shahr oklandنخستین نشست گروه شهر انجمن جامعه‌شناسی ایران در سال تحصیلی 91-1390 روز سه شنبه 26 مهر ماه 1390 در محل انجمن جامعه‌شناسی ایران و با همکاری جامعه مهندسان شهرساز ایران برگزار شد. هدف از برگزاری این نشست ارائه مشاهدات وتجربیاتی بود که گروهی از اساتید، از شهرهای این کشور و بویژه اوکلند با خود به همراه آورده بودند. 

در این نشست اسماعیل صالحی و حسین ایمانی جاجرمی به سخنرانی پرداختند.

مدیریت شهری در اکلند

دکتر صالحی از اعضای جامعه مهندسان شهرسازسخنان خود را با اشاره به این نکته آغاز کرد که مردم نیوزیلند سرزمینشان را god’s own می نامند، یعنی خدا این سرزمین را برای خودش ساخته است. نیوزیلند کشوری است با 86 درصد جمعیت شهرنشین که در16 منطقه عمده شهری زندگی می کنند. سه شهر بزرگ آن اکلند، کرایست چرچ و ولینگتون است. ولینگتون که پایتخت نیوزیلند است کمترین جمعیت را نسبت به دو شهر قبلی دارد. آکلند و ولینگتون در جزیره شمالی و کرایست چرچ در قسمت جنوبی قرار دارد. ولینگتون در رده بندی کیفیت زندگی و کیفیت شهری در میان اکوسیتی‌ها در سال 2010 پنجمین شهر دنیا شناخته شده است. اکلند، بزرگترین شهر کشور، شهری است چند فرهنگی که سی و یک درصد جمعیت نیوزلند را در برمی گیرد.

یک ویژگی مرکز شهر اکلند تراکم ساختمانی بسیار بالا است. تقریبا تمام مراکز تجاری و اقتصادی مهم شهر در مرکز شهر است. حتی برج آسمان خراش شهر هم در نزدیکی این مراکز ساخته شده است. با وجود این ویژگی مهم شهر آکلند در توسعه شهری گسترش افقی آن است. در واقع آکلند یکی از مهمترین نمونه‌های گسترش افقی شهر در جهان است. فقط مرکز شهر از تراکم ساختمانی بالا برخوردار است و مابقی شهر به صورت افقی رشد کرده است. در مقام مقایسه، شهر تهران با 12 میلیون جمعیت حدود 700 کیلومتر مربع مساحت دارد. در حالی که مساحت اکلند فقط با یک میلیون و چهارصد هزار نفر جمعیت حدود 1800 کیلو متر مربع است. این شهر از نظر مساحت از شهر لندن بزرگتر است. بسیاری از خانه‌ها به صورت سنتی در 1000 متر مربع ایجاد شده است.

هدف مدیریت شهراکلند تبدیل کردن شهر اکلند به قابل زندگی ترین شهر دنیا تا سال 2040 است. در سال 2002 شهر اکلند در میان شهرهای قابل زندگی بعد از شهرهای وین و زوریخ و ژنو و ونکوور با اختلاف ناچیزی در رتبه پنجم قرار دارد. ستون‌ها و ارکان تحقق چشم انداز اینده شهر 4 اصل است: 1-جامعه منسجم و منعطف 2- سیستم حمل و نقل خوب 3 - اقتصاد شفاف 4- محیط زیست سالم .

در زمینه اجتماعی هدف برنامه‌ریزان تقویت هویت محله‌ای و همین طور انسجام بخشی به تنوع فرهنگی است. در زمینه سیستم حمل و نقل سالم پیش بینی شده است که بتوانند برای دو میلیون نفر یک حمل و نقل کامل و ارزان و سازگار با محیط زیست تامین کنند. هم اکنون سامانه اتوبوس رانی شهر مجهز به GPSاست. در زمینه اقتصادی جذب دانشجوی خارجی و توریست و سرمایه گذار و کارگر ماهر را در برنامه دارند. ناگفته نباید گذاشت که این شهر به عنوان یک شهر دوستدار کودک هم شناخته می‌شود. استراتژی‌های مربوط به کودکان در همه اسناد مورد توجه قرار می گیرد. مطابق هدف گذاری ملی همه شهرهای نیوزیلند تا سال 2020 می‌بایست در زمره شهرهای دوستدار کودک قرار بگیرند.

در نیوزیلند چند پروتکل مورد توجه است: یکی پروتکل طراحی شهری است که توسط وزارت محیط زیست درسال 2005 تهیه شده است و برای همه شهرها لازم الاجرا است. مسئولان محلی به صورت داوطلبانه اجرا می کنند زیرا باعث می شود که توسعه و بحث‌های حرفه ای طراحی شهری مورد توجه قرار بگیرد. ضروری دارد. در این پروتکل 6هدف رقابت اقتصادی ، پیشرفت اقتصادی، قابل زندگی کردن مکانها ، حق انتخاب برای مسکن و کار، وترویج سبک زندگی مسئولیت پذیردرهمه زمینه‌های محیط زیستی و توسعه پایدار مطرح شده است. همچنین تاکید شده که مکان‌ها متمایز شوند و به صورت خیلی قوی هویت بخش باشند و احساس تعلق به وجود بیاورند.

بحثی که به نظر من خیلی جالب بود بحث پیشگیری جرایم توسط طراحی شهری است که در برنامه‌ریزی شهری مورد توجه قرار گرفته است. گروهی مطالعه کردند که چگونه می‌توان با طراحی شهری به عنوان یک دست نامرئی از وقوع جرایم جلوگیری کرد. به عبارت دیگر طراحان شهری به صورت مستقیم قصد دارند که مسائل جامعه را حل کند. هر اجتماعی در زمینه پیشگیری از جرم برنامه‌هایی دارد. در آنجا برای اینکه به پیاده خیلی اهمیت داده می‌شود، خیابان‌های مرکز شهررا تبدیل به پیاده راه می کنند. ماشین‌ها می‌توانند با سرعت خیلی پایین عبور کنند. این فضاها چون در آنها کارهای هنری صورت گرفته و مبلمان شهری طراحی شده است ایمن هستند. ارتباط چشمی راننده با مردم برقرار می‌شود لذا هر دو بیشتر دقت می کنند. در ایران تا جایی که بتوانیم ا پیاده رو را کوچک می‎‌کنیم و به ماشین اختصاص می‌دهیم. در اینجا فضاهای ماشین به پیاده اختصاص پیدا می کند. یک سرمایه گذاری روی ساحل انجام می دهند که بتواند در جذب توریست موفق باشد. نکته دیگری که وجود دارد میدان جالبی در ابتدای خیابان کویین است که قبلا به عنوان پارکینگ استفاده می‌شده است ولی تبدیل به یک فضای شهری بسیار زیبا و جذاب شده که جزییات طراحی فوق العاده‌ای دارد. از نمادهای سمبلیک مائوری‌ها و دیگر جوامع محلی در تزئین فضا استفاده می‌شود. بازیکنان تیم راگبی آمدند و از دروازه‌ای که در اینجا طراحی شده بود عبور داده شدند. کفسازی و بدنه با نمادهای فرهنگی و اجتماعی با نور و مصالح خیلی عالی در این فضا برای درخت و سطل زباله و ... طراحی شده است و مسیر عبور آب بدون اینکه اختلاف سطحی ایجاد کند مسدود شده است. همزمان با تظاهراتی که وال استریت صورت گرفت در این فضا هم تظاهراتی صورت گرفت.

در سطح ملی در سیستم برنامه ریزی دو سند خیلی مهم دارند یکی سند سیاست‌های ملی است که برنامه‌ها را به سطوح پایین ابلاغ می کند. در سطح منطقه‌ای هم سیاستگذاری می شود. هر منطقه‌ای بر ای خودش دو یا چند طرح برنامه ای دارد. در طرح منطقه ای بیشتر برای مسئله محیط زیست شامل حفاظت آب و خاک، مسائل اکوسیستمی، حوادث طبیعی و مواد خطرناک .... برنامه ریزی می شود. این طرحها نباید با یکدیگر ناسازگار باشد. طرحهای ناحیه ای به عنوان سند قانونی به مدیریت شهری کمک می کند. محتوای این سندها مثل طرحهای بالادست خودش است. مثل طرح کاربری زمین است. سیاستها و روشهای اجرایی پیش بینی شده است. به پیامدهای محیط زیستی خیلی توجه شده است. در سطوح پایین‌تر هیئت‌های محلی وجود دارد. در اکلند بیست و یک هیئت محلی وجود دارد که هر کدام از آنها باید برنامه داشته باشند. این برنامه‌ها در شورای عمومی بررسی و تایید می‌شود. در سطح پایین‌ترهم طرح شهری وجود دارد. بحث مشارکت عمومی دربرنامه ریزی خیلی برای شهر مهم است. نوع سیستم های برنامه ریزی و کیفیت محیط زیست شهری . ... این جامعه را منحصر به فرد کرده است.

دکتر حسین ایمانی جاجرمی:آنچه در اکلند دیدم

در ادامه این نشست دکتر ایمانی گفت: دکتر صالحی سعی کرده است مشاهدات خود را به عنوان یک جامعه‌شناس ایرانی که از اکلند بازدید کرده ثبت کند. ایرانی‌ها به خیلی کشورها مهاجرت کرده یا از آنها بازدید کرده‌اند اما یکی از جاهایی که برای ایرانی‌ها ناشناخته مانده اکلند است. چون بیشتر از چهار هزار ایرانی در آنجا زندگی نمی کنند. به همین جهت فکر می‌کنم این مشاهدات برای شنونده ایرانی، از بحث درباره مدیریت شهری جالب‌تر باشد.

اولین چیزی که برایم جالب بود توجه به سلامتی مردم بود. هر جا که کار عمرانی بود علائم خطر و حصار محدود کننده دیده می شد. پدیده جالب آشغالی موتور سوار بود که زباله‌های ریز روی زمین توسط این موتور سواران جمع آوری می شد.

اکلند تاریخ طولانی ندارد برخلاف ایران که به گفته شاملو عمر جهان بر ما گذاشته است، تنها 600 سال پیش پای بشر به آنجا رسیده است. اولین بار مائوری‌ها که ازاهالی تایوان امروزی بودند آنجا را کشف کردند و پای اروپایی ها هم 130 سال پیش به منطقه رسید. با وجود این آنها می کوشند نمادهائی را برای خلق هویت بسازند. یکی از این نمادها برج آسمانخراش است که یکی از اولین برج‌های بلند است. برعکس ما با وجود اینکه این تاریخ طولانی را داریم در راستای خلق نمادهای بی تاریخ تلاش می کنیم مثل برج میلاد که در حال حاضر به عنوان نماد تهران مطرح شده است. اینکه اهالی نیوزیلند به آن برج افتخار کنند برای من عجیب نبود اما اینکه ما چرا باید به این برج بلند شهرمان علاقه داشته باشیم برای من مجهول است.

نکته دیگری که در نیوزیلند جالب بود علاقه به فرهنگ بومی برای اروپایی ها بود. تمام تابلوها در آنجا دو زبانه بود. با اینکه بیش از 15 درصد جمعیت مائوری نیست. اما به هر حال به عنوان یک بخش مهم از جمعیت حساب می شوند. ما می دانیم که اروپایی ها 100 سال گذشته آنها را قتل عام کرده اند. اما حالا بودجه‌های بسیارو سهمیه به آنها اختصاص یافته و استفاده از هویت مائوری‌ها در کل شهردیده می‌شود مثلا اسم کوچه‌ها به زبان مائوری بود. با این کار عملا خیلی از مشکلات را از سر راه برداشتند. مشکلات قانون شکنی گروههای اقلیت همیشه برای اکثریت مشکل ساز است اما در اینجا به دلیل این توجه ابدا این دشواری وجود نداشت.

نکته جالب برای من شراکت بین جامعه مدنی، دولت، دانشگاه و بخش خصوصی بود. این در ایران خیلی دیده نمی شود. بخش‌های مختلف به جای اینکه باهم اختلاف نظر داشته باشند باهم مشارکت دارند. نمونه آن ساخت دانشگاه بود که بسیاری از آدمهای خیر و نهادها نامشان در تابلوی دانشگاه ذکر شده بود. ما آدمهای خیر زیاد داریم که بیشتر در ساخت مسجد و تا حدی مدرسه اقدام می کنند اما مشارکت خیریه در امر ساخت دانشگاه کمتر است.

یک نکته جالب توجه دیگر توجه به حریم بود. هر چیزی و هر کسی برای خودش حریم داشت. ما بحثی در جامعه شناسی شهری داریم به نام بی اعتنایی مدنی. این موضوع را گافمن تشریح کرده است. ما باید خیلی مراقب باشیم که حریم شخصی افراد را به خطر نیاندازیم مثل نگاههای خیره به همدیگر هنگامی که از کنار هم رد می شویم. کسانی که ازخارج از کشور می آیند به ایران، ادعا می کنند که اینجا خیلی به آنها نگاه می شود. در آنجا این نکته خیلی بارز بود. حتی در شهرسازی هم این کاملا مشخص بود. یعنی مرز بین فضاها با نرده یا پل یا دیوار جدا نشده بود. نوشته یا خط برای اینکه حریم فضای مربوط به اتوبوس را مشخص کند کافی بود. درحالی که خیابان چمران یا فاصله انقلاب تا آزادی مسیر اتوبوس با کلی مانع وحصار از مسیرهای دیگر جدا شده است.

توجه به شهدای جنگ در آنجا خیلی دیده می شد. این در استرالیا هم بسیار مشهود است. هر شهری در نیوزیلند یادمانی از شهدای جنگ دارد. در جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم و برخی از جنگ‌های منطقه ای مثل جنگ افغانستان شهدایی داشتند. در هر جایی که توانسته بودند یک مجمسه زیبا با ذکر نام گذاشته بودند و این مکان ها بسیار قابل احترام بودند. دسته‌های گل تازه در پای این یادمان‌ها دیده می شد که نشان می داد که آدمهایی هستند که برای این شهدا دسته گل تازه می گذارند. شاید به خاطر این که خانواده شهدای جنگ یک NGO قوی دارند.

برخلاف تصور ما مشروب‌خواری در اکلند آزاد نبود. یعنی اگر کسی در خیابان مشروب داشته باشد توسط پلیس دستگیر می شود. تابلوها و دوربین‌های زیادی برای دستگیری افراد خاطی نصب شده بود. نکته جالبی که آنجا بود سعی در غافلگیر کردن آدمها نداشتند. همان اول هشدار می دهند. در فرودگاه می گفتند که اگر میوه تازه دارید دور بریزید و یا وجود آن را در ساک اعلام کنید. یکی از همراهان ما کمی عسل به همراه داشت که فراموش کرد اعلام کند. دستگاه این عسل را نشان داد.400 دلار جریمه شد، بدون تعارف و تبعیض. احترام به آدمها و طبیعت در آنجا بسیار مشهود است. درختی وسط خیابان بود که قطع نشده بود.

بحث معرکه گیری هم تنها مخصوص ایران نیست. در پیاده روها ی اکلند نواختن گیتار، ساز دهنی و خواندن آوازو سرود های مذهبی هم بسیاررایج بود.

خوانایی ساختمان و شهر بسیار در آنجا مشهود بود. تاریخ ساختمان در روی آن حک شده است. این در مورد ساختمانهای جدید و قدیم مصداق داشت. در شناسنامه‌های این ساختمانها اسم آدمهایی که برای ساخت آن زحمت کشیده بودند ثبت شده بود. دعوت به نشستن و حضور در فضای عمومی قوی بود. این برنامه تازه در تهران شروع شده است. مشکلی که در تهران وجود دارد ناهماهنگی بین سازمانها است. شهرداری تهران نیمکت می گذارد و از آن سو آدمهایی که روی نیمکت نشستند ممکن است توبیخ یا دستگیر شوند. مدیریت شهری در کشور ما یکپارچه نیست و هرکسی ساز خودش را می زند.

حفظ هر چیز تاریخی حتی قبرستان ( سنگ قبرهای 70 الی 80 سال پیش ) برایشان بسیار مهم بود. اما به هر حال در اکلند آمار افسردگی و خودکشی بالا بود. برای جلوگیری از خودکشی حاشیه های پل را به شیشه محصور کرده بودند که مانع از خودکشی افراد شوند.

احترام به بقیه در آنجا جالب بود. با پرده ساختمان در حال ساخت را پوشانده بودند تا هیچ مزاحمتی برای افراد دیگر نداشته باشد. زیبا کردن تاسیسات زشت بسیار دیده می شد. در مراکز تفریحی هیچ ازدحامی وجود نداشت. چون مراکز تفریحی کافی وجود دارد ازدحام نمی شود. استفاده از معماری انگلیسی (معماری ویکتوریایی ) بسیار معمول است. هر شهر موزه داشت. 4 الی 5 شهر را دیدم. با اینکه تاریخ ندارند سعی کرده بودند که هر چیزی را که نماد تاریخی داشته را در این موزه بگذارند. دندانهای گراز در آنجا بسیار ارزش دارد. از دندانهای پیچ خورده گردن بندهای بسیار گران قیمت می ساختند. در موزه تاریخ اجتماعی یک قسمت بود که تاریخ اسباب بازیها را نشان می داد. اسباب بازی‌های دهه‌های مختلف کودکان نشان داده شده بود. توالت‌های عمومی در همه جای شهر وجود داشت. قدیمی ترین توالت عمومی اکلند به 100 سال پیش تعلق داشت و هنوز هم استفاده می شد. خیلی خوب کار می کرد. توالت قرن بیست و یکمی هم وجود داشت و البته رایگان بود.

ساختمان شورای شهر و ساختمان شهرداری دیوار نداشت و با فضای عمومی محصور شده بود. در ساختمان شورای شهر یک تئاتر هم وجود داشت. توجه فوق العاده مدیریت شهری به فرهنگ است. عکاسی در کتابخانه مستلزم یک بوروکراسی نیم ساعته بود و از من قول گرفتند که از آدمها عکس نگیرم. کتابخانه جایی برای خرید قهوه، اینترنت رایگان و مطالعه هرگونه سند و کتاب و نقشه و فیلم است. برای آدمهای نسبتا فقیر هم تسهیلاتی در نظر گرفته شده بودند. در "بازارهای یکشنبه "ها قیمت اجناس برای طبقات فقیر و متوسط پایین مناسب بود. بحث مرگ در شهر هم از نظر من جالب بود. ما با انواع پارچه نویسی تسلیت می گوییم. در آنجا با دسته های گل تسلیت می گویند. تبلیغات مذهبی در شهر به صورت بسیار هوشمندانه بود. مثل فال حافظ در ایران آیه های انجیل را نوشته بودند و هر کس نیتی می کرد و یک برگه را که حاوی این آیه ها بود برمی داشت.

پس از پایان صحبت سخنرانان حاضرین نکاتی را به عنوان نقد یا تائید اضافه کردند. دکتر اجلالی گفت: در هر مقایسه ای دو نکته مهم است، اول اینکه در مقایسه رابطه دو سویه داشته باشیم. یعنی آ را با ب مقایسه کنیم، از آ درس بگیریم برای ب و بالعکس. اگر ما فکر کنیم که فقط از آ درس بگیرم برای ب. این دیگر مقایسه نیست این نوعی ستایش است که ممکن است واقع بینانه نباشد. این تصور غیر علمی است که کشورهای صنعتی مشکلی ندارند و بهشت هستند. دوم اینکه چیزهائی که با هم مقایسه می شوند باید از جهاتی به هم شبیه باشند. نیوزیلند یک مستعمره سابق است که حالا به صورت یک کشور مستقل مطرح شده است. تقریبا از حوادث سیاسی دور بوده، هیچ حساسیت سیاسی خاصی نداشته و هنوز سبک زندگی قرن نوزدهم انگلیس در آن جان سختی می کند. جوانان راگبی بازی می کنند وبه سوارکاری می پردازند. خانه‌های بزرگ ویلایی در شهر و کشاورزی اقتصادی در روستاهای نسبتاً ثروتمند برقرارند.

دو کشور ایران وزلاند نو اصلا قابل مقایسه نیستند و اگر مقایسه لازم باشد باید با احتیاط بسیار انجام شود. ما جامعه‌شناسان به ذات گرایی فرهنگی باور نداریم وهرگز نمی‌توانیم ذات ثابت برای ایرانی و زلاند نویی تصور کنیم. برای تحلیل پدیده‌ها باید به سیر تاریخ توجه کنیم. هنگامی که تهران خلوت بود کمتر امکان داشت که ماشین و آدم باهم در خیابان قاطی بشوند. عابران پیاده در پیاده روها راه می‌رفتند و اصلا آدمها می‌ترسیدند که از خیابان رد بشوند. این تغییرات را باید در یک فرایند دید. در ایران با یک فرایند تجمعی مهاجرت و جابه جایی جمعیت و رشد سریع شهر و یک آگاهی دیر هنگام نسبت به الزامات سیاستگذاری برای مدیریت این دگرگونی عمیق اجتماعی رو به رو بوده ایم. ما اخیرا فهمیده ایم که چگونه باید در شرایط رشد سریع شهرها را مدیریت کرد. آن هم در کشوری که با یک فرایند شدید و دیوانه وار رشد شهرنشینی مواجه بوده است. در حالیکه در آن سوی اقیانوس آرام در زلاندنو که فارسی نیوزیلند است، رشد جمعیت و رشد شهرنشینی کم قابل کنترل و ثبات نسبی اجتماعی وسیاسی برقرار بوده و مردم با ریتم کند و آرام زندگی می کرده اند. برای مقایسه با تهران باید شهرهائی را برگزید که مهاجرت و رشد سریع جمعیت و شهرنشینی و جنگ داشته اند. احتمالاً شهرهای بزرگی مثل قاهره واستانبول تا حدودی قابل مقایسه با تهران باشند.

دکتر نوذرپور مسئول جامعه مهندسان شهرساز نیز اشاره کرد که تاکید دکتر اجلالی برارائه تحلیل به جای ارائه توصیف است که خوب است مورد توجه قرار گیرد اما من فکر می کنم که دوستان سعی داشتند که فقط تجربیات را انتقال بدهند. این تجربیات در حوزه شهر و ساخت شهر می تواند برای ما قابل استفاده باشد. این توصیف بیشتر زوایای مدیریت شهری را باز می کرد و کمتر به حوزه جامعه می پرداخت.