* عالیه شکربیگی

شکربیگی95.2رویکرد خانواده محور، امروز در تمام جوامع بشری قابل توجه است و بشریت، نظام خانواده را به عنوان نهادی پایدار در امر توسعه همه جانبه بازنگری کرده است. از سال 1994 مجمع عمومی هر ساله 15 ماه می را به عنوان «روز جهانی خانواده» اعلام می‌کند.این روز بهانه‌ای است در عرصه بین‌المللی که به موضوع «خانواده» پرداخته شود و از منظرهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، مدنی و فرهنگی و جمعیتی، موضوع خانواده محور توجه قرار گیرد. واقعیت امر این است که امروزخانواده در تمام جهان درهمه ابعاد دچار تغییر، تحول و آسیب گشته است، اما با توجه به تم و موضوع اصلی اجلاس شصتم کمیسیون مقام زن در سال 2016، موضوع و تم اصلی روز جهانی خانواده نیز مرتبط با موضوع «توسعه پایدار» است.برخی از اصول اهداف توسعه پایدار که مرتبط با زنان و خانواده است، عبارت‌اند از:پایان‌دادن به فقر در تمامی زمینه‌ها،پایان‌دادن به گرسنگی، دسترسی به امنیت غذایی، ارتقای وضعیت تغذیه و ارتقای کشاورزی پایدار،ارتقای سلامت و رفاه برای همگان در تمامی سنین،تحقق برابری جنسیتی و توان‌افزایی زنان و دختران، تحقق الگوی پایدار تولید و مصرف، ارتقای جامعه سالم از طریق دسترسی مؤثر همگان به عدالت در تمامی سطوح، با بررسی اهداف توسعه پایدار متوجه می شویم که فقردر همه جای جهان در خانواده یک امر جدی است که باید با اقدامات قاطعانه ریشه کن شود. دبیرکل سازمان ملل متحد در پیامی به مناسبت روز جهانی خانواده (25 اردیبهشت ماه جاری) تمامی دولت‌ها، جامعه مدنی، خانواده‌ها و اشخاص را فرا خواند تا از ابتکاراتی حمایت کنند که مردم را از نسل‌های مختلف به هم نزدیک کرده تا بتوانند جهانی سالمتر برای همه بسازند. علی‌رغم قرارگرفتن خانواده در بستر تغییر ودگرگونی، جوامع انسانی به مناسبتهای مختلف تلاش دارند این نهاد دیرپا را همچنان پاس بدارند و حرمتش را نسل به نسل به آیندگان انتقال دهند.دیدگاه ایرانیان به خانواده، نیز مانند بسیاری از ملل دیگر، نگاهی متعالی و واجد ارزش و اهمیت فراوان است. خانواده، نه تنها مهد پیدایش و پرورش انسان‌ها، بلکه مکانی برای سکونت و امنیت و آرامش آنهاست، که آن هم در سایه عشق و محبت، مودت و رحمت حاصل می‌شود، همچنان که در کتاب آسمانی ما آمده است "و از نشانه‌های خدا آن است که برای شما از خودتان، جفت‌هایی آفرید که بواسطه آنها، به سکونت و آرامش برسید و در میان شما دوستی و مهر نهاد." (سوره روم، آیه ۲۱) با این نگاه، همه جهان مانند، یک خانواده و یا به تعبیر حکیمانه شاعر برجسته ایرانی، سعدی، همچون یک پیکر، دیده می‌شود. این پیکر امروز دچارتغییر شده است و چنین مناسبتهای جهانی، وجدان جمعی جوامع انسانی را متوجه تغییرات وتحولات بستر زندگیش می کند و در تلاش برای کنترل و ترمزگیرهایی در برابر این دگرگونی همه تلاشش را به کار گیرد.

تلاشی برای فهم تغییر و پویایی نظام های اجتماعی از جمله نهاد خانواده، همواره مطلوب نظر جامعه شناسان بوده و پیوسته درکانون توجه آن ها قرار داشته است. آنها بر این باورند که تغییر موجب تنوع و پایداری اجتماعی می گردد. استدلال آنها براین است که در اثر تغییر اجتماعی، ارزشها، هنجارها، افکار، نهادها و سازمان های جدیدی شکل می گیرند که به ساختار اجتماعی قوام می بخشند. از این رو تغییرات را برای پویایی و ثبات جامعه ضروری می دانند. تغییرات رخ داده در نهاد خانواده هم ارتباطی تعاملی با ثبات جامعه دارد.تحولات خانواده، امروز، بحثی جهانی است که در همه جوامع اتفاق افتاده است. منتها بستر تغییرات از کشوری به کشوری دیگر و از فرهنگی به فرهنگ دیگر بسیار متفاوت است. به عنوان مثال، امروز ساختن خانواده های جدید (همجنس گرایی) امری بسیار بحث انگیز در کشورهای غربی است در حالیکه در ایران، مهمترین بحث، کاهش باروری و تغییر شیوه همسرگزینی و افزایش طلاق است. قطعاً تغییرات جمعیتی بر ساختار خانواده‌ها در آینده تأثیر خواهد گذاشت. جهان ما به سمت جهانی پیر با افراد سالمند بسیار پیش می‌رود که دغدغه نگهداری و نیازهای ایشان، بخش مهمی از دغدغه‌های خانوادگی خواهد بود. ما شاهد رخدادهایی مانند افزایش طلاق، خشونت خانوادگی، تغییرسبک زندگی، جهانی شدن خانواده، عرفی گرایی خانواده، آگاهی زنان نسبت به حقوق خود، فردگرایی، تغییرمعیارهای همسرگزینی، هم خانگی، تک والدی، افزایش زنان سرپرست خانوار، رسانه ای شدن خانواده، کاهش سرمایه اجتماعی خانواده، دموکراتیک شدن تعاملات زوجین در زندگی خانوادگی، متاثر از شبکه های اجتماعی و..، در خانواده هستیم که این همه نشان ازتحولات و تغییرات در الگوهای زندگی خانواده ایرانی است. در کنار این تحولات و تغییرات، واقعیت آن است که خانواده بشریت در جهان امروز، دچار محرومیت‌ها، آسیب‌ها و نابسامانی‌هایی است که نیازمند حرکت‌هایی ورای نام‌گذاری یک روز خاص و انتخاب شعاری، برای آن می‌باشد. وضعیت خانواده پایدار، با تعریف ویژه آن، در بیشتر جوامع کنونی، با حداقل استانداردهای معمول و رایج، فاصله دارد. این در حالی است که اصولاً، نگاه به انسان و خانواده سالم در دنیای کنونی، نگاهی یک بعدی و فاقد جامعیت و همه سونگرانه ادیان توحیدی و در رأس آنها، دین مبین اسلام است. اکنون به درستی مشخص شده است که منشاء بسیاری از مشکلات اجتماعی، ناکارآمدی و کمرنگ شدن کارکردهای خانواده است. آن‌چه خانواده را در نگاه دین، از جایگاهی رفیع برخوردار کرده، کارکردهای منحصر به فردی است که از خانواده، بنیانی پایدار و از ازدواج، پیمانی الهی می‌سازد. خانواده‌ پایدار، خانواده‌ای است که کانون محبت، انعطاف و رحمت و مودت باشد، از این‌رو، آرامش روانی و کاهش اضطراب‌ها، مهم‌ترین کارکرد خانواده پایدار، قلمداد می‌گردد. در نظام‌های سالم خانوادگی، نقش‌ها، همه سالم هستند و فرزندان از رفتار پدر و مادر، بیشترین الگو را، می‌گیرند. پدر و مادر، نقش آموزگاران را بازی می‌کنند، روی فرزندان خود وقت صرف می‌کنند، به آنها توجه می‌نمایند و آنها را جهت می‌دهند، همه آنها در کنار هم و حامی همدیگرند، اینها همه، باعث افزایش اعتماد به نفس و ایجاد غروری مثبت در آنان خواهد شد. در یک خانواده سالم، نقش‌ها انعطاف‌پذیرند و دست به دست می‌شوند. حرکت آرام و آهسته است، تبادل افکار با یکدیگر دارند، روابط آنها با هم ملایم است. سرمایه اجتماعی درحال جوشش است و مادرحامی است، ممکن است در یک زمان، بر اساس اقتضاء، در نقش بلا‌گردان، ظاهر شود و سپس، این وظیفه، به پدر و چندی بعد، به فرزندان واگذار گردد. کاری روی زمین نمی‌ماند. یکی از آسیب‌های دیگر خانواده، اَشکال مختلف معلولیت‌های ذهنی و روانی است. افراد معلول ذهنی، به دلیل وضعیت خود، اغلب قربانی ذهنیت‌های غلط، کم‌توجهی، تبعیض و بعضاً، سوءاستفاده و بدرفتاری قرار می‌گیرند و به دلیل برچسب‌های ناصحیح، همواره نیازمند معرفی شده و بدین ترتیب، به عنوان قربانی، در خواهند آمد. خانواده پایدار، با هدف مبارزه با این اَشکال رفتاری و ذهنیت‌های غلط، به‌ حاشیه رانده‌شدن معلول ذهنی را به دلیل معلولیتش، نتیجه بی‌توجهی و ترسِ بی‌منطق دیگران دانسته و به منظور تأمین کمک‌های موثر و آموزش‌های لازم و مورد نیاز این دسته از اعضای خود، می‌تواند نقشی کلیدی را ایفا نماید. یکی دیگراز آسیب‌ها،این است که خانواده ایرانی در برابر مشکلات از توانمندیها و تاب آوری برخوردار نیست وبه همین دلیل ما شاهد افزایش بی سابقه آمار طلاق و سایر آسیب های اجتماعی در خانواده ایرانی هستیم. مفهومی که شاید بتوان در توصیف خانواده ایرانی به کاربرد، مفهوم «خانواده های در حال فرار» است. یعنی خانواده در هر لحظه در حال تغییر است و نمی توان تجویزی برای خانواده در حال فرار در ایران داشت. اما از مهم‌ترین مباحث در جامعه‌شناسی خانواده در جهان امروز، موضوع طلاق است و شاید اصلی‌ترین ویژگی خانواده‌ها در قرن بیستم وبیست ویکم، نرخ افزایشی تغییر ساختاری خانواده در اثر جدایی والدین و طلاق می‌باشد. تغییرات تجربه شده توسط بزرگسالان و بچه‌ها بین خانواده‌های دو و یک والدینه و درون خانواده‌هایی که مجددا تشکیل شده‌اند (خانوادهٔ ناتنی) و گاهی در بیرون آن‌ها، بازتاب بی‌ثباتی گسترده‌ای از شکنندگی زندگی خانوادگی در قرن بیست و یکم به جا گذاشته است.این شکنندگی به قول هوگان باعث سست‌شدن ارزش‌های سنتی و گسترش فزاینده اشتغال زنان شده و زنان به فهم جدیدی از وظایف خانوادگی رسیده‌اند و اقتدار مردانه تضعیف و همه این‌ها سهولت طلاق و جدایی را در این قرن پرتلاطم سبب شده است. در این میان، شبکه همکاری و ارتباطی سازمان‌های غیردولتی و مردم‌نهاد، با توجه به اهمیت جایگاه آنان در پیشبرد اهداف اجتماعی و تحقق آرمان‌ها و ارزش‌های متعالی انسانی خانواده پایدار، نقش موثری را در شتاب بیشتر و جامعیت فزون‌تر برنامه‌ها خواهند داشت. حقیقت این است که در جهان امروز، موضوع کارآمدی خانواده که با تحقق خانواده پایدار، ممکن خواهد بود، به عنوان یکی از راهبردهای مهم دولت‌ها و فرهنگ‌های پیشرو و تمدن ساز، مطرح شده است. خانواده خوشبخت و موفق، مجموعه‌ای است که در آن، همه اعضا، موفق هستند، همه مناسبات میان افراد آن، روال طبیعی و موفقی دارد. اعضای این خانواده می‌توانند، از قدرت‌های انسانی خود به خوبی و به موقع، استفاده کنند. آنها از این قدرت‌ها، برای مشارکت و تعاون و ارضای نیازهای فردی و جمعی معقول خود، استفاده می‌کنند. خانواده پایدار مانند خاک سالمی است که در آن، افراد، رشد سالم دارند و انسان‌ها مرتباً در حال بالغ‌تر شدن هستند. زن و مرد و خانواده پایداربه الگوی جدیدی نیاز دارد. الگوئی که معرف آزادی کامل در رشد و تکامل انسان باشد. برای آنکه این الگو بوجود آید لازم است که:

  1. خانواده کانون مبارزه با فرهنگ زور گردد.
  2. پدر و مادر باید بر وفق اصل امامت، فرزندان خود را در ابتکارهایشان رهبری کنند.
  3. کمتر زور بگویند و بگذارند فرزندان از راه ابتکار استعدادهای خود را رشد بدهند.
  4. زن به مرد و مرد به زن نباید زور بگوید و بداند که زورپذیر نمی تواند زورگو را دوست بدارد.
  5. از خانه ای که در آن یکی به دیگری زور می گوید، محبت و عشق می گریزد.
  6. در خانه ای که در آن محبت و عشق نباشد، کینه و فریب و دروغ و ... لانه می کند.
  7. مسجد و مدرسه و روزنامه و رادیو، باید برای پاکسازی خانه ها از فرهنگ زور، بسیج شوند. تا خانه های مسلمانان عصر انقلاب، کانون گرم محبت و شادی و پرورش استعدادهای نو گردد.
  8. خانواده خود باید پیشرو باشد. خانه محل سکون نیست.
  9. خانواده باید یک واحد پیشاهنگ باشد.
  10. خانواده بسترزایش اعتماد، مشارکت، صمیمیت و توافق باشد.

همچنین، امروزه ثابت شده است که وابستگی و روابط حاکم در یک خانواده پایدار، به دلیل میل است و نه از روی نیاز. در چنین شرایطی، هر یک از اعضای خانواده، در جهت کامل‌تر شدن، در حرکتی رو به جلوست. همگی، از کامل بودن و کامل شدن یکدیگر، حمایت و حراست می‌کنند، به هم می‌پیوندند و رشد می‌کنند. هر کدام از آنها، با پرهیز از انتقاد، سرزنش و داوری بی‌مورد، به رشد دیگری، کمک می‌کند. در خانواده زنده و بالنده وپویا، به طور مداوم، شاهد الگوهای متفاوتی هستیم. ارتباط‌ها، مستقیم، واضح، صریح و صمیمانه است. قاعده‌ها، قابل انعطاف، انسانی، مقتضی و دستخوش تغییر است و پیوند با اجتماع نیز، بارز و امیدبخش می‌باشد. مقررات در چنین خانواده‌‌ای، روشن است. زن و شوهر، از تفاوت‌های رفتاری، ارتباطی و نگرش خانواده‌های خود، آگاهند و آنها را بدون تعصب و بی‌آن‌که، به درست بودن یا نبودن آن، کاری داشته باشند، می‌پذیرند و متفاوت بودن آنها را، تصدیق می‌کنند. زن و شوهر، هر کدام در جهت یافتن راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز، قدم بر می‌دارند و این هرگز، به معنای آن نیست که تضاد و اختلافی میان آنها بروز نمی‌کند. ظرفیت قبول تفاوت و مواجهه منطقی با تضادها و اختلاف‌ها، نشانه صمیمت و نشانه خانواده پایداراست، اختلاف سالم، چنانچه مورد استفاده درست قرار گیرد، مفید و سازنده خواهد بود. در یک ازدواج موفق، زن و شوهر متعهدند که بر سَرِ، تفاوت‌های خود، باید به توافق برسند. آنان، در وضعیت تضاد و اختلاف، باقی نمی‌مانند و به این هم، تن نمی‌دهند که با هم، بحث و مخالفت نکنند. در عوض و به جای آن، برای مصالحه، صمیمت و درک متقابل، تلاش می‌کنند. با هم گفتگوکردن، بخشی از تماس، مصالحه و مُفاهمه است. اگر میان اعضای خانواده پایدار، اختلافی ایجاد شود، با اختلافات خود، برخورد منصفانه می‌کنند. اما چگونه می‌توان، در برابر اختلافات، برخورد منصفانه داشت؟ و درتحکیم وپایداری خانواده تلاش داشت، با توانمندیی که مهارت هایش:

1-مهربانی، قدردانی، تعهد، ارتباطات مثبت، توانایی تحمل بحران ها، گذراندن وقت با یکدیگر، همدلی، حمایت و بهزیستی کلی، همکاری و وابستگی، مودت ورحمت درتعامل اعضای خانواده جاری و ساری باشد.

2-بستری که گستره هایش اعتماد، مشارکت، انسجام وهمدلی باشد.

3-بذرتوسعه پایدار را در جامعه بشری بکارد و آبیاری نماید، چرا که سرچشمه اولیه توسعه خانواده است و پایداری و تحکیم ارتباطات، پیامش برای همه بشریت است.

4-نهادینه کردن الگویی ایرانی-اسلامی برای خانواده پایدار، خانواده پایداری که افزایش سرمایه اجتماعی خانواده را در درون خود تولید و در نسل های مختلف بازتولید نماید.

 

*مدیرگروه علمی-تخصصی خانواده