گروه علمی تخصصی جامعه شناسی خانواده، روز دوشنبه 13 آبان ماه 92 نشستی با عنوان «شکاف نسلی در خانواده ایرانی» برگزار کرد که در آن دکتر باقر ساروخانی، دکتر عالیه شکربیگی، دکتر امید علی احمدی، دکتر حسین آقاجانی مرسا به بررسی ابعاد مختلف این موضوع پرداختند.
در ابتدای این جلسه، دکتر ساروخانی با بیان اینکه شکاف نسلی همهجا و در همهزمانها مطرح بوده و مسئله جدیدی نیست، شکاف نسلی را مسالهای جدید ندانست، و گفت: آنچه که امروز آن را مهمتر جلوه میدهد، تغییرات سریع و عمیق این موضوع است. اگر وجود این شکاف نسلی در جامعهای که در معرض عمیقترین و سریعترین تغییرات است محرز شود، نه تنها شکاف، بلکه میتوان به آن انقطاع و گسست نیز گفت که همین موضوع را حادتر خواهد کرد.
این جامعهشناس در ادامه دو دیدگاه متفاوت درخصوص شکاف نسلی را مطرح کرد: دیدگاه خوشبینانه و دیدگاه بدبینانه به مساله شکاف نسلها.
وی ادامه داد: معمولاً میان آنچه در تحقیقات گفته میشود با آنچه رفتار میشود، تفاوت وجود دارد و جوانان در تحقیقات صورتگرفته اغلب به خاطر احترام به بزرگتر، قداست پدر و مادر و ساحت خانواده چندان شکاف نسلها را قبول نمیکنند. اما آنچه که در شکاف بین نسلها نمود پیدا میکند این است که دو نسل زبان گفتار و رفتار یکدیگر را متوجه نشده و همین موضوع مشکلساز میشود. در این مواقع است که ما با پدیدهای به نام فرزند بیرونی مواجه میشویم؛ بدان معنا که فرزندان از شبکههای اجتماعی، رسانه و مدرسه تأثیر بیشتری میپذیرند تا از خانواده. جوانان از نظر فیزیکی نزد خانواده خود هستند، اما حوادث بیرون را دنبال کرده و از نظر ارزشی به بیرون تعلق دارند.
کار جامعهشناس این است که حداقل انسجام را میان نسلها ایجاد کند و کاری کند که از افراط جوانان و تفریط بزرگسالان جلوگیری شود. پدر و مادر حرکات و تغییرات جامعه را بپذیرند، جوانان نیز دچار از خود بیگانگی نشوند و فرهنگ خود را خوار ندانند.
در ادامه نشست دکتر عالیه شکربیگی به طرح نظرات خود پرداخت و گفت: شکاف نسلی پدیدهای جهانی است و طرح مسئله شکاف نسلی نشاندهنده اهمیت و ارزش نهاد خانواده است که در این زمینه هم انسجام و هم کشمکش وجود دارد. چراکه تحقیقات به طور واضح نشان نمیدهند که آیا در همه خانوادهها شکاف نسلی داریم یا خیر، البته در بسیاری از خانوادهها این معضل وجود دارد. این موضوع نشان از تحولات ارزشی و تغییرات اجتماعی سطح کلان جامعه است که همسو با تغییرات و تحولات دنیا در حال حرکت است. شکاف نسلی پدیدهای جهانی است که جامعه را به سوی دگرگونی و تحول میبرد.
مبحث دیگری که شکربیگی در ادامه به آن پرداخت، تنزل مفهوم مادری و کاهش فرزندآوری است که به اعتقاد وی باعث شده رتبه خانواده از رتبه اول در جامعه به رتبه چهارم تنزل پیدا کند. این جامعهشناس با بیان این مطلب افزود: آنچه که به ترتیب برای جوانان امروزی اهمیت دارد تحصیل، اشتغال، اوقات فراغت و سپس خانواده است. جوانان بیشتر به سمت مادیگرایی سوق پیدا کردهاند و این پدیده نه تنها در ایران که پدیدهای جهانی است.
وی درخصوص خانواده ایرانی و تحولات آن گفت: خانواده ایرانی در جامعه در معرض اطلاعات و ارتباطات اینترنتی قرارگرفته و این خود عاملی برای شکاف نسلی است. گاهی شکاف نسلی در خانواده به بیکانگی نسلی تبدیل شده و نسلها زبان یکدیگر را نمیفهمند.
به نظر شکربیگی در حال حاضر اوضاع جامعه به گونهایست که گروه مرجع جوانان، در بسیاری موارد، خانواده نیست بلکه افراد دیگر حتی در آن سوی مرزها، گروه مرجع جوان ایرانی شدهاند و این خود نشاندهنده شکاف نسلی است.
وی ادامه داد: سبک زندگی جوان امروز مانند سبک غذاخوردن، بازی کردن، گذران اوقات فراغت، پوشش و آرایش و به عبارتی مدیریت بدن نیز یکی دیگر از عوامل شکاف نسلی است. توقعات و انتظارات فزآینده جوانان از خانواده که عامل آن امروز در مواردی خود خانواده بوده است نیز باعث شکاف نسلی شده است.
شکربیگی اطلاعات و معلومات زیاد جوانان در مقابل خانوادهها را نیز عامل دیگر شکاف نسلی دانست و در ادامه خاطرنشان کرد: آیا بایستی جلوی تغییرات نسلی را بگیریم ویا با راهکارهایی روند این تحولات را به تعویق بیاندازیم؟.
وی در پاسخ به سوالات فوق به این نکته اشاره نمود که شکاف نسلی، امروزحاصل شکاف بین فرزندان تربیت شده در مهدکودکها و والدین شاغل است، مادری که ساعات پرانرژی خود را به دلایل زیادی در بازاراشتغال صرف میکند، چه توقعی باید از فرزندش داشته باشد که زبان او را بفهمد و در آینده سرمایه اجتماعی او در خانواده و جامعه باشد؟ جامعهپذیری فرزندان ما امروز به دست نهادهای مکمل خانواده افتاده است و کنش نوجوان و جوان ایرانی امروز، حاصل جامعهپذیری اوست، همچنین باید این نکته را در نظر داشت که در مواردی امروزه، خانه به یک استراحتگاه برای اعضای آن تبدیل شده است و نه یک محل برای تولید معنا و معرفت و هویت. در کنار این مسئله باید به نقش رسانهها در تخیل فرهنگی و شکاف نسلی اشاره کرد که عامل به وجود آمدن نوعی بیگانگی نسلی در خانواده است، و هر راهکاری در ارتباط با مسئله شکاف نسلی فقط باید در بستر پژوهش بومی و در خانواده ایرانی صورت گیرد.
سپس دکتر مهرداد آقاجانی مرسا در باب این موضوع به بحث پرداخت و گفت: جدایی به وجود آمده میان نسلها به دلیل تخصص جوانان است که باعث پدیده فنسالاری شده است. بدین معنی که بزرگسالان در مقابل جوانها کم میآورند. در واقع تکنولوژی جایگزین تجربه شده است، اما سالمندان نمیخواهند این موضوع را قبول کنند.
در ادامه دکتر امیدعلی احمدی، با اشاره به نتایج پژوهش خود با عنوان «شکاف نسلی یا تأخر فرهنگی» گفت: در این تحقیق با طرح موضوع مدرنیسم به عنوان عامل متحولکننده جامعه ایرانی، به این مهم پرداختهام که سرعت تحولات در ایران بسیار بالا بوده، اما در تمام گروههای اجتماعی یکسان نیست. البته علت شکاف نسلی نیز به خاطر عدم تمایل نسل گذشته در همراهی این تغییرات نیست، بلکه به دلیل عدم توانایی آنهاست.
وی افزود: من در این تحقیق با مقایسه سه نسل مختلف در شهر تهران، تفاوتهای آنها را از حیث ابزارهای گذران اوقات فراغت مورد بررسی قرار دادم و نتایج نشاندهنده این بود که این تفاوت چندان آشکار و چشمگیر نیست. تنها در بعد ماهواره و چت و اینترنت، این تفاوت معنیدار میشود، اما در سایر موارد مانند تمایل به بودن در طبیعت، یا شرکت در کلاسها و بحثهای مذهبی و... تفاوت چندان چشمگیر نبوده که منتهی به شکاف نسلی شود.
علی احمدی در انتها افزود: نتایج بهدست آمده در این تحقیق را از دو دیدگاه مورد بررسی قرار دادهام؛ یک دیدگاه تعامل دروننسلی در مقایسه با گذشته بوده که منجر به تفاوت عرصههای ذهنی و تفاوت در معناشناسی بین نسلی شده است. دیدگاه دوم نارضایتی نسل قدیم از سبک زندگی و فراغت نسل گذشته در مواردی در سبک فراغتی که تلاش داشته با نسل جدید همراهی داشته باشد، اما نتوانسته و همین امر منجر به تأخر فرهنگی آنان شده است