بهانه برگزاری این نشست، مباحثه مکتوبی بود که بین دکتر محمدرضا طالبان و دکتر محمد فاضلی درگرفت. محمدرضا طالبان در شماره ۱ و ۲ مجله جامعهشناسی ایران در سال ۹۵، مقاله فاضلی و همکاران او با عنوان «ارزیابی درونی از کیفیت خروجی نظام آموزش جامعهشناسی در ایران» را از منظر روشی مورد نقد قرار داده بود. پاسخ فاضلی به این نقد در همان شماره مجله جامعه شناسی ایران با عنوان "تجلیل روش، نفی بینش" چاپ شد. جلسه روز یکشنبه 20 آبان 97 با مدیریت دکتر بهاره آروین، مدیر گروه روش شناسی و روشهای تحقیق انجمن جامعهشناسی ایران، با موضوع «جامعهشناسی و معرفت عامه» مرور و دنبالهای بود بر مباحث مطرحشده در این دو مقاله.
در ابتدای جلسه دکتر طالبان توضیحات مبسوطی در باب چیستی معرفت علمی و تمایز آن با معرفت عامه ارائه داد. او گفت: معرفت علمی، شناختی است که مبتنی بر پژوهش تجربی و به نحو روشمند به دست آمده باشد و هر گونه اظهار نظری در باب واقعیتهای اجتماعی که مبتنی بر پژوهش و بررسی روشمند نباشد ذیل معرفت عامه قرار میگیرد حتی اگر از زبان یک متخصص جامعهشناسی بیان شده باشد.نکته دیگری که باید مدنظر قرار داد تمایز بین دو نوع گزاره زیر است:
۱. الف ب است.
۲. از نظر ج، الف ب است.
این استاد دانشگاه افزود: گزارههای علمی از جنس گزاره شماره ۱ هستند اما متاسفانه در بسیاری از تحقیقات اجتماعی که در ایران انجام میگیرد، گزارههایی از جنس گزاره شماره ۲ مبنای شناخت قرار میگیرند. یعنی به جای آنکه خود واقعیت اجتماعی سنجیده و بررسی شود، پنداشت مردم درباره آن سنجیده و بررسی میشود. در واقع راه دشوار بررسی خود واقعیت اجتماعی، به راه آسان نظرسنجی از افراد در باب آن واقعیت، تقلیل داده میشود و همانطور که پیشتر گفته شد، بر طبق تعریف من از معرفت علمی، اینکه نظر شخصی مردم (و حتی متخصصان) درباره موضوعی چه باشد، دلالت بر واقعیت آن موضوع نمیکند و نمیتواند مبنای شناخت معتبری از آن موضوع قرار بگیرد. پیامد منفی این به اصطلاح «میانبر زدن» در انجام تحقیقات اجتماعی، کاهش اقتدار علمی این رشته است.
در ادامه این نشست دکتر محمد فاضلی به بیان نظرات خود پرداخت. وی ضمن آنکه با دکتر طالبان در باب وجود تفاوت و تمایز بین معرفت علمی و معرفت عامه هم نظر بود، اما در عین حال تعریف او از این دو نوع معرفت، تفاوتهایی با نظر دکتر طالبان نیز داشت. عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی در این خصوص گفت: نظر یک متخصص در باب موضوعی در حوزه تخصصی خودش با نظر افراد غیرمتخصص همشان نیست و اگر نظر غیرمتخصصان را مصداق معرفت عامه در نظر بگیریم، نظر متخصصان چنین شانی ندارد. در نتیجه ارزیابی استادان جامعهشناسی از کیفیت آموزش کلاسی، کیفیت برگزاری جلسات دفاع، کیفیت محتوای پایاننامهها و انگیزه دانشجویانی که با آنها مواجهاند شانی برابر با نظر عموم مردم درباره این موارد ندارد و مصداق معرفت عامه محسوب نمیشود؛ حتی اگر مشابه آن چیزی باشد که عموم مردم میگویند.
وی در ادامه از تعدادی از سازمانها و نهادهای معتبر بینالمللی مثال زد که در پژوهشهای خود، از متخصصان مربوطه نظرخواهی میکنند. برای مثال سنجش شاخص درک فساد توسط … با پرسیدن سه سوال از … انجام میگیرد.
دکتر فاضلی افزود: هر آنچه از مسیر نظرخواهی از متخصصان به دست میآید، به صورت عینی نیز قابل سنجش است اما بعضاً نیازمند صرف هزینه، زمان و انرژی بسیار بیشتری است که گاهی انجام آن را غیرممکن میکند و در بعضی موارد باید پذیرفت که به سراغ متخصصان رفت (و باز هم نه معرفت عامه). علاوه بر آن باید در نظر داشت که اینکه عامه مردم از یک موضوع چه شناختی دارند خود یک واقعیت اجتماعی است. برای مثال اگر پنداشت استادان جامعهشناسی، کیفیت آموزش جامعهشناسی را نامطلوب میداند، خود این پنداشت واقعیتی است که چرایی آن جای بررسی دارد و البته این سوال را پیش میآورد که آیا این پنداشت تصادفی است؟ اگر تصادفی است، چرا استادان دانشگاه تصادفاً خلاف آن را اظهار نمیکنند؟ از نظر دکتر فاضلی ثبات در پنداشتهای عامه مردم در یک بازه زمانی طولانی خود واقعیتی نیازمند تببین است.
دکتر فاضلی درباره بحث اقتدار علمی گفت: آنچه شأن کار علمی، حتی اگر نقطه شروعش معرفت عامه باشد، میتواند از طریق طبقهبندی، تبیین و پیشبینی حفظ شود و این کاری است از حیطه توانمندی عامه مردم خارج است.
دکتر فاضلی در جمعبندی سخنان خود این نکته را عنوان کرد که نفی بینش به نفع مداقههای روششناختی شدید خود میتواند دردسرساز باشد.
دکتر طالبان، همراستا با نظرات قبلی خود، تایید کرد که نظر متخصصان اگر مبتنی بر پژوهش و یا حاصل مطالعات او در آن حوزه باشد، مصداق معرفت علمی قرار میگیرد و در غیر این صورت همچنان معرفت عامه خواهد بود. او در مورد مثالهای متعدد دکتر فاضلی از سازمانها و نهادهایی که مبتنی بر نظرسنجی اقدام به بررسی موضوعات مختلف میکنند گفت: برای مثال شاخص «درک از فساد» به درستی ادعای سنجش میزان فساد را ندارد بلکه پنداشت افراد در این باره را میسنجد. اگرچه ممکن است پژوهشهای بسیاری برمبنای نظرسنجی از افراد انجام بگیرند، اما اتفاقاً پژوهشهای بسیار دیگری نیز وجود دارند که به جای پرسش از نخبگان آن حوزه، یک راست به خود واقعیت عینی مراجعه میکنند.
دکتر فاضلی در ادامه بحث خود همچنان در دفاع از موضع خود به همبستگی قوی نشان داده شده بین دیدگاه متخصصان در باب یک واقعیت و «خود واقعیت» سنجیده شده اشاره کرد و گفت: برای مثال اینکه هم ادراک متخصصان و هم شاخصهای عینی بر پایین بودن میزان فساد در سوئد و بالا بودن میزان آن در سومالی دلالت دارند. استفاده از نظر متخصصان یک حوزه مدلی است که کارایی عملی دارد حتی اگر تناظر کامل با واقعیت نداشته باشد.
در این نشست مواضع دکتر طالبان و مواضع دکتر فاضلی در باب معرفت علمی، معرفت عامه و تمایزات آن مشخص شد. ادامه زمان جلسه به بحث جزئیتر و مصداقیتر ایشان با ارجاع به برخی پژوهشهای انجام گرفته توسط هر دو سخنران نشست و یا افراد دیگر حول همین مواضع کلی اختصاص یافت و سپس حضار نیز نظرات خود را بیان نمودند.
در پایان جلسه دکتر آروین با اشاره به ادامه دار بودن این سلسله جلسات از حضار دعوت کرد که در جلسات بعدی نیز حضور یابند.