جامعه شناسی، مهندسی اجتماعی و انقلاب
مؤلف: محمّدرضا طالبان
ناشر: پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی
سال انتشار: 1397
جامعهشناسی حقیقتاً رشتة شگفت انگیزی است؛ تا جایی که اگر قضاوت اجتماع علمیِ جامعه شناسان را در خصوص چیستی و رسالت جامعه شناسی احصاء نماییم، اولین و مهم ترین چیزی که عایدمان میشود، نبود هرگونه توافق در میان اجتماع علمیِ جامعه شناسان است. ماهیت مبهم جامعه شناسی این سوال را برای یک ذهنِ جستجوگر جلوه گر میسازد که جامعه شناسی واقعاً چه نوع گفتمان آکادمیکی است؟ و جامعه شناسان دقیقاً از چه چیزی بعنوان رشته شان دفاع میکنند؟
از سویی دیگر، اگر جامعه شناسي، مهم ترین علمي باشد كه به مطالعة ساختارهای اجتماعي و مسائل نهادها و مشكلات مبرم جامعة کل ميپردازد آیا این علم اساساً میتواند بطور مستقیم برای مهندسی اجتماعی و بازسازی ساختارهای جامعه مورد استفادة حکومتها قرار گیرد؟ آيا اساساً اصول، نظريه ها و يافته هاي جامعه شناسي ميتواند مستقيماً توسط سياست گذاران براي ساختن پديدههاي اجتماعي (= مهندسي اجتماعي) بكار بسته شود، همانطوري كه اصول و نظريه هاي علوم طبيعي در ساختن جاده ها و پلها (= مهندسي) بكار بسته ميشود؟ آيا اصولاً جامعه شناسان ميتوانند نظريه هاي جامعه شناسي و نتايج تحقيقات اجتماعي را تبديل به تصميمات مشخص در امر سياستگذاري و برنامه ریزی كنند؟ همچنین، آیا میتوان چنان که انقلابیون پس از تصرف قدرت سیاسی و در اختیار گرفتن دستگاههای اداری و دولتی میخواهند، ساختارهای جامعه را مطابق با اصول انتزاعی و طرحهای ایدئولوژیک بازسازی کرد یا بقول آنان، از نو ساخت؟ یا ساختارهای جامعه اساساً از سنخ پدیدههایی نیستند که عده ای مهندس و معمار از بالا- یعنی دولت یا حکومت انقلابی- بتوانند آن را مطابق الگویی خاص بسازند و به شکل مطلوب و مورد نظر خود درآورند.