گروه علمی- تخصصی جامعهشناسی ورزش که از آغاز سال تحصیلی 87-1386، دور جدیدی از فعالیت خود را در انجمن جامعهشناسی ایران از سر گرفته، در یکی از نشستهای خود که در تاریخ بیست و پنجم دی ماه در سالن کنفرانس این انجمن برگزار شد، موضوع "جامعهشناسی ورزش در ایران" را مورد بررسی قرار داد و طی آن، دکتر مهدی آقاپور مدیر این گروه به سخنرانی پرداخت.
وی در آغاز سخنان خود گفت: در مباحث جامعه شناسی ورزش، موضوع ورزش به عنوان فعالیتهای حرکتی سازمان یافته، رقابتی و نهادینهای تلقی میشود که میتوان در مقاطع سنی مختلف، برای تأمین نیروی انسانی سالم، توسعه اقتصادی، هم زیستی مسالمت آمیز، همبستگی بشری و تبادل فرهنگی در ابعاد درون ملیتی و برون ملیتی، از اثرات آن در جامعه بهرهمند شد. این در حالی است که ورزش در علوم ورزشی عمدتاً به عنوان یک حرکت یا مهارت در ابعاد فردی یا گروهی مورد بررسی قرار میگیرد. به تعبیر دیگر، در جامعه شناسی ورزش گفته میشود که اگر چه حرکت لازمه ورزش است اما کافی نیست و به همراه آن، مواردی از قبیل تمرین، هنر و زیبایی، هنجار، قانون، تربیت و رقابت نیز وجود دارند که در نهایت مجموعه یکپارچهای را با نام ورزش تشکیل میدهند.
وی در توضیح بیشتر گفته خود، افزود: در نگاه جامعهشناختی رفتار حرکتی و مهارت حرکتی از نوع طبقه اول رفتارهای انسانی تلقی میشود در حالی که ورزش به عنوان یک رفتار حرکتی نمادین از نوع عالی تلقی شده و در طبقه سوم رفتارهای انسانی جای دارد.
آقاپور سپس با تکیه بر این تعاریف، در بخش نخست سخنانش، ساختار علمی جامعه شناسی ورزش را مورد بررسی قرار داده و در بخش دوم به موضوع جامعه شناسی ورزش در ایران پرداخت. او در بحث از اهمیت ورزش در جامعه، نظریات مختلف مطرح در این زمینه را مورد بررسی قرار داد و سپس نمونههایی را از وقایع حیرتانگیز ورزشی که به نوعی توجه مردم کل دنیا را به خود جلب کرده است، ذکر کرد.
وی خاطرنشان کرد: در شرایط فعلی، بسیاری معتقدند که بر اساس رویکرد موجود امروز در مسابقات جهانی، میتوان گفت که ورزش به تدریج از کارکردهای اصلی خود انحراف پیدا کرده و به فضای جنگ سردی که در آن عامل اقتصادی هم نقش مهمی دارد، وارد میشود؛ چنانچه به عنوان مثال، طی یک قرن گذشته در مسابقات المپیک همواره کشورهایی که دارای بالاترین سرمایه های اقتصادی هستند، رتبههای اول را در رشتههای مختلف به خود اختصاص میدهند.
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی، در ادامه سخنان خود، تئوریهای حاکم بر حوزه جامعهشناسی ورزش را در قالب همان چارچوبهای نظری موجود در جامعهشناسی معرفی کرد و گفت: جامعهشناسی ورزش در یک تعریف، علمی است که در آن، قوانین و اصول حاکم بر ورزش و تربیت بدنی را به عنوان یک نهاد اجتماعی شناخته شده و کارکردها، پیامدها، علل و عوامل حاکم بر آن را در زندگی جمعی انسانها مورد بحث قرار میگیرد. در عین حال، موضوع جامعهشناسی ورزش میتواند در سطح خرد، کلان یا متوسط مطرح شود. موضوع کلان به ورزش و ابعاد مختلف آن به صورت کلی در جامعه می پردازد و ارتباط نهاد اجتماعی ورزش با سایر نهادهای اجتماعی را مورد بررسی قرار می دهد و در سطح خرد، موضوعاتی مانند رفتار ورزشکاران و تماشاگران، وضعیت اجتماعی دستاندرکاران ورزشی و مسائل هنجارهای ورزشی مورد بررسی قرار میگیرد؛ اما در سطح متوسط شاید بتوان فوتبال را با همه اجزاء و مسائل آن، به عنوان موضوع مسلط در جامعهشناسی ورزش مورد توجه قرار داد.
وی ادامه داد: در جامعهشناسی ورزش میتوان از کلیه روشهای مطالعاتی موجود در علم جامعهشناسی استفاده کرد. اهداف این حوزه علمی نیز در دو زمینه نظری و کاربردی مطرح است که در بعد نظری، محقق به جامعهشناسی ورزش در ابعاد و سطوح مختلف پرداخته و با توجه به یافتههایی که به دست میآورد، به پیشبینی روند آتی ورزش در جامعه میپردازد. به بیان دیگر، پژوهشگر در این سطح از مطالعه، بینش عامیانه و سطحی در مورد ورزش را به بینشی عمیق تبدیل میکند.
آقاپور در بحث از هدف کاربردی جامعهشناسی ورزش، شناخت ابعاد خرد پدیدههای اجتماعی را مورد توجه قرار داد که به گفته او، با توجه به آن، تلاش میشود راهکارهای علمی و کاربردی برای برنامهریزیهای به مدیران ورزشی ارائه شود.
وی همچنین خاطرنشان کرد که از جمله مفاهیم بسیار مهم در جامعهشناسی ورزش، پدیدههای اجتماعی مربوط به آن است که واقعیتی زنده و دارای حرکت با کارکردها و پیامدهای هیجانی یا جریانی تعریف میشود. از سوی دیگر، نهاد اجتماعی ورزش نیز به عنوان مفهومی بسیار مهم در این حوزه مطرح است. دراین خصوص، با توجه به تعریف دورکیم از نهاد اجتماعی که آن را مجموعهای از قوانین و مقررات، هنرها، فنون و آداب و رسوم و سنتهایی که به تدریج شکل گرفته به صورت نهادینه درآمده و بر جامعه تأثیر گذاشته، میداند؛ در جوامع توسعه یافته در بعد کیفیت زندگی، ورزش به عنوان یک نهاد اجتماعی فرعی تلقی میشود.
دکتر آقاپور در ادامه بحث خود، ضمن تاکید بر ویژگیهای زیبایی شناختی و هنری ورزش سالم، تأثیر آن در تقویت نیروی دفاعی، رشد علمی و اثرگذاری آن در سلامتی جامعه؛ خاطرنشان کرد که همین پدیده اجتماعی در صورت ناسالم بودن، نمایشی از خشونت و رفتارهای نابهنجار خواهد بود که میتواند این وضع را به تماشاگران نیز منتقل کند. در عین حال، رواج ناسالم ورزش، فقر حرکتی و مواردی از این قبیل را در سطح جامعه در پی داشته و در زمینه بهداشت نیز تنها به عنوان یک شیوه درمانی مورد استفاده قرار میگیرد و از همه مهمتر، نه تنها در انتقال ارزشهای انسانی نقشی نداشته، بلکه منجر به تحقیر این ارزشها خواهد شد.
وی افزود: جامعهشناسی ورزش با مفاهیم متعددی از جمله ورزش به مثابه نماد فرهنگی، اجتماعی شدن ورزشی، رسانههای ورزشی و خشونتهای ورزشی، قشربندی ورزشی، ورزش و طبقات و گروههای اجتماعی، اوقات فراغت ورزشی، تماشاگران ورزشی، الگوهای ورزشی، وضعیت اجتماعی ورزشکاران، ورزش تجاری و ورزش سیاسی مطرح میشود. همچنین در میان مطالب جامعهشناسی ورزش، سه مکتب تضادگرایان با تأکید بر زمینهها و پیامدهای منفی ورزش، کارکردگرایان با تأکید بر زمینهها و پیامدهای مثبت ورزش و انتقادگرایان با تأکید بر زمینهها و پیامدهای فرهنگی و اجتماعی ورزش مطرح هستند. مدلهای تحلیلی در جامعهشناسی ورزش نیز شامل مدل مارکسیستی (با تأکید بر دو عنصر تاریخی)، مدل وبری (با تأکید بر مفاهیم عقلانیت و سازمان یافتگی در مباحث جامعهشناسی وبر) و مدل تحلیل هنجاری (با تأکید بر نظریه نوبرت الیاس در مورد پیشرفت فرهنگی در فرآیند هنجارمند شدن جوامع) هستند.
آقاپور در بخش دوم سخنرانی خود در انجمن، به بررسی وضعیت جامعهشناسی ورزش در ایران پرداخت و گفت: در بخشهای مختلف جامعه ایرانی، ورزش همواره به عنوان یک عنصر ملی مطرح بوده و در اجزاء مختلف زندگی مردم نقش دارد که این مسأله در پویش، تصاویر ورزشی، موسیقی ورزشی، تکیهکلامها و گفتارها، رسانهها به خوبی دیده میشود.
وی بررسی جامعهشناسی ورزش را در دو بعد ساختار علمی و دانشگاهی و ساختار اجتماعی مردم، مورد توجه قرار داد و در خصوص بعد نخست گفت که در این زمینه کار بسیار کمی صورت گرفته و این حوزه علمی در مباحث علوم اجتماعی، نهایتاً به عنوان یک درس اختیاری در برخی دانشگاهها وجود داشته و در رشته علوم ورزشی نیز در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد گرایش مدیریت هرکدام یک درس با این عنوان وجود دارد. البته این حوزه علمی اخیراً به عنوان یک گرایش در مقاطع فوق لیسانس و دکتری مطرح شده که اگر تصویب شود، دایر خواهد شد. در عین حال در بخش پژوهش نیز کتابها، طرحهای پژوهشی و پایاننامههای محدودی داریم.
وی در بررسی علل عدم رشد جامعهشناسی ورزش در ایران، مسائلی مانند سوگیری بیشتر جریانات ورزشی به سمت جنبه فیزیولوژیکی به منظور خدمات رسانی بیشتر به ورزش حرفهای، تأثیرپذیری جریان علمی و دانشگاهی از ورزش به جای تأثیرگذاری بر آن، عدم رشد و نبود هماهنگی لازم در مورد گرایشهای مختلف علوم ورزشی و تسلط جریان سنتی جامعهشناسی و کمتوجهی آن به حوزههای مختلف اجتماعی، را قابل بررسی دانست. از سوی دیگر، به گفته او، اگرچه معمولاً هرم ورزشی در دنیا از ورزش پایه و همگانی آغاز شده و به سمت قهرمانی و حرفهای پیش میرود؛ اما در ایران صورت معکوس دارد. چنان چه بخش عمده بودجه، امکانات، توجهات و برنامهریزیها در وهله اول متوجه ورزش حرفهای بوده و در مراحل بعدی به ابعاد دیگری توجه دارد. در عین حال، این هرم معکوس، به دلیل فقر مدیران ورزشی، فقر حرکتی مردم، غوغاسالاری رسانهای، ورزش ویترینی بانوان، گسترش خشونت در ورزش و هرج و مرج تماشاگری تقویت میشود.
آقاپور ادامه داد: در مدرنیته ورزشی بیقوارهای که در ایران طی صدسال اخیر باب شده نیز ورزشهای سوئدی مانند دو میدانی، ژیمناستیک و شنا که عمدتاً برای اجرا و مهارت تأکید دارند، جای خود را به ورزشهای انگلیسی مانند فوتبال و بسکتبال دادهاند که در این دسته اخیر، برخوردهای فیزیکی در رقابت میان افراد بسیار بیشتر قابل مشاهده است. به تعبیر دیگر، تقلید بدقواره از شاخصهای ورزشی در جامعه مدرن از جمله مواردی است که آسیبهایی جدی را به این حوزه وارد کرده است.
او در این خصوص توضیح داد که ما در واقع از یک طرف میخواهیم ورزشی مدرن با تمامی ابزار و تجهیزات مدرن در کشور داشته باشیم؛ اما از طرف دیگر، شاهدیم که آداب و سنن ورزشی موجود در جامعه با چنین مدرنیتهای تناقض دارد. در نتیجه در چنین شرایطی، تهاجم فرهنگی نیز منجر به ارائه الگوهای کاذب به صورت نسبی به جامعه شده است.
وی در عین حال، تسلط بینش عامیانه و فرهنگ سطحی ورزش از طریق رسانهها، عدم حمایت از منابع مالی و انسانی در توسعه مباحث جامعهشناختی ورزش، کمبود پژوهشگران مسلط در حوزه جامعهشناسی ورزش، آگاهی اندک متخصصین ورزشی در ابعاد مختلف جامعهشناسی ورزش و عدم توجه مدیران ارشد به تحقیقات در حوزه جامعهشناسی ورزش را نیز از جمله دیگر عوامل عدم توسعه یافتگی دانست و از سوی دیگر، بر لزوم تقویت کارکردهای مثبت ورزش در میان ایرانیان با رویکرد کارکردگرایی و از طریق گسترش و توجه به ورزش در مدارس، نقش مؤثر آن در بهداشت و سلامت عمومی، تقویت هویت ملی و همبستگی جمعی، تأمین نیروی انسانی سالم و کمک به توسعه اقتصادی، همزیستی مسالمت آمیز با سایر اقوام و ملل بشری تاکید کرد.
دکتر مهدی آقاپور در خاتمه سخنان خود تصریح کرد که با وجود تاکید نظام اجتماعی ایران بر باورها و آرمانهای نظام ارزشی، در عمل، این ارزشها در ورزش موضوعیت چندانی نداشته و در نتیجه امر، فرهنگی مانند فرهنگ پهلوانی نیز که در تاریخ ورزش ما نقش بسیار مؤثری داشته، اکنون به صورت نیمهجانی در آمده و در حد پوستهای باقی مانده است.