عثمان محمودی*

همایش علمی- تخصصی «تحلیل جامعه شناختی مسأله خودکشی در سردشت» توسط انجمن جامعه شناسی ایران- دفتر سردشت و دانشگاه آزاد اسلامی واحد سردشت و با همکاری گروه تخصصی مسائل و آسیب های اجتماعی انجمن جامعه شناسی ایران در روز پنجشنبه 25 مهرماه 1398 در سالن اجتماعات اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان سردشت از ساعت 15 الی 19 برگزار شد.

در این نشست که دکتر احمد بخارایی (مدیر گروه مسائل و آسیب‌های اجتماعی انجمن جامعه شناسی ایران، استاد دانشگاه، نویسنده و پژوهشگر مسائل اجتماعی)، دکتر اردشیر بهرامی (نویسنده کتاب «فرهنگ، توسعه و خودکشی در غرب ایران» و پژوهشگر مسائل اجتماعی)، دکتر محمدرضا مقدسی (مدیر و مؤسس خانه تاب آوری، نویسنده، مترجم و محقق اجتماعی)، دکتر یارمحمد قاسمی (مدیر انجمن جامعه شناسی ایران- دفتر ایلام، استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل اجتماعی) و دکتر حسن رشیدی (مدرس دانشگاه و پژوهشگر مسائل اجتماعی) به سخنرانی و ارائه نظرات خود پرداختند.

تحلیل جامعه شناختی مسأله خودکشی درسردشت1

خلاصه مباحث ارائه شده سخنرانان را در ادامه می‌خوانید.

خودکشی به مثابه کنشی اعتراضی

دکتر بخارایی به عنوان اولین سخنران این همایش گفت: نگاه ها و تحلیل‌ ها نسبت به خودکشی متفاوت است. اگر یک نگاه سنت ‌محور داشته باشیم، فاصله گرفتن نسل نو از نسل کهن را عامل خودکشی جوانان و زنان خواهیم دانست. قبل از صحبت من، یکی از سخنرانان یعنی رئیس اداره ارشاد و فرهنگ اسلامی استان آذربایجان غربی که روحانی هم هستند اشاره کردند به آیه هفتم در سوره بقره مبنی بر اینکه خداوند به دل‌ها و گوش‌های «کافران» مهر نهاده و نیز بر چشم‌های‌شان پرده انداخته و ایشان عذاب سختی خواهند‌ دید. نگاه یک جامعه‌ شناس فارغ از ارزش نسبت به تعریف «کفر» و تعریف این گونه آیات این است که «کفر» یعنی پوشاندن «حقیقت». پوشاندن حقیقت هم به معنای گفتار کاذب و خلاف واقع است. وقتی یک جامعه‌ شناس از واقعیت اجتماعش سخن نگوید و وقتی که آمار واقعی در اختیارش قرار داده‌ نشود تا بتواند تحلیلی مطابق واقعیت ارائه دهد این یعنی «مصداق کفر». بر این اساس جامعه‌ ای که در آن تحلیل‌ های واقعی و فارغ از ارزش نسبت به پدیده‌ها و آسیب‌ های اجتماعی شکل نگیرد دچار تزلزل اجتماعی و گسست می‌ شود که معادل همان «عذاب» است که در آیه مذکور به آن وعده داده ‌شده ‌است. پس در نگاه جامعه شناختی «کفر» یعنی پوشاندن وقایع و حقایق پیرامون و سر را به زیر برف فرو بردن. تمام تعاریف از واژه‌ها و سپس ارائه تحلیل‌ های اجتماعی برگرفته از منظومه فکری و قاموس واژگانی است که ما در اختیار داریم. در این نشست که من حضور دارم و چهره‌های متکثر حضار را مشاهده می‌کنم درمی‌ یابم که علل و دلائل خودکشی می‌ تواند متفاوت تبیین شود. فرماندار شهرستان سردشت در صحبت هایشان به تحکیم بنیان خانواده به عنوان عامل کاهش دهنده نرخ خود‌کشی در سردشت اشاره کردند. همین عامل را دو گونه می‌ توان تحلیل کرد. ما اینک با دو قشر مواجه هستیم. قشر جوان، نوجو و تحول خواه است. قشر سنت‌گرا که والدین وعلاقمند به تثبیت الگوهای کهن هستند. شکاف بین این دو قشر چگونه می ‌تواند به تحکیم خانواده بینجامد؟ یک نگاه سنت‌ گرا توصیه می ‌کند که قشرهای جوانتر لازم است به قشر سنت ‌گرا نزدیک ‌تر شوند. اما از زاویه دیگر، این توصیه یک حرکت «ارتجاعی» تلقی می ‌شود. اما توصیه دیگر این است که لازم است قشر سنت‌ گرا به سمت قشر نوجو حرکت کند و البته این نیازمند آموزش و مدیریت جدی فرهنگی است که جای خالی‌ اش در نهادهای فرهنگی و هنری و رسانه‌ ای در جامعه ما احساس می ‌شود و همین، باعث افزایش شکاف میان دو نسل و پیامدش، خودکشی شده ‌است. طی دو روزی که در سردشت بودم و با افرادی که نزدیک به کسانی بوده‌ اند که در سال های اخیر خودکشی کرده ‌اند گفت‌ وشنود کردم متوجه شده‌ ام که علاوه بر مسائل اقتصادی، عامل مهم فرهنگی و وجود فاصله بین الگوهای سنتی و مدرن از عوامل اصلی خود‌کشی‌ ها بوده ‌اند. شاید گفته ‌شود که اینک «خودکشی» در ایران، یک معضل نیست زیرا نرخ آن نسبت به میانگین آمار جهانی بسیار کمتر است یعنی نسبت ۵/۶ در ایران به ۱۲ در جهان در هر یکصدهزار نفر. اما باید توجه داشت که وقتی امیل دورکیم در دهه‌ های پایانی قرن نوزده در فرانسه دست به تحقیق پیرامون خودکشی می ‌زند در شرایطی بوده ‌است که طی ۳۵ سال نرخ خودکشی از حدود ۶ به ۵/۱۱ در هر یک‌صدهزار نفر در فرانسه رسیده بود و بر این اساس زنگ خطر در گوش این جامعه ‌شناس به صدا درآمد. حال آنکه در ایران طی یک دهه شاهد افزایش غیر منتظره آمار خودکشی ‌بوده ‌ایم به گونه ‌ای که فقط در آذربایجان غربی خودکشی طی یک سال از ۹۶ تا ۹۷ حدود ۴۵ درصد افزایش داشته است. گفته ‌شده در ۷ ماه اول سال جاری یعنی ۹۸ حدود ۷ خودکشی در سردشت ثبت شده که اگر بپذیریم که تعداد واقعی همین بوده‌ است نرخ خودکشی تا پایان سال ۹۸ احتمالاً به بیش از ۱۰ خواهد رسید. در ایران به دو علت شاهد عدم ذکر واقعی آمار خودکشی هستیم: ۱- جنبه فرهنگی که ناظر بر پرده‌ پوشی و آبرو‌داری خانواده‌هاست، ۲- جنبه سیاسی که آمیخته با ایدئولوژی است که عمدتاً بر پایه «باید و نبایدهای پیشینی» است و کمترین میزان انعطاف برای پذیرش واقعیات موجود وجود دارد و علاقمندند با عدم انتشار آمار انحرافات و نابهجاری‌ها به تقویت مبانی نظام سیاسی مدد رسانند. این نظام‌ ها سعی دارند ترسیم خوش ‌بینانه از جامعه ارائه دهند تا مباد اصول ایدئولوژیک آن نظام، مورد نقد و تهدید واقع شود. شمّ و تخیّل جامعه ‌شناختی ما می ‌گوید که بسا در برخی نقاط ایران نرخ واقعی خودکشی تا سه برابر آن‌چه ثبت شده‌ است قابل افزایش باشد. بر اساس متن وصیت یکی از افرادی که خود‌کشی کرده‌ است و در کتاب فرهنگ، توسعه و خودکشی در غرب ایران آمده است، سه عامل در انگیزه به خودکشی در فرد، برجسته‌ بوده ‌است: ۱- وجود یأس، ۲- وجود سکوت و ۳- وجود نومیدی. عامل اول بیشتر ریشه روان ‌شناختی دارد که البته منتج از عوامل ردیف ۲ و ۳ نیز هست. عامل ردیف دوم یعنی «سکوت» به معنای فایده ‌مند نبودن دیالوگ و محدود بودن فضای گفت و شنود در واحد‌های اجتماعی از خانواده تا آموزش و پرورش و رسانه هاست و عامل سوم یعنی «نومیدی» اشاره به آینده موهوم دارد که البته این عامل تأثیر زیادی در خود‌کشی ‌ها داشته ‌است. بر اساس تئوری‌ های جامعه ‌شناختی در مکتب «تضاد» اگر مشارکت اجتماعی به طور جدّی و واقعی در جامعه تعریف نشود و اگر عدالت و توزیع برابر فرصت‌ها تحقق نیابد اعضای جامعه به ترتیب با این عوارض چهار‌گانه آسیب ‌رسان مواجه خواهند ‌شد: احساس ناتوانی، احساس پوچی، احساس بیگانگی از جامعه و بالاخره احساس بیگانگی از خود. فردی که به مرحله چهارم برسد آماده «حذف خود» به یکی از این دو راه؛ حذف واقعی در قالب «خودکشی، حذف مجازی در قالب «اعتیاد» می ‌شود. توجه داشته‌ باشیم که افراد ابتدا به خودکشی «فکر» می‌ کنند و پس از آن، «تهدید» می‌ کنند و سپس «اقدام» به خودکشی می‌ کنند که برخی موفق خواهد ‌بود. پس «نومیدی نسبت به آینده»، عامل اصلی در «فکر کردن» به خودکشی به عنوان مقدمه‌ ای برای خودکشی است. در استان کردستان بر اساس امار رسمی در سال ۹۶ نسبت به سال ۹۵، ۱۴ درصد شاهد افزایش نرخ خود‌کشی بوده‌ ایم. ۲۵ در صد خودکشی‌ های موفق در کشور به گروه سنی ۳۰ تا ۳۹ سال اما در «اقدام» به خودکشی، ۲۵ درصد آنها به گروه سنی ۲۰ تا ۲۹ تعلق داشته است. ۳۰ در صد کسانی که در سال ۹۷ خودکشی کرده‌اند دارای شغل آزاد بوده‌ اند. حدود یک چهارم خود‌کشی ها دارای تحصیلات راهنمایی و حدود ۹ درصد دارای لیسانس و بالاتر بوده‌ اند.

تحلیل جامعه شناختی مسأله خودکشی درسردشت2

تجربه جنگ، توسعه نیافتگی و خودکشی در سردشت و کردستان

دکتر اردشیر بهرامی در ابتدای سخنرانی یک سوال طرح کرد و گفت: در شهرستان سردشت بازارچه بزرگ و قدیمی (شار) وجود دارد. لطفا کسانی که در جمع حضور دارند و تاکنون از طبقه دوم این بازارچه دیدن کرده اند بگویند در این بازارچه، چه چیزی توجه شما را به خود جلب کرده است؟.

سپس تعدادی از حضار در سالن همایش دست خود را بالا بردند و گفتند: «گرد و خاک زیاد روی در و دیوار، تعطیلی بازار، بسته شدن مرز ایران و عراق و تعطیلی بازارهای مرزی سردشت و رکود اقتصادی!!!»

بهرامی سپس با آرامش و سکوتی به سخنان خود ادامه داد و گفت: اجازه می­خواهم سخنم را با این شعر کوتاه آغاز کنم:

«تو بر کنار فرات ندانی این معنی... به راه بادیه داند قدر آب زلال»

او ادامه داد: یکی از سوالات بنیادین پژوهشم درباره خودکشی های غرب ایران را از مقدمه کتابم مطرح می­کنم. «در این دیباچه مهمترین سوالات جامعه ‌شناختی ‌ام را با خوانندگان محترم در میان می‌ گذارم: ماهیت کنش خودکشی در بین نوجوانان، جوانان و زنان چیست؟ آیا خودکشی یک کنش اعتراضی است؟ اگر این کنش ماهیت اعتراضی دارد این اعتراض به چه چیزی و چه شرایط و مشکلاتی در زندگيست؟ این کنش در چه زمینه و فرهنگی رخ می ‌دهد؟ آنچه مرا به طرح این سؤالات رهنمون کرد دریافت مفاهیم نوینی است که در مصاحبه‌ های بیشماری که طی 10 سال با افرادی که اقدام به خودکشی داشته ‌اند به دست آوردم. هنگامی که می ‌پرسیدم چرا دست به این کار (خودکشی) زده ‌اید؟ پاسخ کوتاه دو کلمه‌ ای به زبان لری این بود: «دِ غُصَه...» یعنی در اعتراض به کسی یا چیزی یا خشونتی...» به صورت واکنشی انفعالی و رهایی ‌بخشی دست به خودکشی زده ‌اند. اما ماهیت این اعتراض برای نگارنده ابهام زیادی داشته است. فهم پیچیدگی‌ خرده ‌فرهنگها و برهم کنشی‌ آنها با تجربه توسعه و تغییرات و پیامدهای آن در ذهن مردم پنهان مانده و کشف این مهم انجام این پژوهش را برای نگارنده ضرورت بخشیده است. یأس، نا امیدی، افسردگی و خشم در تجربه زندگی اگرچه مفاهیمی روانشناختی هستند اما در حوزه جامعه ‌شناختی و انسان ‌شناختی می‌ باید تحلیل و تفسیر شوند. زیرا فرهنگ به عنوان مهمترین وجه تمایز انسان از حیوان در فرایند کنش ‌های اجتماعی در طول زمان، تولید و بازتولید و تغییر می ‌یابد وكنش ­هاي انسان را معنا مي­بخشد و جهت مي ­دهد و فرهنگ نقش مهمی در پدیداری خودکشی دارد. وضعیت ارتباطات اجتماعی در سطوح نظام خانوادگی و اجتماعی دارای ساختار و ماهیت درهم تنیده مناسبات اجتماعی قومی، طایفه‌ ای، دودمانی و خویشاوندی است. در فرایند توسعه و نوسازی در مناطق غرب ایران چیزی که در کنش ها و مناسبات اجتماعی از بین رفته فضای گفتگو و تفاهم و درک مشترک از مسائل رومره زندگیست. فرهنگ ارتباطی ما امروزه ایرادات اساسی دارد.

بهرامی افزود: بر اساس بررسی شاخص های توسعه تاکسونومی در استان های کشور، استان های غرب و جنوب غرب همواره پایین ترین سطوح توسعه یافتگی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و.. را داشته اند. مگر می شود طی چهار دهه این مناطق بالاترین مهاجرت، بیکاری و فقر را داشته باشند؟! حتی بسیاری از افراد آسیب دیده حاشیه نشین پایتخت از استان های غرب کشور مهاجرت کرده و به صورت اقشار حاشیه نشین کلانشهرها درآمده اند. خودکشی ها از کجا شروع شد؟ خودکشی ها از دهه 1360 در ایلام شروع و طی فرایندهای پیچیده ای به سایر مناطق همجوار شیوع پیدا کرد. تهدید به خودکشی و اقدام به خودکشی امروزه برای جلب توجه، تهدید کردن، ترساندن، رسیدن به اهداف، به عنوان یک شیوه مواجه و برخورد با مشکلات روزمره زندگی و رهایی از درد و رنج پذیرفته شده است. تجربه هشت سال جنگ، ترورها، کشتارها و شیمیایی و بمباران ها در این مناطق باورهای حول ایثار و مقاومت و شهادت را تقویت کرد. اما در سطح کنش های خرد و روابط اجتماعی در کانون خانواده و زندگی اجتماعی احساس نا امنی روحی روانی، باورهای انتقام جویانه (تقاص)، خشونت آمیز و خشم ها را افزایش داده است. تجربه جنگ ها ضمن ایجاد نا امنی روانی، اجتماعی و احساس نگرانی ­های همیشگی، اثرات ضد توسعه ای بر مناطق مرزی ایران داشته و نه تنها در دوران جنگ هیچ گونه برنامه توسعه ای برای این مناطق اجرا نشده، بلکه در «دوران پساجنگ» نیز برنامه توسعه برای فقرزدایی و افزایش رفاه اجتماعی این منطق صورت نگرفت و این موجب سیطره بختگ فقر و تیره بختی بر زندگی مردم شد. در برخی شهرهای مناطق غرب و جنوب غرب ایران (ایذه و باغملک، مسجد سلمان، شوشتر و اندیشمک خوزستان، دره شهر، ایوانغرب، شیروان چرداول، آبدانان ایلام، پلدختر، کوهدشت، نورآباد و الشتر لرستان و نهاوند و ملایر همدان، کنگاور، هرسین، صحنه، گیلانغرب، سرپل ذهاب کرمانشاه، سردشت، بوکان، مهاباد، سقز، بانه، پیرانشهر كردستان و آذربایجان غربی) همچون گسل زلزله خودکشی در زاگرس ایران، مناطق خودکشی خیز ترسیم می شود. گسلی که این مناطق در درون مناطق خود به عنوان مناطق حاشیه ای و فقیر و توسعه نیافته شناخته شده اند.

نویسنده کتاب «فرهنگ، توسعه و خودکشی در غرب ایران» گفت: داستان خودکشی های زنان و جوانان سردشت تفاوتی با خودکشی های ایلام و لرستان و خوزستان ندارد. اگرچه در اینجا تبعیض ها به مراتب بیشتر از سایر مناطق هست. به گفته شهروندان سردشتی بر اساس شواهد و مصاحبه های اولیه «مسدود شدن مرزهای ایران و عراق از سه سال پیش اقتصاد تک محصولی (بازارچه های مرزی) را از پای درآورده و رکود اقتصادی و بیکاری بر زندگی مردم سنگینی می کند و فشارهای اقتصادی زیادی بر زندگی مردم ایجاد شده است. امیدی به آینده زندگی با این وضعیت نیست». در اینجا بسیاری از جوانان برای یافتن شغل و درآمد به کشورهای دیگر مهاجرت کرده اند. عده ای از مردان جوان و میانسال برای تامین معاش و روزی فرزندانشان به «کولبری» که جان و امنیت آنها با خطرات زیادی مواجه است روی آورده اند. برخی نیز به اعتیاد روی آورده و برخی نیز در اثر فشارهای زندگی خودکشی می کنند!!. رنجی که زنان و جوان از احساس تبعیض و بی عدالتی می برند ساختار نابرابری در قدرت است که استعدادهای انسانی را می کشد. ساختارهای کلان (توسعه نیافتگی و فرهنگ قومی حاکم بر جامعه) که انزوای جغرافیایی در ایران ایجاد کرده است که سهم مهمی در پدیداری مسائل و آسیب های اجتماعی داشته است. در اینجا توسعه نیافتگی طی چه فرایندی موجب آسیب اجتماعی شده است؟ دولت ها برنامه ای برای توسعه این مناطق نداشته اند. تجربه توسعه نامتوازن موجب افزایش مهاجرت ها شده است. مجموعه باورهای و عناصر فرهنگ سنتی در فرایند تغییرات سریع جامعه دگرگون شده و این تجربه تغییرات موجب اختلال در گفتگو و مفاهمه نسل‌ پدران و فرزندان در درون خانواده و مناسبات اجتماعی شده است. بر اساس نتایج علمی کتاب «فرهنگ، توسعه و خودکشی در غرب ایران»، خودکشی اعتراضی به ماندگاری پوسته‌های ضخیم زیست‌جهان سنت (تعصبات ناموسی، غیرت، نگاه ‌های کلیشه ‌ای نسبت به همدیگر، خشم‌ها و غضب‌ های پدرسالاری، پیرسالاری و ...) خرده فرهنگ های سوگواری که نشاط و شادی را از بین می برد؛ یا اعتراضی به وضعیت بحران های اقتصادی و بیکاری است. دنیایی که از دیدگاه مردم منطقه مشکلات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی آن به مراتب پیچیده ‌تر، متنوع‌ تر، غیرقابل فهم ‌تر از دوران سنت است. محرومیت اقشار و گروه‌ های آسیب ‌پذیر جامعه (فقرا، روستائیان، زنان، کودکان و نوجوانان) از حداقل‌ شاخص ‌های رفاه اجتماعی مناطق و زندگی روزمره مساله بغرنجی است. پدیداری فقر، تیره‌ بختی و نزاع و درگیری در زندگی اجتماعی این مناطق نتیجه بی‌ توجهی سیاست ‌گذاران و دولت‌ ها به این مناطق و توجه به مرکز کشور در زمینه توسعه صنعتی و اقتصادی و اجتماعی است.

بهرامی در نهایت بر این باور است که بخش زیادی از خودکشی زنان و جوانان ایران و این منطقه قابل پیشگیری و کنترل است. تاکنون برنامه جامع و دقیقی برای پیشگیری و مداخله در خودکشی در این مناطق اجرا نشده است و با بحث های آماری به دنبال کتمان و سرپوش گذاشتن مساله بوده ایم. در واقع، ابتدا باید بپذیریم که خودکشی یکی از مسائل اجتماعی جامعه ماست، در مرحله بعد بر اساس مطالعات دقیق میدانی و کارشناسی برنامه ها و سیاست هایی برای پیشگیری و کنترل به ویژه برای آگاهی بخشی خانواده ها، مدارس، و نهادهای مدنی داشته باشیم و سازمان های متولی حوزه آسیب ها نیز برنامه های جدی برای این کار داشته باشند.

تحلیل جامعه شناختی مسأله خودکشی درسردشت3

تاب آوری اجتماعی و خودکشی

دکتر مقدسی با طرح این پرسش، اگر با تهدیدات و مخاطرات روبه رو باشیم و آنان را نشناسیم و صرفاً به همین دلیل توانایی مقابله با آنان را نداشته باشیم مثل بلایای طبیعی، بحران و مسائل اجتماعی، در حوره اجتماعی چکار کنیم؟ در پاسخ به آن، گفت: انسجام اجتماعی و آموزش برنامه های مهارت آموزی برای افراد کمک می‌کند تا بتوانند بهتر با چالش ها، مخاطرات، تنش ها و مسائل کنار بیایند.

او در مورد اهمیت تاب آوری خاطر نشان کرد: توسعه تاب آوری همان پیشگیری است و پیشگیری یعنی توسعه. تاب آوری در مقابل آسیب پذیری قرار می گیرد و تاب آوری اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی، فردی و محله ای را در برمی‌گیرد.

وی در ادامه به نقد رشته ها و رویکردهای علمی در مورد مرزبندی و قلمرو بندی مسائل اجتماعی پرداخت و افزود: اینکه هر کدام از رشته های علوم انسانی و علوم اجتماعی از دریچه و منظر خود به مسائل اجتماعی از جمله خودکشی می پردازند مورد نقد است. اگر من(انسانی) بمیرم یا خودکشی کنم، همه من (وجود من) می میرد.

او در ادامه به بحث تاب آوری و تفاوت عملکرد افراد، خانواده ها و جوامع پرداخت و رفتار مردم ژاپن را بعد از سونامی با رفتار مردم ایران بعد از بلایا و فجایع مقایسه کرد و گفت: تاب آوری به معنای توانایی جامعه یا اجتماعی در معرض مخاطره به منظور مقاومت، جذب، تأیید و بازیابی اثرات ناشی از آن است تا بتوانیم کارکردهای اصلی خودمان را حفظ نماییم و دچار اختلال و بد کارکردی نشویم.

او در مورد مفاهیم پایه و بنیادین تاب آوری ادامه داد: هر سازه یا ساختار اجتماعی، فردی یا سازمانی بایستی بتواند در مواجهه با شُک ها، تهدیدها و بحران ها از ظرفیت های سه گانه جذب، انطباق و تغییر برخوردار باشد و در زمینه تاب آوری خانوادگی در مقیاس های مختلف به دنبال این هستیم که یک سیستم یا سامانه ای را طراحی کنیم که آن خانواده یا اجتماع توانایی پاسخ دادن مناسب به بحران ها را داشته باشد، یا اگر احیاناً چیزی را از دست داد یا دچار استرس مداوم و مستمری شد، این سیستم بتواند به این تهدیدها و مخاطرات پاسخ مناسب بدهد.

ایشان همچنین در رابطه با تاب آوری اجتماعی و ارتباط آن با مسائل اجتماعی از جمله، خودکشی اظهار داشت: وقتی نابرابری یا تبعیض های ساختاری، بی عدالتی، بیکاری و... وجود داشته باشند، خودکشی هم هست و اتفاق خواهد افتاد. اگر هر متغییری را در عرصه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دستکاری (منفی/نامطلوب) کنیم و فرکانس های آنان را تغییر دهیم باعث به وجود آمدن مسائل اجتماعی می شوند که خودکشی یکی از آنهاست. توسعه تاب آوری و ارتقای سلامت اجتماعی منوط به تقویت نهاد علم است. سلامت معنوی و تقویت نهاد علم در تمامیت اقدام اجتماعی ضرورتی است که می تواند در افزایش بهره وری به ویژه در حوزه آسیب های اجتماعی کارساز باشد، لذا شایسته است همگی در فعالیت های بررسی نشده و اقدامات مطالعه نشده خالی از توجیه علاوه بر اتلاف زمان و منابع مالی متأسفانه حتی می تواند آسیب زا هم باشد، ورود کنیم و به صورت علمی و میدانی وارد عمل شویم. اکنون که به مهر پروردگار در شهرستان سردشت همراهی و همگامی کنشگران و متولیان امور اجتماعی در هر دو بخش مردم نهاد و دولتی را شاهد هستیم فرصتی مناسب است که می تواند در ارتقای بهزیستی روانشناختی و اجتماعی راهگشا باشد. همگامی و حضور مسئولین ارشد استان، همراهی صاحبان مناصب، روسای دانشگاهها، اعضای هیأت علمی و تشکلهای مردمی حوزه های مختلف اجتماعی، دغدغه مندان عرصه زنان و خانواده و فعالان عرصه پیشگیری، دارایی ویژه ای است که قدرت ایجاد تغییرات مثبت را بشارت می دهد.

مدیر و موسس خانه تاب آوری در ادامه افزود: تاب آوری توانایی گشایش و حل مسائل است و توجه به آموزش و توسعه آن می تواند در توسعه خردورزی، تکامل افراد، سازمانها وجوامع نقش آفرین باشد.

تحلیل جامعه شناختی مسأله خودکشی درسردشت4

بازخوانی رویکرد چیستی و چرایی خودکشی با تأکید بر تجربه ایلام

دکتر قاسمی سخنان خود را براساس مشاهده، تجربه زیسته و پژوهش میدانی خود که در حال انجام آن است و نیز کارهای پژوهشی دیگران، آغاز کرد و با تأکید بر مسأله خودکشی در ایلام گفت: بیم آن دارم که این موضوع به دیگر مناطق ایران نشر و سرایت پیدا کند که متأسفانه هم اتفاق افتاده است و همچنان که شاهدیم، نرخ خودکشی در ایران در حال افزایش است. ایشان قبل از ارائه نظرات و ایده­های خود به نقد و بررسی پژوهش های انجام شده (در مورد مسأله خودکشی) در استان ایلام پرداخت و گفت: حداقل 30 الی 40 مورد پژوهش و تحقیق در مورد خودکشی در استان ایلام صورت گرفته است. ایشان به پژوهش در حال انجام خود در مورد مسأله خودکشی اشاره و بخشی از یافته ها و نتایج آن را در ادامه ذکر نمود.

قاسمی گفت: در ایران هر روز 11 نفر خودکشی می کنند اما طبق تحقیقات پژوهشگران در ایلام، نرخ خودکشی در این استان و با توجه به مشاهدات، تجربه زیسته و فعالیت های پژوهشی و تحقیقی متفاوت است. آنچه در ایلام شاهد آن هستیم و طبق آمارهای سال 1397، نرخ اقدام به خودکشی در این استان نه فقط در غرب کشور و در ایران، بلکه در صدر جهان است. براساس آخرین آمار استان، استان ایلام 580 هزار نفر جمعیت دارد، اگر جمعیت زیر 5 سال آن را حذف کنیم که در معرض خودکشی نیستند، می توان ادعا نمود که به ازای هر یکصدهزار نفر جمعیت، 215 مورد اقدام به خودکشی داریم که این آمار در ایران بی سابقه است. طبق آمارهای استان ایلام، اقدام به خودکشی در زنان زیاد است و خودکشی (منجر به مرگ) در بین مردان بالاست. همچنین، متأهلین در اقدام به خودکشی و خودکشی منجر به مرگ در صدر هستند. در رده های سنی 24-15 و 34-25 سال اقدام به خودکشی زیاد است و در رده سنی 25 تا 34 ساله خودکشی منجر به مرگ بالاست. آمار اقدام به خودکشی در بین افراد با مدرک تحصیلی دیپلم و زیردیپلم زیاد است و همچنین نرخ اقدام به خودکشی در بین زنان خانه دار نسبت به دیگر مشاغل زیاد است.

مدیر دفتر انجمن جامعه شناسی ایران در ایلام پس از ارائه آمارهای مربوط به خودکشی در استان ایلام به نقد پژوهش های انجام گرفته شده پرداخت و اضافه کرد: بجز چند مورد انگشت شمار، اکثر پژوهش ها ازلحاظ روش شناسی، کمی گرا و با رویکرد پوزیتیویستی هستند و در واقع می توان گفت که خودکشی نگاری هستند و بیشتر به توصیف مسأله و اینکه وضعیت چه هست می پردازند نه اینکه چرا وضعیت این چنین است؟ و همچنین از لحاظ نظری، ضعف تئوریک دارند و حتی ارزش و اعتبار نظریه آزمایی را هم ندارند. همچنین تعداد زیادی از این پژوهش ها روانشناختی هستند. من منکر و مخالف این رشته، رویکرد و حوزه نیستم و معتقدم ما با یک مسأله بین رشته ای مواجه ایم، اما اغلب تحقیقات روانشناسی در مورد مسأله خودکشی، این مسأله را به یک امر فردی تقلیل و نسبت می دهند. در حالیکه خودکشی امری فردی نیست. به طور مثال اگر فردی دچار افسردگی شده و در معرض خودکشی قرار گرفته است، افسردگی او معلول عوامل (اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و...) است. در بین تحقیقات و پژوهش های صورت گرفته در ایلام، تنها سه پژوهش با روش کیفی انجام گرفته اند. که یکی از آنان پژوهش دکتر بهرامی و عیان است که در آن به تبیین و تحلیل مسأله خودکشی پرداخته اند. تحلیل و تبیین آنها در پژوهش شان بدین صورت است که خودکشی ناشی از یک فضای نا امن اشباع شده است به طوری که جامعه یک فضای نا امن ایجاد کرده و افراد در آن احساس نا امنی می کنند.

دکتر قاسمی در نهایت به فرضیه و پژوهش در حال انجام خود اشاره کرد که هنوز به اتمام نرسیده و جای نقد هم دارد و ادامه داد: مدرنیته بی قواره یکی از مفاهیم اصلی این پژوهش است که مسائل اجتماعی از جمله خودکشی به آن باز می گردد. مدرنیته محل تقاطع مدرنیسم ومدرنیزاسیون است و در یک فرایند تاریخی از دوره قاجار تاکنون؛ در جامعه ما توجه فزاینده ای به مدرنیزاسیون شده است تا مدرنیسم. در واقع بیشتر به ورود تکنولوژی وعرضه آن در جامعه پرداختیم و مدرنیزاسیون را متن قرار دادیم و مدرنیسم را در حاشیه و این امر باعث بهم ریختگی اجتماعی و اقتصادی و منشأ بسیاری از مشکلات و مسائل اجتماعی در جامعه شده است.

مدیر گروه جامعه شناسی دانشگاه ایلام گفت: ایلام در فاصله 50 سال، سه شیوه معیشت را به سرعت تجربه کرده است. ایل نشینی، روستانشینی و شهرنشینی اما نکته قابل توجه این است که ما شهروند نیستیم. در ایلام پروسه عرضه تکنولوژی بی رحمانه وارد جامعه شده و جامعه را مورد تاخت و تاز قرار داده است و مدیریت توسعه در ایلام نتوانسته مردم را مدیریت و مراقبت کند. در واقع، مدیریت توسعه در ایلام برپایه اولویت دادن به مدرنیزاسیون بوده و مدرنیسم به حاشیه کشانده شده است و به قول جامعه شناسان، ما دچار تأخر فرهنگی شدیم و نتوانستیم خودمان را با یان تکنولوژی جدید آشتی دهیم.

تحلیل جامعه شناختی مسأله خودکشی درسردشت5

خودکشی در کُردستان (مسأله ‌ای چند وجهی از درهم ‌تنیدگیِ واماندگیِ درونی، اختلالات هویتی و تعارضات اجتماعی)

دکتر رشیدی گفت: مسائل اجتماعی در مسیر تحولات اجتماعی بر سر راه توسعه قرار می­ گیرند و مانع تحقق اهدافآن شده و تهدیدکننده ارزش­ها می­گردند، خودکشی گرچه توسط یک فرد اتفاق می‌افتد اما پدیده ‌اي است که در بستر اجتماعی به وقوع می ‌پیوند. از دیدگاه روانشناختی، اسکیرول خودکشی را به دیوانگی و فروید آنرا ناشی از غریزه‌ مرگ می ‌داند. در رویکرد جامعه‌ شناختی دورکیم در مورد خودکشی بر چگونگی تأثیر ساختارها و فرهنگ پرداخته است. هالبواکس در این راستا سه مبحث را مطرح می ‌کند: ۱- جدایی فرد از گروه و بروز « فردگرایی» ۲- وابستگی بیش از حد به گروه و بروز « کمبود فردگرایی» ۳- انهدام گروه اجتماعی و بروز«کمبود انسجام اجتماعی». بر این اساس است که در تحلیل خودکشی تکثرالعله بودن و اهمیت جوانب اجتماعی خودکشی برجسته تر می‌ گردد، خودکشی در کُردستان ماحصل برهم کنشی طیفی از عوامل است که ساخت‌ های کلان اجتماعی- فرهنگی در حال گذار آن را برساخت کرده‌ اند. هرچند در نهایت در سطوح خُرد مقیاس، کنش فردی ظاهر می شود و به نظر می رسد که بیشترین تغییرات هنجاری و نمادی را از تغییرات اجتماعی متأثر از مدرنیته و پروژه‌ هایی با عنوان توسعه اجتماعی به خود دیده است.

او ادامه داد: این مسأله در کُردستان ریشه بسیطی در سنت‌های فرهنگی دارد که در سطوح عالی عقیدتی و ارزشی امکان کمتری برای پذیرش تغییرات بنیادی دارند، موجد دوگانگی ‌ای می ‌شود که در بسیاری از وجوه زندگی آنان دیده می‌ شود. تغییرات اجتماعی هر چند در قالب پروژه‌ های توسعه صورت گرفته‌ اند و روابط و مناسبات اجتماعی مختل شده، فاصله ‌طبقاتی، شکاف نسلی، گسست اجتماعی امکان آسیب ‌زایی می‌ یابند، پیوندهای سنتی جریحه دار شده و همبستگی اجتماعی از هم گسیخته و شکل‌گیری حالتی از بیگانگی با ارزش‌ها شکل گرفته است که در آن کنشگران در وضعیت دوگانه‌ واقع می‌ شود که نه ارزش ‌ها و هنجارهای سنتی تداوم مناسب و متناسب می یابند و نه عناصر مدرنیته امکان تحقق کامل و شاملی می ‌یابند، وضعیتی که قرین مشکلات روحی- روانی فردی و حامل آسیب ‌های اجتماعی می ‌گردد.

دکتر رشیدی گفت: در اغلب مباحث و موضوعات جاری در زیست ‌جهان تغییر یافته کنشگر جامعه‌ کُردی وضعیتی متعارض و دوگانه قابل لمس است که در یک سوی طیف تندروان محافظه‌کار و در سوی دیگر تندروان نوخواه و متجدد، بروز حالات زیر را بدیهی نموده است:

- قطبی شدن هنجاری: در این وضعیت فشارهای هنجاری بر بخشی از جامعه (زنان، دختران، نوجوانان، سالمندان، معلمان و ...) منجر به شکل ‌گیری احساس عدم پایبندی در آن بخش را فزونی بخشیده است.

- تضاد هنجاری: وجود هنجارهای متضاد در خصوص برخی از امور اجتماعی، نیروی های کنترل اجتماعی را تضعیف نموده است.

- بی‌ هنجاری: در موارد، کنش‌ ها و موقعیت‌ هایی که هنجاری موجود نباشد علی ‌الخصوص در شرایطی که سنت ‌ها با اضمحلال و ضعف مواجه می ‌گردند.

- نبود کنترل اجتماعی: تغییرات اجتماعی عناصر کنترل اجتماعی، ارشاد و راهنمایی را تضعیف نموده است.

او گفت: بروز تغییرات اجتماعی- اقتصادی گذار به مدرنیته، مهاجرت گسترده و رواج شهرنشینی، گسستی از مشاغل سنتی به مشاغل خدماتی و کاذب، استمرار تربیت اقتصادی با اختلال مواجه شده و شکل نوین اقتصادی بستر آسیب ‌زایی می یابند و علی ‌الخصوص در شرایط جدید و گسترش شبکه‌ های اجتماعی مجازی تحولات مجدد در جامعه ‌پذیری اقتصادی و کسب موقعیت اجتماعی به وقوع می ‌پیوندد که به علت موقعیت مرزی و وجود پدیده قاچاق، امنیت چندانی نداشته و شرایط را بغرنج ‌تر می‌ نماید. باید گفت که در چنین وضعیت اقتصادی ( آمار بالای بیکاری، مشاغل کاذب، قاچاق کالا، کولبری و ...) مبرهن است که اشتغال ذهنی کنشگر در پی برآوردن حداقل نیازهای اولیه شکل می ‌گیرد و این امر از نظر زمانی، امکان اشتغال به امور فکری، معرفتی، اعتقادی و سایر سطوح متعالی ‌تر وجود انسانی را کمتر می ‌کند، بدین گونه است که کیفیت کار پایین می ‌آید و تعمق، تفکر و اندیشه کمتر شکل می ‌گیرد، فضایی که جوانب مختلف آن، آماده بروز انواع آسیب‌ های اجتماعی می ‌گردد. از گذشته که دین با ایفای نقش ارشادی و حمایتی از مرجعیت بالایی برخوردار شده است به عنوان عامل کاهش دهنده‌ آسیب‌های اجتماعی، واجد جوانبی قوی در بازدارندگی از خودکشی است، ولی امروزه خیل تحصیل‌ کردگان آموزش نوین با امکانات و تجهیزات و منابع انسانی و آموزشی مدرن، گسست فکری و اندیشه‌ ای را با آموزه‌ها و آموزندگان دینی رقم زده است و در رأس اندیشه‌ های متفاوت و متعارض، دوگانگی اجتماعی را ایجاد کرده‌ اند که دارای تنش‌ های ارزشی، هنجاری و نمادی هستند و دین فاقد قدرت حمایتی قبلی است. از دیگر موارد برجسته در این زمینه روحیه‌عشیره‌ گرایی است این موضوع که در جامعه سنتی نوعی ارزش محسوب می ‌شود و در جامعه ‌پذیری نسل ‌ها، تربیت اجتماعی، کنترل اجتماعی، تربیت اقتصادی و ... نقش‌ های عدیده ‌ای ایفا می ‌کند، در جامعه در حال گذار امروزی و اهمیت روزافزون فردگرایی، آزادی فردی، نفی هویت‌ های سنتی و ... در تداوم تعصبات و تعلقات با روحیه عشیره‌ گرایی در افزایش تنش اجتماعی، خشونت و عمیق ‌تر نمودن گسست‌ها مؤثر افتاده است. خانواده کُردی با ریشه‌ ای که در طوایف و عشایر سنتی دارد، در گذار تغییرات اجتماعی فوق ‌الذکر بیشتر پذیرای ظواهر مدرنیته گردیده و از سطوح عمیق تغییرات مدرنیته کمتر بهره‌ مند شده است و پدیده‌ هایی چون تعصب خانوادگی، مباحث ناموسی و ... هنوز در جریان خشونت در محیط خانواده نقش ‌آفرینی دارند، اینجاست که آمار بالای خودکشی در بین زنان و علی ‌الخصوص شکل خودسوزی آن، که در بین زنان کُرد بیشتر است، باید گفت که ساخت اجتماعی مردسالار مقوم چنین وضعیتی می ‌گردد. در شرایط تغییرات اجتماعی مباحث کاهش نابرابری جنسیتی در توجهاتی که این تغییرات به هویت فردی دارد برجسته تر می‌شود و براین اساس زنان واجد روحیه‌ حق‌ خواهی و تظلم شده‌اند که این امر وجود آگاهی فکری لازم را می ‌طلبد که معمولا در آموزش و پرورش و دیگر اجزای فرهنگی جامعه به خوبی میسر نیست و این وضعیتی برزخی و متعارض را شکل می ‌دهد که دارای شرایطی آنومیک است.

در ادامه این همایش در روز جمعه مورخ 26 مهرماه 1398 در سالن اجتماعات شهرداری شهرستان سردشت، دکتر اردشیر بهرامی به عنوان مدرس کشوری کارگاره‌های پیشگیری از خودکشی، برای سازمان ها و نهادهای دولتی و انجمن ها، مشاوران و فعالان مرتبط با مسائل و آسیب های اجتماعی، کارگاه مداخله و پیشگیری از خودکشی را برگزار نمود.

گفتنی است که اساتید و سخنرانان همایش که از طرف انجمن جامعه شناسی ایران- دفتر سردشت به این همایش دعوت شده بودند و عثمان محمودی (مدیر انجمن جامعه شناسی ایران- دفتر سردشت) نیز دبیر علمی این همایش بود.

 تحلیل جامعه شناختی مسأله خودکشی درسردشت6


* تهیه گزارش