همایش «خویش کاوی ایرانیان در دوران مدرن» با همکاری گروه اخلاق انجمن جامعهشناسی ایران و پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات روز سه شنبه 31 فروردین 1395 در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
دکتر آرمین امیر، دبیر همایش، در ابتدای این برنامه گفت: ایده این نشست از دل برنامهای به نام «میز فرهنگ و منش ایرانی» که یکسال و نیم است در پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات تاسیس شده، نشأت می گیرد. در این نشستها ما به دنبال یافتن پاسخ پرسشهایی نظیر اینکه ما ایرانیان که هستیم و چه خلقیاتی داریم و این خلقیات چگونه ساخته و پرداخته شده است، هستیم.
دکتر امیر اضافه کرد: مرحوم جمالزاده با اثری مثل «خلقیات ما ایرانیان» نقطه عطفی در پرداخت به منش ایرانی به حساب می آید زیرا قبل از آن بررسی و پژوهش در حوزه خلقیات جامعه ایرانی تنها به صورت پراکنده آن هم عموما توسط دیپلمات ها و مسافران سایر کشورها انجام می شد. در واقع «خلقیات ما ایرانیان» نخستین کتابی است که یک ایرانی درباره ویژگی ها و خلقیات جامعه خود نوشته است. با این وجود بهجز 4 صفحه از این کتاب 120 صفحه ای که توسط خود جمالزاده نوشته شده؛ مابقی اطلاعات به شکلی از دیگران نقل و قول می شود.
در ابتدای نشست اول، با اشاره به کتاب «خلقیات ما ایرانیان» نوشته جمالزاده گفت: جمالزاده، نقطه عطفی در پرداختن به تصاویر ایرانیان است و تا قبل از وی سخنان پراکندهای از سیاحان و مستتشاران درباره ایرانیان وجود داشت که هر یک بنا به تخصصی که داشتند در سفرنامههای خود درباره ایرانیان سخن گفته بودند.
وی افزود: جمالزاده در کتاب خود مجموعهای از سخنان این افراد را گزینش کرده و در واقع این کتاب، نخستین اثری است که توسط یک ایرانی نوشته شده و نشان میدهد که ما ایرانیان چه ویژگیهایی داریم. به جز چهار صفحه نخست این کتاب مابقی اثر به نقل سخنان دیگران اختصاص دارد.
دبیر همایش گفت: البته این کتاب خود منشاء آثار دیگر پس از انتشارش شد. از ابتدای دهه 70 اقبالی به کتابهایی که ویژگیهای ایرانیان را توصیف میکرد به وجود آمد و کتابهایی چون آثار احسان نراقی، قاضی مرادی و جامعهشناسی نخبه کشی مورد استقبال عموم مردم قرار گرفت.
امیر در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه قشر دانشگاهی کمتر درباره خلقیات ایرانیان قلمفرسایی کردهاند، یادآور شد: اخیراً در این فضا دکتر سریعالقلم و دکتر مقصود فراستخواه کارهایی را انجام دادهاند. پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات نیز در راستای رسالت خود تصمیم گرفته تا در این میدان وارد شود و استادان دانشگاهی را وارد این حوزه کند.
تأمل در چند شاخص در مطالعات جهانی مربوط به صفات ملتها
در ادامه این نشست، دکتر فراستخواه به ارائه مقاله خود با عنوان «تأمل در چند شاخص در مطالعات جهانی مربوط به صفات ملتها» پرداخت و گفت: مهمترین مشخصه دوران مدرن مواجهه با دیگری بود. این موضوع سبب شد خودمان برای خودمان بحث برانگیز بشویم و به همین دلیل متنهایی که پس از این درباره خلقیات ایرانی تولید شده نتیجه مساله شدن خود در مواجهه با دیگران است.
وی با بیان اینکه ژانر خلقیات محدودیتهایی دارد افزود: به طور مثال این ژانر نارسایی پارادایمی دارد و گفتمانهای مسلطی چون شرقشناسی و پارادایم عقب ماندگی بر آن سایه انداخته است. از سوی دیگر این ژانر مشکل معرفت شناسی دارد بدین معنی که ذات انگاری مبهمی بر آن حاکم است. به گفته این استاد دانشگاه، محدودیت روش شناسی نیز در این ژانر موجب شده تا ساختار نظری خاصی در این باره وجود نداشته باشد و ابزارهای معتبری نباشد که بدین منظور به کار گرفته شود. بنابراین ما همواره درباره خلقیات ایرانی صحبت میکنیم بدون اینکه ابزار لازم برای این کار را داشته باشیم.
فراستخواه با اشاره به این که معمولاً در این متون دعاوی و گزارههایی درباره خویش کاوی ایرانیان آمده که فقدان دقت و صحت است، گفت: از سوی دیگر دعاوی مطرح شده دراین باره با یکدیگر قابل مقایسه نیست در حالی که یکی از ویژگیهای علم مقایسه پذیر بودن آن است. بسیاری از جملههایی که در این متون وجود دارد کلی هستند و معلوم نیست در این متون درباره چه تودهای از مردم و با چه مشخصاتی سخن گفته میشود.
وی تاکید کرد: از سوی دیگر در این متون دیده میشود که مفاهیم مردم شناسی کم است و گزارهها نیز داینامیک نبوده و نمیتوانند روند تحولات در ایران را شرح دهند؛ به عبارت دیگر گزارههای این متون نمیتوانند منطق دگرگونی تاریخی در ایران را نشان دهند و از سوی دیگر قابلیت مقایسه با خصوصیات سایر ملتها را نیز ندارند.
نویسنده کتاب ما ایرانیان، در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه این گفتارها امروز به جرم بحرانی رسیده و لازم است به یک برنامه پژوهشی ارتقا یابد افزود: باید درباره ایرانیان برنامه پژوهشی ارائه شود که ارزش نظری داشته و بتواند برای مصلحان اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد.
فراستخواه این برنامه پژوهشی را دارای شاخصههایی چون سیاست اجتماعی، حکمرانی خوب، پویش های اجتماعی، گفتوگوهای فرهنگی و بین فرهنگی و ... توصیف کرد و افزود: یکی از مشکلاتی که در این پژوهشها با آن مواجه هستیم این است که این برنامهها با پژوهشهای تراز اول جهانی فاصله بسیاری دارد.
وی در ادامه با اشاره به برنامه پژوهشی «شوارتز» گفت: شوارتز در تحقیق خود با پیش فرض تقلیل گرایی برای 76 منطقه جهان و بر اساس 6 شاخصه نقشه فرهنگی ترسیم کرد و به طور مثال بر اساس این نقشه نشان داده شده که در ایران سلسله مراتب یک ارزش محسوب میشود.
به گفته وی، «هافستید» نظریه پرداز دیگری است که فعالیتهای خود را درباره تحلیل اطلاعات مربوط به تفاوت فرهنگی در سطح بینالمللی از اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 آغاز کرد. بر اساس شاخصهای وی، ما ایرانیها نمیخواهیم خطر کنیم و از سوی دیگر فردگرایی در میان ما ایرانیان بسیار بالاست.
فراستخواه در بخش دیگری از این نشست با مقایسه برخی شاخصهای فرهنگ ایرانی با ترکیه و مالزی عنوان کرد: ما از لحاظ آینده گری و جهت گیری در درازمدت از ترکیه و مالزی در مرتبههای بسیار پایین تری هستیم و از سوی دیگر نشان داده شده که ما تمایل برای انباشت نداریم و میخواهیم به سرعت نتیجه کار خود را ببینیم.
این استاد در بخش پایانی سخنانش به مطالعات گلوب در این باره نیز اشاره کرد و گفت: با همه این تفاصیل شاخصها نشان میدهد که میل به پیشرفت و موفقیت در ایرانیان بسیار بالاست و در جامعه ایرانی امید وجود دارد و ایران میخواهد که زندگی کند. امروز با توجه به گسترش مراکز علمی و دانشگاهی در ایران باید از این فرصت استفاده کرده و با ساماندهی طرحهای ملی در دانشگاهها و نیز ساختارمند کردن پایان نامهها، کاری کرد تا دادههای نامنظم درباره خلقیات به دادههای منظم دراین باره تبدیل شود.
آیا حاجی بابای جیمز موریه معرّف شخصیت ملّی ایرانیان است؟
در ادامه این نشست، دکتر جوادی یگانه، ضمن تشریح کتاب «حاجی بابای اصفهانی» جیمز موریه به ارائه مقاله خود با عنوان آیا حاجی بابای جیمز موریه معرّف شخصیت ملّی ایرانیان است؟ پرداخت و گفت: درباره خلقیات ایرانی پرشمارگان ترین کتابها به آثار نراقی اختصاص دارد و از سویی بیشترین کار علمی که در این باره صورت گرفته در کتابی مانند «ما ایرانیان» دیده میشود. با این وجود میتوان گفت که کتاب «حاجی بابا» موریه یکی از عمیقترین و جدی ترین کارها در این زمینه است. وی ادامه داد: کتاب «حاجی بابا» در دو جلد منتشر شده که در این نشست بررسی جلد نخست اهمیت دارد. ژانری که این کتاب در آن نوشته شده نوعی رندنامه و از نوع منفی آن است. در واقع در این ژانر داستان طبقات پایین جامعه بیان میشود که از جمله این کتابها میتوان به کتاب دن کیشوت اشاره کرد.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، با بیان اینکه «حاجی بابا» تا سالیان متمادی به عنوان مرجعی برای شناخت ایرانیان مورد توجه بود گفت: هر دیپلماتی که میخواسته به ایران سفر کند با مطالعه «حاجی بابا» میتوانسته اطلاعات جامعی درباره ایران به دست بیاورد. حتی گفته شده که رضاخان نیز به سبب علاقهاش برای تغییر ایران به این کتاب توجه کرده است.
استاد دانشگاه تهران، با اشاره به اینکه کتاب «حاجی بابا» یکی از منفی ترین آثاری است که درباره خلقیات ایرانی نوشته شده گفت: به غیر از این اثر، کتابهای بسیار منفی تری وجود دارد که در این حوزه نوشته شده است که می توان به از آثار روسی در این باره اشاره کرد.
به گفته جوادی یگانه، کتاب «حاجی بابا» در ایران بسیار مورد استقبال قرار گرفت و این استقبال نیز بسیار عجیب و غریب بوده است. این کتاب با ترجمههای بسیار زیادی و در سالهای متمادی نوشته شده و حتی بیان شده یکی از ترجمههای آن متعلق به کورن فلات بوده و پس از انتشار در 500 نسخه، 450 نسخه آن توسط یک ایرانی خریداری و آتش زده شده است!
رئیس پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه افرادی چون سعید نفیسی و مجتبی مینوی معتقدند این کتاب کار ترجمه نیست و بیشتر یک اثر تالیفی است افزود: به گفته این افراد این کتاب چنان از سوی موریه نوشته شده که انسان بعید میداند او توانسته باشد به این خوبی ایرانیها را بشناسد.
وی با تاکید بر اینکه کتاب «حاجی بابا» طعن، مسخره و نقد جامعه ایران است افزود: البته مترجم کتاب، میرزا حبیب در مقدمه کوتاهی بر این اثر یادآور میشود که جلد دوم این کتاب به ضایع کردن جامعه انگلستان میپردازد و از این طریق میخواهد تیغ انتقادها را از این کتاب بردارد.
جوادی یگانه یادآور شد: از سوی دیگر مدرس صادقی در تصحیح این کتاب یک مقدمه فصل برای آن مینویسد و انتقادهایی را در آن مطرح میکند. به هر حال بسیار جالب است که هیچ فردی نسبت به این کتاب نگاه منفی ندارد.
وی با بیان اینکه کتاب «حاجی بابا» نثر شیوایی دارد افزود: میرزا حبیب این اثر را در استانبول ترجمه میکند و اگر نویسنده این کتاب ایرانی نیست اما ترجمهاش به شدت ایرانی شده است. از سوی دیگر باید در نظر داشت که موریه در معاشرت چهارساله با میرزا ابولحسن ایلچی این کتاب را مینویسد و این شخصیت از لحاظ خصوصیات بد اخلاقیاش بسیار عجیب است. او از طبقه دلالان سیاسی در ایران است و 35 سال هر ماه از انگلستان حقوق میگرفته است! بنابراین شاید بتوان به موریه حق داد که به دلیل معاشرت با این فرد این همه ویژگی بد درباره ایرانیان بیان کرده باشد.
به گفته جوادی یگانه، از سوی دیگر کتاب «حاجی بابا» نقد طبقهای از رجال سیاسی در دوره قاجار است که البته ما ویژگیهای این طبقه را همواره به صورت مستمر در ایران دیدهایم.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه کتاب «حاجی بابا» نقد کل جامعه ایران به ویژه در حوزه سیاست و اقتصاد است، گفت: من حدس میزنم بخشی از اقبال نسبت به این کتاب به این دلیل است که در همه ما نوعی نقد نسبت به خلقیات ایرانی وجود دارد.
در بخش پایانی این نشست نیز دکتر آرمین امیر مقاله خود را با عنوان «سریع القلم خلف صاحب اقتدار جمالزاده» ارائه کرد. امیر با اشاره به آثار دکتر سریع القلم گفت: رویۀ پررنگتر آثار او عامل اصلی توسعهنیافتگی ایران را فرهنگ ایرانی میداند که بارزترین شکل آن را بایستی در ویژگیهای شخصیتی ایرانیان جستجو کرد. بر همین اساس هم میتوان او را احیاء کنندۀ نظریۀ فرهنگ و شخصیتی دانست که جمالزاده در خلقیات ما ایرانیان بدان پرداخته است. علاوه بر این شواهد، سریعالقلم در مقدمۀ کتاب فرهنگ سیاسی ایرانیان ابراز تمایل میکند که پژوهش او ادامۀ کاری باشد که جمالزاده در خلقیات ما ایرانیان آغاز کرده بود.
بنابر یافتههای سریعالقلم، کیفیت ویژگیهای شخصیتی ایرانیان به گونهای بوده و هست که روند توسعه را کند و گاه متوقف میکنند. از جمله این ویژگیها، که به اعتقاد وی در غالب طول تاریخ ما حضور داشتهاند عبارتند از استفادۀ کم از تدبیر و عقلانیت، زندگی کردن با غریزه و مشتقات آن، عدم یادگیری از تجربیات دیگران، ناتوانی در تأسیس سیستم، فقدان اجماع، فردگرایی منفی، جلوگیری از رشد دیگری، تضعیف دیگران، خصوصیات عشیرهای، بیاعتمادی، ضعف در پیگیری اهداف جمعی، آشنا نبودن با قواعد رقابت، تمایل به آزار و تحقیر و تخریب دیگران، فرهنگ عمومی غیرعقلایی و غیره. برای غلبه بر عدم توفیق در فرایند توسعهیافتگی، نقطۀ آغاز نیز تغییر ویژگیهای شخصیتی ما است که سریعالقلم در نقش یک روشنفکر در قالب ویژگیهای سیگانه درصدد بسط آنها است.
در دومین نشست تخصصی همایش «خویشکاوی ایرانیان در دوران مدرن» دکتر تقی آزاد ارمکی، دکتر سید حسین مجتهدی و دکتر نصراله پورمحمدی املشی به ارائه مقالات خود پرداختند.
ابتدا دکتر آزاد ارمکی با بیان اینکه جمالزاده متعلق به بخش کمی از دنیای مدرن است، گفت: حوادث سالهای اخیر متعارض و متکثر است؛ وقتی درباره خویش کاوی ایرانیان صحبت میکنیم باید ببینیم درباره چه بخشی از دنیای مدرن حرف میزنیم؟ باید ببینیم که برای ما دنیای مدرن سه دهه یا چهار دهه اخیر است یا دوره مدرن از دوره صفویه شروع میشود؟ بنابراین اگر دوره مدرن را از سالهای اخیر در نظر بگیریم باید به نوعی درباره جمالزاده و کتابش داوری کنیم و اگر دوره مدرن را از سالها پیش در نظر بگیریم باید نوع دیگری درباره آن قضاوت کنیم.
وی ادامه داد: جمالزاده بیش از یک قرن اثرگذاری و حیات داشته است. او با حوادثی چون انقلاب مشروطه، حوادث دوره قاجار و انقلاب اسلامی درگیر بوده با وجود این حضور او در سه دهه اخیر کمتر بوده است.
به گفته آزاد ارمکی، بخشی از دنیای مدرنی که جمالزاده درباره آن سخن گفته مورد نقادی و گاهی تمجید عدهای قرار گرفته اما مساله این است که دنیای مدرنی که جمالزاده از آن سخن میگوید بخشی از دنیای مدرن ایرانیان است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه یکی از بدخوانیهایی که طی سالها در ادبیات اجتماعی ایران اتفاق افتاده در کتاب «خلقیات ما ایرانیان» دیده میشود، افزود: به همان میزان که کتاب «غربزدگی» درباره غرب و رابطهاش با جهان اسلام بدفهمی ایجاد میکند، جمالزاده نیز بدفهمی درباره خلقیات ما ایرانیان ایجاد میکند و ما را به ایرانی بر میگرداند که نگاهی به تحولات اجتماعیاش ندارد و در خلاء است. ایرانی که در این کتاب است ایران تمدنی نیست، ایرانی است که عرصههای اجتماعیاش را به فراموشی میسپارد.
وی تاکید کرد: در این کتاب تصویری که از خلقیات ایرانی ارائه میشود در حاشیه همان نگاهی است که آل احمد دارد و از تمدن ایرانی ارائه میدهد. این نگاه کمی به تحولات اجتماعی معطوف است. بنابراین این کتاب معنای نسبتاً تهی از جهان ایرانی نشان میدهد و نمیگوید که خلقیات ایرانی دقیقاً چیست؟
به گفته آزاد ارمکی، این کتاب یک تلاش ساده، گزینشی و محدود درباره ادبیات جامعه ایرانی است. در این کتاب همه رویکردها و قضاوتهای موجود درباره جامعه ایران وجود ندارد و گزینشی عمل شده است. این کتاب از خلقیات و فرهنگ ایرانی تهی است.
دکتر ارمکی در همین باره توضیح داد: خلقیات و فرهنگ ایرانی باید ما را به ساختارها و حوادث در ایران برساند، به طور مثال سفرنامه شاردن تا حدی دوران صفویه را شرح میدهد اما کتاب جمالزاده شرح معینی به ما نمیدهد و با وجود این منشاء بدخوانی و نوشتنهای بد شده است. شما میبینید کوهن مقالهای مینویسد که بعدها به نگارش کتاب «ساختار انقلابات علمی» منجر میشود و بعد این کتاب تحولات اجتماعی ایجاد میکند. مونتسیکو نیز کتاب دیگری با عنوان «نامههای ایرانی» را مینویسد و حادثههای زیادی را درباره فهم جهانی شدن میآفریند. بنابراین بسیاری از این مقالات چنین سرنوشتی دارند اما مقاله جمالزاده که در نهایت کتاب میشود نمیتواند درباره فهم جامعه ایرانی جهتی ایجاد کند.
آزاد ارمکی با بیان اینکه افرادی نیز که از این کتاب تاثیر گرفتهاند جهان ایرانی را در سطح دیدهاند، افزود: از این کتاب نمیتوان به مشروطه، جا به جایی دولتها و ... رسید در حالی که این کتاب باید ایده و نشانهای از ساختارهای موجود در ایران را به ما بدهد اما این کار را نمیکند. بنابراین اینجا این سوال مطرح میشود که چرا نباید از این کتاب انقلاب مشروطه برداشت شود؟ آیا انقلاب مشروطه هیچ تاثیری در خلقیات ایرانیان نداشته است؟ امروز پس از انقلاب اسلامی هر کتابی را ببینید وجهی از جنگ و انقلاب را در خود دارد.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه این مجموعه حرفهای متناقض و بی معنایی درباره جامعه ایرانی مطرح میکند، افزود: متاسفانه اغتشاشی در منابع ایرانی ایجاده شده که متاسفانه یکی از مراجعش همین کتاب «خلقیات ما ایرانیان» است.
وی با طرح این سوال که چرا جمالزاده در چنین وضعیتی گرفتار میشود، گفت: اگر به آثار اندیشمندان قبل از انقلاب مشروطه توجه کنید میبینید که عموماً راه را عوضی رفتند و کار ناتمام مانده است چون مساله ایران رابطهاش با غرب نبوده که راهش تغییر دین، رفتار با غرب و ... باشد. از تمامی بحثهایی که درباره ایران میشود انقلاب اجتماعی و زندگی اجتماعی در میآید بنابراین سوال در این باره غلط است پس پاسخهای غلط تکراری هم به آن داده میشود و ما را دچار یاس و بدفهمی درباره خودمان میکند.
وی ادامه داد: اگر فوکو درباره انقلاب اسلامی کار نمیکرد محققان ما روی انقلاب کار نمیکردند، اگر ادوارد براون درباره مشروطه کتابی نمینوشت امثال کسروی دنبال این کار نمیرفتند. بنابراین به این دلیل که سوالهای غلط درباره جامعه ایران مطرح شده است و آدمهای ناوارد و کم دانش وارد این حوزه شدهاند ما انباشتی از اطلاعات غلط داریم.
آزاد ارمکی تاکید کرد: کتاب «خلقیات ما ایرانیان» غلط و کتاب «غربزدگی» از آن هم غلط تر است. این آثار ما را به اینجا میرساند که در ایران چیزی جز استبداد نبوده و سرنوشت ما هم پذیرش استبداد است در حالی که در ایران حرکتهای اجتماعی زیادی وجود داشته است.
وی تاکید کرد: تاکنون دانش و آگاهی درباره خلقیات ایرانی ارائه نشده و برای مناسبات اجتماعی دادههای کافی نداریم.
خویشکاوی ایرانیان در تاریخ ایران
در ادامه این نشست، دکتر نصراله پورمحمدی املشی، دانشیار تاریخ دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین ، به ارائه مقاله خود با عنوان خویشکاوی ایرانیان در تاریخ ایران پرداخت و گفت: خویشکاوی در تاریخ ایران در واقع نقد عملکرد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و غیره از منظر کنشگرانی است که در شکل دادن شاکلۀ نظام اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک کشور نقش داشتند و ارزیابی خلق و خوی نسبتاً پایداری است که در یک ملّت دیده میشود.توجه به علّت ظهور، چگونگی و چرایی آن همواره از موضوعاتی بوده است که در حوزههای مختلف علوم انسانی میتواند مورد مطالعه قرار گیرد.
وی افزود: ایران با دارا بودن بیش از دو هزار سال تاریخ مکتوب و برخورداری از پشتوانههای میراث فکری در قالب متون مختلف دینی، سیاسی، فرهنگی دور از انتظار نخواهد بود که از جنبههای گوناگون در ادوار مختلف نگاهی به خویشتن و عملکرد خویش داشته باشد.
دانشیار تاریخ دانشگاه امام خمینی گفت: اگر پژوهش مستقلی تا زمان خلقیات ما ایرانیان صورت نگرفته است به این معنا نیست که ایرانیان هرگز به خصلتها و خلق و خوی خویش توجه نداشتهاند. بررسی تاریخی نشان میدهد از نظر نوع و میزان مطالب بیان شده، خویش کاوی ایرانیان بعد از اسلام را به دو دوره میتوان تقسیم نمود؛ یکی از آغاز ورود اسلام به ایران تا جنگهای ایران و روس و دیگری از جنگهای ایران و روس تا کنون.
دکتر پورمحمدی افزود: بدون تردید اولین الگو بعد از اسلام نوع دین و مذهب بوده که در قالب الگوی امّت اسلام دیده شده است و به دنبال آن میتوان به خصیصههای فردی و اجتماعی مانندِ راستی، درستی، پشتکار، وفا و غیره توجه داشت تا اینکه بعد از آشنایی ایرانیان با تمدن غربی به خلاقیت، توسعه و پیشرفت منتهی میگردد.
نگاهی انتقادی به برخی آثار پیرامون خویشکاوی ایرانیان از منظر روانپژوهی
در ادامه این نشست، دکتر حسین مجتهدی، روانشناس، با اشاره به اهمیت کتاب «خلقیات ما ایرانیان» گفت: جمالزاده برای تالیف این کتاب همه منابع داخلی و خارجی را دیده است و البته نکات مثبتی هم در این اثر وجود دارد. باید در نظر داشت که روح زمانه در این کتاب وجود داشته است. جمالزاده میگوید ما علل عقب ماندگی را تنها مسائل بیرونی میدانیم در حالی که ما باید خودمان را ببینیم.
وی ادامه داد: با وجود این، این اثر کاستیهایی داشته است؛ به طور مثال در کتابی که درباره خلقیات سخن گفته باید از علم روانشناسی استفاده میکرده است.
مجتهدی گفت: در این کتاب مفاهیم به صورت علمی تعریف نشده است مثلا واژه خُلق بنا به آنچه در علم روانشناسی وجود دارد تعریف نشده است. از سوی دیگر در این کتاب اشکالاتی در روششناسی تحقیق دیده میشود.
*بخشهایی از این گزارش به نقل از خبرگزاری ایبنا است.
اخبار مرتبط: