اعضای گروه انسانشناسی فرهنگی انجمن جامعهشناسی ایران، در یکی از نشستهای عمومی خود، در کنار تعدادی از پزشکان متخصص جراحیعروق نشستند تا درباره بیماری ناشناخته بورگر و ابعاد و دلایل اجتماعی بروز آن بحث کنند. در این نشست دکتر بهاره فاضلی به ارائه نتایج تحقیقات خود را درباره این بیماری پرداخت.
وی در ابتدای سخنانش، توضیح داد که بیماری بورگر یک سندرم بالینی با علت نامشخص استکه غالبا در مردان جوان سیگاری، منجر به التهاب و انسداد عروق کوچک و متوسط اندامهامیشود. این بیماری به علت شیوع در جامعه جوان، پیشرفت آن به سمت قطع عضوهای مکرر و معضلاتاقتصادی- اجتماعی که درپی خواهد داشت، از اهمیت ویژهای برخوردار است. از سوی دیگر، این بیماری در حال حاضر بطورمشخص در آسیا شیوع بیشتری نسبت به اروپای غربی و شمال آمریکا داشته و متاسفانه مانیز در کشور خود، با تعداد موارد بیش از حد انتظار این بیماری مواجه هستیم.
وی افزود: علیرغم گذشت نزدیک به صد سال از تعریفاین بیماری توسط لئو بورگر، ماهیت و عامل ایجادکننده آن در هالهای از ابهام قراردارد که نتیجه آن عدم دستیابی به راه تشخیص قطعی، روش پیشگیری-درمانی مؤثر وقطععضوهای مکرر این بیماران بوده است. با این وجود، شناختی که امروزه از بیماری بورگر در ذهن بسیاری از پزشکان ما نقش بسته،را به راحتی میتوان در قالب یک جمله ”بیماری مردان جوان سیگاری که منجر به قطع عضومیشود“ خلاصه کرد. این شناخت کلی عواقب تأسفباری را بهدنبال داشته است و امروز میتوان اعلام کرد که بیماری بورگر نه تنها یک معضل پزشکی بلکه مهمترازآن یک معضل اجتماعی باشد.
فاضلی در ادامه، با اشاره به افزایش سالانه تعداد موارد بیماران بستری شده با تشخیص بیماری بورگر، در بیمارستان امام رضا (ع) مشهد که میدان تحقیق او بوده است، گفت: اغلب مبتلایان این بیماری، مردهستند؛ به گونهای که در ابتدای شناخت بیماری، تشخیص تنها برای مردان قابل طرح بود ولی بعدها شاهد افزایش چشمگیر آمار مبتلایان زن بودیم.
وی در رابطه با علل مطرح شده برای ایجاد بیماری بورگر، به مصرف مواد مخدر از جمله تنباکو به عنوان قدیمیترین عامل شناخته شده، نیکوتین، نوعی سیگار دست سازبه نام ”بیدی“، ناس(تنباکوی جویدنی) و حتی دود سیگار اشاره کرد و گفت: در بخش جراحی عروق بیمارستان امامرضا(ع) مشهد، مصرف سیگار بیماران بورگری طیفیاز 2 نخ در روز تا 80 نخ در روز داشت. همچنین مدت زمان مصرف سیگار تا شروع علائمبیماری طیفی از 2 ماه تا 35 سال (متوسط 13 سال) را شامل میشد.
فاضلی همچنین درباره شرایط فرهنگی- اقتصادی مبتلایان به این بیماری، گفت: افراد مبتلا عموما متعلق به سطوح پایین سطح فرهنگی- اقتصادی جامعه هستند؛ بهگونهای که در جامعه آماری مورد مطالعه ما، میزان مصرف گوشت ماهانهدر طیفی از صفر تا یک کیلوگرم بهازای هریک از افراد خانواده در ماه قرارمیگرفت. علاوه بر این تنها 16درصد بیماران موفق به ورود به دوره دبیرستان یا ادامه تحصیل تااخذ دیپلم شده بودند. 21درصد بیسواد بوده و باقی در طیفی از سواد خواندن و نوشتن تادوره راهنمایی قرار میگرفتند. تنها 27درصد بیماران حرفه مشخصی داشتند. عمده بیماراناستخدام رسمی نبوده وکشاورزان نیز هیچکدام زمین مستقل برای کار نداشتند. ایندرحالی است که عدم داشتن شغل ثابت و هویت شغلی، یکی از زمینههای مستعدکننده گرایش بهاستعمال دخانیات است. از طرفی ساعات طولانی کار و فعالیت بدنی زیاد این افراد، درغیاب تغذیه مناسب، از دیگر عوامل ایجاد کننده احساس نیاز به اثرات تحریکی دخانیاتمیباشد. همچنین مصرف سیگار و مواد مخدر میتواند اعتماد بهنفسی را که افراد فقیرمدتها بهدنبال سرخوردگیها و عدم کسب موفقیتهای اجتماعی از دست داده بودند، بهآنها بازگرداند و به رؤیای برآوردهشدن نیازهایشان در حالت توهم نزدیک سازد.
وی با بیان اینکه ترک سیگار میتواند روندی پویا برای جلوگیری و از بیماری و یا تشدید آن باشد، متقاعد کردن بسیاری از افراد را در این زمینه، بسیار سخت ارزیابی کرد و گفت:زمانیکه به بیمار هشدار میدهیم که بایستی بین قطع سیگار و قطع اندامهایش یکی راانتخاب کند، اغلب بیماران قطعاندام را انتخاب میکنند.
دکتر فاضلی با اشاره به دلایل مختلف مطرح شده درباره علل وابستگی افراد به سیگار و یا سایر مواد مخدر، رفتاردرمانی را روش نسبتا موثری برای خروج بیماران از وابستگی به دخانیات ومواد مخدر معرفی کرد و یادآور شد که درمانهای روانشناختی به صورت گروهی نیز از طریق ایجاد پیوستگی گروهی، همدلی، رقابت و الگوبرداری، ایجاد تغییر در نگرشهای ناکارآمد فرد که او را به مصرف سیگار سوق میدهد، آموزشمهارتهای کنترل خود و اضطراب و روشهای مقابله با استرس به عنوان جایگزینسیگار یا دیگر مواد مخدر، میتواند بسیار سودمند باشند. همچنین حمایت از بیماران پس از ترخیص از بیمارستان، برای جلوگیری از بازگشت دوباره بیماری بسیار مهم ارزیابی شده است.
سخنران این نشست در پایان مباحث خود، بر لزوم همکاری و هماندیشی بیش از پیش میان متخصصان رشتههای مختلف از جمله اقتصاددانان ، سیاستمداران،جامعهشناسان و روانشناسان، برای شناخت و خشکاندن سرچشمههای زاینده معضل اعتیاد و بیماریهای مربوط به آن تاکید کرد