سیدمحمد میرکمال

با سلام و احترام خدمت جناب دکتر محدثی، به عنوان دانش آموخته ی رشته جامعه شناسی و هم به عنوان یک علاقمند به این رشته و مسائل مربوط به حوزه جامعه‌شناسی، در مورد نامه انجمن به سازمان‌های بین المللی چند نکته را مطرح می‌کنم شاید نقاط تاریک و مبهم ذهن خودم هم در این گفتگوی مکتوب با اهالی جامعه‌شناسی روشن شود.

از آنجایی که فعالیت‌های انجمن بعد از مرحوم قانعی راد عزیز کاهش پیدا کرده است و جذابیت چندانی برایم نداشته است من هم کمتر پیگیری کرده‌ام و اگر نگاه نقادانۀ تیزبین شما توجه‌ام را به این نامه جلب نمی‌کرد از تریبون دیگری متوجه انتشار این نامه نمی‌شدم. از سال‌های ابتدایی دورۀ کارشناسی که با انجمن آشنا شدم تا الان هیچ وقت انجمن رویۀ مشخصی در مورد مطالبه‌گری اجتماعی و کنش‌های مدنی نداشته است که دقیقاً وظیفه و منش جاری‌اش را تصریح کرده باشد؛ تا بتوان امروز صحبت از تغییر کردن و نان به نرخ روز خوردن‌اش به‌میان آورد، و یا بتوان با توجه به رویه‌های عملی و اهداف مصرح انجمن آن را نقد کرد، چون در هر دوره‌ای یک جور منش اجرایی داشته است. اما با یک نگاه به اهداف مکتوب انجمن که پنج بند است به نظر می‌رسد نامه در راستای هیچ یک از آن‌ها نیست.

در ایران وفاداری به اهداف اولیه تأسیس انجمن‌ها به طور معمول غیرقابل ممکن است و همیشه بعد از تغییر نسل اولی که پایه‌گذار یک انجمن هستند، نسل‌های بعدی به سرعت درگیر مسائل سیاسی و متأثر از آن می‌شوند؛ چون همه چیز در ایران سیاسی است، البته نه به آن معنا که در کشورهای دیگر سیاست بر اجتماع تفوق ندارد. در همۀ اجتماعات میدان سیاست و به تبع آن قدرت، تمایل دارد که آن‌قدر بزرگ شود که همۀ میدان‌های دیگر اعم از اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی را در ذیل خود قرار دهد تا اینجا شبیه باقی کشورهای هم‌سنخ خودمان هستیم، ولی در ضمن همدلی و همدردی، آنچه از خودم و اصحاب رشتۀ خودمان می‌دانم این است که در اینجا هیچ منشی پایدار نیست. اهداف، رویه‌ها، و کنش‌ها همانند بسیاری احوالات دیگر کوتاه مدت است، طبیعی است در این ناپایداری و تزلزل و کوتاه مدتی هم امکان نقد از بین می‌رود و هم امکان اصلاحات.

اهداف انجمن از این قرار بوده‌اند:

  • تولید و ترویج دانش جامعه‌شناختی
  • تدوین و تصریح قواعد (هنجارهای رویه‌ای و هنجارهای اجتماعی یا اخلاق علمی) برای کنشگران حوزۀ جامعه‌شناسی
  • تقویت ارزش و حیثیت جامعه‌شناسی (کسب شأن علمی و اجتماعی(
  • تقویت تعهد علمی و هویت صنفی کنشگران جامعه‌شناسی
  • بسط و گسترش و غنی‌سازی روابط انجمنی در اجتماع علمی و جامعه.

این نامه در راستای کدام هدف انجمن بوده است؟ آیا به تولید و ترویج دانش جامعه‌شناسی کمک کرده یا باعث گسترش روابط انجمنی شده و یا باعث ارتقاء هویت صنفی کنشگران جامعه‌شناسی شده است؟ این نامه یک کنش سیاسی محسوب می‌شود یا یک کنش اجتماعی، علمی و یا صنفی؟ آیا یک انجمن علمی جامعه‌شناختی که یکی از ارکان جامعۀ مدنی و توسعه‌دهنده آن است حق دارد که یک کنش سیاسی انجام دهد؟

در کلاس‌های جامعه‌شناسی از اساتید همواره شنیده‌ایم که هدف کنشگری سیاسی، قدرت و توجیه وضع موجود است و هدف کنشگر اجتماعی و فعال جامعه مدنی توسعه، اصلاح تعاملات فرهنگی و اجتماعی، نقد قدرت به منظور بهبود شرایط جامعه و مردم، و دیده‌بانی ارکان قدرت است.

اما ظاهراً که این سرنوشت تمامی انجمن‌ها در ایران است. در ایران هر نوع فعالیت اجتماعی و مدنی بعد از چند صباحی رنگ و بو و یا انگ سیاسی می‌گیرد آن هم نه در جهت نقادی بلکه از باب همراهی. متأسفانه انجمن به عنوان یکی از دیده‌بان‌های جامعه مدنی، که تاکنون قدرت نقادی به جا و چندانی از خود نشان نداده است، ناچار جهت اعلام موجودیت و زنده بودن خود از باب همراهی سخنی گفته که به نظرم یک اشتباه صنفی است.

از آن‌جایی که من و امثال من، قدرت نقد صریح و سازنده به کنش‌های سیاسی حاکمان را نداریم، ناچار سکوت می‌کنیم. نمی‌دانم در این شرایط کار درست چیست، ولی آن‌قدر می‌دانم که در ایران من نمی‌توانم نقاد باشم و بر مسند هم بنشینم. نقد کلامی در ایران تاوان دارد و البته بیهوده هم هست، چون اول دودمان را بر باد می‌دهد و بعد خود آن مجموعه را و از سویی دیگر از آن‌جایی که مردم اعم از دانشگاهی و غیره گوش‌شان از حرف‌ها و نقادی‌های کلامی و شفاهی، چه علمی و چه غیر علمی و سیاسی، پر شده است، باید راه‌های هوش‌مندانۀ دیگری برای توسعۀ ارتباطات صنفی و ارتقای ارکان جامعۀ مدنی و نقد قدرت جست و جو کرد.

شاید بهتر بود انجمن چون قدرت‌اش بسیار کم است، هم از جهت اعتباری که بین اصحاب علوم اجتماعی دارد و هم از جهت نسبتی که با حاکمان دارد و به‌واسطۀ خرد جامعه‌شناختی که مثلاً پشتوانه‌اش است، از تکرار یک کنش سیاسی نخ‌نما شده و بی‌نتیجه صرف‌نظر می‌کرد. این نامه به جز یک کنش سیاسی تکراری روتین چه خاصیت دیگری داشت؟ مثل این‌که کسی سر وصدایی می‌کند، فقط من باب اعلام حضور. خود نویسندگان نامه توقع دارند چه نتیجه‌ای از نوشتن نامه بگیرند؟ به نظرم با همان خرد جامعه‌شناختی که به کارشان نیامده، می‌توانستند از نتایج کنش مبهم شان- سیاسی یا اجتماعی یا علمی و یا صنفی- حداقل پیش‌بینی‌ای داشته باشند.

سوم اردیبهشت 99


منبع: کانال تلگرامی زیر سقف آسمان (http://t.me/NewHasanMohaddesi)