معیدفر، در گفتگو با امتداد:سعید معیدفر 1402
با سیل مهاجرت، ضریب هوشی در کشور به شدت در حال نزول است/ آقایان به قدری درگیر حفظ وضع موجود هستند که به تبعات این روند نمی‌اندیشند/ دانشگاه امروز، دیگر دانشگاه نیست!/برخی به دنبال این هستند که با اشغال دانشگاه، کمبودهای خود را جبران کنند

امتداد-محمد جعفری: روند بازنشستگی اجباری اساتید دانشگاه از زمان روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی با موج اخراج سریالی اساتید دنبال شده و در کنار آن، هر روز با دومینوی مهاجرت بسیاری از نخبگان از کشور مواجه هستیم.

سعید معیدفر، در گفتگویی با امتداد، ضمن تشریح ابعاد پیامدهای این مسئله، اظهار داشت: ماجرای اخراج اساتید، برخورد با دانشگاه‌ها و مقوله خالص‌سازی، مسئله جدیدی نبوده و در چهار دهه گذشته مرتبا اتفاق افتاده است. این مقوله البته، گاهی تشدید شده و گاهی مسکوت مانده است. الان هم در دوره تشدید آن هستیم.

حکومت‌های توتالیتر از وهله نخست بر همین مبنا عمل کرده و بنا داشتند تا همه چیز را-اعم از مدیریت کشور، اقتصاد، فرهنگ، دانشگاه و عموم حوزه‌ها- یکدست کنند. البته پشت این ایدیولوژی، همواره منافع و فرصت‌طلبی قرار داشته است. در دیگر حکومت‌ها که چنین وضع مشابهی را تجربه کردند، بعدها آشکار شده که پشت این اقدامات، منافع شخصی، رقابت‌های فردی و تسویه حساب‌های افراد قرار داشته است.

دانشگاه‌های کشور ما هر روز به افراط کشیده می‌شود و تاثیری که باید در روند توسعه علمی، صنعتی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی مملکت داشته باشد را از دست می‌دهد. دانشگاه‌ها در حال بدل شدن به محلی هستند که افرادی بتوانند در آن پست‌هایی را در آینده اشغال کنند.

هر روز هم شاهد هستیم که افرادی که در مجلس، دولت و دیگر نهادها کارگزار بوده و هیچ ربطی به دانشگاه ندارند، جملگی عنوان دکتر، فارغ‌التحصیل دانشگاه و استاد را یدک می‌کشند. این مسئله، عقده‌های حقارتی است که برخی داشته و به دنبال این هستند که با اشغال دانشگاه، کمبودهای خود را جبران کنند.

عجالتا دانشگاه‌های ما کارکردهای خود را از دست داده‌اند. برای اینکه عده‌ای-که در شرایط عادی از ورود به آن عاجزند-بتوانند از دروازه‌های دانشگاه وارد شوند، کادر اصلی در حال بیرون شدن است تا جای این افراد باز شود.

ما در حال حاضر در مقایسه وضعیت اساتیدی که از دانشگاه اخراج شده و افرادی که به جای آن‌ها وارد این نهاد شده‌اند، حتی با یک استاندار دوگانه هم مواجه نیستیم. استاندارد مشخص است و ظاهراً قرار بر این بوده که هرکس در جایی غیر از جایگاه خودش قرار بگیرد.

کادر علمی نباید در دانشگاه حائز اهمیت باشد. بلکه ظاهراً دانشگاه، کارکردهای دیگری برای نظام توتالیتر دارد و برای بقای آن، باید کسانی به دانشگاه بیایند که اصلا تعلقی به آن ندارند.

در این وضع، هر ساله شاهد خروج هزاران چهره نخبه و کادر متخصص از کشور هستیم. در این شرایط طبیعی است که دانشگاه، دیگر دانشگاه و مرکز علم نبوده و کسانی هم که بضاعت علمی دارند، باید کم‌کم جمع کرده و بروند تا جا برای برخی افراد باز شود.

افرادی که به دنبال تولید علم نبوده و درصدد تولید هواداران فرصت‌طلبی هستند که حاکمیت بتوانند در آینده بر اساس اتکای به آن‌ها ادامه بقا بدهد.

امروز شاهد آن هستیم که حالت ناامیدی و کسالت و بی‌انگیزگی و البته افسردگی در دانشجویان پدید آمده و مترصدند تا هر چه زودتر فرصتی را به دست آورده و در جای دیگری ادامه تحصیل بدهند.

یک نظام کوتوله باید عوامل و عناصر و کادرهای کوتوله هم داشته باشد! حتی اگر بهترین نخبه‌ها و متخصصین کشور هم بروند، آقایان هیچ نگرانی از بابت آن نداشته و به جای این نیروها، یک جمعیت دیگری را از جاهای دیگری وارد می‌کنند تا فاقد حرفه و تخصص بوده و صرفا شونده و گوش به فرمان باشند.

همین الان با سیل مهاجرت، ضریب هوشی در کشور به شدت در حال نزول است. متخصصان و سرآمدانی که در همه حوزه‌ها می‌توانند به توسعه کشور کمک کنند را از دست می‌دهیم. در آینده مسائل روزمره ما بر زمین مانده و اقتصادمان ورشکسته‌تر خواهد شد.

آقایان به قدری درگیر روزمرگی و حفظ وضع موجود هستند که به تبعات این روند نمی‌اندیشند. به عبارت دیگر به نظر می‌رسد که نظام بنا دارد تا کشور را به مانند یک بیماری که در کما به سر برده و حیات نباتی دارد، نگه‌داری کند.

متولیان امر، امروز بیشتر به حیات نباتی کشور توجه دارند و بدیهی است که دیگر از این کشور و از این جامعه نباید انتظار حرکت، تغییر یا تاثیری-در نظام بین‌الملل که هیچ!- در درون مملکت و بقای آن هم داشته باشیم.

#امتداد
@emtedadnet