سید حسین سراج زاده*
جامعه ایران در هنگامی با شیوع ویروس کرونا به عنوان یک بحران فراگیر جهانی مواجه شده است که پیش از آن، از مسائل و مشکلات و بحرانهای جدی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی رنج میبرد. به خصوص، ترکیب سوء مدیریت و ناکارآمدی و فساد اداری با پدیده تحریمهای گسترده و یکجانبه دولت ترامپ، اقتصاد کشور و منابع مالی حکومت را در وضعیت بحرانی قرار داده بود. این شرایط بحرانی اقتصاد ایران، مبارزه با شیوع کرونا را که یک مسئولیت مشترک انسانی در سطح ملی و بین المللی است، با دشواریهای مضاعف روبرو کرده است.
هیأت مدیره انجمن جامعه شناسی ایران، که در دوره فاصله گذاری فیزیکی به خاطر پیشگیری از کرونا جلسات خود را به صورت منظم با امکانات فضای مجازی برگزار میکند، بر اساس مسئولیت علمی اجتماعی و ملی، لازم میدانست که در این شرایط بحرانی کشور، از همه ظرفیتهای خود برای مبارزه با شیوع کرونا استفاده کند. کارهایی که در این راستا انجام شده است، در سایت و کانال اطلاعرسانی انجمن منعکس شده است و در فرصتی دیگر درباره آنها سخن خواهیم گفت. یکی از این اقدامات نوشتن نامه به انجمنهای بزرگ جامعه شناسی دنیا برای پیوستن آنها به کارزار درخواست لغو تحریمهای اقتصادی یک جانبه آمریکا علیه ایران بود (برای اطلاع بیشتر اینجا را کلیک کنید). این نامه نگاری که با واکنش بسیار مثبت انجمن بینالمللی جامعه شناسی و انجمنهای جامعه شناسی اروپا و آمریکا روبرو شد (اینجا را کلیک کنید)، در فضای مجازی با انتقاد چند تن از اعضای محترم انجمن روبرو شده است، که نقد آنان در صفحه نقد و گفتگوی انجمن منتشر شده است (برای اطلاع بیشتر اینجا را کلیک کنید). این نوشته پاسخی است به نقدهایی که به نامهنگاری انجمن شده است.
نقدهای مطرح شده دو محور اصلی دارد که به آن می پردازم:
هیأت مدیره انجمن، داشتن دیدگاههای مختلف درباره موضوعات را امری طبیعی و مفید میداند و از مسئولیتشناسی دوستان منتقد که از روی دلسوزی نسبت به انجمن نقد خود را مطرح کردهاند استقبال میکند. نقد و گفتگو درباره موضوعات مورد اختلاف میتواند به روشنتر شدن زمینههای اختلاف، نزدیکتر شدن دیدگاهها، و شناخت بهتر واقعیت کمک کند. با این فرض درباره نقدهای مطرح شده به نامه انجمن، بر مبنای دو محوری که در بالا مطرح شد نکاتی مطرح میشود:
نخست اینکه، از نظر هیأت مدیره انجمن، بر خلاف برداشت منتقدان، نوشتن نامه به انجمنهای جامعه شناسی دنیا و درخواست از آنها برای موضعگیری بر علیه رفع تحریمها، یک عمل و موضعگیری سیاسی نیست. این کار یک موضعگیری انسانی و اخلاقی است و در راستای مسئولیت اجتماعی انجمن نسبت به جامعه ایران و حفظ سلامتی و جان هموطنانمان اتخاذ شده است.
تحریم همه جانبه اقتصاد یک کشور، کلیت آن جامعه را زیر فشار قرار میدهد و اقتصاد آن را در بحران فرو میبرد، و در نتیجه آن، زندگی و معیشت همه مردم آن جامعه و به ویژه فرودستان با مشکل روبرو میشود. صرف نظر از اینکه، منشاء ستیزه حکومتها چیست، تحریم اقتصاد یک کشور، اقدامی است که تمامیت آن جامعه را تهدید میکند و نه حکومت آن را. این اقدام در شرایط مواجهه با شیوع کرونا که هر کشوری برای مبارزه با آن به منابع مالی بیشتری نیاز دارد، موجب میشود تا سلامتی و جان شهروندان بیش از گذشته به خطر بیافتد. بهترین گواه برای این مدعا پاسخ انجمنهای مخاطب به این نامه است.
همین که انجمنهای جامعهشناسی اروپا و آمریکا به درخواست انجمن جامعهشناسی ایران پاسخ مثبت میدهند و انجمن بینالمللی جامعه شناسی، به عنوان بزرگترین و معتبرترین انجمن جامعه شناسان جهان، در بیانیهای با صراحت و قاطعیت بر علیه تحریمها موضع می گیرد، نشان میدهد که:
توجه به بخشی از بیانیه انجمن بینالمللی جامعه شناسی مقوم این استدلال است:
"انجمنِ بینالمللی جامعهشناسی در مقابل تحریمهایی که ایالات متحده آمریکا علیه ایران، ونزوئلا و کوبا اعمال کردە است میایستد. ما از تاثیرات فلج کنندۀ این تحریمها بر بیش از صد میلیون شهروندِ این کشورها نگران هستیم و این تحریمها را خلاف اخلاق و وجدان میدانیم. این اقدامات تاکنون تاثیرات منفی فراوانی بر زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی این کشورها گذاشته است. با این حال، در بحران وخیم کنونی که همه گیری [کرونا] تمام جهان را درنوردیده است، ما بهطور خاص نگران این مسئله هستیم که تحریمها تواناییِ این کشورها را در مقابله و مهارِ آثار مخربِ شیوع کرونا دچار محدودیت بیشتری بکند." (سایت انجمن جامعه شناسی ایران)
بنابراین، همان طور که قبلا اعلام شد این نامه اصولاً اقدامی انسانی و برآمده از مسئولیت اجتماعی انجمن نسبت به جامعه در شرایط خاص کرونا بوده است و هیأت مدیره انجمن، به عنوان منتخب اعضا در یک فرایند دموکراتیک، از حق قانونی برای نوشتن نامه در این خصوص برخوردار بوده است و بر خلاف برخی از نقدها، برای چنین فعالیتهایی نیاز به نظرخواهی از اعضا ندارد؛ همانطور که انجمنهای مشابه (آمریکا و بینالمللی) هم برای صدور بیانیه خود از اعضایشان نظرخواهی نکردند. تنها نکتهای که وجود دارد این است که چون ممکن است همه اعضا با مفاد نامه موافق نباشند، نوشتن به نمایندگی از اعضا میتواند اشکال داشته باشد. در اینجا لازم است ذکر شود که بر اساس یک قاعده عرفی، منتخبان دموکراتیک که بر اساس نظر اکثریت انتخاب میشوند، نقش نمایندگی همه اعضا را دارند و میتوانند به نام آنان سخن بگویند. با وجود این، بهتر است در موارد مشابه به خاطر احترام به نظر اعضایی که با چنین اقدامی موافق نیستند، عبارت "از طرف اعضا" به کار نرود، هر چند که بر اساس قواعد نمایندگی دموکراتیک مبتنی بر نظر اکثریت، این کار از نظر حقوقی اشکال ندارد و مخاطبان هم نیک میدانند که ممکن است همه اعضا با این نظر و موضع موافق نباشند.
نقد دوم دو جنبه دارد: یکی اینکه چون دولت و حکومت ایران هم خواهان لغو تحریمها هستند، پس انجمن با اتخاذ موضع مشابه، دنباله رو حکومت شده است و دیگر اینکه، انجمن در قبال مسائل و مشکلات حاد داخلی مثل دستگیری دانشجویان و یا اعتراضات و ناآرامیهای سال های گذشته و سیاستها و برنامههای حکومتی که برای جامعه مشکلساز هستند ساکت بوده است.
در پاسخی که به نقد دوست عزیزم دکتر حسن محدثی دادم، استدلال کردهام که جنبه اول ناوارد و ناموجه است. برای جلوگیری از اطاله کلام آن را این جا بازگو نمیکنم. خلاصه و مهمترین قسمت آن این است که مشابهت مواضع افراد و گروهها نسبت به یک موضوع خاص لزوماً به معنای یکی بودن آنها و دنبالهروی یکی از دیگری نیست. اگر انجمن بینالمللی جامعهشناسی و یا فردی مثل نوام چامسکی و بسیاری از روشنفکران اروپایی به شدت با تحریم ها مخالف هستند، آیا میتوان نتیجه گرفت که دنباله رو حکومت ایران شدهاند؟ بیپایهترین و غیرمستدلترین و سفسطهآمیزترین حرف این است که بر اساس مشابهت مواضع افراد، گروهها و نهادها نسبت به یک موضوع، حکم به همانندی و یکی بودن آنها یا دنباله روی یکی از دیگری داد. تفصیل این استدلال را در نوشته خطاب به دکتر محدثی ببینید (اینجا را کلیک کنید).
جنبه دیگر نقدها به سکوت انجمن در قبال مسائل حاد جامعه ایران مربوط است. به نظر آنها انجمن نسبت به برنامهها و سیاستهای حکومت که منشاء بسیاری از مشکلات جامعه ایران بوده است، ساکت بوده و موضع انتقادی نداشته است؛ و چون آنجاها ساکت بوده، اینجا هم نباید حرف میزده .
به نظر میرسد این نقد به دو دلیل مطرح شده است: نخست اینکه انتظار برخی از این دوستان از یک انجمن علمی، انتظار واقع بینانهای نیست. انجمن جامعهشناسی ایران یک انجمن علمی است که میخواهد در شرایط جامعه ایران برای ارتقاء جایگاه جامعهشناسی و اشاعه رویکرد جامعهشناسانه کار کند و از این طریق به حل مسائل و مشکلات جامعه و بهبود زندگی مردم کمک کند. در نتیجه، کار یک انجمن علمی فراهم آوردن زمینه برای بحث و گفتگوی علمی و انتقادی و تضارب آراء و ارائه تبیینها و تحلیلهای متفاوت درباره مسائل و مشکلات و بحرانهای جامعه است نه اینکه مثل یک حزب سیاسی در قبال هر رویدادی بیانیه بدهد و موضع بگیرد. انجمن در عین حال هم رویکرد مردممدارانه داشته و با این رویکرد با حوزۀ عمومی و جامعه مدنی پیوند دارد؛ و هم از طریق جامعهشناسی سیاستگزار میکوشد بینش علمی و جامهشناسانه را در نظام مدیریتی کشور وارد کند؛ و از این دو مسیر اثرگذاری اجتماعی جامعه شناسی را افزایش دهد. با این رویکرد، نشستها و همایشهای انجمن عرصه ای باز برای بیان دیدگاهها و تحلیلهای همه جامعهشناسان ایرانی درباره مهمترین مسائل جامعه ایران بوده است و بسیاری از دیدگاهها و تحلیلهای انتقادی نسبت به سیاستها و رویههای اداره جامعه در این نشستها و همایشها مطرح شده و در سایت و کانال اطلاع رسانی انجمن منتشر شده است. در این زمینه انجمن گاه با فشارها و محدودیتهایی مثل لغو برخی نشستها هم روبرو بوده است.
دلیل دیگر طرح این انتقاد ناموجه (سکوت انجمن نسبت به مسائل حاد و مهم جامعه ایران) شاید بی اطلاعی از برنامههای انجمن باشد. این دوستان احتمالاً به درستی اخبار و برنامههای انجمن را دنبال نکردهاند. نگاهی به سایت انجمن جامعه شناسی ایران نشان میدهد که انجمن نسبت به مسائل حاد جامعه ایران به هیچ عنوان غافل و ساکت نبوده است؛ بلکه در پرداختن به این مسائل درچارچوب امکانات و قواعد یک انجمن علمی، حساسیت داشته و به صورتهای مختلفی مثل برگزاری نشستها، و یا نوشتن یادداشتهای تحلیلی نسبت به آنها واکنش نشان داده است. به عنوان مثال
"دستگیریهای گسترده و بیضابطه روزهای اخیر، به خصوص دستگیری دانشجویانی که، حتی در تجمعات شرکت نداشتهاند، یا به صورت مسالمت آمیز مطالباتی را مطرح کردهاند، و عدم اطلاع رسانی درباره شرایط و وضعیت آنها، از جمله اقداماتی است که آشکارا با معیارهای قانونی و حقوق شهروندی در تعارض است، و موجب نگرانی فراوان خانواده آنان، دانشجویان و دانشگاهیان شده است. دانشجویان به خصوص فعالان سیاسی دانشجویی، از نخبگان فکری یک جامعهاند که بر اساس مسئولیت روشنفکرانه، نسبت به مسائل اجتماعی احساس تعهد میکنند و صدای مطالبات مردمی می شوند. اینان به خاطر دردمندی و مسئولیتشناسیشان شایسته قدرشناسی و احترامند، حتی اگر آراء و آرمانهایشان با ما متفاوت باشد. نباید حقوق قانونی و شهروندی این فرزندان شایسته مردم نادیده گرفته شود و صدایشان که بازتاب وجدان بیدار جامعه است ناشنیده بماند، و به ناامیدی و پیش راندن آنان به سمت ترک وطن دامن زده شود." (سایت انجمن جامعه شناسی ایران)
همین سخن در سخنرانی افتتاحیه رئیس انجمن در همایش آسیبها و مسائل اجتماعی ایران در خرداد 97 بازگو شد (برای مشاهده گزارش سومین همایش ملی آسیب ها و مسئل اجتماعی روی وب سایت انجمن اینجا را کلیک کنید).
این شواهد نشان میدهد که بر خلاف ادعای برخی منتقذان، اولاً نوشتن نامه یک اقدام براساس مسئولیت انسانی و اجتماعی بوده و مغایرتی با نقش انجمنهای علمی ندارد، و ثانیاً، انجمن نسبت به مسائل حاد و حساس جامعه ایران ساکت نبوده است و همواره با یک موضع انتقادی و مطابق با مقتضیات کنشگری یک انجمن علمی نسبت به آنها واکنش و حرف و تحلیل داشته است و از این نظر بر اساس شواهد، از انجمنهای علمی پیشرو بوده است.
* دانشیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی و رئیس انجمن جامعهشناسی ایران