بررسی سیاستها و برنامه های مرتبط با جوانان در حوزههای مختلف سیاستی حاکی از آن است که علیرغم برخی از پیشرفتهای به دست آمده، کاستیهای متعددی در این زمینه وجود دارد. بهطور خاص، میتوان از این واقعیت یاد کرد که بسیاری از اسناد و برنامههای ملی تدوین شده در حوزههای مختلف زندگی جوانان (به ویژه اسناد تخصصی و منحصراً مرتبط با جوانان) طی دو دهه گذشته فقط در حد نظر باقی مانده و در مقام عمل به واقع نپیوستهاند. برخی از مهمترین علل این امر را میتوان به شرح زیر به اختصار بیان نمود:
1. مشخص نبودن جایگاه نهادهای رسمی متولی سیاستگذاری و برنامه ریزی امور جوانان: بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی جوانان به عنوان عالیترین مرجع سیاستگذاری و برنامه ریزی کلان در حوزه امور جوانان معین گردیده است و سازمان ملی جوانان (و اخیراً وزارت ورزش و جوانان) نیز به عنوان بازوی فکری و عملیاتی این شورا و هماهنگ کننده اصلی دستگاههای مختلف مرتبط با امور جوانان از سوی مجلس شورای اسلامی تعیین شده است. با وجود این، همپوشانیهایی بین حیطه وظایف و اختیارات این نهادها و سایر نهادهای مشابه وجود دارد (برای مثال شورای عالی کار و شورای عالی آموزش و پرورش). با توجه به سابقه بیشتر، شناخته شده بودن، بخشی بودن و مشخصتر بودن جایگاه نهادهای مزبور، معمولاً مصوبات آن نهادها بیشتر در معرض اجرایی شدن قرار دارد و مصوبات شورای عالی جوانان به جز مواردی که صرفاً در حیطه اختیارات سازمان ملی جوانان و جانشین آن (وزارت ورزش و جوانان) قرار دارد، امکان اجرایی شدن نمییابد.
2. مشخص نبودن جایگاه اسناد خاص جوانان در نظام سیاستگذاری و برنامه ریزی کشور: به تبع ابهام در جایگاه شورای عالی و بازوی فکری و عملیاتی آن، اسناد و برنامه های مصوب آنها نیز از این ابهام رنج میبرند. برای مثال، در سال 1384 و پس از تدوین سند توسعه اشتغال جوانان (از مجموعه اسناد 13گانه زیرمجموعه سند جامع ساماندهی امور جوانان) در سازمان ملی جوانان و تصویب آن در شورای عالی جوانان، جلسات متعددی بین سازمان ملی جوانان و وزارت کار برگزار گردید تا نحوه ادغام این سند در سند توسعه اشتغال کل کشور (مصوب شورای عالی اشتغال) بررسی و مشخص گردد، چون اعتقاد بر این بود که باید هر دو سند از طریق یک سازوکار واحد دنبال شوند. این ابهام در مورد سایر حوزهها نظیر بهداشت و سلامت، رفاه اجتماعی، آموزش و مشارکت نیز وجود دارد و باعث میشود اسناد خاص جوانان پس از تصویب مجال اجرایی شدن پیدا نکنند.
3. ابهام جایگاه برنامه های خاص جوانان در نظام بودجه ریزی کشور: بودجه برنامه های مختلف از طریق لایحه پیشنهادی دولت (که به نوبه خود از پیشنهادهای تکتک دستگاهها تشکیل شده است) به مجلس ارایه شده و مورد بررسی و تصویب قرار میگیرد. با توجه به دو ابهام پیشگفته، معمولاً وزارتخانهها و سازمانهای مختلف در هنگام پیشنهاد بودجه به معرفی برنامههای خاص خود پرداخته و توجهی به مفاد برنامه های خاص جوانان که مصوب شورای عالی جوانان است ندارند. همچنین، از آنجایی که سازمان ملی جوانان (و خلف آن) به عنوان یک دستگاه اجرایی و مسئول اجرای کل برنامه های مصوب شورای عالی جوانان شناخته نمیشود، غیر بودجه محدود مربوط به وظایف مرتبط با هماهنگی دستگاهها و پارهای فعالیتهای مرتبط و بعضاً حاشیهای دیگر، بودجهای برای اسناد و برنامههای مصوب دریافت نمیدارد. از این رو، بدون وجود بودجه خاص، مفاد این اسناد به برنامههای سالانه دستگاهها راه نمییابد. این امر باعث میشود که هرچند برنامههای مزبور بعضاً با مشارکت خود دستگاهها تدوین شده و با حضور عالیترین مقام آنها در شورای عالی جوانان یا هیأت دولت به تصویب رسیده است، اما در مقام اجرا با مشکل مواجه گردد.
4. فقدان نظارت و ارزیابی: پس از تصویب اسناد و برنامه های مرتبط با جوانان معمولاً هیچ سازوکار دقیق، باثبات و قدرتمندی برای نظارت و ارزیابی وجود ندارد که بر روند اجرایی شدن آنها نظارت کرده و ارزیابیهای علمی و متقنی را از زوایای مختلف درباره آنها انجام دهد و نتیجه آنها را جهت اتخاذ تصمیمات بعدی به نهادهای ذیصلاح (به ویژه شورای عالی جوانان و هیأت دولت) منعکس نماید.
5. فقدان ضمانت اجرا: اسناد و برنامههای مصوب فاقد ضمانت اجرای کافی هستند و دستگاههای مختلف با هیچگونه پاداش یا مجازاتی در قبال انجام یا عدم انجام این اسناد مواجه نمیشوند.
نظام خدمات رسانی
دستگاههای مختلف اجرایی خدمات متنوعی را به جوانان ارائه میدهند. بررسی گستره و کیفیت این خدمات در حوزههای مختلف و مقایسه آنها با استانداردهای خدماترسانی مطلوب، نشان دهنده وجود برخی کاستیها و نارساییهاست که برخی از مهمترین آنها به شرح زیر است:
اولاً، عدم ارائه خدمات تخصصی متناسب با نیازهای جوانان بر اساس استانداردهای حرفهای.با توجه به اهمیت این موضوع، خدمات مزبور در بعضی موارد نظیر حوزه بزهکاری و دادرسی، اشتغال، و بهداشت حتی به صورت اسناد بینالمللی نیز درآمده است. بررسی وضعیت خدمات ارائه شده به جوانان در فصول مختلف تحقیق حاضر حاکی از نیاز به تحول و پیشرفت جدی در این زمینه است. برای مثال، با وجود توجه خاص به اقشاری همچون کودکان، زنان و سالمندان در وزارت بهداشت و واحدهای اجرایی خط مقدم آن نظیر خانه های بهداشت، توجه تخصصی و ویژه به بهداشت بلوغ و بهداشت جنسی نوجوانان و جوانان صورت نمیگیرد.
ثانیاً، فقدان هماهنگی و همکاری لازم بین دستگاههای مختلف ارائه کننده خدمات به جوانان (به ویژه در مورد گروههای آسیبپذیر و دارای نیازهای خاص). گرچه در سطح کلان (برنامهریزی) سازوکاری تحت عنوان "ستاد ملی ساماندهی امور جوانان" تأسیس گردیده و در سطح استانی نیز ستاد استانی متناظر با آن ایجاد شده است، اما این ستاد به بحث هماهنگی در امر برنامهریزی اختصاص داشته و مقوله خدمات امری جداگانه است که توجه ویژهای را طلب میکند.
سوم، نابرابری در دسترسی و استفاده از خدمات بین زیرگروههای مختلف جوانان. یافتههای تحقیقات مختلف حاکی از فقدان این برابری در میان جوانان بر اساس عوامل مختلف قشربندی اجتماعی نظیر جنسیت، پایگاه اقتصادی - اجتماعی، معلولیت، محل زندگی و قومیت است.
چهارم، عدم مشارکت و مداخله استفاده کنندگان از خدمات در نوع و نحوه ارائه آنها. گرچه موارد محدودی از این امر در زمینه هایی نظیر فراغت، بهداشت و مشارکت در دستور کار نهادهای مرتبط با جوانان وجود دارد، تقویت این عنصر در دستگاههای مختلف در جهت ارتقای مدیریت خدمات رفاهی و تناسب آنها با نیازها و خواستههای گروههای هدف ضروری به نظر میرسد.