همایش ملی دوسالانه «پژوهشهای اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران» از سال 1389 در انجمن جامعهشناسی ایران پایهگذاری شده است. طی چهار دوره پیشین، همایش در دو محور عمومی و ویژه برنامهریزی و اجرا شده است. برنامهریزی برای اجرای پنجمین دوره همایش از یکسو با نزدیکی به پایان سده چهاردهم، و از سوی دیگر با شیوع جهانی کووید-19 تقارن پیدا کرد. ازاینرو، محور اصلی همایش به «پایداری و ناپایداری در جامعه معاصر ایران» و محور ویژه نیز به «کووید-19 و جامعه ایران» اختصاص یافت.
جامعه ایران به پایان سدهای پر فراز و فرود نزدیک میشود. ایران در زمینه و زمانهای به سده چهاردهم ورود کرد که هنوز در تکاپو و تلاطم برای حفظ انقلاب مشروطه بود؛ انقلابی که بهمنظور مشروط کردن قدرت و تأسیس نهاد قانونگذاری و عدالتخانه در راستای تحقق دموکراسی، مساوات، و آزادی نیروی زیادی را در بین ایرانیان آزاد کرد، اما دیری نپایید که دستکم دستاوردهای تأسیسی آن یکی پس از دیگری به توپ بسته شد و وضعیتی پیش آمد تا طیفی از همان نخبگانی که مشروطه را رهبری کرده بودند، بهسوی دولت قدر قدرت متمرکز تمایل یابند. شکلگیری دولت مدرن یا شبهمدرن پهلوی در اوایل سده حاضر آغازی دانسته میشود بر پروژه دولت-ملتسازی در ایران معاصر. تأسیس انواعی از نهادهای مدرن نظیر نظام آموزش عمومی، نظام بهداشت، نیروی نظامی متشکل و منسجم، نظم و گسترش بوروکراسی عاملی مؤثر در دستاوردهای آغازین این دوره جدید بود. اما همزمان با این تحول آغازین، روندی از تضعیف جامعه ایران و حذف نخبگان و نادیدهگرفتن تنوعها و تکثرهای جمعیتی موجود ذیل اقتدارگرایی و یکپارچهسازی ناسیونالیستی نیز پیش آمد. آغاز و پایان جنگ جهانی دوم در این دوره، بر ایرانی که اعلام بیطرفی کرده بود بیتأثیر نبود و پایانی شد بر دوره اقتدارگرایی پهلوی اول.
دوره پهلوی دوم نیز دورانی پرتلاطم برای تاریخ اجتماعی ایران بود. روند مدرنشدن جامعه ایران با تأسیس نهاد برنامهریزی در میانه دهه 1320 و برجستهشدن نقش بوروکراتها و تکنوکراتها رویهای دیگر پیدا کرد. گسترش جنبش چپ، جنبش ملیشدن نفت، کودتای 28 مرداد، قرارداد کنسرسیوم نفتی و ظهور دوباره سانترالیسم سیاسی اقتدارگرا با تشدید روند صنعتیشدن در سالهای ابتدایی دهه 1340 گره خورد. دهه 1340 هرچند بهدلیل وضعیت میانگین سه شاخص کلان اقتصادی (رشد اقتصاد، تورم و بیکاری) بهعنوان دهه طلایی اقتصاد ایران شناخته میشود، اما تحولات اجتماعی و سیاسی گستردهای نیز در این دهه تجربه شده است. اصلاحات ارضی از یکسو و شدتیافتن روند شهرنشینی بهعنوان یکی از استراتژیهای مدرنیزاسیون در ایران از سوی دیگر، دگرگونیهایی جدی را در جامعه ایران و وضعیت طبقاتی و نسبت طبقات با یکدیگر و با حاکمیت ایجاد کرد. در تار و پود این تحولات اقتصادی، روندی از حذف فعالان سیاسی و حتی تکنوکراتها تأثیرگذار نیز جریان داشت. نامتوازنی و بیتناسبی تحولات اقتصادی با مطالبات اجتماعی و سیاسی طبقات متوسط نوپدید و نادیدهگرفتن طبقات پایین و شکافهای گسترده طبقاتی و شهری/ روستایی هنوز یکی از برجستهترین تبیینها درباره وقوع انقلاب سال 1357 است.
دهه 1340، دهه ظهور علم جامعهشناسی در ایران نیز بوده است. تأسیس دو مرکز تحقیقات اجتماعی یعنی مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران و مؤسسه تحقیقات تعاون بهعنوان اولین مراکز شکلگیری اجتماع علمی جامعهشناسان که بعدها دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران از آنها برآمد.
انقلاب 1357 نیز سرآغاز تحولات متفاوتی شد. در بحبوحه منازعههای جدی در بین انقلابیون بر سر استقرار حاکمیت پساانقلابی، جنگی هشتساله با عراق در گرفت که این نیز تأثیری شدید و بلندمدت بر فضای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کشور بهجا گذاشت و اکنون که بیش از سه دهه از خاتمه آن میگذرد، همچنان تأثیرگذاری آن ادامه دارد. سه دهه پس از جنگ نیز فراز و فرودهای زیادی در مناسبات اجتماعی و طبقاتی، نهادهای اجتماعی و اقتصادی، نسبت جامعه با نظام سیاسی، مناسبات نظام سیاسی با نظام بینالمللی و روابط با کشورها و جریانهای سیاسی رخ داده است. در این مدت نیز جامعه ایران پیشرفتها و پسرفتهایی را تجربه کرده و با انواعی از عوامل ناپایدارکننده دست به گریبان بوده است، و امروزه بنا به نتایج پیمایشهای ملی، سطح بالایی از احساس بیثباتی و نااطمینانی نسبت به وضعیت اجتماعی و اقتصادی و سیاسی در میان گروههای مختلف اجتماعی وجود دارد.
طی این سده، جامعه ایران تحت تأثیر انواعی از عوامل داخلی و جهانی دگرگونیهای بسیاری را در ساحتهای مختلف حیات خود تجربه کرده است و بهفراخور این تجربه با انواعی از پرسشها و چالشها نیز مواجه بوده است. در فرازهای مختلف تاریخی این یک سده، جامعه ایران چه کامیابیها و ناکامیهایی را تجربه کرده است؟ عوامل ناپايدارکننده و ملزومات پايداری جامعه ايران چه بوده است؟ تحولات معاصر در حوزههای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی چه تأثیری بر وضعیت جامعه ایران داشته است و چه چشماندازی برای آینده جامعه ایران پیشبینی میشود؟
تقریباً از میانه این سده که علم جامعهشناسی هویتی پژوهشی و آکادمیک پیدا کرد تا به امروز، مطالعات بسیاری درباره جامعه ایران، تحولات ارزشی و نگرشی آن، تغییرات نهادهای اجتماعی و چالشها و مسائل آن انجام شده است. انجمن جامعهشناسی ایران بهعنوان یکی از اجتماعات اصلی جامعهشناسان طی حدود سه دهه فعالیت خود در قالب برگزاری نشستها، همایشها و انتشارات مجلات علمی- پژوهشی هم تلاش داشته نتایج پژوهشها را بازتاب دهد و هم به تقویت اجتماعات علمی و ارتباطات بین پژوهشگران اجتماعی کمک کند. در این راستا، همایش دوسالانه «پژوهشهای اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران» اهمیت زیادی داشته است و بهرغم شرایط ویژهای که بهدلیل شیوع کووید-19 با آن مواجهایم، تلاش شد تا پنجمین دوره همایش نیز در زمان تعیینشده برگزار گردد.
فراخوان اولیه همایش در اوایل آبانماه 1399 منتشر شد و سپس بنا به تصمیم هیأت مدیره انجمن جامعهشناسی تا 15 آذرماه تمدید شد. محورهای همایش در بخش اصلی بهشرح زیر اعلام گردید:
در این دوره از همایش، هیأتمدیره انجمن جامعهشناسی ایران پس از بررسی تجربههای حاصل از همایشهای پیشین در فراخوان اعلام کرد که چکیدههای تفصیلی (شامل 800 تا 1000 کلمه) به دبیرخانه همایش ارسال شود. در مهلت 40 روزه تعیینشده، 160 چکیده تفصیلی در محور اصلی همایش و 42 چکیده در محور ویژه به دبیرخانه رسید. تمام چکیدهها توسط دو داور مرتبط با همان حوزه بررسی شد و در صورت نیاز، چکیده به داور سوم ارسال شد. در نهایت، کتاب چکیده همایش حاوی 151 چکیدهای است که از سوی داوران و در صورت لزوم پس از اصلاح توسط نویسندگان، تأیید شدهاند. چکیدههای همایش در قالب 17 نشست تخصصی برنامهریزی شد؛ 13 نشست در بخش اصلی «پایداری و ناپایداری در جامعه معاصر ایران» و 4 نشست در بخش ویژه «کووید-19 و جامعه ایران».
اولین تجربه انجمن جامعهشناسی ایران در برگزاری همایش بهصورت آنلاین، با فرصتها و چهبسا نارساییهایی همراه بود. تمام تلاش انجمن جامعهشناسی و دستاندرکاران برگزاری همایش این بوده تا ضمن فراهمکردن فضایی برای ارائه تازهترین یافتههای پژوهشی، تعاملات اجتماع علمی جامعهشناسان در دوره شیوع کووید-19 نیز روند اعتلایی خود را طی کند. امید است که در این راستا گامی برداشته باشیم.
رضا امیدی
دبیر علمی همایش
5اسفندماه 1399