انجمن جامعهشناسی ایران وارد چهارمین دهه فعالیت خود شده است. اعضاء انجمن در طول سه دهه فعالیت خود همواره در جهت تولید، تعمیق و نشر مرزهای دانش اجتماعی بین گروهها و اقشار مختلف جامعه تلاشی مستمر داشتهاند. حال در آغاز دهه چهارم فعالیت انجمن و بر مبنای اساسنامه و اهداف تاسیس این نهاد علمی دو پرسش مهم پیش رو قرار دارد: اول اینکه ارزیابی اعضای انجمن از سه دهه فعالیت گذشته چگونه است؟ دوم آن که با توجه به تجربه گذشته در دهه پیش رو فعالیتهای انجمن بایستی در چه مسیری قرار گیرد؟
چنین پرسشهایی نیازمند گفتگوی جمعی بین جامعهشناسان است و خود می تواند موضوع نشستها، نوشتهها و گفتگوهای متفاوت باشد. انجمن جامعهشناسی بر آن شده است که با نظرخواهی از اجتماع علمی جامعهشناسان باب چنین گفتگویی را بگشاید تا بعدها در قالبهای علمی مناسب این نوع مباحث گسترش یابد.
دراین راستا، در آستانه برگزاری پنجمین همایش کنکاشهای مفهومی و نظری درباره جامعه ایران و مجمع عمومی برای انتخاب هیات مدیره دوره یازدهم انجمن جامعهشناسی ایران، از همه جامعهشناسان و متخصصان علوم اجتماعی که به اعتلا و نشر این دانش علاقه دارند و فعالیتهای انجمن را دنبال میکنند، دعوت شد تا نظرات شان را در باره پرسشهای زیر به انجمن ارسال نمایند.
پاسخهای دکتر فاضل الیاسی (پژوهشگر پسا دکتری دانشگاه تهران) را در ادامه میخوانید.
انجمن جامعهشناسی ایران دارای جایگاه و اهمیت خاصی است که این مهم ماحصل گفتگو، تلاش، پیگیری، انگیزه، کارگروهی و همدلی اساتید و اصحاب علوم اجتماعی در ایران است. این انجمن به مثابه یک نهاد علمی توانسته است تعداد زیادی از اساتید و دانش آموختگان این حوزه را دور هم گرد آورده و یک فعالیت گروهی و داوطلبانه را به راه اندازد و با افتتاح دفاتر در استان و شهرستانها، گستره تلاش خود را تا مرزهای کشور گسترش ببخشد. در حال حاضر مدیران و اعضاء همین دفاتر در سراسر کشور، مجری طرحهای بسیار قابل تأملی همانند طرح ملی گفتگوی خانواده هستند که در تاریخ این انجمن بی نظیر بوده است.
انجمن جامعه شناسی ایران در این بستر زمانی بیش از هر زمان دیگری دارای ارزش و اهمیت بسیار بالایی است و این اهمیت در واقع به ساختار حاکم بر جامعه و نظام اندیشه و پژوهش در جامعه ایران برمیگردد. وجود و وفور آسیبهای اجتماعی و بالا رفتن تنشهای اجتماعی و تصادمات و مصائب اجتماعی از اولویتهایی است که وجود انجمن جامعهشناسی را نه به عنوان یک الزام و ضرورت نهادی و سازمانی، بلک به عنوان یک ضرورت هستی شناختی و در عین حال علمی برجسته کرده است. این انجمن می تواند با بی طرفی و تحلیل واقعیت گرایانه این مسائل، چراغی در این مسیر ناهموار و امیدی برای جامعه باشد، تا بدین شکل جامعه در دام هرزگی فکری و پوپولیسمی منحطی که ما را از آرمانها و رسالت بشردوستانه و رهایی بخش دور می کند، نیافتد.
برای رسیدن به این اهداف میبایست معایب و ضعفهای انجمن جامعه شناسی ایران، همچون غباری از آئینه این انجمن زدوده شود و بدین شکل انجمن به عنوان جام جهان بین تمام معضلات و آسیبها از هر نوع ناتوانی و بدسگالی رهایی یابد. این ضعفها را می توان به طور مختصر در ذیل دسته بندی کرد:
1- طی دورههای گذشته انجمن جامعه شناسی ایران و هیات مدیره این انجمن بیشتر بر مرکز متمرکز شدهاند و سایر استانها و دفاتر انجمن در استانهای دیگر چندان مورد توجه نبوده است. به گونهای که گاهی مصائب و معضلات شهرستانی در قالب یک وضعیت غیرمهم و حاشیه ای کتمان شده است.
2- از زمان تشکیل حدود پنجاه دفتر استانی و شهرستانی، اعضاء هیات مدیره حتی یک بار با مدیران این دفاتر تشکیل جلسه نداده اند.
3- از زمان تشکیل دفاتر استانی و شهرستانی تا امروز، حتی یک دفتر از طرف انجمن جامعه شناسی ایران، مورد تقدیر و تشویق قرار نگرفته است.
4- ارتباطی بین گروههای علمی این انجمن وجود ندارد و انجمن تلاشی برای ایجاد روابط درون انجمنی نکرده است.
5- رها کردن دفاتر انجمن در استانها و شهرستانها سبب شده است که خیلی از دفاتر یا تعطیل شده اند یا با یک یا دو نفر اداره می شوند، احتمال ریزش شدید دفاتر در انتخابات آینده مدیران دفاتر دور از انتظار نیست.
6- انجمن جامعهشناسی ایران نتوانسته است بسیاری از مشکلات اجتماعی به ویژه سرخوردگی اجتماعی و خشونت های ساختاری در ایران را مورد توجه قرار دهد.
7- انجمن جامعهشناسی ایران نتوانسته است تبعیضهای ساختاری قومی، مذهبی، جنسیتی و غیره را برجسته و در مورد تبعات خطیر آن برای جامعه و دولت روشنگری، پیشنهاد و راهکار ارائه دهد.
8- انجمن جامعهشناسی ایران در مورد نارضایتی ها و اعتراضات مدنی در ایران بیشتر یا سکوت می کند یا بسیار با تاخیر به زبان می آید.
9- انجمن جامعهشناسی ایران نتوانسته است از حقوق صنفی این حوزه و اصناف دیگر که مرتبط به مسائل و رخدادهای اجتماعی/سیاسی است، دفاع کند.
10- این انجمن در برابر فشارهایی که به منتقدین و کنشگران این حوزه تحمیل می شود، بیشتر بیتفاوت است.
11- این انجمن نتوانسته است به مخاطرات اجتماعی همانند سقوط بیشتر از نیمی از آحاد جامعه به دام فقر، رنج، تورم و بیکاری و در نهایت ناامیدی جامعه، توجه آنچنانی داشته باشد.
12-انجمن جامعهشناسی ایران نتوانسته است با سمنها و نهادهای غیر دولتی ارتباط و هماهنگی داشته باشد.
امید است با گفتگو، کار گروهی، هماهنگی و سخت کوشی، بتوانیم نقصهای دوازده گانه را برطرف و به پویایی این انجمن بیافزاییم.