Keep Your Distance ذیل این واژه لغتنامه کمبریج نشان میدهد که در زبان انگلیسی متعارف، «رعایت فاصله» دو معنی دارد:
در زبان عامیانه، فاصلۀ فیزیکی همان فاصلۀ مکانی است.
اما در زبان علم فیزیک، فاصلۀ فیزیکی مفهومی مهم است که معانی بسیار گستردهتر دارد؛ زیرا در علم فیزیک پس از تاثیرات لایبنیتس و بعد از وی، بهویژه هم نزد مکانیک نیوتتنی هم نزد مکانیک کوانتوم، هم نزد فیزیک نسبیت، همانطور که دربارۀ "مکان" بحث میشود، دربارۀ "زمان" هم بحث میشود. لذا نزدیکی یا دوری فیزیکی، هم شامل دوری و نزدیکی فضائی است، هم شامل دوری و نزدیکی زمانی. مثلاً اگر یک جرم فضائی یک سال نوری از ما "فاصله" دارد، این فاصله به ازای زمان واحد برای اذهان متعارف معنیدار است؛ اما فاصلۀ واقعی آن، این مقدار نیست، چون اگر ما با سرعت نور حرکت کنیم، "یک سال دیگر" که به آن میرسیم، زمان در زمین هزاران سال را پشت سر نهاده. پس ما فقط فاصلۀ مکانی نداریم، بلکه از نظر زمانی هم فاصله داریم.
بدین ترتیب، از آنجا که مفهوم "فاصلۀ فیزیکی" عملاً به یکی از مهمترین علوم (فیزیک)، آن هم دربارۀ دو مفهوم بنیادی این علم (زمان و مکان) نسبت داده میشود، مفهومی بسیار نارساست. هرچند در زبان عام میتواند چنین نباشد؛ چرا که اصولاً زبان عام یا زبان عامیانه را با دقت مفهومی کاری نیست.
و اما در فلسفه نیز دو مفهوم زمان و مکان مفاهیمی بسیار مهم بوده و هستند. شاید بتوان گفت که تمییز کانتی در قرار دادن این دو مفهوم در شمار مقولات پیشینیِ ذهن، یکی از نقاط عطف فهم ما از زمان و مکان بوده، همچنانکه کتاب زمان و هستی هایدگر نیز یکی دیگر از این نفاط عطف بوده است. در فلسفه هم این دو مفهوم واجد ربطهای بسیار و گسستگیهای بسیار هستند.
سرانجام در جامعهشناسی نیز گرچه بسیاری جامعهشناسان از فهم مکانی برای تشخیص فاصلۀ آدمیان و فواصل اجتماعی بهره بردند، اما این تنها یک روی سکه است. روی شاید مهمتر آن، جامعهشناسانی هستند که برای درک فواصل آدمیان به "زمانهای اجتماعی" نیز توجه کردند. اینگونه جامعهشناسان که کمتر درگیر مناصب آکادمیک، شهرت و مانند آنها بودند، دریافتند که همانطور که در فیزیک نمیتوان "فاصله" را تنها با مکان فهمید، در ذهن آدمی نیز، فاصله، بهمراتب بیشتر از فیزیک، ناشی از "زمان" است، نه مکان!
انسانها هرچند در زمان فیریکی واحدی باشند، از نظر جریان فکر در ذهن، در زمانهای بسیار متفاوت زندگی میکنند. یا بهتعبیری، گذشته از آنکه زمان تاریخی جوامع یکسان نیست، در هر جامعه نیز زمانهای متفاوتی جاری هستند که باعث میشوند در ذهن آحاد جامعه، "فهم، سنخ شخصیّت، منش، گفتار و رفتار" متعلق به زمانهای متفاوت باشند؛ چرا که "روابط اجتماعی" در "زمانهای متفاوت" جاری هستند.
این مطالب، البته افاضات جامعهشناسانه یا عالمانه نیستند. از این روی گفته میشوند که اگر بنا باشد، ما با مردم عادی سخن بگوئیم باید از زبانی استفاده کنیم که آنها بفهمند. مثلاً وقتی بر آینههای اتومبیلها مینویسند "فاصلۀ ایمنی را رعایت کنید" در انگلیسی keep safe distanceاصلاً از مکان و فیزیک و غیره نام نمیبرند. همین اصطلاح "فاصلۀ ایمن" یا "فاصلۀ امن" کافی است که مردم بدانند چه باید بکنند؛ و یا مثلاً وقتی که مولوی میگوید "چون سر و کار تو با کودک فتاد/ پس زبان کودکی باید گشاد".
اما اگر در جهان علم میخواهیم سخن بگوئیم، نیازمند اصطلاحات دقیق با معانی و تعاریف دقیق هستیم. بدین بستگی دارد که مخاطب ما چه کسی باشد.
در زیر، ابتدا نمونهای از توجهات جامعهشناسان به زمانهای اجتماعی را که دکتر آشتیانی تالیف کردهاست، ملاحظه میکنید.
همچنین بعد، نمونههایی از توجهات اخیر جهانیان به کاربرد مفاهیم فاصلۀ فیزیکی و فاصلۀ اجتماعی را.
زمانهای اجتماعی و تاریخی در جامعهشناسی و تاریخ