مسجد و مدرنیته، مروری تحلیلی- جامعه شناختی بر گفتمان های مسجد در ایران معاصر" عنوان یکی دیگر از نشست های گروه علمی- تخصصی جامعه شناسی دین انجمن جامعه شناسی ایران در اردیبهشت ماه سال 86 بود که در آن، دکتر نعمت الله فاضلی عضو هیأت علمی گروه مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی به سخنرانی پرداخت.
او در ابتدا توضیح داد که مقاله ای که ارائه میدهد، بخشی از پژوهش بزرگتری است که برای سازمان تبلیغات اسلامی انجام شده است و طی آن، به این موضوع خواهد پرداخت که ما مسجد را چگونه فهمیدهایم و فهم ما از مسجد چه نسبتی با شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی معاصر دارد. به بیان دیگر، چه نسبتی میان فرآیند مدرنیته و پدیده مسجد وجود دارد.
وی برای این منظور، در روش شناسی کار خود، ابتدا مباحث جامعه شناسی دین در غرب را مرور کرده و به این مسأله پرداخت که نهادهای دین به خصوص کلیسا چگونه فهم شده و گفت وگوی جامعه شناسانه در رابطه آنها چه بوده است. علاوه بر آن، این مسأله را تا حدودی مورد بررسی قرار داد که مسجد در جهان اسلام چه تحولاتی را طی کرده است و در بخش آخر سخنرانی خود، به تجزیه و تحلیل گفتمانها در ایران پرداخت. او در این بخش، گفتمانهای سنتی، سکولار و گفتمانهای ایدئولوژیک انقلابی و گفتمانهای ایدئولوژیک انتقادی را از یکدیگر تفکیک کرده و سهم هر یک از آنها را در مقوله مسجد مورد بررسی قرار داد.
فاضلی تأکید کرد که پیش فرض بنیادیاش در این مطالعه این بوده که گفتمانها بیشتر از این که ذهنیت و خلاقیت فردی گروهی از نظریه پردازان و تحلیلگران مسائل اجتماعی باشد، زاده ساختارهای اجتماعی- فرهنگی است. از این رو، برای شناخت آنها باید به شکل بندی برون ذهنی توجه داشت و از این منظر، آنچه درباره کلیسا و مسجد طی تاریخ گفته و اندیشه شده است؛ در بستر تحولات تاریخی- اجتماعی جوامع مختلف قابل درک است. همچنین براساس پیش فرض دوم این مردمشناس، نهادهای اجتماعی شامل صورتبندیهای ایدئولوژیک گفتمانی گوناگونی هستند که با گروههای مختلف درون نهاد پیوند دارند و از میان آنها، یکی بر دیگران مسلط است و برای مطالعه دقیق، باید در هر گروه، گفتمان مسلط را شناسایی کرده و مورد بررسی قرار داد.
وی پس از این مقدمه، گفت: درنگاه جامعه شناختی، اگر مسجد و کلیسا را به مثابه نهادهای فضایی دین در نظر بگیریم، آنها مجموعاً تحت تأثیر تحولات مدرنیته، روشنگری انقلاب صنعتی، انقلاب اطلاعات و دیگر تحولات اجتماعی در حوزه های مختلف مثل خانواده، آموزش و پرورش و به خصوص رشد فرآیندهایی مثل تفکیک پذیری نهادی، عقلانی شدن و دموکراتیزسیون بودهاند. این تحولات در جامعه ایران قرن بیستم به نحو بارزی تأثیرگذار بوده و از تحولات ناشی از مشروطیت گرفته تا روی کار آمدن انقلاب اسلامی و تغییرات بعد از انقلاب اسلامی، هر یک زمینه ظهور گفتمانهای مشخصی درباره دین و سازمانهای دینی ایجاد کردهاند.
فاضلی یادآور شد: تمامی تحولات سیاسی و اجتماعی ایران ارتباط تنگاتنگی با مقوله مذهب داشتهاند. چنانچه مواجهه ایران تا دوران مدرن و تقابلها و تعارضهای سنت و مدرنیته، بیش از هر جای دیگر در تقابل دین و مدرنیته تبلور یافته است. این تقابل زاییده آگاهی در غرب و میان دو گروه طرفداران سنت و طرفداران مدرنیته بوده و باعث شکل گیری گفتمانهای لائیک، سکولار و مذهبی بین نخبگان سیاسی و فرهنگی گوناگون شده است.
وی افزود: از سوی دیگر، وقوع انقلاب اسلامی و پیدایش حکومت دینی در ایران، باعث اهمیت یافتن مجدد مذهب در تمامی ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه شده است. در چنین بستری لاجرم مباحث مهمی مانند شیوه ارتباط حکومت با نهادهای دینی، از جمله مسجد و شیوه مدیریت و سازماندهی آنها، جایگاه و کارکردهای این سازمان ها، تأثیر دولتی شدن مراکز در پذیرش و اقبال مردم به آنها، منزوی شدن و کاهش مشارکت مردم در سازمانهای دینی، میزان توانایی دولت برای حمایت و مدیریت این سازمانها و مسائلی از این نوع، در جامعه ایران طی چند دهه اخیر مطرح شده و در نتیجه، مجموعه تحولات مذکور باعث تولید دانش مبسوطی درباره دین و نهادهای مختلف آن شده است. با این وجود، گفتمانهای مسجد و سازمانهای دینی در تحلیلی جامعهشناسانه مورد بررسی قرار نگرفته که در این نشست به این هدف خواهم پرداخت.
او همچنین خاطرنشان کرد که از آنجا که مطالعات جامعه شناسی در غرب شکل گرفته و گسترش یافته، این مطالعات عمدتاً به بررسی شرایط کلیسا به مثابه مهمترین شکل سازمان دینی پرداختهاند و در این زمینه، مباحث سکولارشدن و نقدهای آن، رویکرد قالب در این حوزه بوده است. این در حالی است که در دهههای اخیر، به دنبال تغییرات اجتماعی و فرهنگی، رویکردهای جدیدی از سکولار شدن به میدان آمدهاند که نظریه "نونهادی" و رویکرد "نظام باز به سازمان دینی" از جمله آنهاست.
فاضلی در ادامه با بیان دیدگاههای مختلف درباره مفهوم سکولار شدن، گفت: بررسیهای تجربی اخیر نشان میدهند که معیارهای مدرنیته باعث سکولارشدن و کاهش گرایش به دین و نهادهای دینی نشده و براساس همین نتیجه است که پارادایم سکولاریزاسیون در تحلیل دین در جامعه معاصر ناکام مانده و پارادایم جدیدی در بین محققان شکل گرفته که بیش از آن که در صدد تبیین اهمیت یافتن مذهب در جهان معاصر باشد، در پی تحلیل تنوعات و گوناگونی مذاهب است. در این پارادایم، بیش از آنکه ناهمسازی عقلانیت دین دیده شود، بر هم سازی عقلانیت دین تبلیغ میشود. همچنین به جای آنکه مذهب را صرفاً نیرویی محافظه کار بدانند، بر نقش آن در آزادسازی از شر دیکتاتوریها در آفریقا و اروپای شرقی سابق و نقش آن در مبارزات برای تحقق عدالت اجتماعی در جنبشهای معاصر تأکید میشود.
وی همچنین با اشاره به مطالعات وبر درباره نظام سازمانی و بروکراتی کلیسا و سازمان دینی در جامعهشناسی، گفت که به اعتقاد این متفکر اجتماعی، ادیان به وسیله رهبران کاریزماتیک تثبیت میشوند اما با مرگ آنها، پیروان ناگزیر میشوند شرایط را به یک ساختار دائمی منتقل کنند؛ چنانچه در طول تاریخ، کلیسای کاتولیک به نحو موفقیتآمیزی، ساختار کلیسا را جایگزین رهبری کاریزماتیک مسیح کرده و این سازمان توانسته مجموعهای از تعالی و آموزههای دینی خود را زیر نظر رهبران روحانی و در قالب مجموعهای از آیینها و مناسک عینیت بخشد. گرچه در این فرآیند نهادسازی و نقل و انتقال، کلیسا به شدت با ارزشهای دینی درگیر شد و بین آرمانهای خالص معنوی و ارزشهای سکولاری دنیوی نوعی سازگاری را پذیرفته است.
دکتر فاضلی با اشاره به واکنشهای انقلابی و فرقهای متعددی که نسبت به این شیوه رخ داده، یکی از دلایل این امر را حاکم شدن قوانین بروکراسی بر فضای کلیساها و مؤسسات مذهبی دانست و گفت که از نظر پیتر برگر، جامعهشناس شناخته شده حوزه دین، این همگنسازی بروکراتیک سازمانهای مذهبی، باعث گسترش سکولاریزاسیون در جامعه میشود.
وی در ادامه توضیح داد: یکی از تلقیهای جدیدی که در نتیجه تحولات اخیر سازمانهای دینی و کلیساها در جهان به وجود آمده، بحث نگاه سیستم باز است. در این رویکرد تمرکز اصلی بر سطح تعامل سازمانهای مذهبی و محیط فرهنگی اجتماعی آنهاست. در نتیجه، در این نگرش به مراجعهکنندگان و کارگزاران سازمانهای مذهبی بیش از کشمکشهای درونی سیاسی توجه میشود. در این میان، یکی از نظریات مبتنی بر رهیافت نظریه سیستم باز در مطالعه سازمانهای مذهبی، نظریه نونهادی است که بر نقش فرهنگی در شکل گیری سازمانها تأکید میکند و ساختارهای سازمانی را بیشتر نشأت گرفته از باورهای افرادی که مشروعیت آن را تأیید میکنند، میداند. درواقع، نونهادگرایان بر تأثیر و نقش فرآیندهای فرهنگی محیط بیرونی سازمان بر رفتار سازمانی توجه دارند.
مسجد در مطالعات اسلامی و مطالعات جهانی
دکتر فاضلی پس از این مقدمه درباره دیدگاههای مطرح در جامعهشناسی غرب نسبت به نهادهای مذهبی، به موضوع اصلی جلسه یعنی جامعهشناسی مسجد پرداخت. وی در ابتدای این بخش از سخنان خود اشاره کرد که با وجود بررسیهای متعددی که تاکنون در مورد مسجد در ایران و یا حتی در دانشگاههای غربی صورت گرفته، مطالعات جامعهشناختی در این باره بسیار اندک بوده و بیشتر فعالیتها در چارچوب مطالعات درون دینی، تاریخی و یا هنری و زیباییشناسانه و در نهایت مطالعات توصیفی درباره ابعاد فرهنگی مسجد انجام شده است. با این وجود، در شرایط فعلی و شاید به دلیل اهمیت یافتن بیش از پیش مقوله اسلام و حساسیتهای سیاسی در این زمینه در سالهای اخیر، گفتمان مسجد در غرب به عنوان یک پدیده جدید رونق گرفته و وجود مختلفی را نیز در کشورهای گوناگون دارد.
وی افزود: در گفتمان مطالعات جهانی مسجد، آن چه بیشتر جلب توجه میکند مسأله تحولات مسجد در تقابل با علوم جدید و یا به تعبیر دیگر، فهم جایگاه مسجد در بستر مدرنیته است. در این زمینه، برخی محققان معتقدند که مساجد در گذشته کارکردهای نیایشی و غیرنیایشی داشتهاند اما در طول تاریخ، میزان شدت و ضعف این کارکردها یکسان نبوده و در شرایط مختلف دچار تغییراتی شده است. به تعبیری، مدرنیته و مدرنیزم، معماری و کارکردهای مسجد را دگرگون کرده و این دگرگونی همچنان ادامه خواهد یافت. چنانچه اکنون در کشورهای غیراسلامی، مسجد کارکردهای بسیار وسیعی دارد ولی در کشورهای اسلامی البته به جز مورد ایران، اغلب کارکردهای اجتماعی، آموزشی و قضایی حذف شده است و در نتیجه این تحول، مساجد بیشتر به کارکردهای دیگر، به خصوص کارکردهای سیاسی میپردازند و این امر باعث فراگرفتن هالهای از تقدس حول این مکان شده است. همچنین از دیگر تحولات اخیر، تغییرات در شیوههای ساخت و تزئین مساجد بوده است. تنوعاتی که در انواع معماری و ابزارهای مورد استفاده در مساجد وجود دارد، ناشی از به کارگیری دستاوردهای جدید علمی و صنعتی بوده است که همچنان ادامه خواهد یافت.
استاد مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبایی، به نقل از حسن اودخان یکی از محققان مسجد که تحلیلی تاریخی از این موضوع دارد، گفت: مسجد در دوران معاصر بیش از آنکه معرف اسلام باشد، ملیت و قومیتهای افراد در کشورهای مختلف را روشن میسازد و به تعبیری، این مهمترین تحول سالهای اخیر این نهاد دینی است. در واقع تأثیرپذیری از ایدئولوژیهای مختلف و به خصوص فضای مدرنیته، زبان نمادین و اشکال اسلامی کمتر در ساخت مسجد به کار رفته و محیط فیزیکی و ساختاری مساجد متأثر از جوامع غیراسلامی شده است. به بیان دیگر، مساجد امروزی متأثر از تبلور عواملی مانند محل، منطقه، فرم معماری ناسیونالیستی به مثابه مدرنیته، خواستها و برداشتهای طراحان و سلیقه مشتریان بوده و این امر گسستی تاریخی را در کارکردهای مسجد به وجود آورده است.
وی همچنین خاطرنشان کرد که از دهه 1960 به بعد، دولتهای اسلامی به شدت به حمایت از ساخت مسجد پرداختهاند و این برنامه دولتی مسجدسازی تلاشی برای تقویت سیاسی و قدرت کنترل اجتماعی و همچنین نمادی از اقتدار ملی این کشورها تلقی میشده است و بنابر آن، مساجد امروز باید طوری ساخته شوند که به طور عینی و آشکار هویت منطقهای مدرن اسلامی را نشان دهند تا در چشم جهانیان معرف و نماد قدرت ملی خاص باشد.
فاضلی همچنین گفت: از سوی دیگر، مساجد امروزی نشانه تأثیرپذیری از رسانههای جمعی و مبادلاتی است که در سطح جهان و بهویژه جهان اسلام، درحال رخ دادن است. او در ادامه بحث خود، به نظریات جامعهشناس مسلمان صاحبنام دیگری به نام محمد ارغون در این زمینه اشاره کرد و گفت که این متفکر هم معتقد است ایدئولوژی و ناسیونالیزم منطقهای در معماری و کارکردهای مسجد بسیار مؤثر بودهاند اما او این تغییرات را ناشی از تغییر و تحول مفهوم «امر قدسی» در نزد جوانان معاصر میداند.
گفتمانهای مسجد در ایران
نعمتالله فاضلی در بخش پایانی سخنرانی خود در انجمن جامعهشناسی ایران، گفتمانهای مختلف مسجد در ایران را مورد بررسی قرار داد. او ابتدا به گفتمان سنتی در این رابطه پرداخت و گفت: این گفتمان به طور طبیعی در جریان ظهور دین اسلام و فرآیند تثبیت آن در طول زمان، شکل گرفت و تحول یافت. چنانچه با توجه به شرایط جامعه صدر اسلام، در این گفتمان مسجد کانون اصلی جامعه اسلامی شناخته شده و کلیه امور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی از طریق آن صورت میگیرد و از این نظر تفاوت اساسی میان الگوی ایده آل از مسجد و الگوی ایده آل از کلیسا وجود دارد؛ چنانچه نسبت میان مسلمان و مسجد به گونهای تعریف شده که مسلمانان در تماس و ارتباط دائمی با مسجد هستند، در صورتی که یک مسیحی میتواند کلیسا را حاشیهای از زندگی خود بداند. همچنین، عبادت در نگاه مسلمانان به انجام اعمال مذهبی محدود نشده و هر نوع عملی که با نیت خدایی و قصد قربت انجام شود، عبادت است. به همین دلیل معماری و فضای مسجد به گونهای است که بتواند کارکردهای عبادی و اجتماعی گستردهای داشته باشد اما میزان غلبه هر یک از این کارکردها، تابع شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعهای است که مسجد در آن قرار داشته است. البته در هر دوره تاریخی با وجود گفتمانهای رقیب، هریک از جوامع اسلامی بر این باور بودهاند که قرائت و فهم آنها از مسجد، گفتمان حقیقی بوده و بر مبنای آن چیزی است که از صدر اسلام شکل گرفته است اما در شرایط مختلف، متناسب با نیازهای جامعه، همواره گفتمان جدیدی قدرت یافته است.
وی در ادامه، دومین گفتمان را گفتمان سکولار معرفی کرد و در این باره گفت: این گفتمان مبتنی بر رهیافتهای لیبرالی است که در طی فرآیندهای مدرنیزاسیون و نوسازی در کشورهای اسلامی شکل گرفته است. چنانچه در این رهیافت گفته میشود مسجد یک مرکز دینی است که افراد به صورت داوطلبانه به آن میپیوندند و هر آنچه در آن صورت میگیرد، به نوعی براساس توافقات مؤمنان در بازی دموکراتیک خود است. البته باید توجه داشت که لیبرال بودن در اینجا به روش عملکرد مسجد گفته میشود و نه محتوای آموزشهایی که در مسجد داده میشود.
فاضلی افزود: برخی افراد مساجد موجود در آمریکا را از جمله مساجد پیرو این الگو معرفی میکنند. این مساجد توسط اشخاص و گروههای مختلف، به منظور گردهمایی و بررسی نیازهای معنوی و اجتماعی مسلمانان برپا شده و با توجه به شرایط محیط اجتماعی و ارزشهای مسلمانان مؤسس، به دستههای مختلفی تقسیم میشوند؛ چنانچه این مسائل گاه تنشهای جدی را میان مسلمانان جامعه آمریکا به وجود میآورد. در جامعه ایران نیز الگوی لیبرال مسجد در دوره پهلوی شکل میگیرد. پهلوی اول بر تفکیک نهاد مسجد از نهاد سیاست معتقد بود و اقدامات گستردهای در این زمینه انجام میداد. در این رویکرد، نهاد مسجد میتوانست آزادانه به فعالیتهای عبادی و سخنرانیهای مذهبی خود به دور از ابعاد سیاسی ادامه دهد. در این میان، روشنفکران و طبقه متوسط شهری که از ارزشهای سنتی دینی فاصله گرفته بودند، نیز عموماً با فهم لیبرالی از دین سنخیت بیشتری داشته و مسجد لیبرالی و سکولار را بیشتر میپسندید و معتقد بودند نهادهای دینی نباید مسلمانان را وادار به پیروی از هنجارهای معین کند.
سومین گفتمان مورد اشاره در این جلسه گفتمان ایدئولوژیک انقلابی بود که به گفته فاضلی، بر اساس قرائت روشنفکران دینی مانند دکتر علی شریعتی و رهبران انقلاب اسلامی به خصوص امام خمینی به وجود آمد. چنانچه شریعتی با نقد اسلام سنتی و اسلام سکولار، اسلام ایدئولوژیک را مطرح میکند و امام خمینی نیز به مثابه رهبر انقلاب اسلامی، به مسجد به عنوان کانون فعالیتهای مذهبی و سیاسی و اجتماعی هم زمان با هم می نگرد.