(دکترای تصمیم­‌گیری و خط­ مشی‌­گذاری عمومی، استاد بازنشسته موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌­ریزی)

دکتر علیرضا علوی تبار خرداد1401هم‌راستا با پنجمین همایش کنکاش‌های مفهومی و نظری دربارۀ جامعۀ ایران

1. مهمترین ویژگی جامعۀ ایران در تاریخ معاصر چیست؟

ایران معاصر یک جامعه «منقسم به طبقات» است نه یک جامعه طبقاتی. این تفکیک متعلق به گیدنز است و در آثار قدیمی‌­ترش توضیح داده است. گیدنز در آثار قدیمی‌­ترش جامعه منقسم به طبقات(ClassDivided Society) و جامعه طبقاتی (Class Society) را از یکدیگر تفکیک می­‌کند.

در ساخت هر جامعه‌ای دو منبع اصلی وجود دارند: یکی منابع اقتداری (Authoritative Sources) و دیگری منابع تخصیصی (Allocated Sources). منابع اقتداری با قدرت رابطه دارند و منابع تخصصی به بهره‌کشی و روابط اقتصادی مربوط می­‌شوند. در جوامع طبقاتی منابع اقتداری، تحت کنترل دارندگان منابع تخصیصی و منابع مادی قرار دارند؛ به طوری که به نظر می‌رسد این منابع یکپارچه هستند. یعنی کسی که از منابع تخصیصی بیشتری برخوردار است همان کسی است که تکلیف منابع اقتداری را تعیین می­‌کند. در حالی­‌که در جوامع منقسم به طبقات روند کنترل منابع معکوس است و دارندگان منابع اقتداری سمت و سوی منابع تخصصی را تعیین می­‌کنند. در جوامع مُنقسم به طبقات، سنت یا رویه­‌های مشترک و خویشاوندی نقش اصلی در سازماندهی کلیت جامعه دارند. در جوامع منقسم به طبقات، طبقات به عنوان یک دسته‌­بندی شکل گرفته‌­اند و وجود دارند، اما هنوز به طبقه اجتماعی تبدیل نشده‌­اند؛ یعنی احساس هویت مشترک و در نتیجه اقدام مشترک را در آنها نمی‌­توانیم ببینیم. اگراین صورت­بندی را از جامعه ایران بپذیریم، در واقع رهنمودهایی را به ما می‌­دهد برای درک بهتر وضعیت کنونی ایران. در واقع چارچوبی به ما می­‌دهد که وضع ایران را بهتر تفسیر کنیم. به چند نتیجه­‌گیری این چارچوب اشاره می‌­کنم. اول این که در کشوری مثل ایران که جامعه منقسم به طبقات است توزیع قدرت تعیین کننده توزیع ثروت است. دوم این که گروه‌­های منزلتی و جریان‌­های فکری و سیاسی در مقایسه با طبقات اهمیت بیشتری در خط مشی­‌گذاری­‌های عمومی دارند. سوم اینکه سازش‌­ها رقابت‌­ها و ستیزهای جمعی را نمی‌­توان بر پایه تفکیک و تمایز طبقات تبیین وتفسیر کرد و باید به عناصر دیگری توجه داشت. نکته چهارم این است که سنّت‌­ها در حقانیت­‌بخشی به قدرت نقش پررنگ­ و موثری ایفا می‌­کنند.

2. مهم‌ترین تغییر اجتماعی ایران معاصر از دید شما کدام است؟

مهم­ترین تغییر اجتماعی که در ایران معاصر اتفاق افتاده این است که دو عنصری که در جوامع منقسم به طبقات نقش اصلی را ایفا می‌کنند، یعنی سنت و خانواده، جایگاه خودشان را از دست داده‌­اند و دیگر مقبولیت و مشروعیت ساماندهی جامعه را ندارند. به همین دلیل است که می‌­بینیم در بخشی از جامعه ما با این سردرگمی مواجه هستیم که چطور می­‌توانیم جامعه را دوباره سازمان دهیم و در بخش­‌های دیگری تلاش برای جایگزین کردن عناصر تازه‌ای به جای این دو محور اصلی (یعنی خانواده و سنت) برای سازمان­دهی جامعه شکل گرفته است. بی­اعتبار شدن خانواده و سنت به عنوان مبنایی برای سازماندهی جامعه به نظر من مهم­ترین تغییر یا تحولی است که در جامعه ایران رخ داده است.

3. چه مفهومی مهم‌ترین خصوصیت تغییرات اجتماعی ایران را وصف می‌‌کند؟

شاید تلاش برای تغییر در پایه­‌های سازماندهی کلیت جامعه را بشود مهم­ترین ویژگی جامعه معاصر ایران دانست. به بیان دیگر، دگرگون شدن پایه‌­های سازماندهی کلیت جامعه در ایران شاید مهم­ترین مشخصه ایران و معاصر باشد.

4. روند‌‌های اصلی تغییرات اجتماعی کنونی ایران کدامند؟

به نظر می‌آید که روندهای تاریخ معاصر ایران پُر بوده است از ستیزها و سازش­‌هایی در بین بخش‌­های مختلف جامعه برای استقرار پایه‌­های جدید سازماندهی کلیت جامعه. وقتی به این روندهای مختلف می­نگریم، یا یک گروهی همیشه تلاش می‌کرده است که پایه‌­های تازه­ای را به دیگران تحمیل کند، یا سعی می‌کرده است دیگران را قانع کند که همسو باشند با پایه‌­های جدید سازماندهی کلیت جامعه؛ پایه­‌هایی که بتواند جامعه را با تحولات جهانی و با تحولات تکنولوژیکی که دائم از خارج وارد می­‌شوند و وضعیت ایرانی‌ها را دگرگون می­‌کنند، سازگار کند.

5. برای شخص شما کدام خصوصیت این تغییرات امید آفرین و کدام بیم‌آفرین اند؟

نکته امیدبخش این تحولات این است که تحول در تکنولوژی معیشتی ایرانیان که بخشی هم حاصل درآمدهای ناشی از نفت بوده و ارتباطاتی که برای کسب این درآمد برقرار می‌شده است، کم کم زمینه را فراهم می­‌کند که ما به تدریج تبدیل به یک جامعه طبقاتی شویم. البته جامعه طبقاتی، جامعه آرمانی نیست، یعنی جامعه مطلوبی نیست. اما یک تحول اساسی در نحوۀ زندگی ما و در نظام اجتماعی است که ما در آن به سر می بریم. آن زمان خیلی چیزها دگرگون خواهد شد و ما با مناسبات و روابط جدیدی مواجه خواهیم شد. این تلاش جمعی که طی این سال­‌ها برای این گذارصورت گرفته و البته از یک امکان خدادادی به نام نفت هم بهره می­‌برده است یک جنبه امیدبخش کلیت این تحولی است که در حال رخ دادن است.

اما وجه نگران­ کننده این است که ایرانی‌­ها نتوانند به وفاقی بر سر پایه‌­های سازماندهی زندگی اجتماعی­‌شان برسند و ستیزه‌ای بین آنها تشدید شود و این تشدید ستیزها بتواند به کلیت جامعه‌­ای به نام ایران، آسیب اساسی بزند. اگر این اتفاق نیفتد و ما نتوانیم از از یک جامعه منقسم به طبقات به یک جامعه طبقاتی گذرکنیم، آن موقع مسائل و شرایط جدیدی برای ایران پیش می­‌آید که حلّ آنها و اندیشیدن درباره آنها مجال و تاملات متفاوتی را طلب می­‌کند.

 


مصاحبه‌کننده همکار: خانم فهیمه نظری
مدیر بخش اقتراح: آقای حسین نوری‌نیا