( دکترای روانشناسی، عضو هیأت علمی دانشگاه امام خمینی)
همراستا با پنجمین همایش کنکاشهای مفهومی و نظری دربارۀ جامعۀ ایران
1. مهمترین ویژگی جامعه ایران در تاریخ معاصر چیست؟
انباشت ناکامیها و نومیدیها و سِیر باژگونۀ عقبافتادگیها، ترسهای متعدّدی را در جامعۀ ایران پراکندهاند: ترس از حرکتهای بیسرانجام، ترس از تکرار شکست، ترس از اعتمادکردن به محرّکانِ تغییرات که بهسان گذشته بر خرمراد خود سوار شوند، ترس از رفتن یا نرفتن، حرکتکردن یا نکردن، ترس از خشونتورزیدن یا نورزیدن، ناباوری و ناایمنی و بیاعتمادی، ترس از تقلیل ارزشهای انسانی و اخلاقی، ترس از گسترش آسیبهای روانی و اجتماعی و ...، اینها مهمترین مشخّصههای جامعۀ فعلی ایراناند. مردم جامعۀ ما متأثّر از تغییرات مربوط به انقلاب فرهنگی، از سویی سوداگر و زیادهخواه و عجول و عصبی و پرخاشجو و کم تحمّلاند و از سویی دیگر نگران از بهمریختگیهای بیشتر، بیتاب و ناایمن و فعلپذیرانه به دستکمها قانعاند. در عین حال اگر نخواسته باشیم تنها بر وضعیّت منفی متمرکز باشیم، میتوان تحوّل به سمت فهم خود و تکاپوی مسلّط و بیمُجامله در اِحقاق حقوق خود و اِبتنای بر اندیشۀ مستقل خود و به ویژه بیاعتنایی به ایدهپردازیهای منعِندیِ سرابآور و ارزیابیهای شتابزده را نیز از ویژگیهای جامعهای دانست که از رهگذر ترسها و ناایمنیها و سرخوردگیها هم که شده باز هم در معرض تغییرات پیشبینی شده و ناشده قرار دارد. من در یکی از این همایشها به همین ناشکیباییهای نظری در جامعۀ ایران اشارت داشتم و از جمله یادآور شدم که چرا باید آل احمد با ناشکیبایی نظری و پژوهشی و بیتأمّلات ضرورت تاریخی، مظهر مقابله با آزادیخواهی و برابریخواهی در انقلاب مشروطیّت مردم ایران را مظهر مقابله با بیگانه و بیگانهگرایی بشناساند.
2. مهمترین تغییرات ایران معاصر از دید شما کداماند؟
بازداریهایِ سنّتی از قدرتِ بازدارانه باز ایستاده است؛ بازداریهای چارچوبمند اخلاقی و روانشناختی نیز پدیدار نشده و جایگزین نگردیدهاند. سردرگریبانی در بیهنجاریهای ارزشی، جسارتِ دستیازیدن به رفتارهای پرخطر و اَعمال ماجراجویانه بالا گرفتهاند. در این بیتعادلیها و بیثباتیهایی که خُلقیّات جامعۀ ما را رقم زدهاند، تغییرات بهسرعت مشمول ندامتگریهای مداوم میگردند. با تقلیل تفکّرات انتقادی و مستقل و نبود فرصت و فضای تأمّلات خلّاقانه و ایجابی، انگیزههای گُریز و فرار و اجتناب، محوریّت یافته و غالباً و خاصّه آنان که باید سازندۀ آیندۀ ایران و یا ایرانِ آینده باشند، به مهاجرتهای سلبی و نه ایجابی روی آوردهاند.
3. چه مفهومی مهمترین خصوصیّت تغییرات اجتماعی ایران را وصف میکند؟
1-سرکوفتهشدنِ اُمید تغییرات اصلاحی و به عقده تبدیل شدنِ این تغییرات.
2- درماندگی آموختهشده نسبت به توزیع ثروت و قدرت در مردم و جامعهای که این هدفها را باور کرد و همبسته و منسجم و مشارکتجو گشت و به ناگاه اعتماد و تعلّق و سرمایهاش بر باد شد.
3- تأثّرات نظارهگرایانه بر روندهای تهیشدگیها و غارتشدگیهای اجتماعی و اقتصادی.
4-شکلگیری هویّتهای ناپایدار و سبکهای زندگیِ اقتباسی که بیشتر از آن که تشخّصی برآمده از تفرّد و تکثّر باشد، ناشی از کژتابیها و منفیگراییهای اعتراضیِ سیاسی است.
شایان یادآوری است که پاسخهای اینجانب از سر شهود و تجربۀ دروننگرانه نسبت به تجربههای حضوری و حُصولی در زندگی فکری و سیاسی و اجتماعی در چند دهۀ گذشته است و طبعاً در این مقام، داعیهای پژوهشی در پسزمینۀ این پاسخها ندارم.
4. روندهای اصلی تغییرات اجتماعی ایران کدامند؟
انقلاب مشروطیّت به جهت عزم داخلی در مقیّد ساختن استبداد مطلقه که همیشه خطر بازتولید شدن داشته است، آغاز روند تغییرات اصلی اجتماعی در دوره معاصر است. استقلالخواهی از نفوذ خارجی که از قائممقام و امیرکبیر آغاز شده بود، زمینههای این خیزش بزرگ آزادیخواهی ایرانیان بوده است. نهضت ملّی در تداوم همین محدودسازیِ اقتدار خارجی و استبداد داخلی رقم خورد.
تفسیرهای تحریفگرایانه در حرکت سوم مردم ایران- انقلاب سال 1357- خواستههای مُستتَر در آن دو حرکت و مرکوز در حرکت سوم یعنی آزادی، استقلال، انتخاب، برابری و مساوات و رفع تبعیض را تدریجاً نادیده گرفتند و به نوعی ما را به جاهای اولیّه بازگشت دادند. با این حال، تجربههای چند دهۀ گذشته، تجدیدنظرهای فکری و سیاسی و ملّی را عینیّتی مُدرن بخشیده و معیارهای ارزشیابی و ارزشگذاری برای تحرّکات بعدی که علیرغم برخی وقفهها هیچگاه در ایرانیان فروکش نکرده با چنین مناطاتی تکوین خواهند یافت.
5. برای شخص شما کدام خصوصیّت این تغییرات امیدآفرین و کدام یک بیمآفرینند؟
امید و بیم باهماند و غیرقابل تفکیک، برای هر امیدی بیمی است، و در هر بیمی، پسزمینۀ امیدی در کار است. از این رو تغییراتی نیست که صرفاً امیددهنده و یا تنها بیمدهنده باشند. تمرکز انحصاری بر هر یک از این دو در تغییرات، یا به خوشبینی میگراید و یا از بدبینی سر در میآورد و در هر صورت ما ایرانیان را -که آمادگی خلقیّاتی اطلاقگرایانه نیز داریم - از واقعبینی دور میسازد. با این وصف بهطور نسبی میتوان وجوهی از بیمآفرینی و امیدآفرینیِ این تغییرات را مورد توجّه قرارد داد:
امیدآفرینها
1- شناختیابی نسبت به مناطهایی که به ناشایستگی مرجعیّت یافتند.
2- تکوین نقشهای مرجعیّتی برای کسانی که پیش از این چنین نقشهایی نداشتند (روشنفکران، زنان، جوانان).
3- رویآوریِ درونیشده و نهادینهشده در اعتباردهی به هنجارهای عرفی در رفتار اجتماعی، در زندگی خصوصی، در ازدواج، تفریح و گذران اوقات فراغت، پوشش و ...
4-تغلیظ و برترآییِ وجوه مثبت مُدرنیته و تضعیف برخی واپسباوریهای سنّتی در سطوح فردی و اجتماعی و فرهنگی.
5- توسعۀ واگرایی و ناهمنوایی تفکّر سیاسی و دورشدن از همگراییها و همنواییهای انفعالی، و پدیدارشدن تضارب آراء و تخفیف و تضعیف وحدتگراییهای صوری و خواستاری.
6-تکثیر مراکز خبری و اطلاعاتیِ غیرانحصاری.
7-بالارفتن جرأت پرسشگری و شجاعتِ ابراز وجود و تقویت تفکّر و تأمّل مستقل؛ در واقع فراشد تکوینی تفرّد و استقلال از مراکز قدرت.
8- تکثّر در ادراک اجتماعی و سیاسی و فهم و شناخت همدلانه از نقش و نظر و دیدگاه و خواست و سلیقۀ دیگران.
بیمآفرینها
1- محوریّتیافتنِ افراطیِ ارزشهای رفاهی و اقتصادی که همبستۀ با فردگراییهای اتمیستیک و سوداگرایانۀ خُلقیّاتی است.
2- پدیدآمدن سبکهای ارزشی رفتاریِ پرخطر روانی و اجتماعی و فرهنگی.
3-مورد توجه واقع شدنِ ناشایستگان و یا رفتارهای ناشایستهای که پیروان جوان و بسیار دارند و با آن افراد و رفتارها همانندسازی میکنند.
4-تکرار شتابزدگیهای تاریخی در اثر سرخوردگیها و دلزدگیها و ناکامیهایی که باز ندامت به دنبال و در بر داشته باشد.
5-خطر شورش و آشوب در سرانجام بیبرنامهگیها و ناشایستگیهای اداری و اقتصادی، این خطر هرچه بیشتر زایلکنندۀ پیوند و اعتماد اجتماعی است.
6-خطر وقوع و تکرار تغییرات ناگهانی و پیشبینیناشده که متأسّفانه به دلیل مقاومت در برابر تغییرات اصلاحی، خطری بسیار جدّی است.
7- بیمِ آنکه به جای استقرار هویّتها و تشخّصهای مستقلِّ فردی و گروهی، در اثر بیتعادلیهای انفعالی و پرخاشجویانه، به هویّتها و تشخّصهای آشُفته و هُرهُری مسلکانه درغلطتیم و یا در هویتها و تشخصهای تقلیدی و اطاعتپذیرانه باقی مانیم.
مصاحبهکننده: آقای حسین نورینیا
مدیر بخش اقتراح: آقای حسین نورینیا