دکتر رئوفی (جامعه‌شناس)

مرحوم استاد دکترتوسلی، ازنظر علمی، اخلاقی و سیاسی، شخصیتی فرهیخته، و متواضع بود، کم گو وگزیده گو و نکته بین و بی ادعا بود، حرمت و حریم شخصیت‌های بزرگی مثل مرحوم دکتر صدیقی و جناب استاد دکتر سروش و معلم انقلاب دکتر علی شریعتی را همیشه یادآوری می‌کرد. 
پایان نامه بنده دردوره فوق لیسانس درباب اندیشه جامعه شناختی مرحوم دکتر شریعتی بود، وقتی با مرحوم استاد مطرح کردم، بسیار خوشحال شد واستقبال کرد، گویا در همان سال ۶۹ که کمتر به دلایل سیاسی می‌توانستیم از شریعتی بگوییم و بنویسیم درگروه جامعه شناسی دانشکده در قبال موضوع پایان نامه، برخی اساتید، بنا به دلایلی، مقاومت کرده بودند، اما ایشان محکم از ضرورت موضوع و جامعه شناس بودن مرحوم دکتر شریعتی درجلسه گروه، دفاع کردند. در جلسه دفاع پایان نامه که گروهی کثیری از دانشجویان به دلیل موضوع پایانه نامه درجلسه دفاعیه حضور داشتند، فرمود «سعی کنید در باب متفکران ایرانی و اسلامی از زاویه جامعه شناسی، بیشتر مطالعه  وتحقیق کنید، میراث اندیشمندان ایرانی را با اندیشمندان غربی، پیوند بزنید».
ناملایمات بسیار دید، هم در صدر انقلاب وهم دردوره دکتراحمدی نژاد، اما استوار و محکم به راه خویش ادامه داد. اگر گلایه‌ای هم داشت، در محافل خصوصی و نه عمومی، بیان می‌کرد. مدت کوتاهی در سال ۶۵، رئیس دانشکده شد. متعاقب امضای نامه نهضت آزادی در باب ضرر و زیان ادامه جنگ، برخی محافل درون و برون دانشکده، زمینه برکناری زود هنگام ایشان را از ریاست دانشکده را  فراهم کردند. درصحبتی که همان سال با مرحوم استاد داشتیم، فرمودند: ازدیگران گلایه ندارم، حتما وظیفه خویش را انجام داده اند. اما از دانشجویان سابق خودم که زمینه ارتقای آنان را به عضویت هیأت علمی دانشکده فراهم کردم، خیلی گلایه دارم که برخی از آنان، تحریک کننده انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده بودند. شب‌نامه برعلیه بنده پراکنده اند.
ازایشان خواهش کردیم، اگر امکان پذیراست، ازمرحوم دکترصدیقی دعوت کنید دردانشکده سخنرانی داشته باشند، گفتند: شرایط به گونه ای است که امکان حضور ایشان نیست وخودشان نیز استقبال نمی‌کنند. اما شما، حتماً با منزل استاد هماهنگ کنید و به دیدارشان بروید. پرسیدیم: دکتر صدیقی که بنیانگذار جامعه شناسی است و همه شاگردان ایشان که امروز اساتید دانشکده هستند، از مراتب علم و فضل و دانش وی سخن می‌گویند. اما متن مکتوب زیادی از دکتر صدیقی ندیده ایم، فرمودند: دکترصدیقی، دانشمند بزرگی است، به دو دلیل، متن مکتوب کمتری دارند: اولاً: ایشان بسیار در نوشتن و کاربرد مفاهیم و ایده ها، وسواس دارند، آنقدر دراین باب وسواس علمی دارند که قید زیاد نوشتن را زده اند و ثانیاً: دکترصدیقی، متفکری چند ساحتی است، علاوه براشتغال علمی، دانشگاهی، فعالیت سیاسی و اجرایی هم داشته اند. بنابراین فرصت چندانی برای تولید متون علمی نیافته است. اما وی فیش های علمی انبوهی فراهم کرده است که عده ای باید همت کنند، پس از تنظیم و تدوین منتشرشود. این رویکرد مرحوم استاد نسبت به استاد خودش برای ما که در سنین جوانی و مقطع لیسانس بودیم، بسیار درس آموز بود. 
علیرغم وقار، متانت و هیبت خاص خودش، شوخ طبع هم بود، اهل کنایه نبود، سخت گیری بی مورد هم نداشت، با دانشجویان بسیار اخلاقی برخورد می‌کرد. اگر درارائه مقاله و کنفرانس، ایراد جدی هم وجود داشت، به گونه ای مطرح می‌کرد، که دانشجو آزرده خاطر نشود. اگر توصیه نامه علمی خواسته بودیم، با روی گشاده و با بهترین عبارات می‌نوشت، فقط تآکید می‌کرد، درمعلمی، پژوهش و تدریس، ضمن جدیت با دانشجویان همراهی وهمگاهی داشته باشید. تصور نکنید با سخت گیری بی‌مورد، جامعه شناس و استاد برتر می‌شوید، برتری، توان، خلاقیت علمی و آموزشی درگذر زمان و به‌صورت عملی، خود را نشان خواهد داد. 
مرحوم حبیبی، دبیرکل حزب موتلفه اسلامی، گویا فوق لیسانس ناتمام دانشکده بودند. زمانی که شهردار تهران بودند، ایشان را برای سخنرانی به دانشکده دعوت کرد، مرحوم حبیبی گویا درهمان نشست اظهار علاقه می‌کنند که برای اتمام مقطع فوق لیسانس اقدام نمایند، مرحوم دکتر توسلی به شوخی می‌گویند: اقدام نکن، چون الان که فوق لیسانس ناتمام هستی، شهردار تهرانی، اگر مدرک را اخذ کنی، شهردار شهرستان می‌شوی و اگر دکتری گرفتی، شهردار شهرکوچکی خواهی شد. با شوخی وظرافت، نخبه کشی معمول در جامعه ایران را گوشزد کرده بودند. 
روز دیگری، فرمود:جناب دکتر وحیدا از بنده مشورت خواستند برای راه اندازی مقطع دکتری دردانشگاه اصفهان، به شوخی گفتم: به همان مقطع فوق لیسانس بسنده کنید، بهتراست، چون پس از تأسیس دوره دکتری، برخی دانشجویان کم لطف خودت، شمارا به حاشیه و خودشان را استاد مسلم فرض خواهند کرد. همانطور که در دانشگاه تربیت مدرس، برخی با بنده چنین کردند.
نقش مرحوم دکترتوسلی، دربنیادگذاری، توسعه و اعتلای جامعه شناسی ایران، درآینده این علم، بهتر وبیشتر دیده خواهد شد. آن بزرگوار، درمشی علمی، سلوک رفتاری، کنشگری سیاسی و فرهنگی و فعالیت های اجرایی، میانه رو و معتدل بود، هیچ‌گاه راه افراط و تفریط را نپیمود.