دکتر علی محمد حاضری اردیبهشت99ازآنجا که نگرش نقادانه و طرح کاستی‌ها وحتی بزرگ‌نمایی آنها طرفداران زیادی دارد و به حد کافی درحال انجام است من دراین شرایط که بالا رفتن امید و ضریب ایمنی جامعه شرط بقا و بهبودی عملکرد آن در مواجهه با ویروس است، برآن شدم ارزش زیبایی‌ها و شگفتی آفرینی‌های امید بخش جامعه و ملت ایران را یاد آور شوم و از مردم بخواهم مبتنی بر آنچه در بند آخر این یادداشت نگاشته‌ام از فرصت ماه مبارک رمضان برای خلق برجسته‌ترین جلوه مشارکت ملی در مقابله با کرونا شگفتی‌ساز شوند.

جامعۀ ایران در شرایطی با بحران و مسأله کرونا مواجه شد که از جهات گوناگون مستعد بروز یکی از بدترین و خسارت‌بارترین پیامدهای ناشی از سرایت فراگیر این ویروس بود. عوامل و زمینه‌هایی که احتمال بروز وضعیت بسیار بحرانی و پرخسارت را در جامعه ایران مساعد کرده بود بدین شرح می‌توان احصاء کرد:
1- کادر درمانی و جامعۀ پزشکی ایران تحت تأثیر اجرای پرهزینه طرح تحول سلامت که علی‌رغم برخی دستاوردهای درمانی قابل توجه و مطلوبی که داشت، به‌علت عدم امکان تداوم طرح که از وقفه و کمبود منابع مالی ناشی شده بود، با آسیب‌های درونی متعددی مواجه شده بود. اولاً بخشی از کادر درمانی متخصص که طی سال‌های اجرای طرح از درآمدهای سرشار آن بهره‌مند شده بودند با افول طرح، از درآمدهای هنگفتی که به آن عادت کرده بودند بازماندند و با نوعی احساس محرومیت ناشی از اصل توقعات فزاینده مواجه شدند بدین معنا که این گروه به سادگی نمی‌توانستند خود را با درآمدهای متعارف قبل از اجرای طرح سازگار کنند. از سوی دیگر اجرای طرح تحول، نابرابری فزاینده‌ای در میزان بهره‌مندی مجموعۀ کادر درمانی ایجاد کرد به نحوی که پرستاران و نیروهای بخش خدمات درمانی و حتی بخشی از پزشکان عمومی در مقایسه با پزشکان متخصص و مشهور با سهم و درآمد بسیار کمتری از منابع طرح تحول سلامت بهره‌مند می‌شدند و این امر به احساس نابرابری درمیان این اقشار دامن زده بود و به‌ویژه وقتی محدودیت استخدام نیروی جدید هم برسنگینی بار وظایف این نیروها افزوده بود. ثالثاً طی ماه‌های اخیر در فضای مجازی و رسانه‌ای شاهد هجمه‌های موجه یا ناموجه تبلیغات منفی علیه جامعۀ پزشکی بودیم که متهم می‌شدند برای فرار از پرداخت مالیات، تمایلی به دریافت حق ویزیت و دیگر دریافتی‌های خود با دستگاه کارتخوان ندارند و طبیعتاً هم بخشی ازآنها از این اتهام ناخرسند بودند هم روابط آنها با مراجعان و بیماران دستخوش سوءظن و نارضایتی شده بود. مجموعه این شرایط باعث شده بود قاعدتاً نمی‌بایست انتظار داشته باشیم مجموعۀ کادر درمانی کشور در مواجهه با بحران پرخطر کرونا جلوه‌های ایثار و از خود گذشتگی بسیار بالا از خود نشان دهند.
2- تحریم داروها و تجهیزات پزشکی که از قبل تنگناهایی برای عملکرد بهینه نظام سلامت ایجاد کرده بود در شرایط پس از بحران کرونا می‌توانست به نحو فزاینده‌ای بحران را تشدید کند به‌ویژه وقتی بدانیم بخش مهمی از جامعۀ پزشکی و بیماران و بستگان آنها نیز نسبت به عوامل و سیاست‌هایی که مسبب این تحریم‌ها شده بودند نگرش انتقادی داشتند و لااقل بخش مهمی از آنها موضعی همدلانه با حاکمیت کشور نداشتند و به همین دلیل هم کادر پزشکی می‌توانست برای کم کاری و گریز از خطر ناشی از کار در محیط و شرایط پر خطر و به‌شدت آلوده، توجیهاتی داشته باشد، هم جامعه و بازار مصرف این قبیل داروها و تجهیزات با تلاطم و فساد و بازار سیاه به‌مراتب سهمگین‌تر از آنچه پدید آمد مواجه گردد.
3- علاوه بر دو مورد فوق که مستقیماً در بعد مسائل بهداشتی می‌توانست به تشدید بحران منتهی شود، مسأله تحریم‌های بین المللی، محدودیت‌های منابع پولی و بانکی، بن‌بست برجام و سایۀ سنگین عدم تصویب FATF و دیگر ابعاد بحران تورم ارزی، ریالی و بیکاری و رکود اقتصادی می‌توانست بحران کمبود کالاهای اساسی را به شدیدترین وجه آن دامن زند، به‌خصوص که فرض محدودیت در واردات و مشکلات خرید از منابع جهانی هم به‌علت عوامل پیش گفته، فرض دور از ذهن و غیر قابل تصور و نامحتملی نبود.
4- شکاف در حاکمیت به‌ویژه در فضای انتخاباتی که شاهد هجوم همه جانبه تندروها علیه دولت و اصلاح‌طلبان بودیم، کم سابقه‌ترین منازعه درون حاکمیتی را رقم زده بود و این امر می‌توانست به ناهماهنگی و تعارضات در مدیریت بحران کرونا دامن بزند. این مسأله به‌ویژه وقتی بیشتر قابل فهم می‌شود که به موضوع رد صلاحیت‌های بسیار گستره کاندیداهای غیرهمسو و سردی و کاهش چشمگیر مشارکت انتخاباتی توجه کنیم که نشانۀ بارزی از نارضایتی‌های تجمیع شده در بخش‌های مختلف جامعه ایران را جلوه‌گر می‌ساخت و می‌توانست بحران ناشی از کرونارا وخیم‌تر کند.
5- رخدادهای دیگر از جمله تصمیم‌گیری شوک‌آور در افزایش قیمت بنزین و اعتراضات و برخوردهای خسارت باری که متعاقب آن بوجود آمد و نیز مسأله سقوط دردناک هواپیمای اکراینی و جان باختن جمعی از جوانان نخبه که با اتهام پنهان‌کاری و خطای اطلاع‌رسانی مرتبط با آن به یکی از نمودارهای برجسته بدگمانی و نارضایتی گسترده تبدیل شد نیز می‌توانست بر وخامت اوضاع بیفزاید.
6- داده‌های آماری مربوط به وضعیت سرمایه اجتماعی نیز نشانگر نرخ بسیار پایین این شاخص و مؤید میزان بی‌اعتمادی گسترده بین مردم و دولت و حاکمیت از یک‌سو و کاهش اعتبار مرجعیت گروه‌ها و نهادهای مرجع سنتی بود و همه اینها گواه آن بود که اگر جامعه با بحران بزرگ و خطرناکی مواجه شود، مدیریت بحران امر ساده و آسانی نیست و انتظار هرگونه تعارض مدیریتی و ناکامی ناشی از فقدان مدیریت مناسب کاملاً متصور بود.

7- علاوه بر عوامل فوق، با توجه به سیطرۀ روز افزون نوعی دین‌داری مناسک‌گرا و مبتنی بر تعبد اخباری‌گرایانه به متون دینی و باورهای افراطی غالی‌منشانه، که با دینداری خردورزانه و نواندیشی دینی تعارض و ناسازگاری جدی دارد و به بهانه پیگیری علوم اسلامی، طرد و نفی دستاوردهای علمی را وجهه همت خود قرار داده است، بسیار طبیعی می‌نمود که این نوع دینداری در مواجهه با بحرانی که مقابله با آن به مرجعیت علوم روز دامن می‌زد دست به مقاومت زده و عملاً در مسیر تشدید بحران حرکت کند. این امر به‌ویژه وقتی تشدید می‌شد که نوعی توطئه‌انگاری در پیدایش بحران و منشأ آن هم مطرح شده باشد و این سوء ظن‌ها تبعیتِ این‌گونه دین‌داران را از نسخه‌های مبتنی بر دانش و علوم روز با دشواری جدی مواجه می‌کرد.
مجموعه ملاحظات فوق بستر مساعدی فراهم کرده بود که انتظار می‌رفت براساس آن، جامعۀ ایران در مواجهه با بحران پیچیده و مخربی چون سرایت ویروس کرونا با دشواری‌های بسیار جدی مواجه باشد و خسارت و تلفات آن در مقایسه با دیگر جوامع به‌مراتب سهمگین‌تر باشد.
اما خوشبختانه علی‌رغم برخی قصورها، ناکامی و غافلگیری‌های اولیه، تا اینجای کار خسارت و تلفات وارده در جامعه ایران در مقایسه با بسیاری از جوامع پیشرفته که محدودیت‌ها و تنگناهای خاص ایران را هم نداشتند بسیار کمتر و کارنامه مدیریت آن به‌مراتب موفق‌تر بوده است. اگر بخواهیم عوامل و نشانه‌های این شگفتی آفرینی را احصاء کنیم می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد.
عوامل و نشانه‌های موثر و شگفتی آفرین در کاهش خسارات و تلفات
1- شاید بتوان گفت عملکرد و ایستادگی مجموعۀ کادر درمانی کشور و خطر پذیری ایثارگرایانه آنها علی‌رغم گلایه‌مندی‌ها و نارضایتی فراوانی که داشتند در مرتبۀ اول این شگفتی‌آفرینی‌هاست. خدمات پزشکان و کادر درمانی کشور در طول جنگ تحمیلی نیز کارنامه پر افتخاری برای این قشر بود ولی در آن مرحله فراگیری و گسترۀ کمی کسانی که درگیر خدمات درمانی به رزمندگان در مناطق عملیاتی و خطر خیز می‌شدند در مقایسه با کل جمعیت جامعه پزشکی بالا نبود و فضای اجتماعی و همبستگی ملی هم در آن شرایط با این دوران متفاوت بود. به هرحال برای اینجانب به‌عنوان یک پژوهشگر اجتماعی، با شناخت و تصوری که از میزان نابرابری‌های موجود در درون این اقشار داشتم و با فرض اینکه باورهای سنتی مذهبی آنها از مردم عادی پایین‌تر و فردیت‌گرائی و رفاه طلبی آنها بالاتر از میانگین جامعه تصور می‌شد، خطرپذیری نسبتاً فراگیر این قشر در بحران اخیر انصافاً شگفتی‌آفرین بود. این تجربه نشان داد اخلاق حرفه‌ای و وجدان جمعی مدرن و آموزه‌های انسان دوستی، صرف نظر از میزان پایبندی به مناسک و ظواهر دینی، در شرایط بحرانی می‌تواند راندمان و عملکرد قابل قبول و افتخار آفرینی از خود بروز دهد. من تردید دارم اگر برای بعضی اقشار و صنوف دیگر که ظواهر یا ادعای مسئولیت‌شناسی بالاتری دارند این آزمون پیش می‌آمد در حد عملکرد جامعۀ پزشکی کشور از این آزمون سربلند بیرون می‌آمدند.
2- جریان‌های سیاسی رقیب و نهادهای مدنی منتقد نیز به وجه غالب با رویکرد سیاسی و جناحی با موضوع برخورد نکردند و نه تنها از شرایط برای تسویه حساب‌های سیاسی بهره‌برداری حداکثری نکردند بلکه تا حدودی همدلانه و با نقادی‌های خیرخواهانه به اصلاح روند تصمیم گیری‌ها کمک نمودند و از فضای مسموم و مخرب منازعات جناحی در این عرصه کمتر می‌توان سراغ گرفت. در این قضیه حتی عملکرد و مواضع بخش مهمی از هم وطنان مهاجر که نوعاً از حاکمیت هم ناراضی هستند، همدلانه بود و به مواضع و سیاست‌های تحریمی علیه کشور و ملت ایران در این شرایط سخت، اعتراض نمودند و این امر هم به نوبه خود شگفتی‌آفرین بود.

3- همسوئی و تعامل نسبتاً خوب نهادها و واحدهای حاکمیتی با ستاد ملی مبارزه با کرونا که از اجزای دولت است از دیگر جلوه‌های شگفتی‌آفرین به حساب می‌آید. در حالی که طی چندسال اخیر نوعاً شکاف و تعارض فشل کننده‌ای بین مواضع و عملکرد نهادهای حاکمیتی تحت نظر مقام رهبری و بخش‌های زیر نظر دولت و قوه مجریه وجود داشت و هرگاه نهادهای حاکمیتی اراده‌ای برای ورود و حضور و مداخله در قلمرو موضوعات اجرایی پیدا می‌کردند منتظر اذن و اجازه دولت و متولیان امر نمی‌ماندند ولی در بحران اخیر شاهد چنین عملکری نبودیم و فرمان مقام رهبری به رئیس ستاد نیروهای مسلح مبنی بر تشکیل قرارگاه رزمایش جنگ‌های بیولوژیک به‌جای آنکه به تداخل اقدامات و تنش در مدیریت بحران بینجامد، در حد قابل قبولی امکانات بهداشتی و منابع سپاه، ارتش و بسیج را تا حد زیادی با هماهنگی ستاد ملی مبارزه با کرونا به خدمت آورد و بخشی از کمبودها و بحران‌های اولیه را کاهش داد. هم اینک نیز در جریان مقابله با وجوه اقتصادی بحران، مراکز و نهادهای اقتصادی تحت امر رهبری همچون ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان، کمیته امداد امام خمینی و آستان قدس ر ضوی و.... تا حدودی برای حمایت از اقشار آسیب‌پذیر دست به تلاش‌های ارزنده‌ای زده‌اند. هرچند نمی‌توان ادعا کرد این حمایت و تلاش‌ها در بالاترین حد ظرفیت این نهادها و با بهترین شیوه‌ها در حال انجام است ولی انکار نمی‌توان کرد که همین حد از تعامل و هماهنگی، موضوعی است که طی سال‌های اخیر کمتر شاهد آن بوده‌ایم و به همین دلیل وجود آن را باید به فال نیک گرفت.
4-پذیرش مرجعیت علمی و تخصصی وزارت بهداشت و دستورالعمل‌های نهادهای کارشناسی ذیربط در امر مبارزه با کرونا از سوی وجه غالب نهادهای دینی و روحانیون و اطاعت و اجرای فرامین و دستورالعمل‌های نهادهای کارشناسی وعلمی از سوی مراجع و مردم دین باور. با آنکه در مراحل اولیه شاهد بعضی تعارض‌ها و نافرمانی‌هایی در این خصوص بودیم اما تقریباً همان مقاومت‌های اولیه نیز با حمایت و استقبال نهادهای دینی رده بالاتر مواجه نگردید و به تدریج شاهد بودیم که تقریباً کلیه مناسک جمعی اماکن مذهبی و فعالیت‌های دینی که با مقتضیات و دستورالعمل‌های ستاد ملی مبارزه با کرونا مغایرت داشت تعطیل شد و نوعی انقیاد و تبعیت و پیروی از احکام و نظرات کارشناسی بر وجه غالب نهادها و مجامع دینی غلبه پیدا کرد. این امر برای کسانی که به اهمیت و جایگاه مناسک دینی نزد دین‌باوران سنتی و مقید وقوف دارند و به ویژه با تردیدهای جدی که در اعتبار و حجیت آموزه‌های علمی روز، نزد برخی از اینگونه دین‌داران وجود دارد آشنا هستند، پیدایش این همدلی و تبعیت بیشتر شگفتی‌آفرین خواهد بود.

5- غلیان احساس مسئولیت حداکثری برای تامین نیازمندی‌ها و رفع کمبودها. در حالی که در بسیاری از جوامع، بازتاب اولیه بروز مشکلات کرونا در کمیابی اقلام بهداشتی و مواد و لوازم طبی، درمانی و تشخیصی جلوه‌گر شد، و این امر در جامعه ایران که تحت تحریم‌های فنی، اقتصادی و بانکی گسترده هم هست می‌توانست به نحو بسیار فاجعه بارتری از دیگر جوامع ظاهر شود ولی ابتکارات و خلاقیت‌های مردمی و ملی به سرعت پا به میدان گذاشت و به نحوی باورنکردنی و سریع‌تر از آنچه که قابل تصور بود، تولید و توزیع نمونه‌های بومی این اقلام شدت گرفت. این حرکت بسیجی و کارساز گرچه با پاره‌ای از شیادی‌ها و فرصت طلبی‌های نامیمون و یا بزرگ نمایی‌های ناصواب نیز مواجه بود و در جای خود باید به آسیب‌شناسی و مقابله با عوامل آن پرداخت ولی شهد شیرین و شگفتی‌ساز این حرکت ملی در خاطره ملت باقی خواهد ماند. از چرخ خیاطی خانگی آن زن سرپرست خانوار که تولید ماسک را جایگزین تولید معیشت ساز چرخ زندگی فقیرانه خود نمود تا ابتکاراتی که در مؤسسات کوچک و بزرگ دانش بنیان توسط نخبگان و جوانان پر انگیزه رقم خورد و نیز با اصلاح و تغییر خطوط تولید در مؤسسات و مراکزی که به سرعت خود را با نیازها و کمبودها تطبیق دادند همه دست به دست هم دادند تا همچون دوره جنگ تحمیلی و در مواردی فراتر از آن، معجزه عزم ملی در کمک به حل بحران کرونا را رقم بزنند و این امر نیز از شگفتی‌های این دوران است.

6- فعال شدن احساسات نوع دوستانه و اقدامات خیرخواهانه و کمک به آسیب‌دیدگان. خوشبختانه هم در سطح نهادهای مدنی و NGo ها، هم در سطح گروه‌های خانوادگی و فامیلی نوعی رقابت در امر خیرات و سهیم شدن در فعالیت‌های نوع دوستانه شروع شده است که به نظر می‌رسد در جریان ماه مبارک رمضان که به صورت سنتی و آیینی نیز در آن اطعام و رفع نیازمندی شدت می‌گیرد با جلوه دیگری از وجوه شگفتی‌ساز این ملت مواجه شویم.
انتظار می‌رود اکنون که به علت طولانی شدن پروسۀ مقابله با بحران و فقدان چشم انداز حل سریع بحران، ابعاد اقتصادی مشکلات آن به ویژه در مورد اقشار و گروه‌های فرودست اهمیت بیشتری می‌یابد و به نوعی تعارض بین مقتضیات بهداشتی که تداوم و شدت و حدت فاصله‌گذاری‌های اجتماعی و فضای قرنطینه گونه را می‌طلبد  با مقتضیات اقتصادی بحران، که بازگشت به چرخۀ تولید و بازگشایی‌ها را می‌طلبد به وجود آمده است، ملت ایران از این فرصت ماه مبارک برای رقم زدن شگفتی‌آفرینی دیگری حسن استفاده نماید و این دو مقتضای متفاوت را به نحوی توأمان برآورده نماید. از یک سو با تعطیلی سنت برگزاری افطاری‌ها و پذیرایی‌ها که به‌ویژه در سال‌های اخیر نوعاً تشریفاتی و پرهزینه هم شده بود، امر فاصله گذاری اجتماعی و رعایت موازین بهداشتی مقابله با ویروس را قوام بخشد و از سوی دیگر هزینه‌های صرفه‌جویی شده از این تعطیلی مراسم را در خدمت کمک به رفع گرفتاری اقتصادی آسیب دیدگان از بحران به مصرف برساند. خوشبختانه پیوندهای خانوادگی و محلی هنوز در فرهنگ ایران این مزیت را دارد که بانک اطلاعات بسیار خوبی از نیازمندان و نوع نیازمندی آنها در شبکۀ فامیل و همسایگان را در اختیار نوع دوستان می‌گذارد و با اندک همت و هم افزایی و سرخیر شدن خیرین پیشتاز می‌تواند منابع خوبی جمع آوری نموده و با حداقل فساد و در بهترین اولویت‌ها هزینه شود. انشاالله این وجه از شگفتی‌سازی‌های ملت ایران تا پایان ماه مبارک رمضان، جلوه‌های بیشتری از خود به نمایش بگذارد.
در پایان این یادداشت مناسب میدانم به مسولین ومقامات عالیه کشور هم دونکته را یاد آور شوم:
اول آنکه با ظرافت قدر دستاوردهای تا این مرحله را بدانند و در تعارض ملاحظات بهداشتی با اقتصادی، وسوسه بازگشایی‌های نسنجیده شیرینی موفقیت‌های مرحله‌ای را خدای ناخواسته درکام مردم تلخ نگردانند.
نکته دوم که مخاطب آن عالی‌ترین مقامات حاکمیتی هستند آن است که فرصت‌های زیادی از دست رفته است ولی قدردان این همدلی و سعۀ صدر ملی ملت باشیم و کینه‌ها و عداوت ها را در زلال بارش‌های بهاری بشوییم و به گونه‌ای حرکت کنیم که جشن پایان بحران کرونا را با جشن پایان شکاف‌ها و تقابل‌ها گره بزنیم و باورکنیم «وحدت ملی» دست یافتنی است اگر چشم ها را بشوییم و کینه‌ها از دل برکنیم. منافع ملی خیلی متکثر نیست هرچند مسیرها متعدد باشد. وحدت مقصد را فدای کثرت مسیر نکنیم.