کووید19 فروردین99علاوه بر تلفات عظیم انسانی این بیماری همه‌گیر که ویران‌کننده‌ترین بحران پس از جنگ جهانی دوم می‌باشد، تبعات سیاسی و اقتصادی بزرگی در حال رخ دادن است که ساختارها و محیط بین‌المللی جدیدی را ایجاد می‌کند. برخی از خصوصیات نظم جدید جهانی عبارتند از:

الف) رکود بزرگ 2020 و بحران عمیق در بازارهای مالی

- سرعت بیکاری در حال افزایش
نیمی از 3 میلیارد نیروی کار جهان آسیب‌های گسترده‌ای به ظرفیت‌شان برای درآمدزایی وارد می‌شود. این در حالی است که اختلالات مربوط به انقلاب صنعتی چهارم (ظهور روبات‌ها و دیجیتالی شدن صنایع) پیش از این هم اساساً بازار کار را شوکه کرده است.

-بحران اعتماد به نفس در سرمایه‌داری به دلیل حضور و دخالت بیشتر دولت در اقتصاد به‌دلیل دو برابر شدن استقراض و بدهی‌های عمومی.

اقدامات حمایتی و ارایه کمک‌های مالی توسط دولت‌ها و بانک‌های مرکزی که برای جلوگیری از آسیب به اقتصاد انجام شده است، در اینده نزدیک به رقم ۱۲ تریلیون دلار می‌رسد. سه بانک مرکزی بزرگ (فدرال رزرو، بانک مرکزی اروپا و بانک مرکزی انگلستان) صاحبان دارایی‌های مالی شده‌اند که ارزش آنها بیش از یک چهارم سرمایه کل بازار سهام جهان می‌شود (چهار برابرمیزان قبل از سال 2008).

- بسیاری از مشاغل کوچک امکان فعالیت مجدد در بازار را نمی‌یابند.

ب) تضعیف انترناسیونالیسم و همکاری‌های بین‌المللی به بهانه مقابله با جهانی سازی:

- ظهور مجدد سیاست مبتنی بر مرز (وستفالیا)، مرکانتیلیسم جدید و تاکید بر حاکمیت دولت‌ها منجر به فشار بیشتر بر انترناسیونالیسم، افول جهانی شدن و سازمان‌های بین‌المللی موجود می‌شود.

- پایان نظم قدیمی دنیا و عدم وجود راهبری بین المللی

روسیه در حال افول است (به‌دلیل سقوط قیمت نفت و پیری جمعیت)، نظم جهانی تحت هدایت ایالات متحده ناممکن شده است (مهم نیست که رئیس جمهور آمریکا چه کسی شود)، اتحادیه اروپا گرفتار بحران هست (انگلیس کاملاً از اتحادیه اروپا خارج خواهد شد که هر دو طرف را تضعیف می‌کند، تشدید شکاف شمال- جنوب اروپا، بحران منطقه ارز واحد یورو و هماهنگی کمتر با آمریکا). سرمایه‌داری اقتدارگرایانه چینی در تلاش است تا صعود کند اگرچه راه آسانی برای بلندپروازی آنها در پیش رو نیست؛ چرا که تشدید جنگ سرد چین و آمریکا و افزایش تنش با هند موانع سر راه ابتکار کمربند و جاده آنها خواهند شد. خاورمیانه اهمیت ژئواستراتژیکی خود را از دست می‌دهد (تغییر در بازار نفت، تمایل ایالات متحده به ترك منطقه و رقابت شدید در بین بازیگران منطقه).
تمام اینها نشانه وجود خلاء راهبری در نظم سیاسی و اقتصادی دنیا خواهد بود و اراده‌ای برای همکاری‌های موثر بین‌المللی بر خلاف پاسخ منسجم در بحران مالی 2008 وجود ندارد.

نتیجه گیری:
اکنون نظم قدیمی از بین رفته است و جهان در آغاز دوره جدید است. سازمان ملل، ناتو، بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول و سازمان تجارت جهانی محصولات بین‌المللی جدید پس از جنگ جهانی دوم بودند اما دیگر مؤثر نیستند و از نظر شکلی هم دارای مشکلات عدیده هستند. ایجاد نهادها، افکار و ارزشهای جدید و ابزارهای سیاستگذاری برای راهبری کارآمد جهانی در این دوران جدید بسیار مورد نیاز است.