پرویز اجلالی *
اولین نشست عمومی گروه جامعه شناسی فیلم وسینمای انجمن در سال تحصیلی اخیر با استقبال گرم علاقمندان رو به رو شد. مباحثات گرم و پرشوری برسر موضوع نشست که «چیستی جامعه شناسی سینما» بود میان اعضای میزگرد درگرفت و همان طور که معمول این نوع جلسات است این فرصت فراهم نیامد که همه سخنرانان بتوانند دیدگاه های دقیق خود را مطرح کنند و مانع سوء تفاهم ها بشوند. بویژه آن که حضار علاقمند بودند تا رویکرد گروه رابدانند. به همین دلیل من به عنوان مدیر وبنیانگذار گروه لازم دیدم تا دیدگاه های گروه را در این یادداشت به اختصار بیان کنم و نظر همه علاقه مندان را به مطالعه این رویکردها و اظهار نظر درباره آنها دعوت کنم[1] .
1- ما درگروه جامعه شناسی فیلم وسینما بر این باوریم که دوران بسیار تخصصی شدن علوم اجتماعی گذشته است و برخلاف دهه 1960 میلادی امروزه مرزهای رشته ها در هم شکسته و توجه همه جانبه و از زوایای گوناگون به موضوع مطالعه جای مطالعه از زاویه محدود یک دیسیپلین را گرفته است . امروزه در بسیاری از حوزه های علوم اجتماعی وقتی مطلبی درباره یک موضوع اجتماعی به مفهوم عام آن می خوانید، در اکثرمواقع نمی توانید حدس بزنید که نویسنده آن جامعه شناسی خوانده یا علوم سیاسی یا مطالعات فرهنگی و جغرافیا و در بیشتر موارد علاقه مند هم نیستید که متن و نویسنده آن را درچارچوب دیسپلین خاصی جاسازی کنید. این وضعیت درهمه رشته ها صادق است و ماهم به آن باور داریم و به همین جهت از همه فارغ التحصیلان رشتههای گوناگونی که به نحوی به سینما وجامعه مربوط می شوند، دعوت می کنیم که به گروه ما بپیوندند. زیرا دیدگاه ما میان رشته ای است.
2- تنها ممیزه ای که ممکن است رویکرد ما را از سایر فعالیت های مشابه مجزا کند، داشتن نگاه اجتماعی است. هر صاحب نظری بدون توجه به رشته تخصصی اش اگر نگاه اجتماعی به سینما داشته باشد، همراه و همگام ماست. ما حتی درباره کاربرد عنوان جامعه شناسی هم تعصب نداریم و اگر این واژه را به کار می بریم منظورمان محدود شدن در چارچوب نظریهها و روشهای جامعه شناختی نیست، بلکه اصل برای ما باور به این نکته است که سینما یک پدیده اجتماعی به مفهوم عام است و لاجرم با سایر پدیدههای اجتماعی در تعامل است. فیلم در خلاء ساختمند نمیشود. پس فقط با شناخت ساختار آن و بدون قرار دادن آن ساختار (متن) در ساختار جامعه نمیتواند شناخته شود. فقط با تحلیل تعامل و بده بستان میان جهان فیلم، نهاد سینما و جهان اجتماعی ممکن است بتوان گامهایی در جهت شناخت عمیق فیلم وسینما برداشت. جهان فیلم بازتاب عین جهان اجتماعی نیست. بلکه بازنمایی ما ازآن جهان در قالب یک جهان جدید است. اما این جهان "برساخته" چاره ای ندارد جز این که با مصالح ولوازم جهان اجتماعی و مطابق قراردادها والگوهای آن ساخته شود، زیرا همه ما در جهان اجتماعی زندگی می کنیم و تا وقتی زندهایم از نظمهای موجود در آن خلاصی نداریم.
3- حداقل دو نوع ارزیابی از سینما می توان داشت. ارزیابی هنری و زیبایی شناسانه و ارزیابی علمی. اولی مبتنی بر تشریح و خبرگی و گاه درک کلی و امپرسیونیستی است و دومی مبتنی بر تجزیه و تحلیل و شاهد و استدلال و البته ما خود را متعلق به ارزیابی نوع دوم می دانیم. سوء تفاهمی که در اینجا ممکن است پیش آید و عملاً در اولین نشست گروه هم پیش آمد (به احتمال زیاد ناشی از قصور من در انتقال مقصود) این است که تصور شود ما جامعه شناسی سینما را علمی و نقد فیلم را غیرعلمی می دانیم. این درست نیست امروزه نقد فیلم دانشگاهی با یاری گرفتن از علوم اجتماعی، فلسفه، روان شناسی و علوم ادبی و زبان شناسی به شاخهای تنومند از درخت علوم انسانی تبدیل شده است. در نقد هم می توان رویکرد ارزیابی زیبایی شناسانه و هنری داشت وهم رویکرد ارزیابی علمی.
4- گفته می شود که دیسپلینی که عنوان جامعه شناسی سینما را یدک می کشد در وضع خوبی نیست. جامعه شناسان بیشتر علاقه مند به مسائل کلانی مثل جهانی شدن، گذراجتماعی و امثالهم هستند و به سینماعلاقه نشان نمیدهند و آنهایی هم که درزمینه تلاش می کنند به کار خود عنوان جامعهشناسی اطلاق نمی کنند. ما مخالفتی با این داعیهها نداریم .حداقل در دنیای انگلیس زبان (که ما بیشتر با آن آشناییم) همین طور است جامعهشناسی سینما به عنوان یک دیسیپلین به معنای محدود دهه 1960 حال خوبی ندارد و خلاقیتی در آن مشاهده نمی شود. اما در این جا اشاره به دو نکته ضروری است. اول این که شاخههای دیگر جامعهشناسی هم چنین بحرانهایی داشتهاند واغلب با پوست اندازی و میان رشتهای و چند رشتهای شدن از بحران گذشته اند. به عنوان نمونه می توان به جامعهشناسی شهری اشاره کرد. در دهه هفتاد اعلام شد که این شاخه از جامعهشناسی نه فاعل شناسایی روشنی دارد و نه موضوع شناسایی واضحی و بنابراین به عنوان یک دیسپلین علمی منتفی است. اما این رشته از این بحران گذر کرد و الان در ترکیب با سایرشاخههای علوم اجتماعی به علمی میان رشتهای تبدیل شده که گاه جامعهشناسی شهری خوانده میشود و گاه مطالعات شهری. و دوم این که وقتی در میان دانشجویان و فارغ التحصیل جامعهشناسی و سایر علوم اجتماعی در ایران امروز ما این همه علاقه به سینما پیدا می شود و این همه تقاضا برای نوشتن پایان نامه در حوزه سینما بالاست، وظیفه ما راه انداختن جریانی علمی برای آفرینش وپژوهش درباره سینما با رویکرد اجتماعی است. این که نام این حوزه آموزش و پژوهش جامعهشناسی سینما باشد یا مطالعه اجتماعی سینما از نظر ما از کمترین اهمیت برخوردارست.
5- نگاه ما به سینما نگاهی همه جانبه و چند بعدی است. ما سینما را پدیده ای تکنولوژیک، یک صنعت فرهنگی، رسانه ای جمعی، نهادی اجتماعی باکارکرد سرگرمی و پرکننده اوقات فراغت و یک هنر مدرن (هنر هفتم ) با زبان وهویت خاص خود می دانیم. هم نهاد اجتماعی سینما موضوع علاقه ماست وهم محصول این نهاد یعنی فیلمها همچون متون فرهنگی.
6- و بار دیگر به عنوان مدیر گروه فیلم وسینما از طرف شورای مدیریت گروه ازهمه شما علاقمندان تقاضای کمک وهمکاری دارم.
* مدیرگروه جامعه شناسی فیلم و سینما و عضو هیات مدیره انجمن جامعهشناسی ایران
بیانیه گروه شامل رویکرد تفصیلی و رسمی گروه به موضوع فیلم وسینما دیرتر منتشرخواهد شد[1]