نشست «بازنمایی مشارکت سیاسی- اجتماعی زنان ایرانی در رسانه ملی» روز دوشنبه 25 آبان ماه 1394 توسط حلقه مطالعات مسائل اجتماعی زنان انجمن جامعه‌ شناسی ایران و با همکاری موسسه زن، اندیشه، رسانه و کارگروه مدیریت و مشارکت اجتماعی- سیاسی معاونت امور زنان و خانواده ریاست ‌جمهوری، در محل سالن اجتماعات انجمن جامعه‌ شناسی ایران برگزار شد.

در این جلسه که در آن بخش هایی از سریال تلویزیونی کیمیا که به نقش زنان در حرکت های اجتماعی و سیاسی معاصر پرداخته است، به نمایش گذاشته شد، دکتر عبدالکریم خیامی (دکترای فرهنگ و ارتباطات، مدرس دانشگاه و رییس واحد استان های سیمای رسانه ملی)، دکتر علیرضا حسینی پاکدهی (دکترای علوم ارتباطات و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی)، دکتر سیده زهرا اجاق (دکترای علوم ارتباطات و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی)، مسعود بهبهانی ‌نیا ( فارغ ‌التحصیل رشته جامعه‌ شناسی و فیلمنامه‌ نویس سریال کیمیا ) و همچنین جواد افشار (کارگردان سریال کیمیا ) به عنوان سخنران و مشارکت کننده در بخش پرسش و پاسخ حضور داشتند. namayesh_serial.jpg

عبدالکریم خیامی: واژه «بازنمایی» نیز از تفاوت دو واقعیت آغاز می‌شود؛ واقعیتی که پسا رسانه‌ ای است و اتفاق می ‌افتد و آن بخشی از واقعیت که توسط رسانه ‌ها به نمایش درمی ‌آید

دکتر عبدالکریم خیامی، با بیان این که مشارکت سیاسی و اجتماعی، وجوه بنیادین و همچنین مراحل تاریخی دارد، تاکید کرد: این نوع مشارکت، در اصل به سهیم شدن در قدرت و وجوه نظارتی از سوی مردم تعبیر می‌شود که قرار است طی آن فرصت‌ های پیشرفت یک قشر یا عموم مردم در این زمینه فراهم شود. این مشارکت سطوح مختلفی دارد که از شرکت در انتخابات به صورت عام تا این که افراد به عنوان مثال زنان،‌ به سطوح نخبگان سیاسی راه پیدا کنند را شامل می‌شود که لازم است مراحل خاص خودش را متناسب با جامعه طی کند.

این مدرس دانشگاه همچنین گفت: واژه «بازنمایی» نیز از تفاوت دو واقعیت آغاز می‌شود؛ واقعیتی که پسارسانه‌ ای است و اتفاق می‌افتد و آن بخشی از واقعیت که توسط رسانه‌ ها به نمایش درمی ‌آید. باید دید این دو مساله چه نسبتی با هم دارند. اصولا واقعیتی که رسانه‌ ها آن را نمایش می ‌دهند، همان واقعیتی نیست که در جهان بیرونی رخ داده است بلکه یک واقعیت دستکاری شده است. این دستکاری هم در موارد زیادی از روی ناچاری اتفاق می ‌افتد چرا که از کارگزاران که بگذریم، تکنولوژی هم اجازه نمی ‌دهد که تمام واقعیت منعکس شود بلکه تنها می‌ تواند بخشی از آن را منعکس کند.

دکتر خیامی اشاره کرد: اگر رسانه‌ ای مانند تلویزیون یا رادیو را مد نظر قرار دهیم و بخواهیم ببینیم مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان ایرانی را چطور مورد بازنمایی قرار می‌ دهد، با ماتریسی از تصمیم ‌گیری مواجه می‌شویم که لازم است به فرهنگ نیز در آن توجه کنیم. در این سمت، پیش از بازنمایی، واقعیتی داریم مبنی بر این که اصلا زنان مشارکت سیاسی و اجتماعی می ‌کنند یا خیر، و از سوی دیگر این که رسانه وقتی می‌خواهد این موضوع را منعکس کند، به چه شکلی آن را نشان خواهد داد و در گزینش آنچه می‌خواهد به تصویر بکشد چطور تصمیم ‌گیری می‌کند و درواقع جا دارد بررسی شود که جامعه ایران از سویی و رسانه ملی از سوی دیگر، کدام سطح از مشارکت زنان را طلب کرده و منعکس می ‌کنند.

علیرضا حسینی پاکدهی: آنچه در رسانه ملی می‌بینیم، این است که به جای این که بازتاب و انعکاسی از واقعیت باشد، برساخت‌گرایی است

دکتر علیرضا حسینی پاکدهی نیز با بیان این که در ابتدا لازم است به این موضوع بپردازیم که جایگاه زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران چیست و در قانون اساسی و سایر قوانین چه نگاهی به این موضوع شده است، ادامه داد: قانون اساسی به چگونگی جایگاه زنان اشاره کرده و حتی در مقدمه نیز به جایگاه زنان پرداخته است. در قانون اساسی تاکید شده زنان از حالت شی‌ء بودن خارج شوند و همچنین در اصل 21 تاکید شده دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات رعایت کند. بنابراین می‌بینیم که مشارکت زنان مبنای قانونی دارد.

او تاکید کرد: مساله دیگر، اصول سیاست فرهنگی ایران است. در این قوانین، بر اعتلای مقام زن تاکید شده و گفته شده وزارتخانه ‌های فرهنگ، آموزش و پرورش، سازمان صدا و سیما و ... لازم است برای رسیدن به اهداف در نظر گرفته شده تمام امکاناتشان را به کار بگیرند که یکی از این اهداف مشخص شده، مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت است.

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: حالا این سوال مطرح می ‌شود که آیا رسانه ملی توانسته به این وظیفه مهم ودشوار تحقق ببخشد؟ آنچه در رسانه ملی، چه در آگهی‌ ها و چه در سایر برنامه‌ ها، می‌بینیم، این است که به جای این که بازتاب و انعکاسی از واقعیت باشد، برساخت ‌گرایی است. در نگاهی به آگهی‌ها به وضوح این را می‌بینیم که در کنار نام‌ محصولات که خارجی هستند و تاکیدی بر هویت ملی در آنها دیده نمی‌شود،‌ در شیوه تبلیغ آنها نیز همانطور که گافمن اشاره کرده، جنسیت ‌زدگی دیده می ‌شود. این تبلیغات جنسیتی به این شکل است که مناسکی شدن فرمانبری را می‌بینیم به صورتی که زنان در نقش فرمانبر هستند، زنان از لحاظ قد و قامت و همچنین رشد فکری و معنوی، کوتاه تر از مردان نشان داده می‌شوند، در تبلیغات مربوط به آشپزخانه این زنان هستند که در حال کار کردن در این فضا و لمس این اشیا هستند و این موارد را در سایر برنامه ‌های تلویزیونی هم می‌توان مشاهده کرد. او با طرح این پرسش که چرا رسانه ملی این امکان را ندارد که مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان را به طور مساوی با مردان به نمایش بگذارد و چرا به طور کلی، از اهداف و وظایفی که برایش تعیین شده،‌ بازمانده است؟ پاسخ داد: این موضوع، به دلایل درون ‌زا و برون‌ زا مربوط می‌شود. یکی از دلایل درون ‌زا در این زمینه این است که شبکه‌ های تلویزیونی به شکل ناگهانی افزایش پیدا کردند، در پی این افزایش که محاسن زیادی وجود داشته، تبعات زیادی هم مشاهده می ‌شود چرا که نیاز مالی شدید را دامن زده و حالا رسانه ملی تبدیل شده است به یک سازمان رسانه ‌ای - شرکتی که آگهی‌ های بازرگانی را آن هم به بدترین شکل پذیرش می‌ کند و از اهداف خودش در راستای تولید برنامه ‌های مفیدی که برایش تعیین شده، باز مانده است.

سیده‌ زهرا اجاق: الگوهای سنتی زن در سریال کیمیا نیز بازنمایی می‌ شود و برجسته‌ ترین نقشی که کیمیا دارد این است که مردها دوستش دارند

دکتر سیده ‌زهرا اجاق نیز در ادامه این نشست، با اشاره به سریال کیمیا تاکید کرد: سریالی که هر شب 35 دقیقه از وقت مخاطب را می‌گیرد و قرار است در 100 قسمت پخش شود، یعنی حدود 3500 دقیقه از مخاطب زمان می ‌گیرد. بنابراین باید چیزی داشته باشد که به مخاطب ارائه کند. سریال کیمیا ویژگی های منحصر به فردی دارد که برای بیننده جذاب است مثلا این که بازیگرهایی دارد که بیشتر آنها را در سینما دیده ‌ایم.

این دکترای علوم ارتباطات ادامه داد: این سریال از نظر محتوا، تاریخ معاصر ایران را بازنمایی می‌کند و به چند برهه تاریخی می ‌پردازد. عنوان این سریال نیز زنانه است و محور داستان، زنی است که مشارکت سیاسی دارد. یکی از انتقاداتی که می‌ توان به این سریال کرد این است که هجمه ‌ای از رویدادها را می‌بینیم که مقدمه آن نشان داده نمی ‌شود در حالی که این مسائل ناشی از رخدادهای زیادی بوده که پشت سر گذاشته شده است و تنها واکنش به آنها را انتخاب کرده و به تصویر کشیده است. دکتر اجاق در انتقادهایی به شخصیت ‌پردازی در این سریال گفت: اگر بخواهیم از دیدگاه آکادمیک و انتقادی به این سریال نگاه کنیم، می‌بینیم کیمیا دختر معترضی است که قرار است نقش اثرگذاری در خانواده ایفا کند، اما باز هم در اینجا شاهد نظریه فنای نمادین زن هستیم به این صورت که از لحاظ تعداد، مردان غلبه دارند، الگوی والد و کودک در این سریال درباره نقش کیمیا دیده می‌شود، او برای متحول کردن جامعه بلند پروازی دارد اما دائما برای خانواده دردسر درست می‌کند. همانطور که می ‌بینیم الگوهای سنتی زن در این سریال نیز بازنمایی می‌شود و برجسته‌ ترین نقشی که کیمیا دارد این است که مردها دوستش دارند.

جواد افشار: تلاش داشتیم که با شخصیت کیمیا، تاثیرگذاری زنان را بازنمایی و گوشزد کنیم. می‌بینیم که بعد از گذشت سال‌ها هنوز یک وزیر زن نداریم

جواد افشار، کارگردان سریال کیمیا نیز گفت: خوشحالم که این مجال پیش آمد که بعد از سال‌ ها بتوانیم سریالی با محوریت زنی بسازیم که تعیین‌ کننده است نه این که تنها نقش مکمل یا همسر داشته باشد. کیمیا در این سریال، از اطرافش تاثیر می‌گیرد و بر آن تاثیر می‌گذارد. این تلاش را داشتیم که با شخصیت کیمیا، قدرت و تاثیرگذاری زنان و اعتماد به نفس آنها را بازنمایی و گوشزد کنیم. می‌بینیم که بعد از گذشت سال‌ها هنوز یک وزیر زن نداریم و این موضوع، نشان‌ دهنده این است که زنان در عرصه تصمیم‌ گیری و جایگاه‌ های تعیین ‌کننده عقب هستند. ما به سهم خودمان سعی کردیم با این سریال، ارزش و جایگاه زن را به نمایش بگذاریم و امیدواریم این سریال یک نقطه شروع در این زمینه باشد.

او در پاسخ به برخی انتقادها گفت: ممکن است گفته شود کیمیا در این فیلم مشارکت سیاسی ندارد؛ اما بحث سیاست تنها شامل این نمی‌شود که افراد مناصب سیاسی را به دست بگیرند بلکه حتی همان مبارزه، مطالبه و ... هم به معنی مشارکت سیاسی است و این واژه، مفهوم وسیعی دارد.

این کارگردان همچنین تاکید کرد: در سریال کیمیا، خانواده به عنوان نمونه کوچکی از جامعه و کیمیا به عنوان نمونه یک زن ایرانی نشان داده می‌شود. نمی ‌خواستیم او کاملا از اشتباه مبرا باشد و همین موضوع هم باعث باورپذیری شخصیت ‌ها برای مخاطب شده و با این فیلم ارتباط برقرار کرده‌ اند.

افشار با بیان این که در اثر نمایشی وقتی با یک شخصیت مواجه می‌ شویم یعنی می ‌تواند از همه افراد دیگر متمایز باشد، گفت: برخی می ‌گویند مگر این زنان در دوران انقلاب چند درصد بودند؟ در پاسخ باید بگویم مهری، کیمیا و ... نمونه‌ هایی از زن هستند که در این فضا آنها را ترسیم کرده‌ ایم. قرار نیست هر شخصیت، دقیقا عین نمونه‌ هایی باشد که به وفور دیده می‌شوند و درواقع به آنها «تیپ» می‌گوییم. زنان در سریال کیمیا، شخصیت هستند. این شخصیت لایه‌ های رفتاری دارد که در شرایط مختلف، واکنش‌ های مختلفی از خود بروز می ‌دهد. در این سریال تلاش نکردیم به وادی‌ های فمینیستی یا ضد فمینیسیتی وارد شویم بلکه تمام تلاشمان این بود که فراتر از این دسته ‌بندی‌ ها عمل کرده و تعادل را حفظ کنیم.

مسعود بهبهانی ‌نیا: در الگوسازی، گاهی لازم است فرار به جلو کنیم. وقتی کیمیایی را می‌سازیم و ویژگی‌ هایی را به او نسبت می‌دهیم، یعنی می‌ خواهیم چنین الگویی را ترویج دهیم و به زنان، جرات و اعتماد به نفسی که درونشان دارند را گوشزد کنیم

مسعود بهبهانی ‌نیا نیز در این نشست، با اشاره به این که چرا اصلا چنین فیلمنامه‌ ای را نوشته است، گفت: در فیلمنامه ‌هایی که می‌نویسم معمولا تلاش می‌کنم به سوالی پاسخ دهم یا سوالی را در ذهن بیننده ایجاد کنم. مدت‌ها بود این سوال برای من مطرح شده بود که چرا نسل جدید تا این اندازه از ما متفاوت است؟ آنها سوال‌ هایی میپرسند مانند این که اصلا چرا انقلاب شد، دفاع مقدس چیست و ... که لازم است به این سوال‌ ها پاسخ داده شود. در این فیلمنامه می‌خواستم مروری کنم بر وقایع و دلایل آنچه در سال ‌های اخیر در کشورمان اتفاق افتاده است. من در این سریال، ادعای بررسی تاریخی نداشتم. ما یک خانه را مرکز کارمان قرار دادیم و از آن زاویه شروع کردیم به مرور وقایع انقلاب. این کار را هم برای یادآوری به مردم و خصوصا نسل جدید نیاز داشتیم و هم برای مسئولان که به یاد بیاورند خواسته‌ های مردم چه بوده است.

این فیلمنامه‌ نویس که فارغ‌التحصیل رشته جامعه‌ شناسی است، ادامه داد: در سریال کیمیا،‌ دختر پرسشگر خانواده، پدری منضبط و محافظه ‌کار دارد که سمبل قانون ‌گرایی است. در این فیلم،‌ چند قشر زن داریم؛ زنی که قربانی سیاست شده و پسرش سال‌ هاست در زندان است، زنی که برادرش در زندان است، مهتاب که به دلیل وابستگی شوهرش به قدرت، پسرش را از او گرفته ‌اند، معصومه که به خانواده‌های سیاسی کمک می‌کند و مهری که هوش و تاثیر زیادی در داستان دارد و کیمیا که نقش مستقیمی در فعالیت‌های سیاسی دارد.

به گفته بهبهانی ‌نیا، اخیرا آنچه در فیلم ها می‌بینیم این است که زنان یا قربانی هستند یا افسونگر، سست‌عنصر، با بهره هوشی کم، غرولند کنان و ... زنانی نیستند که منشاء خیر و در اطرافشان موثر باشند. این دیدگاه جدید که ایجاد شده و آن را در نگاه‌ های تفکیک جنسیتی و ارشادی و ... می‌بینیم، به معنی این است که زنان همیشه یا در خطر هستند یا قرار است خطرآفرینی کنند بنابراین باید همیشه مراقب زنان باشیم که فتنه و فساد ایجاد نشود. این نگاه تاکنون نتوانسته جامعه را به سمت خیر و صلاح ببرد.

او همچنین با تاکید بر این که در سریال کیمیا، شخصیت اصلی زنی جنگجو است که در عین حال حامی است و رفتاری مادرانه دارد، گفت: مهری بسیار باهوشتر از شوهرش به تصویر کشیده شده است که دسیسه‌ ها را میشناسد. اما ما می‌خواستیم کاراکتری را تصویر کنیم که باهوش و سیاستگذار است. بیننده هم به درایت و هوش مهری صحه می ‌گذارد. ما یک چهره فعال و خطرپذیر از زن در سریال کیمیا ترسیم کردیم که در اتفاقات اطرافش مشارکت می‌کند و حتی وقتی در آشپزخانه است با شوهرش درباره حکومت حرف می‌زند و تحلیل سیاسی دارد.

مسعود بهبهانی ‌نیا در پایان به لزوم الگوسازی برای دختران جوان اشاره کرد و گفت: به ما این انتقاد را وارد می ‌کنند که چرا این زن اینقدر مسلط است؟ معتقدم در الگوسازی، گاهی لازم است فرار به جلو کنیم. وقتی کیمیایی را می ‌سازیم و ویژگی‌ هایی را به او نسبت می‌دهیم، یعنی می‌خواهیم چنین الگویی را ترویج دهیم و به زنان، جرات و اعتماد به نفسی که درونشان دارند را گوشزد کنیم. این سریال بخصوص در دختران دبیرستانی مورد استقبال واقع شده و از کیمیا به عنوان یک فرد اثرگذار و مثبت یاد می‌کنند.

این جلسه با پرسش و پاسخ میان حاضرین خاتمه یافت.