بنیامین صادقی*

صلح میراث فرهنگی1نشست «صلح و میراث فرهنگی ایران» باستان به مناسبت هفته میراث فرهنگی و زاد روز حکیم ابوالقاسم فردوسی به همت گروه علمی تخصصی صلح انجمن جامعه شناسی ایران روز دوشنبه 25 اردیبهشت 1396 در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.

در ابتدای مراسم حسن امیدوار، دبیر گروه صلح انجمن جامعه شناسی ایران به ایراد سخنرانی پرداخت. وی هدف از نشست مزبور را نشان دادن میزان، گستره و عمق تاثیر گذاری فرهنگ و مفاخر تمدن ایران و نقش ممتاز آن بر جریانات و تحولات اجتماعی ،فرهنگی و تاریخی و تمدن جهانی بشریت دانست و گفت: میراث فرهنگی و مفاخر تمدن ایرانی مالامال از عناصری است که با افتخار می توان به آن بالید، از این رو توجه و پژوهش در میراث فرهنگی و برخوردار شدن از المان ها و عناصر مثبت فرهنگی و حفظ و حراست از آن ضرورتی است مهم، زیرا باید توجه داشت که کشوری که 5 میلیون دانشجو دارد دیگر نمی تواند نسبت به فرهنگ و میراث فرهنگی خود بی تفاوت باشد. وی ادامه داد: ثمره تلاش فردوسی، جادوی ادبی وی "شاهنامه" (به معنای پیام برتر است، زیرا شاه به معنای برتر می باشد، مثل شاهکار به معنای کار برتر) را می توان به عنوان یکی از برترین خدمات به فرهنگ ایران نامید ازآن حیث که زبان ستون اصلی هر فرهنگ محسوب می شود، لذا فردوسی خدمتی انکار ناپذیر به زبان و فرهنگ ایران نموده است، فردوسی با آن که بعنوان شاعری حماسی شناخته می شود، اما آموزه های صلح طلبی را می توان در گوشه، گوشه اندیشه والای این حکیم فر زانه دید.

دبیر گروه جامعه شناسی صلح انجمن جامعه شناسی ایران با بیان اینکه مهمترین مولفه‌های صلح دربرنامه های یونسکو: مدارا، شکیبایی، تساهل و گفتگوست، که همه این موارد به صراحت در اشعار فردوسی وجود دارد و با اشاره به مناسبت هفته میراث فرهنگی افزود: مجموعه عظیم فرهنگ و میراث باستانی ایران مالامال از عناصری است که به سان شراب فاخری می ماند که بسیاری از ملل دنیا در حسرت جرعه ای از آن آرزومندند، منحصر بودن، پیش آهنگ بودن و زیبایی از ابعاد این جادوی میراث فرهنگی است، که می توان آنرا منبعث از تعالیم اهورا مزدا، مبنی بر خرد ورزی و تازه گی دانست.                        

حسن امیدوار در بخش دیگری از سخنان خود خطاب به متصدیان فرهنگی کشور هشدار داد: دولت مردان شاید امروز درس گرفته باشند که بی توجه ای، کم مهری و طرد فرهنگ ایران باستان، خطایی است که باعث گسست فرهنگ ها خواهد  شد و فرهنگ مطرود به شکلی متضاد با فرهنگ رسمی به عناد تبدیل به می شود. توجه جوانان و بخشی از ایرانیان به تاریخ و فرهنگ باستان در سالیان اخیر را نمونه ای از نامهربانی با فرهنگ باستانی ایرانیان می توان عنوان نمود.

او با نقل قول از میلان کوندارا اهمیت توجه به تاریخ، فرهنگ و میراث فرهنگی را تشریح نمود و گفت: «نخستین گام بر ای از میان برداشتن یک ملت، پاک کردن حافظه آن است باید کتاب هایش را، فرهنگش را، تاریخش را از میان برد، بعد باید کسی را وا داشت که کتاب تازه ای بنویسد، فرهنگ تازه ای جعل کند و بسازد، تاریخ تازه ای اختراع کند، کوتاه زمانی بعد ملت آنچه را بوده فراموش می کند، دنیای اطراف نیز همه چیز را به سرعت بیشتری فراموش می کند».  

وی در پایان با ارائه اشعاری از فردوسی گفت: جامعه شناسی صلح بر ضرورت اصلاح اجتماعی بر اساس هدایت علمی تاکید می نماید و هدف جامعه شناسی صلح، کسب دانش صلح و به کارگیری آن به منظور بهبود شرایط همگان است که رفاه انسان و پیشرفت جامعه را در نظر دارد.

مرادی که در صلح گردد تمام / چه باید سوی جنگ دادن لگام                  

همه ز آشتی کام مردم رواست / که نابود باد آنکه او جنگ خواست                

مدارا خرد را برابر بود/خرد بر سر دانش افسر بود              

ستون خرد برد باری بود / چو تندی کند تن به خواری بود                

شکیبایی از مهر نامی تر است / سبکسر بود هر که او کهتر است                 

ز دل دور کن شهریارا تو کین/ مکن دیو را با خرد هم نشین

در ادامه نشست نعمت اله فاضلی، دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به ایراد سخنرانی پرداخت و به اهمیت موضوع صلح پرداخت و گفت: این که برای افرادی که کنشگر صلح هستند این گردهمایی بر پایه ضرورت ها و واقعیت‌های مبرمی بوده است و اگر این گونه نبود چرا ما باید امروز جمع میشدیم ؟ و آیا باید صلح را یک پز روشنفکری بدانیم؟ آیا صلح میخواهد دکانی برای دانشگاه شود؟ اما این گونه نیست، صلح از جمله مفاهیم جدید در گفتمان جهانی و گفتمان های فکری و فرهنگی است. مطالعات صلح یکی از انواع مطالعات جدیدی است که از سال ۱۹۹۰ به بعد به شکل جدی مطرح شده است، جنبش فکری صلح همانند جنبش هایی مانند جنبش های زنان و کودکان از جهات متعددی برخاسته از مقتضیات دنیای امروز ماست و نشانگر آن است که انسان امروز، آن را می خواهد. تلاش برای صلح، تلاش برای بهبود زندگی اجتماعی افراد بشر است و صلح ریشه در تحول جامعه بشری از جمله جامعه ایران برای رسیدن به یک وضعیت بهتر است و تلاش برای خروج از بحران ها و نابسامانی ها است و انسان به درجه ای از رشد و بلوغ رسیده است که ما می توانیم امروز از صلح به عنوان ابزاری برای اصلاح جامعه بهره ببریم. انسان های گذشته امکانات و توانایی امروزی ما را برای سخن گفتن از صلح را نداشتند، صلح از جدیدترین و متعالی ترین دستاوردهای اندیشه بشر معاصر است مردم امروز ایران می‌خواهند در پناه مفاهیم صلح درباره خود و دنیای پیرامون سخن بگوید و این دستاورد عظیمی است که مرهون جوامع مدرن است و شاید مهم ترین هدف جنبش صلح، روشن کردن مفهوم صلح برای مردم جهان است که در آن صورت قدم بزرگی را برداشته ایم. درباره صلح صحبت کردن کار بسیار دشواری است چون از جمله مقولاتی است که به نحوه پیچیده ای پنهان است، صلح را همه دوست دارند اما بدون آن که مفهوم دقیق آن را بدانند، صلح راهمه ستایش می‌کنند اما بی آن که اندکی از آن سخن بگویند، صلح زیباست البته بدون آن که دیده شود و صلح مطلوب ماست اما بدون آن که حساسیت نسبت به آن وجود داشته باشد و این از عجایب جهان ماست و در واقع صلح در مظلومیت قرار دارد و اگر از شعرها و داستان های پیرامون صلح بگذریم، انباشته زیادی در مقوله صلح نداریم. صلح مفهومی است برای دفاع ازانسان در برابر قدرت ها، پول، ابزارهای مادی، بازارها و ایدئولوژی‌ها وغیره، صلح تلاش می کند تا از به حاشیه راندن انسان جلوگیری نماید، صلح نام دیگریست برای انسان، نام دیگریست برای فهمیدن چیستی انسان، اما "صلح چیست؟" مهم ترین ابهام و اشتباه در تعریف صلح، تعریف آن در مقابل جنگ است مفهوم متقابل جنگ آشتی است. متضاد مفهوم صلح ناآرامی و خشونت است و ما ممکن است جنگ را جنبه ای از ناآرامی بدانیم، خشونت صورت های متکثر دارد اما در واقع متضاد صلح خشونت و ناآرامی است و رنج هایی است که آرامش انسان را از او سلب می کند و صلح از آن یک فرد، یک گروه و یک جامعه است. صلح در برابر جنگ نیست، جنگ یک مفهوم سیاسی، دیپلماتیک و حقوقی است و صلح یک مفهوم اجتماعی و فرهنگی و یک واقعیت انسانی است. در واقع صلح یک مفهوم حقوقی نیست، یک معامله نیست، همچنین صلح نوعی مذاکره نیست، صلح یک مفهوم صرفا توصیفی نیست و می‌خواهد الگویی برای زندگی باشد. صلح مفهومی برای ارزیابی و نقد وضعیت ماست، صلح سرشار از ریشه‌های اخلاقی و انسانی بوده و یک مفهوم بی‌طرف نیست، مترادف صلح، عشق و دوست داشتن و زندگی است و متضاد های صلح، خشونت، ستیزه، ناپایداری و بی ثباتی است و متضاد صلح جامعه‌ای است که تسامح ندارد و تنوع فرهنگی را تحمل نمی‌کند، متضاد صلح تعصب و دگماتیسم است.

دکتر فاضلی افزود: متضاد صلح آن شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که ارزش‌های انسانی و اخلاقی را انکار می‌کند و تبعیض و نابرابری و تعصب ارزش می شود. متضاد صلح، ناصلح است که در آن تنوع فرهنگی و تخریب محیط زیست توجیه می شود و ناصلح وضعیتی است که دین و دانش و ادبیات و هنر در خدمت انکار انسان و به حاشیه راندن آن قرار می گیرد و صلح واکسیناسیون فرهنگی برای پیشگیری از بیماری های خشونت و جنگ است و در واقع ابهام زدایی از مفهوم صلح یک ضرورت است. دال مرکزی صلح، «همزیستی و به رسمیت شناختن تفاوت هاست» و در فرهنگ صلح، ما توانایی به رسمیت شناختن تمام ظرفیت‌های خود را داریم، صلح مفهومی ست برای مبارزه با طرد اجتماعی، صلح مفهومی ست برای دفاع از فرهنگ انسانی، صلح مفهومی است مدرن برای مقاومت در برابر ایدئولوژی های اقتدارگرا و تمامیت گرا، فرهنگ صلح فرهنگ گفتگوست، فرهنگ دیدن و توجه به تفاوت هاست. صلح مفهومی فرهنگی و اجتماعی است که باید صیقل بخورد و برای پرداختن به صلح باید به بسیج منابع فرهنگی بپردازیم و باید به میراث های فرهنگی، ادبی و هنری خویش باز گردیم. امروز محققان ما تکلیف اندیشیدن پیرامون صلح را دارند و پرسش اساسی پیش روی ما این است که «گویش ایرانی صلح» چیست؟ و در پاسخ باید گفت که درستایش صلح تنها شعر نگوییم و سخنوری نکنیم چرا که صلح نیازمند مطالعات جامعه شناختی و تجربه شناختی گسترده است و صلح در ایران به مقولاتی فراتر از مقاله نویسی و کتاب نویسی نیاز دارد، جنبش فکری صلح یک جنبش جهانی است و ما زمانی می‌توانیم به جمع این جنبش بپیوندیم که گویش خود را داشته باشیم و راه دستیابی به این گویش آن است که ما باید بدانیم چه چیزی بر رنج و ناراحتی انسان ایرانی معاصر می افزاید...؟

در ادامه نشست دکتر میرزایی، مدیر گروه جامعه شناسی صلح انجمن جامعه شناسی ایران به بحث پیرامون صلح و ارزش و جایگاه آن در اندیشه بشری و جوامع انسانی پرداخت و این نشست با پرسش و پاسخ و ابراز نظر حاضرین نشست با سخنرانان خاتمه یافت.

*تهیه گزارش