترضان در وضعیت جنبش سراسری و وضعیت رادیکالیستی عملاًسوخت رساندن به جنبش اجتماعی و شتاب بخشیدن به آن است و همچون عامل شتابزا عمل میکند.

پیآمد سوم: نتیجهی دیگر اعدام معترضان متحد کردن محیط خارجی یا «محیط ژئوپولیتیک» (نظام سیاسی به تعبیر کاستلز) علیه نظام سیاسی است و میتواند کشورهای متحد غربی و همپیمانانشان را به اقدامات شدیدتری علیه نظام سیاسی برانگیزاند.   

پیآمد چهارم: پیآمد چهارم این است که نظام سیاسی با ناکارآمد شدن انتخابهای قبلی به این نتیجه برسد که باید به مرحلهی بعد برود و شکل بسیار خشنتر و بزرگمقیاستری را برای سرکوب برگزیند. اینچنین انتخابی میتواند شرایط را برای خود نظام سیاسی هر چه دشوارتر سازد و تمام راههای برگشت را برای تصمیمات اصلاحگرانه ببندد و هیچ راه بازگشتی برای سیستم باقی نگذارد.

بنابراین،پیشنهاد من این است که همهی اشکال سرکوب هر چه سریعتر متوقف شود. این راه هرگز به نتیجهی مطلوبی برای کشور و برای خود نظام سیاسی نمیانجامد. تنها راه کمهزینه پذیرش اَشکالی از اصلاح رادیکال است.

@NewHasanMohaddesi