دکتر معصومه شفعتی*

نشست­ مجازی «توسعه نامتوازن و ظهور حاشیه‌نشینی» گروه توسعه و دگرگونی‌های اجتماعی انجمن جامعه شناسی ایران با همکاری موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران و دفتر انجمن جامعه‌­شناسی در دانشگاه بوعلی سینا همدان روز یکشنبه 24 بهمن ماه 1400 با سخنرانی دکتر اسدالله نقدی (جامعه‌شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه بوعلی سینا)  برگزار شد. در ابتدای جلسه مدیر نشست، دکتر محمدجواد زاهدی (عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور تهران) در مورد توسعه نامتوازن و پدیده حاشیه‌نشینی توضیحاتی داد. سپس دکتر نقدی به ارائه سخنرانی پرداخت. 

دکتر نقدی با تاکید بر این موضوع که تجارب توسعه (به‌خصوص مدل‌های مبتنی بر رشد) در رفع فقر و دستیابی به عدالت اقتصادی ناموفق بوده‌اند،‌ سخنرانی خود را آغاز کرد و ادامه داد: سکونتگاه‌های غیر رسمی همزاد بسیاری از شهرهای امروزی است. بر اساس برآوردهای اسکان بشر سازمان ملل حدود یک میلیارد از جمعیت شهری جهان اکنون در زاغه‌ها و حاشیه‌های شهری یا در سکونتگاه‌های غیر رسمی زندگی می‌کنند و بر اساس اهداف هزاره باید تا 2025 حداقل 150 میلیون نفر از این افراد صاحب سرپناه و خانه شوند.

سخنران این نشست توضیح داد: اکنون در آغاز دهه دوم قرن بیست و یکم، بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی می‌کنند و شهرنشینی به دلیل رشد سریع و عمدتاً خارج از برنامه بستر انواع تضادها و تعارض‌های اجتماعی در هر کشوری است. سکونتگاه غیر رسمی هر نقطه شهری است که فاقد استانداردهای زندگی متعارف شهری (مسکن، بهداشت و آموزش، زیر ساخت‌ها و معابر، خدمات شهری مانند آب و فاضلاب، سرانه فضای سبز، حمل و نقل شهری و محیط زیست مناسب...) باشد. این جمعیت به حدی در جهان به لحاظ کمی زیاد است که کاستلز آنرا جهان چهارم، مایک دیویس آنرا سیاره حلبی آبادها و رییس به تقلید از سوزان جروج آنرا «نیم دیگر» نام نهاده‌اند.

این جامعه‌شناس افزود: توسعه نامتوازن مولد حاشیه‌نشینی است. تولد نظام‌های برنامه­‌ریزی توسعه و توزیع نامتوازن مواهب و منابع به حاشیه‌نشینی منجر می‌شود. درواقع مهاجرت معلول تفاوت سطوح توسعه نابرابر و کیفیت زندگی شهری و روستائی است و نابرابری اجتماعی و فضایی مهاجرت به شهر، رشد شهری و ظهور حاشیه‌ها را ایجاد می‌کند.

او با بررسی تحولات میزان شهرنشینی ایران در سال‌های 1335 تا 1395 اضافه کرد: در تمام دوره‌های سرشماری بیش از 35 درصد رشد شهری کشور و حتی در دهه 55 تا 65 بیش از 50 درصد رشد شهری ناشی از مهاجرت بوده است. توسعه نامتوازن پیامدهای منفی بسیاری دارد که مهم‌ترین آنها عبارتند از: مهاجرت‌های اکولوژیک (مهاجرت برای بقا)؛‌ سلسله مراتب شهری بدقواره و ماکروسفالی؛‌ عدم آمایش و حفره‌های جمعیتی منابع و مواهب؛‌ نابرابری در شرایط اقتصادی، اجتماعی و کیفیت زندگی، همراه با دسترسی نابرابر به خدمات مراقبت‌های بهداشتی در بین جمعیت شهری است.

سخنران این نشست با تاکید بر سه سطح حاشیه‌نشینی شامل: پدیده حاشیه‌نشینی؛‌ مسئله اسکان غیر رسمی؛‌ بحران حاشیه نشینی و حاشیه‌نشینان به سه شکل مختلف برخورد با حاشیه‌نشینی اشاره و به تشریح آنها پرداخت. به اعتقاد وی سه شکل برخورد با پدیده حاشیه‌نشینی بدین شرح هستند:‌

الف در شهرهای بزرگ و کلان شهرها بیشترسعی بر تاکتیک ممانعت و سیاست درهای بسته و تلقی به‌عنوان بحران اجتماعی است؛‌

ب- در شهرهای متوسط تلقی به‌عنوان مسئله اجتماعی است؛‌

ج- در شهرهای کوچک سیاست چشم پوشی و عدم تلقی جدی از مسئله (غفلت مدیریتی) حاکم است.

دکتر نقدی در ادامه به مسائل و معضلات زندگی حاشیه نشینان پرداخت که عبارت بودند از: مسائل اجتماعی: تازه واردان، تنوع منشأ اجتماعی و جغرافیائی، تعلق شهری، وندالیسم، مهاجرت و میزان رضایت؛ مسائل اقتصادی:شامل مسکن، شغل، درآمد، بیکاری و ...؛ مسائل کالبدی شهری: نامناسب، ساخت و سازهای غیر استاندارد، مساکن نامطمئن، معابر غیر اصولی و در نهایت مسائل زیست­ محیطی: انواع آلودگی منابع آب و....، استقرار صنایع غیر استاندارد، سرازیر شدن فاضلاب و آب‌های سطحی شهر.

سخنران نشست با تاکید بر اهمیت مسئله حاشیه‌نشینی در مدیریت شهری اشاره کرد: برخی کارشناسان سکونتگاه‌های غیر رسمی را به‌عنوان آپاندسیت شهری یا پاشنه آشیل مدیریت شهری جدید به‌ویژه در کلان شهرها و شهرهای مهاجرپذیر می‌دانند، مجموعه‌هایی که از یکسو به دلیل استقرار تعداد کثیری از شهروندان که در خود جای داده­­‌اند و از منظر برخورداری از خدمات شهری در وضعیت مطلوبی قرار ندارند و کیفیت پائین زندگی از سوی دیگر چالشی اساسی برای داشتن شهر سالم و شهرنشینی پایدار به حساب می‌آید. همچنین این مناطق پتانسیل بالائی برای انواع آسیب‌ها و مسائل اجتماعی دارند و در صورت بی‌توجهی می‌توانند تمامی هستی یک شهر را نیز تهدید نمایند. به دلیل آنکه شاخص‌های عینی و ذهنی زندگی در این محلات پائین است، در نتیجه عدم رضایت از شاخص‌های اصلی این نواحی در همه جای دنیا است سکونتگاه غیر رسمی در بدنه هر شهری به وسیله محرومیت از استانداردهای زندگی که در متن شهر اصلی وجود دارد و نمود کالبدی و اجتماعی آن، شناخته می‌شوند.

چه باید کرد؟

دکتر اسدالله نقدی در پایان بحث خود گفت: حاشیه‌­نشین در شهر است اما شهر را خانه خود نمی‌داند!! اما راهکار حل این مسئله چیست؟ به‌سازی کالبدی و فیزیکی در رونق اقتصادی، بهداشت و دلبستگی اهالی به محیط و محله و حتی کاهش خشونت و وندالیزم در این مناطق تاثیرگذار است. کالبد عینی‌ترین نیاز است اما کافی نیست. مبلمان شهری خدمات، المان‌ها و زیرساخت­‌های استاندارد در حاشیه‌ها تعبیه شود. نسل دومی‌ها و سومی‌ها متفاوت از پدران و مادران خود هستند آنها را درک کنیم. در واقع قدم اول حل مسئله،‌ بازاندیشی درالگوهای توسعه و سپس به رسمیت­‌شناختن آن است.

 


*تهیه و تنظیم گزارش